نمایندگان مجلس: قطع آب هیرمند موجب فاجعه در سیستان می‌شود

۲۰۰ نماینده مجلس با اشاره به این که سیستان به دلیل کم‌آبی در آستانه یک فاجعه است از طالبان خواهان رهاسازی آب هیرمند شده‌اند. آنها خواسته‌اند که طالبان به “مواضع رئیس جمهور ایران” بی‌توجه نباشد.۲۰۰ نماینده مجلس شورای اسلامی در بیانیه‌ای با اشاره غیرمستقیم به اقدامات طالبان برای محدودسازی آب جاری درهیرمند هشدار داده‌اند که کمبود آب شرایطی را ایجاد کرده است که “اگر تا سه ماه دیگر آب به منطقه سیستان نرسد باید منتظر فاجعه انسانی در شرق کشور بود.”

در این بیانیه گفته می‌شود که “هرگونه ممانعت از اجرای این حقابه نقض حقوق ملت ایران و مخالف قوانین بین‌المللی است” چرا که “رودخانه هیرمند و تالاب بین‌المللی هامون که صیانت از آن یک رسالت جهانی است و تبعات خشکی و اکولوژیک آن متوجه کل منطقه و به طور قطع کشور افغانستان خواهد شد”.

در ادامه بیانیه از “مواضع به حق و قانونی رئیس جمهور و سایر نهادها” در باره اختلاف ایران و حکومت طالبان بر سر حقابه هیرمند دفاع شده و با اشاره به حضور “چند میلیون افغانی مهاجر” در ایران از “حاکمان کشور برادر و مسلمان افغانستان” خواسته می‌شود “هر چه زودتر نسبت به رهاسازی آب” به سوی ایران اقدام کنند و “نگذارند روابط دیرینه دو کشور برادر و همسایه بیش از این خدشه‌دار گردد.”

به رغم آن که جمهوری اسلامی گاه و بی‌گاه عدم تشکیل “دولت فراگیر” از سوی طالبان را در دو سالی که دوباره در قدرت را در دست گرفته‌اند، مورد انتقاد قرار داده و هنوز هم می‌گوید که دولت طالبان را به رسمیت نمی‌‌شناسد، ولی مناسبات تجاری و دیپلماتیک با این گروه برقرار بوده و سفارت افغانستان در تهران به آنها تحویل داده شده است.

با این همه، درگیری‌های گاه و بی‌گاه مرزی نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی در تلفیق با امتناعی که حاکمان کابل از نظر تهران در اجرای قرارداد سال ۱۳۵۱ و تامین حقابه ایران در پیش گرفته‌اند تنش‌هایی را در مناسبات دو طرف دامن زده است.

بر اساس قرارداد سال ۱۳۵۱، افغانستان سالانه باید ۸۵۰ میلیون متر مکعب از آب رود هیرمند را به ایران بدهد، اما عدم تعهد افغانستان به این قرارداد در دهه‌ها و به‌ویژه سال‌های گذشته به‌یکی از چالش‌های جدی بین دو کشور تبدیل شده است.

افغانستان متهم است که با زدن سدهای انحرافی مسیر هیرمند را از سوی ایران دور کرده و به ویژه در سه سال گذشته سیستان به بدترین بحران بی‌آبی خود دچار شده است.

“آخرالزمان در سیستان”

روزنامه شرق اخیرأ در گزارشی میدانی از منطقه نوشت: «افغانستان آب را بطور کامل روی سیستان قطع کرده و مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باخته‌اند. حالا منبع درآمد بسیاری از آنها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار می‌شود و زندگی با آن نمی‌چرخد. چهره‌های تکیده، دهان‌های بی‌دندان و لباس‌های مندرس گواه وضعیت معاش مرزنشینان سیستانی است…صحنه‌ها در سیستان آخرالزمانی است. خورشید مثل آتش گداخته جهنم است و تا چشم کار می‌کند برهوت است و برهوت. لایه‌های ضخیم نمک بر خاک کنار جاده برق کورکننده‌ای دارد. خاک مثل مرده‌ای کف به لب آورده است.»

به نوشته این گزارش موج مهاجرت آدم‌ها و مشاغل سبب شده که گاهی اهالی برای خرید یک نان ساده ۵۰ دقیقه در گرمای ۴۰ درجه پیاده‌روی کنند و “اولین سلمانی یا بقالی ۳۰-۴۰ کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد! فروشگاه لوازم خانگی یا کتابفروشی که وجود خارجی ندارد”.

طالبان مدعی است که مشکل سدها نیستند، بلکه آب کافی در پشت سد وجود ندارد. این درخواست ایران که به طور مشترک از ذخایر آبی پشت سدها بازدید شود تا کنون مورد موافقت طالبان قرار نگرفته است.

