فرخنده شاهرودی جایزه هنرهای تجسمی در تبعید را دریافت کرد
جایزه هنرهای تجسمی در تبعید سال ۲۰۲۳ به هنرمند ایرانیتبار فرخنده شاهرخی اهدا میشود. هیات ژوری دو اثر او “آسمان، زمین هیچکس نیست” و “ماکس بکمن اینجا نبود” ستوده است.جایزه هنرهای تجسمی در تبعید که امسال برای نخستین بار اهدا میشود برای آثار “آسمان، زمین هیچکس نیست” و “ماکس بکمن اینجا نبود” به هنرمند ایرانیتبار، فرخنده شاهرودی تعلق گرفت. این جایزه با حمایت بنیاد “موزه تبعید برلین” و توسط بنیاد “کوربر” آلمان اهدا میشود.
هیأت داوران “پیچیدگی” آثار شاهرودی را ستودهاند. به اعتقاد آنها او در “آسمان، زمین هیچکس نیست” با بهرهگیری از تجربیات خود در تبعید، از “پرچمی شاعرانه” که نقش و فرم آن نمادی از رابطه “ریشه یک فرد” و” وابستگیهایش”، با “جدایی” و “آشفتگی درونی” است، یک پرفرمانس استثنایی ایجاد میکند. بر روی این پرچم شعری نقش بسته که برای بیننده میتواند فرار پناهجویان از طریق دریای مدیترانه را تداعی کند.
در اثر “مکس بکمن اینجا نیست” این هنرمند ارتباط چند لایهای” بین “ادامه دادن”، “فرار” و “تبعید” را به نمایش میگذارد. اینجا هم پرچم (علم) که در سنت شیعی نقش بارزی دارد به چشم میخورد.
بکمن یکی از برجستهترین هنرمندان آلمان بین دو جنگ جهانی است که در زمان حکومت نازیها ناچار به فرار از کشورش شد و در سال ۱۹۵۰ در نیویورک درگذشت.
فرخنده شاهرودی از سال ۱۹۹۰ در در آلمان زندگی میکند. او در بخش بزرگی از آثارش به انقلاب و جنگ و گریز میپردازد، آنچه که در دو اثر برگزیده او نیز مشهود است.
جایزه ده هزار یورویی بنیاد کوربر به هنرمندانی تعلق میگیرد که مسائلی نظیر هویت، تعلق یا بیگانگی را در آثارشان بارز میکنند.
دوستداشتن:
دوست داشتن در حال بارگذاری...
مرتبط
منوچهر شفایی
منوچهر شفایی بنیانگزار و عضو دائمی هیئت رئیسه کانون دفاع از حقوق بشر در ایران که در سال 2000 در شهر برمن آلمان ثبت شده است www.bashariyat.org
موسس و مدیر مسئول ماهنامه و سایت آزادگی از شال 2000
بنیانگزار شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران از سال 2002
ورزشکار و شمشیربازی علاوه بر قهرمانی کشور از سالهای 1346 تا 1353 و مقام سومی آسیا 1973 مقام اولی تیمی و سومی انفرادی المپیک آسیائی 1974 و مقام سومی 1991 بازی های آسیایی
متولد تهران بزرگ شده خرمشهر و خوزستان لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران
اینک مقیم و شهروند آلمان
• «من اعتقاد دارم به مجرد اینکه انسان بدنیا می آید حق حیات دارد، بدیهی است که این حقوق ذاتی و اولیه هر انسان است؛ چون می بیند و می شنوند، حق دیدن و شنیدن واقعیت ها را دارد؛ صحبت می کند پس حق نظر دادن و گفتگو دارد؛ فکر می کند، پس حق اندیشیدن و انتخاب رای دارد؛ چون راه می رود حق حرکت دارد، رشد می کند، حق تجلی دارد؛ حق فریاد، گریه و اعتراض دارد و ... اما متاسفانه صاحبان قدرت برای حفظ منافع خود این حقوق را از انسان ها گرفته و با قوانینی که مطابق میل خودشان است آن ها را محدود می کنند.»