فرهنگ نفرت و هراس از جامعه الجیبیتی+ در سراسر دنیا، در مذهب و ایدئولوژی ریشه دارد. در کشورهاى اسلامى که جدایى و خرافههای جنسیتى در آنها بیشتر است، همجنسگرایی امری فراتر از تابوست و “ننگ اجتماعی” محسوب میشود. حاکمیت جمهوری اسلامی به موازات جرم انگاری همجنسگرایی، مروج و حامی روشهای “اصلاح درمانی” در مراکز پزشکی دولتی و خصوصی است.
در این فرایند، افراد جامعه الجیبیتی+ با روان درمانی، رفتار درمانی، دارو درمانی و شوک تراپی به استحاله هویت یا تغییر گرایش جنسی خود واداشته میشوند؛ امری معطوف به آزار، تحقیر و نفی کرامت و حقوق فردی. تبدیل درمانی در شماری از کشورهای دنیا از جمله آمریکا، آلمان و کانادا غیرقانونی است اماقانون، مذهب و عرف در ایران راه گریزی علیه این شیوه ضدانسانی و شبه علمی نمیگذارد. فشار خانواده و اجتماع، ترس از طرد شدن، انگ خوردن یا محرومیتهای شغلی و تحصیلی مزید بر علت میشوند.
تحمیل درمان، حذف واقعیت
“درمان اصلاحی” یا “تبدیل درمانی” روشی است برای تغییر گرایش جنسی افراد الجیبیتی+ با این پیشفرض که آنها “منحرف”، “متوهم”، “بیمار” یا “ناهنجار” هستند. عمل جراحی، هیپنوتیزم، شوک الکتریکی، تزریق هورمون و… از جمله فرآیندهایی هستند که اغلب به انزوا، افسردگی و فروپاشی روانی فرد میانجامند.
گروه شش رنگ (شبکه لزبینها و ترنسجندرهای ایرانی) گزارشی میدانی به مناسبت این روز منتشر کرده که گوشههایی از خشونت و آزار اقلیتهای جنسی و جنسیتی در ایران در قالب “درمان” را بر ملا میکند. این تحقیق با مشارکت ۲۱۰ تن در ۲۵ استان ایران، نشان میدهد که نیمی از این افراد تجربه “تبدیل درمانی” را از سر گذراندهاند؛ غالبا به شکلی تحمیلی و غیرداوطلبانه.
۱۰۵ نفر از ۲۱۰ اقلیتجنسی و جنیسیتی مورد تحقیق، در معرض چنین درمانهایی قرار گرفتهاند. حدود نیمی از این عده، کمتر از ۱۸ سال سن داشتهاند و ۴۵ نفر قربانی یک یا چند نوع درمان شدهاند.
تحقیق شش رنگ مشخص میکند که پزشکان برای تغییر گرایش جنسی یا هویت جنسیتی این جامعه، داروهای روانگردان تجویز میکنند. ۹ نفر از شرکتکنندگان در پژوهش، تحت شوک الکتریکی قرار گرفتهاند.
تشویق یا اجبار به برقراری رابطه جنسی با فرد غیرهمجنس، انجام مناسک مذهبی، تغییر نوع پوشش و رفتار اجتماعی، قطع رابطه با شریک دلخواه، ازدواج، فاصله گرفتن از دوستان، دست کشیدن از علایق فردی مثل گوش دادن به موسیقی یا نواختن ساز یا تماشای پورن برای تغییر احساسات جنسی، از جمله روایاتی است که شرکتکنندگان در تحقیق بیان کردهاند.
گزارش شش رنگ اعلام میکند که مردان و زنان همجنسگرا بیشتر از طیفهای دیگر جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی ایران، قربانی “درماناصلاحی” هستند و پس از آن دوجنسگرایان و افراد ترنس قرار دارند: «قربانیان گفتهاند که در طول دوره درمان اصلاحی یا پس از آن دچار افسردگی، میل یا اقدام به خودکشی، اختلال خواب، از دست دادن حافظه، لکنت زبان و عوارض مخرب دیگر شدهاند.»
