در تصویرهایی که این روزها از جنگ در غزه دیده میشود، بیش از همه زنان و کودکانی را میبینیم که اگر بختیار بوده زنده بمانند، در بهت و هراس به جهانی مینگرند که قاعدتا سهم بحق آنان برای زیستن بوده است. عاملان و آمران واقعی جنگ در صحنه دیده نمیشوند. قربانیان اما با سر و صورتی خونین همه جا حضور دارند. نخستین شلیک آغاز آوارگی است.
جنگ در ویرانگریهایش تنها آدم نمیکشد، نفرت نیز میآفریند، کینه میزاید، دشمن خلق میکند تا دگربار در بازتولید خویش، بازار جهانی اسلحه را پُررونقتر گرداند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
سازمان ملل متحد شمار آوارگان را در جهان ۱۱۴ میلیون نفر اعلام داشته است. بر این آمار هر سال افزوده میشود. بیش از نیمی از آنان آوارگان جنگ هستند. در پی هر ناآرامی پناهجویی نیز آغاز میگردد. بیشترین پناهندگان در جهان از کشورهای افغانستان، عراق، سومالی، کنگو، کلمبیا، سودان، ویتنام، چین، لیبی، سوریه، ایران و… هستند. طی سال گذشته آوارگان اوکراینی نیز بر آن افزوده شده است. و حال آوارگان جدید فلسطینی را نیز باید بر آن افزود.
مدیترانه؛ قبرستان پناهجویان
عدهای از آوارگان در راه رسیدن به پناهگاهی جان خویش را از دست میدهند. در همین رابطه است که در سالهای اخیر از دریای مدیترانه به عنوان قبرستان پناهندگان نام میبرند.
آوارگان دریای مدیترانه کسانی هستند که خود را به لیبی میرسانند تا از آنجا در ازای پرداخت حداقل هزار یورو سوار بر کشتیهایی کوچک و یا قایقهایی شوند که هیچگونه امکانات ایمنی ندارند. بر این قایقها چندین برابر ظرفیت مسافر سوار میشود که باید شانس بیاورند تا زنده به ساحل برسند. قایق که به جزیرهای در اروپا نزدیک گردد، موتور آن را خراب میکنند تا شرایطی فراهم آورند که طبق قانون حق دارند در نزدیکترین کرانه پهلو بگیرند.
پس از فاجعه سوم اکتبر ۲۰۱۳ که بیش از ۳۰۰ پناهجوی آفریقایی در ساحل جزیره “لامپدوسا” غرق شدند، بار دیگر موضوع پناهندگی در اروپا به بحثی همگانی بدل شد. دگربار نقاب انساندوستی از سیمای بسیاری از سیاستمداران و احزاب سیاسی اروپا فرو افتاد تا در پس آن واقعیتی دیگر آشکار گردد.
طی سال گذشته ۲۵۰۰ پناهجو در جستوجوی پناهگاهی جان خویش را از دست دادهاند. این رقم با ناآرامیهای شمال آفریقا و جنگ داخلی در سوریه سیر صعودی داشته است. کشورهایی چون آلمان که از ساحل دریای مدیترانه دورند، میکوشند موضوع را متوجه ایتالیا، اسپانیا، یونان و جزیره مالت گردانند.
منتقدان بر این باورند که اروپا با سیستمی که در پیشگیری از هجوم پناهجویان به این قاره ایجاد کرده، عامل اصلی فاجعه است. در چنین شرایطیست که باندهای قاچاق انسان فعال شدهاند. “آژانس محافظت از مرزهای خارجی اتحادیه اروپا” در واقع به نام حمایت از پناهندگان، نقش مسدود کردن راههای نفوذ به اروپا را دارد. این سازمان مدعیست که هر سال جان هزاران نفر را از مرگ در دریای مدیترانه نجات میدهد. از دسامبر ۲۰۱۳ این سازمان با بهکارگیری ماهوارههایی میکوشد قایقهای حامل پناهجویان را زودتر پیدا کند. نمایندگان حزب سبزها در پارلمان اروپا میگویند، این عملیات نه به خاطر نجات پناهندگان، بلکه به خاطر طرد آنان از خاک اروپا انجام میگیرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
در یونان هزاران پناهجو در اردوگاههای پناهندگی محبوس هستند. سازمانهای حقوق بشری وضعیت آنان را اسفبار توصیف میکنند. به همین علت پناهندگان ترجیح میدهند تا خود را به طریقی به کشورهای اروپای مرکزی و شمالی برسانند. در ترکیه چند میلیون پناهجوی سوری سالهاست که در چادر زندگی میکنند، به این امید که به لطف اتحادیه اروپا روزی پایشان به خاک اروپا برسد.
در مجارستان پناهجویان را در مکانهایی محبوس میکنند. در آنجا با هر معترضی با خشونت رفتار میشود. در این مکانها حتی زنان حامله هم تا آخرین ساعات زایمان اجازه ترک محل را ندارند. پناهجویان در اعتراض به این وضع تا کنون چندین بار اعتصاب غذا کردهاند.
