نرگس محمدی بیش از سه دهه کنشگری نقادانه مستمر با تلاشهای خستگیناپذیر در مبارزه با استبداد و اقتدارگرایی و بهبود حقوق بشر، عدالت جنسیتی و گسترش آزادیهای سیاسی و فرهنگی داشته است. او از بین مردم و کف جامعه برخاسته، محصول هیچ شأن ویژه اعم از ژن، تبار و مقام مذهبی و… نیست.
محمدی از نقطه صفر فعالیت تا کنون کنشگری جامعهمحور داشته و اتکایش به قدرت بیقدرتان بوده است. برجسته شدن چهرههایی شبیه او غایت انقلاب مشروطه در تثبیت مفهوم شهروند به جای رعیت و بنده است.
نرگس محمدی از دهه هشتاد به بعد به تناوب در زندان به سر برده است. دوره آخرین زندانش بعد از تحمل پنج سال و نیم حبس در ماه مهر ۱۳۹۹ تمام شد، اما آزادی او بیش از سیزده ماه طول نکشید و در حالی که در دومین سالگرد جنایت بزرگ آبان ۹۸ در مراسم یادبود ابراهیم کتابدار، از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸، شرکت کرده بود، بازداشت شد. او که از آن مقطع تا کنون در بازداشت است، در زندان نیز از جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی” حمایت کرد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
نرگس محمدی در آخرین دوران آزادیاش با صرفنظر کردن از مهاجرت و به جان خریدن رنج فراغ از فرزندان و همسر بدون هیچ وقفهای به مبارزات مدنی و خشونتپرهیز خود ادامه داد و نهاد ولایت فقیه را به چالش کشید. الگوی مبارزاتی نرگس محمدی کاربست نافرمانی مدنی و تلاش برای ایجاد جنبش اجتماعی و ایجاد فشار اجتماعی است که فقط با اتکا به مردم و بیاعتنا به رویکردهای دولتمحور و یا مداخله ناموجه خارجی، به دنبال تحقق مطالبات مردم و دادخواهی است.
محمدی به همین دلیل مورد بغض اقتدارگرایان قرار گرفتهاست. او در دوران حبس نیز بهرغم تهدیدها و باز شدن پروندههای جدید در قوه قضائیه، به اعتراضات و فعالیتهای حقوق بشری خود در سطح موضعگیری و اقدامات عملی ادامه داده است.
نرگس محمدی در دورههایی از فعالیتش مشی اصلاحطلبانه (رفرمیستی) داشت که به قول خودش عهد او نبود، بلکه راهکارش برای یک دوره مشخص بود. او بعد از سال ۹۸ رویکرد ساختارشکنانه و انقلابی را در پیش گرفته و خواهان گذار خشونتپرهیز از جمهوریاسلامی به دمکراسی است. البته او خود را فعال سیاسی نمیداند که فعالیتهایش معطوف به قدرت باشد، بلکه یک مدافع حقوق بشری است که مسئولیت سیاسی در شکل رهاییبخشی و تحقق خیر عمومی و مطالبات ملت را دنبال میکند.
