لشگر تحصیل‌کرده‌های بیکار در ایران

همایون معمار

دولت ایران می‌گوید در یک سال گذشته یک میلیون شغل ایجاد کرده است، اما گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۱ تنها برای ۲۶۲ هزار نفر شغل ایجاد شده است.

از جمعیت ۸۵ میلیون نفری ایران نزدیک به ۲۶ میلیون نفر در بازار کار حضور دارند که از میان آنها تنها ۲۳ میلیون و ۴۳۶ هزار نفر شاغل هستند و ۲ میلیون و ۵۳۵ هزار نفر بیکارند. در کنار آنها، بیشتر از ۲ میلیون و ۲۲۹ هزار نفر نیز اشتغال ناقص دارند، یعنی این گروه هم کارِ درست و حسابی ندارند و در ردیف بیکاران‌اند. بنابراین، جمعیت بیکارِ ایران را باید ۴ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر در نظر گرفت.

بنا بر آمارهای رسمی در سال ۱۳۷۶ وقتی دولت محمد خاتمی به قدرت رسید کل شاغلان کشور ۱۴ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر بود و در پایان هشت سال ریاست جمهوری آقای خاتمی تعداد شاغلان نزدیک به پنج میلیون نفر اضافه شد و به ۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۸۴ رسید.

از آن زمان تا کنون تعداد شاغلان به ۲۳ میلیون و ۴۳۶ هزار نفر رسیده یعنی در هجده سال گذشته کمتر از سه میلیون شغل جدید در ایران ایجاد شده، در حالی که سالانه به صورت میانگین بیش از ۸۰۰ هزار نفر به جمعیت در سن کار (جمعیت بالای پانزده سال) اضافه شده است. این یعنی بیشتر از ۱۴ میلیون نفر به سن کار رسیده‌اند اما تنها برای سه میلیون نفر کار ایجاد شده است و یازده میلیون نفر به جمعیت غیرفعال اضافه شده‌اند. نرخ مشارکت اقتصادی در ایران ۴۰/۵ درصد است، یعنی از هر صد نفر ایرانی حدود ۴۰ نفر کار می‌کنند.

با آنکه نرخ رسمی بیکاری در سال گذشته ۹/۷ درصد بوده است اما این عدد به تنهایی تصویرِ درستی از وضعیت بیکاری در ایران ارائه نمی‌کند زیرا یا افراد به علت شرایط بد اقتصادی ترجیح می‌دهند که هر کاری را قبول نکنند یا آنقدر ناامیدند که بازار کار را ترک کرده‌اند. بنابراین، هرچند شاید آمار دولت مبنی بر ایجاد یک میلیون شغل در پایان سال گذشته درست باشد اما معنی آن این است که بیش از ۷۰۰ هزار نفر از بازار کار خارج شده‌اند.

 

تعداد زیاد دوشغله‌ها در بازار کار

جمیعت در سن کار ایران، یعنی افراد بالای پانزده سال، بیشتر از ۶۴ میلیون نفر است که ۳۸ میلیون نفر از آنها غیرفعال‌اند و تنها کمتر از ۲۶ میلیون نفر در بازار کار مشارکت دارند.

در میان جمعیت شاغل نیز نزدیک به ۶۰ درصد، یعنی حدود ۱۴ میلیون نفر، بیشتر از ۴۴ ساعت در هفته کار می‌کنند. به عبارت دیگر، بخش عمده‌ی نیروی کار ایران به علت ناکافی بودن درآمد و مشکلات اقتصادی یا دوشغله‌اند یا بیش از میانگین رسمی کار می‌کنند.

افزایش جمعیت غیرفعال و روند صعودیِ جمعیت جوان و تحصیل‌کرده در ایران مسئله‌ای بسیار جدی است. به نظر کارشناسان، افزایش نسبت جمعیتِ غیرفعال در سال‌های اخیر به معنی دشوار شدن تأمین نیازهای خانوارها و در نتیجه گسترش فقر است و این روند می‌تواند به گسترش نابسامانی‌ها‌ی اجتماعی مانند افزایش اعتیاد و طلاق بینجامد.

 

بیکاری زنان و دانش‌آموختگان

بنا بر تازه‌ترین آمار مؤسسه‌ی پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، ایران اکنون حدود ۳/۳ میلیون دانشجو دارد و سهم دختران و پسران در دانشگاه‌ها‌ تقریباً برابر است. علاوه بر این، هر سال حدود ۸۰۰ هزار نفر از دانشگاه فارغ‌التحصیل می‌شوند اما تعداد دانش‌آموختگان مراکز آموزش عالیِ دانشگاهی در میان شاغلان فعلیِ کشور بسیار کم است.

