امسال نیز در حاشیه نمایشگاه بحث سرانه مطالعه در ایران داغ بود. آمارها هیچیک بر واقعیت استوار نیستند. پنداری بر حدس و گمان عنوان میشوند تا بیشتر تبلیغ باشند. بر این اساس بسیار متنوع، ساختگی و دور از ذهن به نظر میرسند. مرکز آمار و پویش تهران “سرانه مطالعه روزانه در پایتخت را ۱۶ دقیقه و ۳۶ ثانیه و هفتهای یکساعت و ۵۴ دقیقه” اعلام کرده است. برخی تحقیقات نیز از ۱۸ دقیقه در هفته میگویند و مراکزی نیز از ۱۲ دقیقه در روز صحبت میکنند که شامل “کتاب، روزنامه، ادعیه و دیگر موارد میشود.”
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، اما اعلام کرد که «به استثنای کتب درسی، دانشگاهی، ادعیه و نظایر آن، میزان مطالعه روزانه ۳۰ دقیقه است و ۴۳.۵ درصد مردم کتاب میخوانند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
سردار سعید منتظرالمهدی، معاون فراجا، در یادداشتی از “برگزاری شکوهمند نمایشگاه کتاب که یک رخداد فرهنگی خجسته و کمنظیر است” سخن گفت که در آن “با مشاهده این حجم از آثار منتشره در کشورمان و آگاهی از این تعداد نویسنده و صاحب قلم ما را به وجد میآورد و بر خود میبالیم… حضور در نمایشگاه یک ضرورت و رفتار معنوی و فرهنگی” است.
جواد محقق، از شاعران و نویسندگان پیرامون حکومت، در نمایشگاه اعلام داشت که: «مردم ما کتاب میخوانند و سرانه مطالعه در ایران برخلاف اظهارنظر بعضیها بهخصوص در خارج از کشور، اصلاً پایین نیست… اوضاع نشر ما شرایط خوبی دارد. ما یکی از ده کشور اول دنیا در حوزه کتاب هستیم.»
مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور نیز با اشاره به آمار، از انتشار ۱۱۰ هزار عنوان کتاب با میانگین شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال گذشته، میگوید: «این نشان میدهد که مردم ما همچنان کتاب میخرند.»
بیشتر بخوانید: بحران نشر در ایران؛ نویسنده و ناشر زیاد، کتابخوان کم
خبرگزاری تسنیم اما از آمار ۹۰ هزار و ۵۲۰ عنوان در سال گذشته خبر میدهد که ۶۶ هزار و ۲۴۸ عنوان تألیفی و ۲۴ هزار و ۲۷۲ عنوان ترجمه بودهاند. یاسر احمدوند، رییس نمایشگاه کتاب، ولی آماری دیگر ارایه کرد و گفت: «سال گذشته رکورد عناوین منتشرشده کتاب در سال با رقمی نزدیک ۱۱۳ هزار عنوان کتاب، شکسته شد.»
