یک روز پیشتر نیز خبر رسید که منطقه نمونه گردشگری متینآباد نیز با “پیگیری وزارت میراثفرهنگی” فک پلمب شده بود.
پلمب این دو مرکز گردشگری از تازهترین نمونههای بستن مراکز صنفی به سبب ” “عدم رعایت شئونات اسلامی و حجاب”از سوی مراجعین و نوعی سرسختی حکومت در اجرای قانون حجاب اجباری و تقابل با جنبش “زن، زندگی، آزادی” تلقی شده است.
با این همه به نظر نمیرسد که رفع پلمب این مراکز نشانه چرخشی اساسی در نگاه حکومت به مسئله حجاب و فراتر از آن، ملزومات و مقتضیات گردشگری باشد.
بیشتر بخوانید: ارائه کلیه خدمات به “زنان بیحجاب” در خراسان جنوبی ممنوع شد
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پنجشنبه ۲۶ اسفند (۱۶ مارس) با اشاره به پلمب سرای عامری وعده داد: «پلمب این مراکز در واقع ضایع کردن حقوق افرادی است که آنجا اقامت داشتند و این مورد حل میشود.»
ضرغامی بر لزوم هماهنگی سایر دستگاههای نظارتی با وزارت میراث فرهنگی برای اداره مراکز اقامتی تأکید کرده است: «به طور کلی توصیهای برای پلمپ کردن نمیکنیم، چون مراکز اقامتی مانند مغازهای نیست که اگر پلمب شود، شخص برود از مغازه کناری خرید کند، به ویژه مراکزی که مردم از قبل رزرو کردند و گردشگران داخلی و خارجی در آن وجود دارد.»
“پلمبدرمانی” ضربه به گردشگری
روزنامه اینترنتی فراز روز پنجشنبه در گزارشی با عنوان “سیاست پلمبدرمانی علیه بخش خصوصی” به افزایش فشارها بر صنعت گردشگری و انتقاد فعالان این صنعت از این رویکرد پرداخته است.
این پرتال خبری در با گفتوگو با شماری از فعالان این عرصه به این موضوع پرداخته که چند مرکز دیگر نیز با دلایلی مشابه پلمب شدهاند: اکوکمپ متینآباد در نطنز اصفهان، نخلستان چاه عروس ابوزیدآباد کاشان، کاروانسرای دیر گچین در قم و پارک طبیعتگردی در یزد.
به گفته معاونت گردشگری، ۱۷ واحد گردشگری و اقامتگاه پلمب شدهاند. فعالان این حوزه میپرسند، چرا سختگیریهای مربوط به حجاب و شئونات اسلامی فقط دامن اقامتگاههای گردشگری و تفریحی بخش خصوصی را میگیرد و چرا فرودگاهها، ایستگاههای مترو یا هتلهای دولتی متعلق به بنیاد شهید پلمب نمیشوند؟
سوالی که در نفس خود نادرست است و مشکل اصلی، یعنی حجاب اجباری و گیر و گرفتهای حکومتی نه تنها برای شهروندان که برای اهالی خارجی و توریستها و وابستگان به اقلیتها را به حاشیه میراند، ولی در نوع خود به نوعی بلبشو در رویکردهای حکومتی اشاره دارد.
حرمتالله رفیعی، رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی نیز از “عدم اعمال سیاستهای درست توسط دولت” انتقاد کرده و میگوید: «حتی اگر به عقیده مسئولان، فردی خطایی مرتکب شده باشد، نباید واحدهای گردشگری و اماکن باستانی پلمپ شوند.»
رفیعی این اقدامات را باعث عدم اعتماد گردشگران خارجی به ایران میداند و در عرصه داخلی نیز این کار باعث میشود که گردشگران به ویلاها رجوع کنند که کنترل آنها دشوارتر است.
