نویسنده در آغاز پیشدرآمد کتاب جدید خود مینویسد: «زمانی که به نگارش این کتاب آغاز کردم گمان نمیبردم که مسیر دشوار مردم ایران به سوی آزادی که قصد توصیف آن را داشتم، خیزش تازه تحسینبرانگیزی را تجربه کند و ناقوس پایان رژیمی را در ایران به صدا درآورد که به مدت ۴۳ سال میکوشد ایدئولوژی نابهنگام و فهم انسانستیزانه از زندگی را به مردم تحمیل کند.»
رویارویی سنت و مدرنیته
نیرومند موج اعتراضات کنونی را آخرین حلقه از زنجیرهی شورشهای مردم در طول حاکمیت ۴۳ ساله جمهوری اسلامی میداند و میگوید، این مبارزه به طور عمده صحنه برخورد دو فرهنگ و دو درک و رویکرد متضاد از زندگی است: رویارویی مدرنیته و سنت. شعار “زن، زندگی، آزادی” جز بازتاب دلتنگی انسانها برای آزادی، برابری حقوق و صلح نیست.
از نظر نویسنده، پیروزی جامعه مدنی ایران بر رژیم خودکامه و دینسالار، نه تنها پیامدهایی در منطقه بر جای خواهد گذارد، بل که در تمامیت خود خدمتی به صلح جهانی خواهد بود.
نویسنده با توصیف صحنههایی از دوپارگی و شکاف عمیق در جامعه ایران میگوید، اگر ویلانشینان غرق در ثروت و تجمل منطقه “لواسان” تهران را نمادی از فساد، قداست متظاهرانه و اخلاق دوگانه اسلامگرایان حاکم، و “جمکران” را نماد خرافات و واپسماندگی آنها بدانیم، آنگاه خواهیم دانست که جنبشهای اعتراضی دانشجویی و به ویژه خیزش اخیر سراسری مردم ایران جز برخورد دو فرهنگ متضاد مدرنیته و سنت نیست.
نویسنده پس از توصیف مؤلفهها و نشانههای مدرنیتهای که از نظر او مردم ایران در قالب جمهوریت خواهان آن هستند و سنتی که در حکومت دینسالار و ولایت فقیه قالبریزی و به مردم تحمیل شده، میپرسد: آیا خود ما در بروز این وضعیت حاکم بر کشور بیگناهیم؟ آیا نباید علل وضعیت کنونی را در تاریخ خود، در فرهنگ خود و در دین خود جست؟ آیا میتوان بدون درگیر شدن اساسی با تاریخ و اعتقادات خود، به مدرنیزه کردن واقعی (نه آن گونه که غرب بخواهد بر ما تحمیل کند) و دموکراتیزه کردن کشور دست یافت؟
“فرصت از دسترفته اصلاحات”
کتاب روایتی است تحلیلی از مهمترین رویدادها و دورههای حاکمیت جمهوری اسلامی که در بستر رویارویی سنت و مدرنیته بررسی شدهاند. دو فصل کتاب به “فرصتهای از دسترفته اصلاحات” میپردازد: دوره اصلاحات ریاستجمهوری محمد خاتمی و دوره اصلاحات بیرمق دوره ریاستجمهوری حسن روحانی.
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
در میان این دو دوره، از هشت سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و سیاست واپسگرایانه او میگوید که حاکمیت جمهوری اسلامی تمامی جامعه مدنی و طبقه متوسط و رسانهها را با قدرت تمام زیر ضرب برد؛ و با نگرش امامزمانی خود خرافات را رواج داد و با اقدامات خود کوشید، زنان را به گوشه خانهها تبعید کند. این سرکوبها اما نتیجه عکس داد و به جامعه مدنی و زنان ایران هر چه بیشتر برای مقاومت و مبارزه جسارت بخشید.
کنفرانس برلین
نیرومند پارهای از کتاب را به “کنفرانس برلین” در سال ۲۰۰۰ میلادی اختصاص میدهد که خود نویسنده از سازماندهندگان آن بوده است.
این کنفرانس در فضای دوره اصلاحات و “گفتوگوی تمدنها”ی دوران محمد خاتمی و دیالوگ فرهنگی برگزار شد که از نظر محافظهکاران افراطی جمهوری اسلامی در تناقض با ایدئولوژی ضدغربی حکومت بود.
کنفرانس از سوی گروهی که شعارهایی علیه رژیم تهران میدادند و برهنگی بدن خود را به نمایش گذاردند، مختل شد. فیلم برهنگی آنها در تلویزیون تهران به نمایش گذارده شد و تمام شرکتکنندگانی که از حوزههای سیاست، روزنامهنگاری، محیط زیست، زنان، حقوق بشر، ادبیات و علم از ایران دعوت شده بودند، پس از بازگشت همگی بازداشت و در دادگاههای نمایشی به اتهام “فعالیت علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام” به حبسهای طویلالمدت محکوم شدند.
