همشهری –
نگاه تجاری به جنگلها و بیتوجهی به ذخیرهگاهها در سال های گذشته باعث از بین رفتن بسیاری از عرصهها وگونههای گیاهی در جنگلها شده است. هادی کیادلیری رئیس انجمن جنگلبانی کشور این را میگوید و نقش بیوتروریسم در نابودی شمشادهای هیرکانی را هم رد نمی کند. ۱۵ شهریور ۱۴۰۲
مجید جباری: طغیان آفتها در حجم وسیعی از جنگلهای هیرکانی در دو بازه زمانی بیش از ۴۰ میلیون اصله شمشاد ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساله را از بین برد و این گونه همیشه سبز جنگلهای شمال را روی لبه تیغ انقراض قرار داد. همان زمان کارشناسان منابع طبیعی و حتی مسئولان از احتمال بیوتروریسم و عمدی بودن طغیان دو آفت شمشاد برای از بین بردن این گونه ارزشمند سخن گفتند. حتی رئیس وقت مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور هم نقش بیوتروریسم را در موضوع شمشادهای هیرکانی رد نکرد. با توجه به اقداماتی که سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری برای نجات شمشادهای هیرکانی از خطر انقراض انجام داده و همچنین صحبتهایی که اخیرا درباره عمدی بودن طغیان آفتها در سال های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ مطرح شده است، به سراغ هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران رفتیم و درباره وضعیت رویشگاه های این گونه هیرکانی، احتمال عمدی بودن شیوع آفت بلایت و پروانه برگخوار و روش های مقابله و مباریه با آفتها پرسیدیم که در ادامه می خوانید:
در یک دهه اخیر، هجوم آفتها حجم وسیعی از رویشگاههای شمشاد هیرکانی را از بین برد. برهمین اساس، سازمان منابع طبیعی برای جلوگیری از انقراض شمشاد، بذر و قلمه این گونه را در نهالستان شماره یک لاجیم واقع در مازندران نگهداری میکند. این اقدام چقدر موثر است؟
نگهداری بذر و قلمه در نهالستان در اندازه خود برای همان لکهها و همان مناطق کار خوبی است. موضوع اصلی در این زمینه رانش ژنتیکی است. حتی اگر این گونه در برخی نقاط به صورت لکه ای باقی مانده باشد؛ چون در خیلی از جمعیتها و مکانها خشک شده، بیماری و آفت می تواند باعث از بین رفتن خیلی از ژنهای غالب این گونه گیاهی شده باشد. وقتی ژن های غالب از بین می رود، باعث میشود گیاه توانایی مقابله با حوادث و رخدادهای بعدی را نداشته باشد. مثلا اگر درآینده حادثه دیگری رخ دهد و مشکل دیگری پیش بیاید، احتمال دارد ژنهای باقیمانده شمشاد نتوانند با مشکلات و یا آفتها مقابله کنند و همین موضوع میتواند این گونه بومی جنگلهای شمال را از پا دربیاورد.
برای جلوگیری از تکرار حوادث اینچنینی و از بین رفتن گونههای ارزشمندی همچون شمشاد هیرکانی چه باید کرد؟
متاسفانه در سالهای گذشته کوتاهی و اهمال کاریهای زیادی در این زمینه وجود داشت. ساختارها و همچنین بودجههای ناچیز البته نقش زیادی در این زمینه ایفا میکردکه تاثیر زیادی بر جنگلها گذاشت. متاسفانه در سال های گذشته قبل از اجرای طرحها، دیدگاهی وجود داشت که صرفا عرصههای چوبده حائز اهمیت بود. یعنی عرصههایی که چوبده و تجاری نبود، مورد غفلت واقع می شد. این دیدگاه متاسفانه باعث از دست رفتن خیلی از گونه ها در جنگل شد. در زمان آفت بلایت من هشدار خشکیدگی شمشاد را دادم. حتی در طغیان آفت پروانه برگخوار هم اطلاع دادیم که متاسفانه بسیار کند و دیر عکس العمل نشان دادند. گونه های ذخیرهگاهی به دلیل اهمیتی که دارند باید همیشه مانیتورینگ، رصد ومراقبت شوند.
