در پی آن کاربران شبکههای اجتماعی سروش را به “توهین جنسیتی” به گلشیفته فراهانی متهم کردند.
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
سروش در سخنرانی ویدئویی خود در اینترنت، از شرکتکنندگان در گردهمایی هشت شخصیت اپوزیسیون جمهوری اسلامی انتقاد و آنان را به “پهن کردن بساط رهبری برای ایران” متهم کرد.
او بدون نام بردن از گلشیفته فراهانی در مورد این بازیگر سینما که جزو هشت نفر نشست همبستگی در واشنگتن بود با این جملات یاد کرد که «تا امتحان نداد و سر تا پا برهنه نشد، او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند.»
در پی این سخنان، واکنشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی متوجه عبدالکریم سروش شد.
بیشتر بخوانید: استرالیا از خنثی کردن “عملیات جاسوسی” ایران در این کشور خبر داد
حسین رونقی که به تازگی از زندان آزاد شده است، عبدالکریم سروش را یک “جنایتکار” خواند که با “پاکسازی و تصفیه دانشگاهها” باید محاکمه شود. او در حساب توییتر خود نوشت: «عبدالکریم سروش بهعنوان کسی که بحث «پاکسازی و تصفیه در دانشگاهها» را طرح کرد، بهعنوان یکی از افرادی که فرهنگ، آموزش و دانشگاههای ایران را قلع و قمع کرد باید شناخته شود. او روشنفکر نیست، یک جنایتکار است، آنچه او و همفکرانش با فرهنگ و دانشگاه در ایران کردند کم از جنایت نداشت.»
رونقی در توییتی دیگر در مورد اظهارات تحقیرآمیز عبدالکریم سروش علیه گلشیفته فراهانی افزود: «سروش از ابتدا بخشی از سیستم سرکوب و تبلیغات بودهاست، میداند چه میکند، او با نگاه تحقیرآمیز، برهنگی را معیار هنر گلشیفه معرفی میکند، گلشیفتهای که نماد نسل سرکوب شده ایران بود. او بعنوان جنایتکار باید محاکمه و زندانی میشد نه اینکه بعنوان روشنفکر در دانشگاههای غرب فعالیت کند!»
بیشتر بخوانید: بسیاری از زندانیان مشمول “عفو خامنهای” نشدهاند
مهدیه گلرو، فعال سیاسی در حساب توییتر خود نوشت: «نام این انقلاب زن، زندگی، آزادی است. اگر سروش این شعار را میفهمید آزادی و حق انتخاب گلشیفته را به ابزاری برای حمله تبدیل نمیکرد. دوره سرکوب زن به بهانه بدن و ناموس تمام شده. مثل انسان مخالفت کردن بدون تحقیر جنسیتی برای این جماعت غیر ممکن است.»
مجتبی نجفی، تحلیلگر سیاسی و کارشناس امور ارتباطات نیز در توئیتی نوشت که از قرار معلوم بسیاری از “نخبگان ما از طیفهای مختلف متوجه جنبش زن،زندگی و آزادی نشدند”.
اعتراض مولانا عبدالحمید به حذف اساتید دانشگاهها
مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان با انتشار توییتی از اخراج یا تعلیق برخی از استادان دانشگاههای ایران انتقاد کرد. او گفت، اختلافنظر سیاسی نباید سبب تعدی به حریم علم و دانش و بازی با آیندۀ این سرزمین شود.
این توئیت عبدالحمید ظاهرا در ارتباط با خبرهایی است که در روزهای گذشته سانههای داخلی و نهادهای دانشجویی منتشر کردند و در آنها از اخراج و اعلام پایان کار اساتید به سبب همراهی با اعتراضات ماههای اخیر در ایران ابراز انتقاد و نگرانی شده بود. از جمله ۱۲ انجمن علمی دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی با تایید موج برخورد با اساتید این دانشگاه در بیانیهای اعتراضی نوشتند که “اساتیدی از دانشگاههای کل کشور، از تهران تا کردستان، با اطلاعیه “قطع همکاری”(بخوانید اخراج) مواجه شدهاند.”
کیوان صمیمی: انحرافات از روز بعد انقلاب ۵۷ شروع شد
کیوان صمیمی، زندانی سیاسی و روزنامهنگاری پرسابقه، در اولین گفتوگوی خود پس از آزادی از زندان با روزنامه اعتماد در مورد بحران سیاسی در ایران گفته است: «انحرافات (از اهداف انقلاب)، متعلق به امروز و دیروز و حضور یک فرد خاص و عدم حضور فرد دیگری نیست. به نظر من بعد از ۲۳بهمن ماه۵۷، برخی انحرافات آغاز شد.»
