اتهام عجیب او علیه شرکت چینی در حالی است که این شرکت طی تقریبا دو دهه گذشته تمام تلاش خود را برای توسعه میدان یادآوران کرد و اصولا این شرکت هیچ ربطی به بازار ارز ایران ندارد.
چین از سال ۲۰۰۵ تاکنون، ۴.۷ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری مستقیم کرده که ۲ میلیارد دلار آن مربوط به سرمایهگذاری ساینوپک در پروژه یادآوران بود که سال ۲۰۰۷ امضا شد.
این شرکت فاز اول توسعه میدان یادآوران را تکمیل کرد و تولید این میدان را به بالای ۱۰۰ هزار بشکه در روز رساند، اما به خاطر تحریمها، از ادامه کار باز ماند و طبق توافق، بجای پول نقد در ازای سرمایهگذاری خود، روزانه ۷۰ هزار بشکه از تولید نفت این میدان را طی سالهای گذشته دریافت کرده است؛ موضوعی که نشان میدهد هیچ ارتباط ارزی میان این شرکت و ایران نیست.
این شرکت به رغم تحریمهای غرب، سال ۲۰۱۷ دوباره در پروژههای عمرانی مربوط به نفت ایران به ارزش یک میلیارد دلار وارد شد و این بار نه به عنوان سرمایهگذار، بلکه به عنوان پیمانکار تلاش کرد تا در پروژههای نفتی ایران ایفای نقش کند.
به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
اکنون و با توجه به نبود هیچ امیدی برای احیای برجام، خصوصا بعد از سرکوب خونین اعتراضات مردمی، این شرکت از ادامه توسعه فاز دوم میدان یادآوران به کلی ناامید شده و عطای آن را به لقایش بخشیده است.
این در حالی است که در جریان سفر اخیر ابراهیم رئیسی به چین، رسانههای ایران از امضای ۲۰ تفاهمنامه و سند همکاری خبر داده و ادامه توسعه میادین نفتی توسط شرکتهای چینی را از “مهمترین دستاوردهای” سفر رئیسی اعلام کرده بودند.
اکنون احمد صرامی، رئیس کمیسیون بازرگانان اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، به تجارتنیوز گفته است: «سفر ابراهیم رئیسی به چین صرفا جنبه سیاسی داشت و نباید روی ابعاد اقتصادی آن تمرکز کرد. ساینوپک نیز به عنوان یک شرکت سرمایهگذاری توجهی به مواضع سیاسی چین ندارد و منافع خود را در نظر میگیرد».
نفع و زیان چین از تعامل با ایران
برخلاف آنچه رسانهها و مقامات ایران ادعا میکنند، چین نه نیازی به ایران دارد و نه منافع خود را فدای ایران میکند.
آمارهای سازمان “ردیابی سرمایهگذاری جهانی چین” نشان میدهد که این کشور از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ که تحریمهای آمریکا علیه ایران به اجرا گذاشته شده، در پروژههایی به ارزش ۶۱۸ میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری کرده که عمدتا عمرانی بوده است.
این در حالی است که چین طی این دوره چهار ساله یاد شده ۲۲.۵ میلیارد دلار در عربستان، ۱۳ میلیارد دلار در عراق، ۴.۶ میلیارد دلار در کویت، ۱.۸ میلیارد دلار در قطر، ۱۹.۳ میلیارد دلار در امارات و ۲.۵ میلیارد دلار در عمان سرمایهگذاری کرده و حتی سرمایهگذاری چین در بحرین بیش از دو برابر ایران بوده است.
در مجموع ورود سرمایههای چینی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ تقریبا ۷۲ برابر ایران بوده است و هرگز چین این سرمایهگذاریها را در معرض ریسک همکاری با ایران قرار نمیدهد.
تنها حوزه انرژی نیست که مقامات و رسانههای ایران بر “تمایل” شرکتهای چینی برای ورود به آن انگشت میگذارند، بلکه حوزه حمل و نقل نیز از مواردی است که در راس پروپاگاندای حکومتی برای القای “نیاز چین به ایران” قرار گرفته است.