بنا بر گزارش مرکز آمار ایران در سال گذشته، کمی بیش از ۲۷ درصد از شاغلان، تحصیلات دانشگاهی دارند و نزدیک به ۷۳ درصد از شاغلان در ایران تحصیلات دانشگاهی ندارند. البته سهم عمده‌ی شاغلانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند از آنِ مردان است و نیمی از زنان شاغل در بازار کار از تحصیلات دانشگاهی برخوردارند.

در میان ۲/۵ میلیون بیکار نیز بیشتر از ۹۴۰ هزار نفر تحصیلات دانشگاهی دارند و این یعنی بازار کار ایران با نیروی کارِ تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی ناسازگار است و فضا برای اشتغال افراد تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی فراهم نیست.

در سال‌های اخیر رقابت سختی بین زنان و مردان برای ورود به دانشگاه‌ها وجود داشته است. تعداد فارغ‌التحصیلان دانشگاهی حدود ۱۲ میلیون برآورد می‌شود که تقریباً نیمی از آنها در گروه شاغلان جای دارند و بقیه غیرفعال‌اند یعنی به دلایل گوناگون به دنبال شغل نیستند.

برخی بیکاری دانش‌آموختگان مراکز آموزش عالی را به توسعه‌ی ناموزون و بی‌رویه‌ی آموزش عالی مرتبط می‌دانند که در چند دهه‌ی گذشته با شدت اجرا شده و اکنون بازار با عرضه‌ی زیاد نیروی تحصیل‌کرده مواجه است در حالی که تقاضای کافی برای این گروه در بازار کار وجود ندارد. برخی از نیروهای متخصص و تحصیل‌کرده به علت پیدا نکردن شغل مناسب و با حقوق کافی، راه مهاجرت را در پیش گرفته‌اند.

بنا بر گزارش مرکز آمار ایران، بیکاری در میان جوانان، به‌ویژه زنان، بسیار بالاست به گونه‌ای که نیمی از زنان شهری بیکارند و از هر دو زن جوان شهری که به دنبال یافتن شغل‌اند یک نفر نمی‌تواند شغلی پیدا کند.

یک مقایسه‌ی ساده نشان می‌دهد که از سال‌ ۱۳۸۴ تاکنون نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر از تعداد شاغلان زن کاسته شده است. در سال ۱۳۸۴ نزدیک به چهار میلیون زن شاغل وجود داشت اما اکنون این رقم به سه میلیون و پانصد هزار نفر کاهش یافته است.

بیکاری جوانان یکی از مهم‌ترین مشکلات اقتصادی ایران است. نرخ بیکاری جوانانِ ۱۵ تا ۲۴ ساله در سال ۱۳۸۴ برای مردان بیش از ۲۰ درصد و برای زنان بیش از ۳۲ درصد بوده است، در حالی که این رقم در سال ۱۴۰۱ برای مردان به بیش از ۲۲ درصد و برای زنان به بیش از ۳۵ درصد رسیده است.

تحریم‌ها، رشد منفیِ اقتصادی و تورم کمرشکنِ ۵۰ درصدی، اقتصاد ایران را چنان ناتوان کرده که قادر به جذب نیروی کار جدید نیست و به علت افت شدید سرمایه‌گذاری، حتی نمی‌تواند نیروهای کار فعلیِ خود را حفظ کند.

در اوج شیوع ویروس کرونا در بهار ۱۳۹۹ حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار شغل از بین رفت. بازگشایی برخی بنگاه‌ها‌ی خدماتی صرفاً باعث شد تا بخشی از این نیروها به کار برگردند.

اقتصاد رنجور و بیمار ایران چنان زیر فشار قرار دارد که واحدهای تولیدی و خدماتی و کشاورزی به‌رغم افزایش قیمت کالاها و خدمات، قادر به افزایش متناسب حقوق کارکنان خود نیستند و شاغلان ایرانی به سختی از پسِ هزینه‌های سنگین روزمره برمی‌آیند.

بازار کار ایران در شرایط بحران اقتصادی قادر به جذب نیروی بیشتری نیست و به همین علت رشد شاغلان بسیار کند است و هر روز بر شمار جمعیت غیرفعالی اضافه می‌شود که یا کارِ درخوری نمی‌یابند یا ناامید از یافتن شغل با کمک خانواده زندگی می‌کنند.