بیشتر بخوانید:
این زندانی سیاسی پرسابقه افزود: «اولین و فوریترین چه باید کرد را “گفتوگو” میدانم. ما نباید خیلی قدمهای بزرگ و خیلی جلوتر را برداشته یا درباره آنها صحبت کنیم. میبینم اخیرا عدهای در خارج از کشور در حال تعیین لیدر هستند. این تحرکات منطقی نیست، حرکت اصلاحی که آغاز شود و گفتوگوها که شکل بگیرد از درونش محتوای لازم هم بر میخیزد. هر جنبش خشونتپرهیز اصلاحی، نیازمند گفتوگو است.»
کیوان صمیمی در این گفتوگو افزود: «برخی از این حرکتهای خشن قابل قبول نیستند. البته این رفتارهای خشن را محکوم نمیکنم، چراکه این جوانان هم خود قربانی این وضعیت هستند. طبیعی است جوانی که مشکلات فراوانی را دارد و از هر طرف احساس بنبست میکند، دست به برخی اقدامات هم بزند. اما راهحل، گفتوگو و تعامل است.»
این زندانی سیاسی که به تازگی محکومیت خود را گذرانده و خبر از پروندههای جدید علیه او میرسد، “گفتوگو و خردجمعی” را راه برونرفت از بحران سیاسی کنونی میداند و میگوید: «من و شما متولی مردم نیستیم که بگوییم چه کار کنند؛ از دل گفتوگوهاست که قدمهای اصلاحی لازم شکل میگیرد و خرد جمعی راه را نمایان میکند. خرد جمعی است که در هر مرحله مشخص میکند چه باید کرد. بنابراین چه باید کرد؛ موضوعی است که از دل گفتوگو و خرد جمعی شکل میگیرد.»
بیشتر بخوانید: پرایس: ما صدای رهبران ایرانیان خارج از کشور را میشنویم
از نظر این روزنامهنگار پرسابقه «ایران بهطور کلی یک جامعه جنبشی است و در مراحل بعدی میتوان به فضای بعدی که دستیابی به یک جنبش خشونت پرهیز و شکلگیری بستر گفتوگوی همگانی است، رسید.»
تغییر زمان تجمع بزرگ در بروکسل ۲۰ فوریه
نهاد دیاسپورای ایرانی در اتحادیه اروپا اطلاع داد که به علت استقبال بیش از انتظار و توصیه پلیس، نقطه آغاز راهپیمایی بروکسل، دوشنبه ۲۰ فوریه به ساعت ۱۱:۰۰ روبروی Gare du Nord تغییر یافته است.
تجمع در برابر زندان مرکزی کرج
خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام با در دست داشتن پلاکاردهایی و سردادن شعار مقابل زندان مرکزی کرج، خواستار توقف اجرای حکم اعدام نزدیکانشان شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سحرگاه روز سهشنبه ۲۵ بهمن سه زندانی در زندان کرج اعدام شدند. طبق اطلاعاتی که به هرانا رسیده این سه زندانی پیشتر از بابت اتهامات مرتبط با موادمخدر به اعدام محکوم شده بودند.
“نگاههای طالبانی” در مسمومیت دختران دانشآموز
یک پژوهشگر علوم اسلامی در رسانه “قم نیوز” در یادداشتی با عنوان “مسمومیت دختران در مدارس قم: آیا نگاههای طالبانی در این وقایع دخیلند؟” ضمن اشاره به همزمانی شروع این مسمومیتها با بالاگرفتن جنبش “زن، زندگی، آزادی” میگوید: «تمرکز این وقایع بر مدارس دخترانه، ظن خرابکاری منبعث از دیدگاههای طالبانی را تقویت میکند.»
بیشتر بخوانید: مسمومیت “مشکوک” دختران دانشآموز در ایران
نفیسه مرادی، که از او به عنوان “پژوهشگر مطالعات اسلامی و دانشپژوه دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا” یاد شده است، در ادامه یادداشت خود مینویسد: «شاید تا پیش از این، ورود مواد مخدر و تسلیحات نظامی، قاچاق کالا، بمبگذاری و مواردی از این دست برهم زننده امنیت ملی در ابعاد گوناگون تلقی میشد، اما امروزه عملگرایی طرفداران تفکرات طالبانی در حوزه زنان را نیز به عنوان یکی از مؤلفههای تهدیدکننده باید لحاظ کرد.»
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
این پژوهشگر مطالعات اسلامی افزود: «تهاجم فرهنگی طالبانی، امری درون دینی است و همانند تکثیر اشتباه سلولی از بدنه جهان اسلام و شکلگیری توده بدخیم سرطانی میباشد که مقابله با آن را پیچیدهتر میکند.»
این یادداشت در “قم نیوز” بازتاب گستردهای داشت و در پی آن نویسنده مجبور شد توضیحاتی زیر آن بیفزاید و با “دشمنان قسمخورده اسلام” مرزبندی کند.