احیای جاده ابریشم بدون ایران
یکی از پروژههای عظیم چین در جهان، احیای جاده ابریشم، موسوم به “ابتکار کمربند و جاده” است که هدف آن تضمین رشد تجارت چین و کشورهای خارجی، خصوصا واردات مواد خام نفتی و معدنی و صادرات کالاهای چینی است.
ناگفته پیداست که ایران برای ۱۷۰۰ سال یکی از مسیرهای اصلی جاده ابریشم دوران باستان بود، اما اکنون کلا از پروژه احیای آن کنار گذاشته است.آمارها
ی رسمی دولت چین و سازمان “ردیابی سرمایهگذاری جهانی چین” نشان میدهد که این کشور از سال ۲۰۱۳ که توسعه پروژه یک تریلیون دلاری “ابتکار کمربند و جاده” را آغاز کرده، در ۹۱۲ میلیارد دلار پروژه در بیش از ۱۴۰ کشور وارد شده و سرمایهگذاری مستقیم ۳۷۰ میلیارد دلاری در این پروژهها انجام داده، اما سهم ایران از این سرمایهگذاریها تنها ۹۵۰ میلیون دلار بوده است.
به اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
این در حالی است که چین تنها در حوزه پروژههای مربوط به “ابتکار کمربند و جاده” در عربستان نزدیک ۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده و همه این رقم مربوط به چهار سال گذشته بوده است. این رقم برای عراق ۴.۵ میلیارد دلار، برای امارات ۷.۵ میلیارد دلار، عمان ۲ میلیارد دلار و پاکستان نزدیک ۱۵ میلیارد دلار بوده است؛ کشورهایی که همراه با کشورهای آسیای میانه و قفقاز، عملا جای ایران را در احیای جاده باستانی ابریشم در منطقه گرفتهاند.
البته، ذکر این نکته نیز لازم است که ایران در دوران باستان تنها یکی از دهها مسیر جاده ابریشم بود، اما به هر تقدیر نقش سرزمینی ایران در آن زمان بسیار برجسته بود.
ذهنیتی نه چندان واقعی از چین
بی هیچ تردیدی چین یکی از کشورهای رقیب غرب در عرصه اقتصاد است و برای نفوذ سیاسی و امنیتی در جامعه جهانی نیز در تقلایی بسیار تنشزا با آمریکا و اتحادیه اروپا است. نمونه بارز آن نیز پروژههای جایگزین ۶۰۰ میلیارد دلاری غرب برای مواجهه با پروژه “ابتکار کمربند و جاده” چین است. اما همه اینها به معنی دشمنی میان چین و غرب نیست؛ ذهنیتی نادرست که مقامات ایران دچار آن شدهاند.
تنها نگاهی گذرا به گزارشهای گمرکی و آمارهای رسمی سرمایهگذاری چین در غرب نشان میدهد که در میانه رقابتهایی به شدت تنشزا، تا چه میزان اقتصاد آنها به همدیگر تنیده شده است.
چین از سال ۲۰۰۵ تا سال گذشته نزدیک ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در آمریکا و بیش از این میزان سرمایهگذاری در اتحادیه اروپا داشته است. در مجموع ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا سهمی ۳۰ درصدی در کل سرمایهگذاریهای خارجی چین داشتهاند و البته سرمایهگذاری غرب در چین نیز دست کمی از این ارقام ندارد.
از طرفی آمارهای گمرکی چین نشان میدهد این کشور در سال گذشته ۶.۳ تریلیون دلار تجارت خارجی داشته که سهم ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا از این رقم بیش از ۲۵ درصد بوده است.
همچنین چین طی سال گذشته ۹۰۰ میلیارد دلار با کشورهای بریتانیا، کانادا، کره جنوبی و ژاپن، از متحدان استراتژیک آمریکا و اتحادیه اروپا تجارت دوجانبه داشته ومجموع تجارت چین با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که درگیر تنش با ایران هستند، بیش از ۳۴۰ میلیارد دلار بوده است.
این در حالی است که کل تجارت رسمی ایران و چین در سال گذشته میلادی تنها ۱۷.۵ میلیارد دلار بوده است.
در میانه این واقعیتها، مقامات ایران کماکان اصرار دارند که ایران و چین “مکمل” همدیگر هستند و انتظار ورود سرمایههای چینی به کشور را دارند.