در سال ۱۹۹۹، دو اومانیست نامدارِ اسرائیلی و فلسطینی، دانیل بارنبویْم و ادوارد سعید، «ارکستر دیوان غربی-شرقی» را با الهام از اثر معروف یوهان ولفگانگ گوته به منظور ایجاد «تفاهم» میان اسرائیلیها و فلسطینیها بنا نهادند. صدها متقاضیِ اولیهی عضویت در این ارکستر همگی اهل کشورهای عربی و اسرائیل بودند اما بارنبویم بر حضور موسیقیدانانِ ایرانی در این ارکستر تأکید میکرد و سه سهمیهی سالانه را به آنان اختصاص داد.
تأکید بارنبویم بر مشارکتِ ایرانیان بیدلیل نبود زیرا شاهکار گوته خود مُلهَم از حافظ و فرهنگ ایرانی و شامل ۱۲ گفتار با عناوینی همچون «حکمتنامه» و «مهرنامه» است.
سعید و بارنبویم جهل و نادانی را سرچشمهی مشکلات میدانستند و با تأکید بر لزوم «همکاری» و «همزیستی»، بهصراحت میگفتند که شناخت و تلاش برای فهمِ «دیگری» سبب خواهد شد که دو طرف بهرغم اختلافنظر، به خشونت متوسل نشوند.
موفقیتِ چشمگیرِ این ارکستر سبب شد که سعید و بارنبویم در سال ۲۰۱۶ «آکادمی سعید-بارنبویم» را در برلین افتتاح کنند. این مؤسسهی آموزشی هر سال ۹۰ دانشجو، عمدتاً از خاورمیانه و شمال آفریقا، را برای تحصیل در دورهی کارشناسیِ موسیقی میپذیرد و میکوشد تا با آموزش فلسفه و علوم انسانی در کنار موسیقی، همزیستی و تلاش برای فهم «دیگری» را به دانشجویان بیاموزد. [م.]
***
موسیقی یکی از وسایلی است که مردم را به هم نزدیکتر میکند ــ ما همه انسانهایی برابر و مستحق صلح، آزادی و خوشبختی هستیم.
رویدادهای غزه و اسرائیل همهی ما را بهشدت تکان داده است. اقدامات تروریستیِ بیرحمانهی حماس علیه غیرنظامیان، از جمله نوزادان و کودکان، را به هیچوجه نمیتوان توجیه کرد. ما باید این واقعیت را بپذیریم و درنگ کنیم. و باید از اسرائیل، که برای حمله به غزه آماده میشود، بخواهیم که به قوانین بینالمللی پایبند بماند. اما اقدام بعدی این است که از خود بپرسیم: حالا چه؟ آیا تسلیم این خشونتِ هولناک شویم و از تلاش برای برقراریِ صلح دست برداریم ــ یا اینکه بر لزوم صلح و ممکنبودنِ آن تأکید کنیم؟ به عقیدهی من، ما باید به تلاش برای برقراریِ صلح ادامه دهیم و از منظری فراگیر به این منازعه بنگریم.
در سال ۱۹۹۹، من و دوستم ادوارد سعید «ارکستر دیوان غربی-شرقی» را تشکیل دادیم تا موسیقیدانانِ جوان از سراسر خاورمیانه بتوانند دورِ هم جمع شوند، با یکدیگر سخن بگویند و موسیقی اجرا کنند. امروز، این منازعه تقریباً بر همهی موسیقیدانانِ ما در «ارکستر دیوان غربی-شرقی» و «آکادمیِ بارنبویم-سعید» بهطور مستقیم تأثیر گذاشته است. بسیاری از این موسیقیدانان در این منطقه زندگی میکنند، و بقیه نیز پیوندهای گوناگونی با میهنشان دارند. به همین دلیل، عمیقاً عقیده دارم که این منازعه فقط یک راهحل دارد: راهحلی مبتنی بر اومانیسم و انسانگرایی، عدالت و برابری، و عاری از اشغال و نیروهای نظامی.
«این واقعیت که موسیقیدانان عرب و اسرائیلی در کنار یکدیگر موسیقی میآفرینند فوقالعاده ارزشمند است.» ارکستر دیوان غربی-شرقی، به رهبریِ دانیل بارنبویم، در حال اجرای برنامهی زنده در برلین، اوت ۲۰۲۳. عکس: اود اندرسن/اِیافپی/گتی ایمجز
پیام صلحِ ما باید رساتر از همیشه باشد. بزرگترین خطر این است که صدای همهی آنانی که مشتاقانه در آرزوی صلح به سر میبرند در هیاهوی افراطیون و خشونت گم شود. اما همهی تحلیلها و معادلات اخلاقیِ ما باید مبتنی بر فهمِ این واقعیت باشد که در هر دو طرفِ این منازعه مردم وجود دارند. انسانیت جهانشمول است، و پذیرش این حقیقت یگانه راهحل است. درد و رنجِ انسانهای بیگناه در هیچیک از دو طرف به هیچوجه پذیرفتنی نیست.
تصاویر حملات تروریستیِ مرگبارِ حماس قلبِ ما را آکنده از اندوه کرده است. همدلی و درک وضعیتِ دیگران ضروری است. بیتردید اکنون دستخوش احساساتی مثل ترس، یأس و خشم هستیم اما بهمحض اینکه چنین احساساتی سبب شود که انسانیتِ یکدیگر را انکار کنیم بازی را باختهایم. هر یک از ما میتواند نقش مؤثری ایفا کند و در بهبود اوضاع سهیم شود. همهی ما میتوانیم به ایجاد تغییراتِ کوچک کمک کنیم. تغییرِ کلان بر عهدهی سیاستمداران است.