توجه به به فعالیت تشکیلاتی و نهادمند، دیگر ویژگی نرگس محمدی است که به کار جمعی در عمل و نظر بها داده است. محمدی از سالهای نخست دهه هشتاد به صورت حرفهای فعالیت حقوق بشری داشته؛ فعالیتی که با فعالیت در کانون مدافعان حقوق بشر شروع شد. او میخواهد نیروهای محذوف جامعه از حقوق انسانی و شهروندی خود برخودار باشند و همه آحاد جامعه طعم آزادی و برابری را بچشند. در عین حال با همه اشکال افراطگرایی و اقتدارطلبی مخالفت کرده و به دنبال طرح جدیدی در مناسبات قانونی و قدرت ایران متفاوت با گذشته است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
انتخاب نرگس محمدی برای جایزه نوبل صلح محصول شکلگیری جنبش انقلابی “زن زندگی آزادی” بود. کمیته نوبل در واقع برای قدردانی از این جنبش و نقش آن در بهبود صلح، کاهش تنشها و افزایش برابری در دنیا این جایزه را بعد از سی سال دوباره به یک ایرانی دادند. اگر چه افراد شایستهای چون خانم نسرین ستوده نیز در بین گزینهها بودند، اما در نهایت گزینه مناسبی انتخاب شد. کمیته نوبل دلایل این انتخاب را در کارنامه درخشان نرگس محمدی در راستای تلاش بهبودگرایانه در سه حوزه زن، زندگی و آزادی شرح داد که از دوران فعالیت دانشجویی تا پایان تحصیلات دانشگاهی و فعالیت رسانهای و حقوق بشری و دوران حضور در زندان تکاپوی خستگیناپذیر داشته و به صدای خاموشنشدنی دمکراسیخواهی و آزادیخواهی تبدیل شده است.
حال این انتخاب پیامدهای مشخصی سیاسی و اجتماعی دارد. نخست نیروهای جامعه مدنی ایران که قائل به کنشگری و عاملیت سوژه خودمختار و آگاه در بطن فعالیتهای جمعی و تشکیلاتی و باورمند به رویکرد جنبشی و جامعهمحور هستند را تقویت میکند؛ نیروهایی که ضمن ضرورت استفاده از ظرفیت ایرانیان برونمرز مرکز ثقل تغییرات سیاسی را در ایران و با اتکاء به خلق قدرت مردم و به دور از منجیگرایی و راهکارهای سنتی و آزمودهشده میدانند.
اکنون نرگس محمدی بعد از دریافت جایزه نوبل صلح در موقعیت برتری قرار گرفته و مرتبه او افزایش پیدا کرده است. تصمیمگیران مربوطه با شناخت درست گزینهای را انتخاب کردند که توجه جامعه جهانی را به سمت محوریت نیروهای داخل کشور و پرهیز از مداخله و جریانسازی در صفوف اپوزیسیون جلب کنند. تاکید و پایبندی محمدی به کار جمعی و سامانیافته قابلیت دیگری است که باعث میشود فعالیتهای سازمانیافته، تشکیلاتی و جمعی تقویت شده و ضعف کنونی در امید بستن به فعالیتهای فردی در بسیج و هدایت اجتماعی و ساماندهی به جنبش برطرف شود.
اگر چه نرگس محمدی در زندان است، اما حال بعد از شکست تلاش برای خاموش کردن صدای او، تنگناها و چالش حکومت برای استمرار حبس وی افزایش یافته است. محمدی موقعیت ویژهای نیز در راهبری گسترش و تعمیق همگراییها برای گذار به دمکراسی نیز پیدا کرده است. صدای او نه فقط در ایران، بلکه در دنیا و بهخصوص در جوامع مدنی دنیا رساتر شده و توجه بیشتری را به خود جلب کرده است.
این اتفاق میتواند جنبش دمکراسیخواهی در ایران را قویتر کرده و دارای یک نماینده مناسب و نقشآفرین در رهبری جمعی در صحنه داخلی و جهانی برای همسوسازی تلاشها جهت نجات ایران و خروج از انسداد کنونی برای تغییرات سیاسی گسترده و ساختاری کند.
البته نباید انتظار نتیجه سریع از این پیامدها داشت، بلکه تاثیر آنها به مرور و به شکل تدریجی حاصل میشود. اما برجستهتر شدن نرگس محمدی یک رویداد مهم و اثرگذار است که تاثیرات مثبتی را در تقویت روحیه مبارزان راه آزادی، رهایی انسان و عدالت گذاشته تا با نفی همه اشکال افراطگرایی کمکی جهت باز شدن مدار بسته دولت ملی دمکراتیک توسعهگرا در تاریخ معاصر ایران باشد.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.