او نوه آیتالله سید محمد شریف تقوی شیرازی و نخستین فرزند سید محمدتقی گلستان، روزنامهنگارِ شیرازیِ صاحبِ روزنامه “گلستان” است که نمایندگی استان فارس را در مجلس مؤسسان ۱۳۰۴، مجلسی که سلطنت را از قاجار به پهلوی منتقل کرد، برعهده داشت. پدربزرگ و عموی گلستان مجتهد بودند.
گلستان تحصیلات متوسطه را در دبیرستان شاهپور شیراز به اتمام رساند؛ او در آغاز جوانی برای تحصیل از زادگاهش، شیراز به تهران آمد و به خانه عمویش رفت. پس از مدتی با دخترعمویش، فخری گلستان ازدواج کرد. این دو صاحب دختری با نام لیلی شدند. لیلی گلستان امروز یکی از مترجمان سرشناس و مدیر گالری گلستان در تهران است.
بیشتر بخوانید: “جدایی نادر از سیمین” از نگاه ابراهیم گلستان (بخش اول)
خانه گلستان؛ همچون یک مرکز فرهنگی
ابراهیم گلستان به استخدام شرکت نفت درآمد و به همراه خانوادهاش راهی آبادان شد. پس از یک سال پسرش کاوه به دنیا آمد. کاوه گلستان، عکاس و مستندساز در پی حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۲ برای تهیه گزارش تصویری راهی این کشور شد و در ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ هنگام تصویربرداری همراه تیم شبکه خبری بیبیسی در خط مقدم جنگ در شهر مرزی کفری در ۱۳۰ کیلومتری کرکوک عراق در اثر انفجار مین کشته شد.
با بازگشت گلستان به تهران به گفته دخترش، خانه او به مرکز فرهنگی هنری تهران و پاتوق نویسندهها، شاعران و هنرمندان مشهور آن زمان ازجمله جلال آلاحمد، مهدی اخوان ثالث، صادق چوبک و… تبدیل شد.
بیشتر بخوانید: گفتههای ناگفتهی گلستان: باروتی که نم کشید!
گلستان با گرایش سیاسی به حزب توده فعالیت ادبی خود را با ترجمه داستانهایی از ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر آغاز کرد. “آذر، ماه آخر پاییز”، “شکار سایه”، “جوی و دیوار و تشنه”، “اسرار گنج درهی جنّی”، “مد و مه” و “خروس” از آثار داستانی او هستند. او از نخستین نویسندگان معاصر ایران است که به زبان داستان توجه خاصی نشان داد و نثری آهنگین را در قالبهای داستانی مدرن بهکار گرفت. سبک ویژه آثار مکتوب داستانی گلستان در سیر پیشرفتِ داستان معاصر فارسی قابل توجه دانسته شدهاست.
بیشتر بخوانید: خروس؛ داستان خروش انسان
گلستان؛ سینما و مهاجرت
گلستان همچنین پایهگذار استودیوی سینمایی گلستان بود. ساخت فیلمهایی همچون “موج و مرجان و خارا”، “از قطره تا دریا”، “یک آتش”، “خواستگاری”، “تپههای مارلیک”، “خشت و آینه” (۱۳۴۴) و “اسرار گنج درهی جنّی” (۱۳۵۰) از کارهای سینمایی او است و یکی از پایهگذاران جریان موج نو در سینمای ایران محسوب میشود. گلستان همچنین تهیهکننده فیلم “خانه سیاه است” بود که فروغ فرخزاد آن را کارگردانی کرد.
ابراهیم گلستان در سال ۱۳۵۷ با وقوع انقلاب برای همیشه ایران را ترک کرد و ساکن بریتانیا شد. او نظرات خود را در مصاحبههای پرشمارش با صراحت و پرشور ابراز میکرد و فعالان فرهنگی را گاه با ادبیاتی تند و تیز به باد انتقادی بیپروا میگرفت.
گلستان در سال ۱۳۴۰ برای فیلم “یک آتش” موفق به دریافت جایزه جشنواره فیلم کوتاه ونیز شد. این اولین بار بود که یک کارگردان ایرانی جایزه بینالمللی دریافت میکرد.
بیشتر بخوانید: از نقد و ادبیات تا سینما • مجموعه گفتوگوهایی با ابراهیم گلستان