ناشرانی که حضور ندارند
در نمایشگاه امسال از حدود ۱۴ هزار ناشری که در ایران پروانه کار دارند، دو هزار و ۷۰۰ ناشر داخلی و خارجی حضور داشتند که ۴۵ هزار عنوان کتاب عرضه کردند. این کتابها به نسبت سال گذشته ۶۰ درصد افزایش قیمت داشت که این خود علتی شد تا دولت برای خرید یارانهای هزارتومانی برای کسانی در نظر گیرد. تاجیکستان مهمان ویژه امسال بود.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
جمعی از مطرحترین ناشران کشور که از امکانات دولتی بیبهرهاند، از جمله نشر قطره، نشر مرکز، ققنوس، نگاه، مروارید، ثالث، چشمه و نیلوفر در نمایشگاه حضور نداشتند و یا تصمیم گرفتند که به شکل مجازی در آن شرکت کنند. مدیر نشر روزنه میگوید: «نمیدانم چرا به ما اجازه ندادند.» شهلا لاهیجی، مدیر نشر روشنگران، میگوید: «درخواست حضور در نمایشگاه نداشتیم، زیرا به مناسبت نبودن محل برپایی نمایشگاه انتقاد داشتیم.» مدیر انتشارات تیمورزاده میگوید: «تا وقتی رویکرد وزارت ارشاد به رویکردی فرهنگی تغییر نکند، در نمایشگاه حضور پیدا نمیکنیم.» حسین پایا، مدیر نشر طرح نو، میگوید: «علیرغم اینکه هر سال درخواست حضور در نمایشگاه را میدهیم و فرم ثبتنام را پر میکنیم، اما به نمایشگاه راهمان نمیدهند. الآن سه سال است اجازه حضور در نمایشگاه را نداریم و هشت سال است به آثار طرحنو مجوز چاپ نمیدهند.» فعالیت نشر چشمه به حال تعلیق درآمده و در نمایشگاه حضور ندارد. ناشرانی چون حیان، اباصالح، روشن، امید فردا نیز اعلام داشتهاند که به آنان اجازه حضور در نمایشگاه داده نشده است. ناشران دیگری چون جیحون، آهنگ دیگر، گام نو، بقعه، صمدیه از حضور در نمایشگاه محروم شدهاند.
با اینکه به تعدادی از آثار که اجازه نشر داشتند، امکان حضور در نمایشگاه ندادند، در روزهای پایانی نمایشگاه آثاری را از تعدادی از غرفهها “جمعآوری” کردند و گفتند: «مصلحت نیست عرضه شود.»
دروغ تکراری سرانه مطالعه
در نظام جمهوری اسلامی همه مسئولان مملکت انگار وظیفه دارند تا از خود آمار بسازند، و چون سازمانیافته عمل نمیکنند، همزمان چندین روایت از یک حادثه در رسانهها انعکاس مییابد. آمار “سرانه مطالعه” در ایران نمونهایست کوچک که میتوان با اندک کنجکاوی در رسانهها این موضوع را پی گرفت.
چند سال پیش، دولت احمدینژاد کوشید برتری خویش را بر دولتهای پیشین با تکیه بر آمار ثابت کند. با توجه به اینکه آمار در این نظام خود بر دروغ استوار است، موضوع “سرانه مطالعه در ایران” بحثی شد دامنهدار که ادامه آن را در زمان ریاست جمهوری روحانی نیز شاهد بودیم. ادامه همین روش اکنون نیز دیده میشود:
علیاکبر اشعری، رئیس وقت کتابخانه ملی و مشاور فرهنگی رئیسجمهور، در سال ۸۷ اعلام کرد: «سرانه مطالعه هر ایرانی دو دقیقه در روز است». سخنان اشعری موجی از اعتراض را به همراه داشت، تا آن اندازه که ایشان اعلام کردند، آماری در دست ندارند و سخن وی بر شنیدههایش استوار بوده است. او گفت: «من ندیدهام که مبنای آن کجا بوده است اما پایین بودن تیراژ کتاب نشاندهنده پایین بودن سرانه مطالعه است.» (الف، ویژنامه کتاب خردنامه، شهریور و مهر ۱۳۸۹)
بیشتر بخوانید: روز جهانی کتاب و قصهی پرغصهی نشر و کتاب در ایران
منصور واعظی، دبیرکل “نهاد کتابخانههای عمومی تهران”، آمار فوق را “کذب محض” خواند و در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا اعلام کرد: «با احتساب مطالعه کتاب، روزنامه و ادعیه سرانه مطالعه در ایران ۷۶ دقیقه در روز است». او خواندن نماز و دعا را نیز مطالعه به حساب آورد و گفت: «مردم ما در شبانهروز چندین ساعت قرآن میخوانند و راز و نیاز با معبود دارند که در حوزه مطالعه به این امر توجه نمیشود.»