ما باید به شیفتگانِ افراطگرایی چشماندازهای ]نویدبخشِ[ دیگری را ارائه کنیم. کسانی که جذب افراطگرایی میشوند معمولاً هیچ دورنمایی ندارند، ناامیدند، و خود را وقف ایدئولوژیهای مرگبار میکنند. آموزش و اطلاعات نیز به همین اندازه حیاتی است، زیرا بسیاری از مواضع مبتنی بر اطلاعاتِ کاملاً گمراهکننده است.
بگذارید بهصراحت تکرار کنم که منازعهی اسرائیل و فلسطین منازعهای سیاسی میان دو کشور بر سر مرز، آب، نفت یا دیگر منابع نیست بلکه منازعهای عمیقاً انسانی بین دو گروه از آدمیانی است که رنج کشیدهاند و آزار دیدهاند. ایدئولوژیِ نازی نتیجهی نهاییِ بیست قرن آزار و اذیتِ یهودیان بود و به قتل شش میلیون یهودی انجامید.
یهودیان رؤیایی در سر داشتند: سرزمینی از آنِ خود، میهنی برای همهی یهودیان. اما این رؤیا به تصوری عمیقاً دردسرساز ــ و اساساً نادرست ــ انجامید: سرزمینی بدون مردم برای مردمی بدون سرزمین. در واقع، در پایان جنگ جهانیِ اول یهودیانِ فلسطین تنها ۸ درصد از جمعیت را تشکیل میدادند. بنابراین، ۹۲ درصد از جمعیت نه یهودی بلکه فلسطینی بودند ــ جمعیتی که طی قرنها افزایش یافته بود. بهسختی میشد این کشور را «سرزمینی بدون مردم» نامید، و فلسطینیها دلیلی نمیدیدند که سرزمینِ خود را رها کنند. در نتیجه، منازعه اجتنابناپذیر بود، و هر دو جبهه بهمرور زمان در مواضعِ خود سرسختتر شدند. به عقیدهی من، یهودیان وقتی امنیت خواهند داشت که فلسطینیها بتوانند احساسِ امیدواری کنند ــ یعنی، وقتی که عدالت برقرار شود. هر دو طرف باید انسانیتِ یکدیگر را بهرسمیت بشناسند و بکوشند دیدگاه، درد و رنج و مصائبِ یکدیگر را بفهمند و با آن همدلی نشان دهند. اسرائیلیها همچنین باید بپذیرند که اشغال فلسطین با این امر ناسازگار است.
دوستیام با ادوارد سعید نقشی اساسی در فهمِ من از این منازعهی هفتادوچند ساله داشته است. هر یک از ما در دیگری قرینه و مکملِ خود را یافت، همتایی که میتوانست به ترقیِ دیگری، واضحتر دیدنِ دیگری و تعمیق درکِ دیگری کمک کند. ما به انسانیت مشترکِ خود پی بردیم و آن را بهرسمیت شناختیم. همکاری ما در مورد «ارکستر دیوان غربی-شرقی»، و همچنین پیامد منطقی و شاید حتی نتیجهی نهاییِ آن یعنی آکادمی سعید-بارنبویم، بهاحتمال زیاد مهمترین فعالیتِ دوران حیاتِ من بوده است.
در وضعیت کنونی، طبیعی است که از خود بپرسم همکاریِ ما در ارکستر و آکادمی چه اهمیتی داشته است. ممکن است که این همکاری کماهمیت به نظر برسد اما این واقعیت که موسیقیدانانِ عرب و اسرائیلی در هر کنسرتی کنار یکدیگر مینشینند و موسیقی میآفرینند فوقالعاده ارزشمند است. در سالهای گذشته، بهلطف وجه اشتراک در خلق موسیقی، و همچنین بهلطف بحثهای پرشمار، و گاهی داغ، آموختهایم که یکدیگر را بهتر بفهمیم، به یکدیگر نزدیک شویم و وجه اشتراکی بیابیم. آغاز و پایان همهی بحثهای ما، حتی بحثهای مناقشهانگیز، مبتنی بر فهم این واقعیتِ اساسی است که همهی ما انسانهایی برابر و مستحق صلح، آزادی و خوشبختی هستیم.
این ممکن است سادهلوحانه بهنظر برسد اما چنین نیست: زیرا امروز ظاهراً هر دو طرفِ منازعه از فهم همین واقعیت غافلاند. تجربهی ما نشان میدهد که بسیاری از اهالیِ این منطقه و مردم سراسر دنیا این پیام را دریافت کردهاند. ما باید همچنان به انسانیتِ مشترکِ خود عقیده داشته باشیم. موسیقی یکی از وسایلی است که ما را به هم نزدیکتر میکند.
سمفونی نهم بتهوون، موومان چهارم، ارکستر دیوان غربی-شرقی، رویال آلبرت هال، لندن، ۲۷ ژوئیهی ۲۰۱۲ ــ در این بخش «سرود شادی»، اثر فردریش شیلر، شاعر آلمانی، در ستایش برادری و اتحاد آدمیان را میشنویم.
برگردان: عرفان ثابتی
دانیل بارنبویم پیانیست و رهبر ارکسترِ نامدار اسرائیلی است. آنچه خواندید برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:
Daniel Barenboim, ‘In our orchestra, Israelis and Palestinians found common ground. Our hearts are broken by this conflict’, The Guardian, 15 October 2023.