شادی امین، مدیر شبکه شش رنگ، در گفتوگو با دویچه وله، فشار سنگین خانواده و جامعه روی افراد زیر ۱۸ سال و ویران شدن زندگی آنها را تکاندهنده میداند و میگوید: «یکی از بدترین مواردی که برخورد داشتم، پسری از اقلیتهای مذهبی بود که تحصیلات بالایی داشت اما بر اثر شوک تراپی حافظهاش دچار اختلال جدی شد. مورد دیگر دختر نوجوانی بود که روانشناس به او پیشنهاد سکس داده و گفته بود اگر با یک مرد تجربه داشته باشی، ممکن است بفهمی جنس مخالف یعنی چه. واقعیت این است که در اتاقهایی که باید پناهگاه این مراجعان باشد، روانشناس از آسیب پذیری آنها و نبود قوانین حمایتی سوءاستفاده میکند.»
شادی امین همزمان تاکید میکند که بیان نمونههای حاد به معنای این نیست که رنج و روایت اافراد بیدفاع دیگر در هر شکل ساده یا دستکم گرفته میشود.
شکنجه در لباس درمان
گزارش تفصیلی شبکه شش رنگ بر دادههای پرسشنامهای از ۲۲ سوال استوار است. پرسشها به صورت انلاین و از طریق اینستاگرام و تلگرام این شبکه در دسترس مخاطبان قرار گرفتهاند. از بین ۲۱۰ نفری که به سوالها جواب دادهاند، ۳۴ نفر زیر ۱۸ سال سن داشتهاند و هیچ یک مسنتر از ۵۰ سال نبوده است.
تحقیق نتیجه میگیرد که مردان و زنان همجنسگرا بیشتر از طیفهای دیگر جامعه اقلیتهای جنسی و جنسیتی ایران، قربانی “درماناصلاحی” هستند و پس از آن دوجنسگرایان و افراد ترنس قرار دارند. اکثریت مطلق این افراد یعنی ۱۸۹ نفر ساکن ایران هستند و بیشترین شرکتکنندگان از تهران و استانهای فارس و اصفهان بودهاند.
در گزارش تفصیلی شبکه شش رنگ همچنین آمده است. «این که ۵۷درصد افراد مورد بحث زیر بار درمانهای اصلاحی نرفتهاند، از افزایش آگاهی جامعه اقلیتهای جنسی در ایران خبر میدهد اما این نکته نیز مهم است که امر تبدیل درمانی عموما با فشار و اجبار خانواده و سایر نهادهای اجتماعی به فرد تحمیل میشود و آمار بقیه را باید در این چارچوب سنجید.«
شش رنگ از سازمانهای بینالمللی خواسته به جمهوری اسلامی فشار بیاورند تا قوانین جرمانگاری همجنسگرایی و تبعیض و خشونت علیه اقلیتهای جنسی و جنسیتی را حذف کند. از سازمان نظام روانشناسی و نظام پزشکی نیز خواسته شده که درمانهای اصلاحی را متوقف و صلاحیت حرفهای افراد مدعی در این عرصه را بازنگری کنند. اهل رسانه هم دعوت شدهاند که برای تابوزدایی از بحث گرایشهای جنسی و جنسیتی متنوع سهم بیشتری بر عهده گیرند.
شادی امین یادآوری میکند که در کشورهایی چون آلمان، قوانینی حمایتی وجود دارند که درصدی از کارکنان نهادهای رسمی از جامعه رنگینکمانی باشند. او وزارت خارجه آلمان را در این زمینه سکاندار میداند اما در باره حجم خبررسانی و روشنگری در رسانهها میگوید: «متاسفانه رسانهها برای آگاه سازی کادر خودشان و استفاده از متخصصان و فعالان حوزه الجیبیتی برای روشنگری در باره نقاط تاریک بحث، تکاپوی لازم را ندارند واقعیت این است که اغلب با تلاش کنشگران به ما پاسخ میدهند وگرنه خبررسانیها و آگاه سازیها در این زمینه میتواند مناسبتر باشد.»