“صف واحد” در برابر اسرائیل

ابراهیم رئیسی در اواخر اردیبهشت در سفر به چابهار در اظهاراتی تهدیدآمیز از طالبان خواست که حقابه ایران را بدهد: «اجازه نمی دهیم حق مردم ضایع شود حاکمان افغانستان این حرف بنده را جدی بگیرند تا بعدا گلایه نکنند، چرا که گذشت ایام این داستان را حل نمی کند…از حاکمان افغانستان می‌خواهم که مطلب بنده را جدی گرفته و سریعا اقدام کنند.»

طالبان در پاسخ به این اظهارات رئیسی دوباره جمهوری اسلامی را به بی‌اطلاعی از وضعیت هیرمند متهم کردند.

تاکید نمایندگان مجلس بر لزوم توجه طالبان به “موضع رئیس جمهور محترم” ظاهرا اشاره‌ای به همین تهدید اوست. برخی از مقام‌های ایران این ایده را مطرح کرده‌اند که اخراج پناهجویان افغان در ایران می‌تواند به عنوان اهرم فشاری بر طالبان عمل کند. اشاره نمایندگان مجلس در بیانیه به حضور میلیون‌ها پناهجوی افغانی در ایران می‌تواند اشاره‌ای تلویحی به استفاده احتمالی از چنین اهرمی باشد.

این تهدیدات در حالی است که بخش‌هایی از نیروهای درون جمهوری اسلامی طالبان را دارای نزدیکی‌های سیاسی و مذهبی با خود می‌دانند و اتخاذ موضع سخت در قبال آن را نادرست تلقی می‌کنند. اسماعیل کوثری، از فرماندهان سابق بسیج و عضو کنونی کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس گفته است: «از این اتفاقات برای بچه‌هایی که در یک خانه باهم هستند می‌افتد که اختلافی بوجود می‌آید و دعوا می‌شود و بحث نظامی مطرح نیست. قطعا این مسائل با گفت وگو حل می‌شود.»

روزنامه ایران، ارگان دولت هم در شماره روز دوشنبه، ۲۲ خرداد خود یک یادداشت منتشر کرده است که در آن خواسته می‌شود از امکان طالبان برای مقابله با اسرائیل استفاده شود: «می‌توان از ظرفیت طالبان علیه رژیم صهیونیستی استفاده کرد؛ خصوصاً با توجه به گرایش ضد استکباری و ضد صهیونیستی این گروه و اینکه امریکا و اسرائیل را به عنوان تهدیدات اصلی خود تعریف کرده ما می‌توانیم از هم افزایی میان طالبان و جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی استفاده کنیم.»

اهرم‌هایی که به کار گرفته نمی‌شوند

بسیاری از منتقدان سیاست کنونی جمهوری اسلامی به جای تحرکات نظامی یا نزدیکی و همراهی با طالبان بر استفاده از اهرم‌های اقتصادی و سیاسی تاکید دارند.

میرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان، در مصاحبه با کانال تلگرامی امتداد گفته است: «ایران اهرم‌های دیگری برای زنده کردن حقابه خود از افغانستان را در اختیار دارد که متاسفانه از آن استفاده نکرده است. مثلا چابهار یکی از این اهرم‌هاست که می‌توانستیم صادرات و واردات افغانستان از این منطقه را به حقابه هیرمند مشروط کنیم. طالبان در حال حاضر با پاکستان مشکلاتی دارد و همین مسئله می‌تواند باعث قوام اهرم بازرگانی افغان‌ها از چابهار توسط ایران قرار بگیرد.»

او همچنین با اشاره به مسئله صدور نفت و گاز اشاره کرده که بخش بزرگی از نیازهای طالبان را ایران تامین می‌کند و پرسیده است: «به رغم عدم به رسمیت شناختن طالبان در عرصه بین‌المللی، سوال اصلی این است که چرا ما سفارت افغانستان در تهران را در اختیار طالبان گذاشته‌ایم؟»

علاوه بر تحویل سفارت افغانستان به طالبان حضور سفیر این نیرو در تهران به عنوان مهمان در سخنرانی روز ۱۵ خرداد علی خامنه‌ای در سالگرد فوت آیت‌الله خمینی هم بحث‌برانگیز شده است و نشانه‌ای از این تلقی شده که تهران در مدیریت بحران خود و استفاده از اهرم‌هایش در قبال طالبان مسائل ایدئولوژیک و سیاسی و “مقابله با آمریکا و اسرائیل” را اولویت می‌دهد.