مبارزه با آفت ها و بیماری ها در جنگل چه مراحلی دارد؟ چه اقداماتی در این زمینه باید انجام شود؟
در گام نخست، باید از همه مناطق بذرگیری شود، نه فقط از تودههایی که باقی ماندهاست. چون گونه هالی مختلف ژنهای متفاوتی دارند. باید احتمال حوادث مشابه دیگری را میدادیم، باید پیش بینی می کردیم به دلیل اینگه در حوادث گذشته، جمعیت این گونه به شدت کم شده، هر حادثهای در آینده می تواند این گونه را نابود کند. مثل آتش سوزی و یا طغیان آفت و بیماری. شمشاد چون به صورت گروهی زندگی میکنند، آفت و بیماری همه را درگیر میکند. اما در مبارزه با آفت ها و بیماری ها چند گام داریم. پیش آگاهی گام نخست است. یعنی باید بدانیم که چه چیزی می تواند گونه مورد نظر را تهدید کند. چه آفات و بیماری هایی در کشور و اطراف کشورهای مجاور وجود دارد که می تواند به گونه های ذخیره کاهی ما آسیب بزند. بحث های قرنطینه ای را باید خیلی جدی بگیریم. وقتی پیش آگاهی داشته باشیم می توانیم پیش بینی کنیم. وقتی غرب جنگلهای هیرکانی آلوده به آفت شد، باید پیشبینی میکردیم که این آفت قطعا به گرگان هم سرایت می کند. اگر «پیش آگاهی» داشته باشیم می توانیم «پیش بینی» و «پیشگیری» کنیم. مراحل مبارزه با آفت ها در نهایت به «کنترل» می رسد. کنترل در مسائل جنگلها بخاطر محدودیتهای زیست محیطی و دسترسی ها بسیار سخت است. در توده های بسیار انبوه که نفوذ امکان پذیر نسیت، کنترل امکان پذیر نیست. بنابراین توجه به سه عاملی پیش آگاهی، پیش بینی و پیشگیری باید همیشه در اولویت باشد. روندی که در گذشته برای مباره با آفت ها وجود داشت اگر اصلاح نشود، می تواند بسیاری از گونه های مهم را با خطر مواجه کند. بنابراین ضمتن تشکیل بانک ژن و بانک بذر از باقیمانده این گونه باید ذخیره گاه ها مانیتنور شوند. باید برای ذخیره گاه ها برنامه داشت.
بحث بیوتروریسم (انتشار عمدی عوامل سمی یا بیولوژیکی) موضوعی است که در همان زمان هم از سوی کارشناسان و حتی برخی مسئولان مطرح شد. عمدی بودن طغیان آفت ها چقدر میتواند جدی باشد؟
من بیوتروریسم (انتشار عمدی عوامل سمی یا بیولوژیکی) را نه رد میکنم و نه تأیید؛البته اینکه ۲ آفت تخصصی در مدت کوتاه به یک گونه گیاهی حمله میکند و اینگونه گیاهی را روی لبه تیغ قرار میدهد، جای تامل دارد. ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد که برخی کانونهای پروانه برگخوار به عنوان عامل نابودی شمشاد هیرکانی، اطراف مناطق گردشگری خارج از کشور بوده است. کوتاهیها و بیبرنامگیها هم در این زمینه مؤثر بود. باید درباره آفتها و احتمال سرایت آن از کانونهای مختلف و کشورهای همسایه آگاهی داشته باشیم، چون در زمان بروز حوادث یا طغیان آفتها بهدلیل محدودیتهای زیستمحیطی، کنترل جنگلها بسیار سخت است.