اروپا همچنان بر نفوذناپذیر کردن مرزها اصرار دارد. کشورهای اروپایی میکوشند مشکل پناهجویان را در خارج از مرزهای کشور خود حل کنند؛ کاری که چند سال پیش دولت سارکوزی در فرانسه با معمر قذافی انجام داد. قذافی پذیرفت تا در ازای دریافت مبلغی، پناهندگان را در اردوگاهی در لیبی نگهدارد.
آفریقاییها در راه گریز، ایتالیا را انتخاب میکنند، چچنها لهستان را و سوریها، ایرانیها و عراقیها یونان را. محبوس گردانیدن پناهجویان پشت دیوار اروپا اما خود فاجعهای در پی دارد. تنها در سال گذشته ۵۷ هزار پناهجو کوشیدهاند از طریق دریای مدیترانه به اروپا برسند که از میان آنها ۹۸۰ نفر غرق شدهاند.
رئیس پارلمان اروپا از مشکلی صحبت میکند که به همه کشورهای عضو پارلمان برمیگردد. دعوا نه بر سر نجات جان پناهجویان، بلکه “عهدنامه دوبلین” است که مقرر میدارد هر پناهجو باید از کشوری تقاضای پناهندگی کند که ابتدا به خاک آن وارد شده است. آنان اگر در کشوری دیگر خود را به پلیس معرفی کنند، به همان کشور نخست پس فرستاده میشوند.
ایتالیا اعلام داشته که سالانه ظرفیت پذیرش بیش از سه هزار پناهجو را ندارد و این در صورتی است که هر سال ۷۵ هزار نفر به این کشور وارد میشوند. سازمانهای حقوق بشری وضع پناهندگان را در این کشور شوکآور اعلام داشتهاند.
لهستان یکی دیگر از کشورهایی است که میکوشد پناهنده نپذیرد. به گفته نهادهای حقوق بشری، وضعیت پناهجویان در این کشور آنان را دچار افسردگی میکند.
جنگ یعنی آوارگی
در سوءاستفاده از “عهدنامه دوبلین” دولت ایتالیا چند سال پیش در برابر سیل پناهجویان به یک ترفند متوسل شد و کوشید تا مشکل خود را به دیگر کشورها بکشاند. به عدهای از پناهجویان حدود پانصد یورو داد تا با آن خود را به کشوری دیگر از اروپا برسانند. به آنان گفتند که میتوانند به یکی از ۲۷ کشور اروپایی بروند.
عدهای از این پناهجویان که خود را به آلمان رساندند، در هامبورگ دست به اعتصاب غذا زدند. یکی از آنان به خبرنگاران گفت: «در لیبی زندگی آرامی داشتم. ناتو که بمباران را آغاز کرد، همه چیز به هم ریخت». پناهجویان بر پلاکاردی نوشتهبودند: «آلمان، فرانسه، آمریکا و انگلستان زندگی ما را در لیبی بههم ریختند. به ما گفتند که برایتان صلح خواهیم آورد… اما همه چیز خراب شد… شما زندگی ما را در لیبی نابود کردید و این حق ماست که حالا اینجا باشیم. این مبارزه است”. یکی دیگر گفت: «من در لیبی خانهای بزرگ داشتم با کارگاهی که هشت نفر در آن کار میکردند. شما همه را خراب کردید و من مجبور شدم از آن کشور بگریزم. حالا در اینجا در یک چادر زندگی میکنم».
در لامپدوسا عدهای از مردم این جزیره ابتکار جالبی از خود نشان دادهاند. آنان آنچه که از پناهندگانِ غرقشده به جا مانده و یا به ساحل رسیده، از کفش و لباس گرفته تا وسایل کوچک شخصی را در موزهای جمعآوری کردهاند. آنان میخواهند با این کار توجه جهان را به انسانهایی جلب کنند که همچون من و شما حق حیات داشتند.
در این موزه میتوان آخرین نامهها، نوشتهها و عکسهایی که آنان به همراه داشتهاند را دید. گردانندگان موزه در اقدامی مهم شروع به تهیه فیلمی مستند از شرایط موجود کردهاند تا در ذهن تاریخ بماند. آنان میکوشند تا حد امکان برای آوارگان آسایش فراهم آورند و آنان را در برابر “نئوفاشیست”ها که میگویند: «باید پناهندگان را دوباره به دریا برگرداند»، محافظت کنند.
اروپا در سالهای اخیر شگردهای فراوانی بهکار گرفته تا از نفوذ پناهجویان به این منطقه جلوگیری کند. تا کنون اما موفق نشده است. میتوان در مورد علت مهاجرت فراوان نوشت، ولی نمیتوان پنهان کرد که اکثر پناهجویان از کشورهایی میآیند که جنگ در آنجا بدون اسلحههای تولیدشده در غرب به این وسعت امکانناپذیر نمیبود. در واقع میتوان سخنان آن پناهجوی لیبیایی را پذیرفت که: «این حق ماست که اینجا باشیم… این مبارزه است”. و این مبارزه ادامه دارد.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.