بیبرنامگی کامل سازماندهندگان و مسئولان حکومتی در ترتیب دادن یک استقبال کم هرج و مرج، برگزاری بازی تیم النصر عربستان در استادیومی خالی و کهنه، همراه با تصاویری که روز گذشته داغ شد، واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت.
برنامه حکومت برای تحقیر مردم
برخی کاربران فضای مجازی، از جمله در کلاب هاوس گمانه زدند که احتمالا همه اینها “برنامهریزی” شده بود. “برنامهای حکومتی برای تحقیر مردمی که سالی پر تلاطم و پرهزینه را در جنبشی بیسابقه پشت سرگذاشتند”.
سناریویی برای نشان دادن این که کسی “پشیزی برای سالگرد اعتراضات سراسری قائل نبود و این جنبش ارزش دویدن پشت اتوبوس رونالدو را هم نداشت”. بسیاری پرسیدند که آن همه نیروی امنیتی و انتظامی که برای سرکوب خیابانها را قرق کرده بودند، در این ماجرا کجا بودند؟
بر این تاکید شد که در یک روز “تنها یک اتفاق شرمآور” نیافتاد. “خفت یک گروگانگیری و اخاذی حکومتی” در صحنه آزادی پنج زندانی ایرانی آمریکایی به سراسر جهان مخابره و پهپادی بر سر مردم گرگان خراب شد.
کسانی که بر این باور بودند، گفتند حکومت کاری کرد که تصویری از مردم ایران به جهانیان نشان داده شود، که همه بگویند “لیاقتشان” همین وضع فعلی است.
استقبالی “طبیعی”، مایه “خودتحقیری” یا “تحقیر در برابر عربستان”؟
بسیاری کاربران تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی و رسانهها را مایه “شرمساری” و “تاسفآور” دانستند و به شدت از این صحنهها انتقاد کردند. برخی هم تصاویر دیروز را “طبیعی” تلقی کردند و گفتند که این رفتار در بسیاری کشورها مشاهده میشود و دلیلی برای سرزنش مشتاقان فوتبال نیست.
خبرگزاری ایسنا در گزارشی به نظرات مختلف اشاره کرد و از جمله نوشت: «خیلیها این رفتار مردم را به “ندید، بدید” بودن تعبیر کرده و این گونه استقبال از یک سلبریتی خارجی را مایه شرمساری و فقر فرهنگی دانستهاند و میگویند که این طور رفتارها فقط در جهان سوم پیدا میشود!» ایسنا نتیجه گرفته که این منتقدین “توجه” نمیکنند که “این رفتار در قبال کسی مانند رونالدو در تمام دنیا طبیعی است و ربطی به جهان اول و سوم ندارد!»
با این حال از نظر گروهی از کاربران، ویدویوهای این “استقبال” که باشگاه النصر نیز منتشر کرد، برای ایرانیها مایه سرشکستگی بود.
برخی این را شکستی پیشاپیش و سمبلیک نه تنها در برابر تیم سعودیها که خود عربستان دانستند.
اقدامات دیگری نیز بر غلظت این “تحقیر” افزود. از جمله فرشی که به رونالدو تقدیم شد، سیم کارتهای بدون فیلتر به اعضای تیم النصر و تلاش مسئولان و خانوادهشان برای عکس گرفتن با رونالدو.
خبرگزاری مهر نوشت: «باشگاه پرسپولیس به کریستیانو رونالدو، فوتبالیست تیم عربستان یک تخته فرش دستبافت اهدا کرد.» مهر به نقل از این کارشناسان نوشت: «فرش بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان ارزش دارد در صورتیکه در فضای مجازی گفته شده بود ارزش این فرش بیش از ۳ میلیارد تومان است.»
“آفتاب نیوز” نوشت: «زمانی که فرش دستبافی که قرار است به رونالدو اهدا شود، مقابل او باز میشود تا این ستاره پرتغالی که کمی هم متعجب شده، در واکنش به این اتفاقات اقدام به تکاندن فرش کند؛ صحنه عجیبی که به شدت در توییتر عربی در حال دست به دست شدن است.»