محمد سالاری، مدیرکل “دفتر برنامهریزی و مطالعات فرهنگی و کتابخوانی”، اعلام کرد: «کتابخوانی در ایران روزی دو ساعت، یعنی ۱۲۰ دقیقه است». آقای سالاری در آمار خود رکوردشکنی کرده، از رکورد ۹۰ دقیقهای سازمان یونسکو برای مطالعه در کشورهای غربی و یا کشور ژاپن پیشی میگیرد.
محسن پرویز، معاون فرهنگی وقت وزارت ارشاد، در نمایشگاه کتاب مشهد با توجه به آمارهای ارایهشده، آنها را “بیپایه” عنوان کرد و گفت که این آمار از “هیچ پایه و اساس علمی برخوردار نیست” و «بر اساس آخرین مطالعات و بررسیهای انجامشده از سوی نهادهای کتابخانههای عمومی کشور، سرانه مطالعه در ایران هماکنون ۱۸ دقیقه در روز برای هر نفر است.»
محسن پرویز البته چندماه پیشتر در افتتاحیه نمایشگاه کتاب همدان، آماری ده دقیقهای اعلام داشته بود.
قهرمان رشید، رئیس “ستاد هفته کتاب خراسان”، اعلام کرد: «سرانه مطالعه در دنیا ۴۵ دقیقه در روز و در ایران بین ۸ تا ۱۰ دقیقه است.»
سیدجواد حسینی، فرماندار مشهد، سرانه مطالعه هر ایرانی را ۹۵ دقیقه در روز اعلام کرده است.
صفار هرندی، وزیر وقت ارشاد، در افتتاحیه کتابخانه مرکزی اردبیل اعلام داشت: «سرانه مطالعه در کشور به بیش از ۵/۱۸دقیقه در روز افزایش یافته است». ایشان میانگین میزان مطالعه در تهران، تبریز و برخی از بخشهای استان آذربایجان شرقی را ۱۵ دقیقه اعلام کرد. وی برای اینکه مردم ایران را کتابخوان منظور دارد، گفت «۳/۵۸ درصد مردم بلژیک در طول ۱۲ ماه حتی یک کتاب هم نخواندهاند… وضعیت کشورهایی مانند اسپانیا، پرتغال و یونان از این هم بدتر است.»
مسئولان دولت اعلام داشتهاند که در پانزده سال آینده به یکی از کشورهای برتر جهان در زمینه کتابخوانی خواهند رسید.
به تحقیق، تمامی افرادی که از آمار کتابخوانی در ایران صحبت کردهاند، آمارها را خود ساختهاند. هیچ آمار رسمی در کشور در این عرصه موجود نیست.
با اینهمه، مسئولان جمهوری اسلامی پذیرفتهاند که در این عرصه کشور با مشکل روبروست. میدانند که مطالعه را باید از مدارس و میان دانشآموزان آغاز کرد. با پذیرش این امر، سیل آمارهای خودساخته به این عرصه نیز کشیده می شود.
سرانه مطالعه به خواندن خارج از حیطه شغلی اختصاص دارد. چنانچه مهندس و یا وکیلی روزانه در رابطه با شغل خویش به کتابهای تخصصی رجوع کند و یا پژوهشگری در رابطه با حرفه خود تحقیق کند، زمان استفاده حرفهای او از کتاب در آمار سرانه مطالعه وارد نمیشود. خواندن دعا و کتابهای مذهبی نیز مطالعه نیست. ایران و فیلیپین تنها کشورهایی هستند که خواندن روزانه دعا و قرآن را مطالعه محسوب میکنند.
در این عرصه، اگر نه به آمارهای دروغ، بلکه به واقعیت موجود چاپ و نشر و سانسور در کشور توجه کنیم، میتوان به نتایجی دیگر رسید که نیازی به تفسیر ندارد. مسئولان حکومت در واقع میکوشند با آمار دروغ افتخارات فرهنگی فراهم آورند تا خوشایند بیگانگان با مطالعه گردند.
آمار “سرانه مطالعه” تنها عرصهی دروغپراکنی جمهوری اسلامی نیست؛ چنین آماری را میتوان در تمامی عرصههای موجودیت این حکومت بازیافت.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.