به گفته اصلاحطلبان، این اقدام حکومت بهانهای بیش نبوده و به هر حال هر حرکت اصلاحطلبانه زیر ضرب میرفته است.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
نویسنده معتقد است، علت شکست سیاست اصلاحات خاتمی را نمیتوان تنها ناشی از اقتدار اسلامگرایان، مفاد قانون اساسی و یا ساختار سیاسی جمهوری اسلامی دانست. یک عامل مهم شکست، فقدان طرح و برنامه اصلاحطلبان بود که معتقد بودند، نخست باید ساختار سیاسی را اصلاح کرد تا راه برای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی هموار گردد. به همین دلیل، بر اصلاح روبنا و حوزههای سیاست و فرهنگ بسنده کردند و نسبت به نیازهای واقعی مردم بیگانه ماندند.
حرکت موسوم به “جنبش سبز” نیز به طبقه متوسط جامعه محدود ماند و نتوانست کارگران، دهقانان و بازاریان را با خود همراه سازد. به طور کلی، شکست تلاشها برای اصلاحات و اعمال قدرت مطلقه از سوی حاکمیت محافظهکار نشان داد که این رژیم اصلاحپذیر نیست.
ایران بر سر دوراهی
از نظر نویسنده، مشخص نیست سرنوشت اعتراضات کنونی، که هویت و کیفیت آن متفاوت با سراسر اعتراضات گذشته است، به کجا خواهد انجامید و به چه اهدافی دست خواهد یافت. رژیم جمهوری اسلامی تمام اهرمهای قدرت را همچنان در دست دارد و در این توهم به سر میبرد که میتواند با اعمال خشونت اعتراضات را سرکوب و مسائل را حل کند.
در حالی که مردم ایران در تمام لایههای اجتماعی، در طول دو دهه گذشته به اصلاحات امید بسته بودند و در چارچوب آن خواستههای خود بیان میداشتند، امروز با سرخوردگی تمام به این نتیجه رسیدهاند که این حکومت به دلیل ساختار و مناسبات داخلی قدرت اصلاحپذیر نیست و باید مسیری دیگر رفت. از این رو، در اعتراضات کنونی مسئله تنها بر سر حجاب نیست، معترضان خواستار تغییر تمامیت نظام هستند.
تاریخچه حاکمیت جمهوری اسلامی
کتاب تازه بهمن نیرومند را میتوان تاریخچه ۴۳ سال حاکمیت جمهوری اسلامی دانست. او برای تهیه این کتاب از دانش و اطلاعات ۲۱ سال تنظیم ماهنامه “ایران رپورت” به زبان آلمانی بهره برده است. این نشریه هر ماه مهمترین رویدادهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری را بازتاب میداد و از دو سال پیش انتشار آن متوقف شده است.
نویسنده در کتاب جدیدش با توصیف تحلیلی خود، خواننده را گام به گام از تمام مراحل تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و رویارویی بیش از چهار دهه موجودیت حاکمیت دینسالار با غرب و یا هر نوع جلوهای از زندگی مدرن امروزین به سوی مرحله کنونی خیزش زنانه و مردمی “زن، زندگی، آزادی” هدایت میکند.
کتاب “مسیر دشوار دستیابی به آزادی – ایران میان حکومت الهی و جمهوریت” در ۲۱۲ صفحه در ژانویه ۲۰۲۳ توسط انتشارات “تسو کلامپن” به زبان آلمانی منتشر شده است. این کتاب را میتوان به تمام دیاسپورای ایرانی و آلمانیزبان و شهروندان آلمانی که به ویژه در این روزها به مسائل و انقلاب زنانه ایران علاقمند شدهاند، توصیه کرد.
مشخصات کتاب:
Bahman Nirumand: Der mühsame Weg in die Freiheit – Iran zwischen Gottesstaat und Republik. zu Klampen Verlag 2023
*************
درباره نویسنده: بهمن نیرومند در سال ۱۹۳۶ در تهران به دنیا آمد. والدیناش او را در ۱۴ سالگی برای تحصیل عازم آلمان کردند. او در رشتههای زبان و ادبیات آلمانی، فلسفه و ایرانشناسی از دانشگاههای مونیخ و توبینگن در سال ۱۹۶۰ با پایاننامه دکترا با موضوع برتولت برشت فارغالتحصیل شد.
نیرومند به ایران بازگشت و پس از مشاهده صحنه اجتماعی و سیاسی کشور در سال ۱۹۶۵ بار دیگر راهی آلمان شد. نخستین کتاب او با عنوان “ایران، الگوی کشوری در حال توسعه یا دیکتاتوری جهان آزاد” در سال ۱۹۶۷ منتشر شد که با تیراژ ۱۵۰ هزار نسخه به یکی از پرفروشترین کتابها رسید و جنبش دانشجویی ۶۸ از آن تأثیر بسیار پذیرفت.
نیرومند در انقلاب ۱۹۷۹ شرکت جست، اما پس از سه سال رویارویی با دیکتاتوری روحانیان به خارج از کشور گریخت و بار دیگر ساکن برلین شد. از آن پس او در مقام نویسنده، ژورنالیست و مترجم آثار پرشماری انتشار داد و به مدت ۲۱ سال ماهنامه “ایران رپورت” را با حمایت بنیاد هاینریش بُل منتشر کرد.