بیشتر بخوانید: گردشگران مفقودشده؛ یک اسپانیایی هم در ایران ناپدید شد
او “تخلفات مردمی” را ناشی از “سیاستگذاریهای غلط مسئولان” میداند و با انتقاد از رویکرد ابراهیم رئيسی، رئیسجمهور ایران اضافه میکند: «آقای رئیسی در هر جلسهای از گردشگری صحبت میکند. گردشگری را مانند گوسفند نباید در هر مراسمی ذبح کرد. این در حالی است که باید زمینه پرورش این صنعت را فراهم کنیم تا موجب رونق اقتصادی و نشاط و شادابی جامعه شود.»
در همین حال بازار تذکردهی به مدیران مراکز اقامتی همچنان داغ است. علی اصغر شالبافیان، معاون گردشگری به فراز گفته است: «تا کنون ۲۵۸ مرکز، ۴۱ تذکر گرفتهاند و ۱۷ واحد نیز تعلیق شدهاند.»
تحولی که در فکر حاکمیت ایجاد نمیشود
محمدحسین فرهنگی، نماینده تبریز در مجلس هشدار داده، تمامی مجموعههایی که بیش از ۵۰ درصد سهام آنها از دولت و نهادهای عمومی غیردولتی است، باید قوانین مربوط به عفاف و حجاب را رعایت کنند، وگرنه مجوز آنها باید لغو شود و “به نهادهایی داده شود که شئونات اسلامی را رعایت میکنند.”
صنعت گردشگری ایران تنها با انسدادها و گیر و گرفتهای ایدئولونژیک حکومتی دست به گریبان نیست.
عزتالله ضرغامی، وزیر گردشگری، ۲۰ بهمن امسال در مصاحبهای به مشکلات موجود بر سر راه این صنعت اشاره کرده و میگوید: «ما در زیرساختها، راهها، خطوط هوایی و در سرویسها و خدمات ملی مشکل داریم و به عنوان مثال با توجه به مشکلات خارجی که در این حوزه داریم، این مشکل در اینترنت هست و این ها موانعی را برای گردشگری ایجاد می کند. ابتدا باید تحول در فکر حاکمیت و مسئولان را ایجاد کنیم و همه باید برای گردشگری تلاش کنند.»
تحولی که ضرغامی به آن اشاره میکند به نظر نمیرسد که بعد از ۴۴ سال هم به سادگی در فکر هسته سخت قدرت در ایران قابل تحقق باشد. در همین رابطه است که اینترنت پرسرعت و بدون فیلترینگ که برای گردشگری در دوران کنونی بیش از هر رشته دیگری ضروری است وجودش در ایران امر مسلم و پذیرفتهشدهای نیست. به خصوص در ایام اخیر که بستن و کندکردن اینترنت و شبکههای اجتماعی به سیاست رسمی حکومت در مقابله با جنبش “زن، زندگی، آزادی” بدل شد گردشگری بیش از هر رشته دیگری زیان دید.
ضعف امکانات و سرویسها و خدمات در کنار گروگانگیری این یا آن گردشگر و تبعه خارجی که برای باجگیریهای بینالمللی گاه و بیگاه تکرار میشود به علاوه تحریمها که ارتباطات بانکی و مالی ایران را مختل کردهاند و توریست و صنعت توریسم هم آز آنها زیان اساسی میبیند همه و همه واقعیت گستره گردشگری ایران هستند که در وجه عمده به نگاه بسته و ایدئولوژیک حاکم بر جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف نسبت داده میشود. این که پلمب مراکز گردشگری هم حالا بیش از پیش به سیاست محوری در اجرای این انگارهها و “ارزشهای” ایدئولوژیک بدل شده نیز فشار مضاعفی بر صنعت توریسم ایران است.
در همین رابطه روزنامه اینترنتی فراز گزارش خود را اینگونه به پایان میبرد که با توجه به سیاستهای دولت به نظر میرسد علاقهای برای رونق گردشگری وجود ندارد: «این صنعت تنها مرغ عزا و عروسی دولت سیزدهم است. در حقیقت با پلمپ واحدهای صنفی دولت علنا اعلام می کند که حتی به رونق گرفتن گردشگری داخلی نیز بی علاقه است. به توریستهای ورودی نیز این پیام را میرساند که به ایران سفر نکنند.»