عکسهای رونالدو نیز مایه دستانداختن مقررات پوشش حکومت برای مردم شد.
کارزاری در ایکس برای دادن سیمکارت بدون فیلتر به شهروندان ایران به راه افتاد. در این کمپین از شرکت ایرانسل خواسته شد: «نظر به اهدای سیم کارت های بدون فیلتر به کاروان تیم النصر عربستان در بدو ورود به ایران؛ ما امضاکنندگان این نامه اعلام مینماییم که ما هم مانند عربستانیهایی که وارد کشور شدند، درک و شعور استفاده صحیح از اینترنت را داشته و در راستای اهداف ملی میهنی و علمی از آن بهره خواهیم برد».
امضا کنندگان گفتند: «ترتیبی لحاظ نمایید تا به ما نیز سیمکارت بدون فیلتر نه اهدا؛ بلکه فروخته شود.»
“به مردم اخم نکنید”
در این میان هستند بسیاری که علت را جای دیگری جستجو میکنند.
مژگان اینانلو، مستندسازی که به خاطر انتقادهای صریحاش به زندان نیز افتاده، در اینستاگرام خود از این منظر با مردم برخورد کرده است. او میگوید: «لطفا به مردم اخم نکنید ...آنها حق دارند».
به باور این فعال مدنی “این حاکمیت حسرت یک زندگی معمولی را بر دل مردمان این سرزمین گذاشته است” و نباید آنها را سرزنش کرد. او لبه تیز انتقاد را به سوی حکومت میگیرد و میگوید امروز شاهد چنین صحنههایی نبودیم، اگر حکومت اجازه داده بود مردم در طول سالهای طولانی با دنیا مراوده داشته باشند، بتوانند آزادنه و بدون ترس لذت یک مسابقه، فستیوال، کنسرت، تور هنری و لیگ ورزشی را ببرند، اگر این بدیهیات “برای مردم کوچه و بازار، کارگر و معلم و راننده اسنپ و بازنشسته و دستفروش مترو قابل دسترسی بود”.
او به “رنج و مظلومیت و نجابت مردم معمولی” این سرزمین اشاره میکند “که در چنین روزی، از آسمان شهر موشک و پهباد و خمپاره بر سرشان فرو میافتد و گارد و یگان ویژهاش سر چهار راه ها توپ و تانک مستقر کرده که کسی برای جوان در خاک خفته اش فاتحه نخواند “…
او معتقد است: «حاکم ظالم مستبد، بزرگترین ظلمش به مردم عادی است که لذت یک زندگی معمولی را به مردم حرام میکند».
“دیوار انزوا”
در شبکههای اجتماعی انتقاد از عاملان وضع موجود به اشکال مختلف تکرار شده است. کاربری به “دیوار بلند انزوا” اشاره کرده که “سالهاست دور تا دور کشور کشیده شده” و عجیب نیست که ” بسیاری از این جوانان که اینگونه سینه کش کوه را در رویای دیدار رونالدو به بالا میروند به این نتیجه رسانده است که احتمالا این آخرین فرصت آنها برای دیدن یک ابرستاره در همه عمرشان است”.
او پرسیده در عمر یک جوان ایرانی “چند بار امکان دیدن ابرستارهها فراهم میشود؟ کدام رویداد و مسابقه و کنسرت بزرگ بینالمللی در این کشور برگزار میشود؟ در چهل سال اخیر چند ستاره به ایران آمده اند؟ فرهنگ ساختنی و تجربه کردنی است و وقتی امکان تجربهای نیست، فرهنگی هم نخواهد بود.”
بسیاری در شبکههای اجتماعی با این نقد همراهند و معتقدند نتیجه انزوا “فقر فرهنگی، اجتماعی و فقر اقتصادی” نیز هست. جمعیتی که در رویای دیدن رونالدو از تپههای اطراف هتل اسپیناس پالاس بالا رفتند، در “تلاش برای عبور از دیوار بلند انزوا” هستند.