در اين نمايشگاه كه به پشتيبانی لعل اباذری از نگارگران و طراحان گوهرهای ايرانی در كلن برپا شد، آثار هنرمندانی از گروههای سنی گوناگون به نمايش درآمدند كه همه در ايران زندگی میكنند و فرصت و موقعيت سفر به آلمان را نيافتند.
خانم اباذری درباره عنوان و انگيزه برگزاری اين نمايشگاه به دويچه وله گفت: «از آنجا كه دستی در نگارگری دارم ولی هيچگاه از سويی يا كسی پشتيبانی نشدم، از دوستم سيمين قرقچيان (۳۰ ساله) كه دانشآموخته هنر از دانشگاه تهران است و دست بلندی در نقاشی دارد خواستم آثار چند هنرمند را كه در ارديبهشت امسال در كاخ نياوران به نمايش درآمده بودند برای نمايش در آلمان در اختيارم بگذارد و هماهنگی اين كار را به عهده بگيرد. انگيزهام معرفی اين كارهای برجسته به علاقهمندان آلمانی بود.»
عطرين طباطبايی ۱۵ ساله شمايی از منطقه ۱۲ تهران را به تصوير كشيده كه تهران قديم را دربر ميگيرد. در اين بخش از پايتخت، ۳۰۰ اثر تاريخی از دوران دودمان صفوی تا كنون قرار دارند كه به عنوان ميراث ملی-فرهنگی ثبت شدهاند.
خانم اباذری درباره نگاره عطرين طباطبايی گفت: «اگر شما با اين نگارگر آشنايی نداشته باشيد، به هيچ رو متوجه نمیشويد كه اين اثر را يک دختر ۱۵ ساله آفريده است.»
عطرين طباطبايی درباره نگاره خود میگويد: «من كوشيدهام قلب تهران را بكشم.»
فرحناز اوليايی ۷۰ ساله درختی را به تصوير آورده كه ريشهاش سبز است ولی ساقه و شاخههايش خاكستری شدهاند.
او به دویچهوله میگويد: «دريای وجود اين درخت، ديگر سبز نيست، خاكستری شده. اما هنوز با آواز باد ميرقصد و زندگی را در دل، سبز نگه ميدارد.»
زهرا حاج حيدری ۲۴ ساله شازده كوچولو را در تهران كشيده كه گواه تهرانِ غمزده است.
او درباره اثرش به دویچهوله میگويد: «اينجا تئاتر شهر تهران است كه هنوز ميتوان در آن از نور و شور زندگی سراغ گرفت اما سياهی اطرافش را فرا گرفته و شازده كوچولو در پی آن است كه روزنهای برای گريز بيابد.»
در اين نمايشگاه از هر هنرمند يک اثر انتخاب شده و در مجموع سه عكس و ۱۱ نگاره به نمايش درآمدهاند اما چون نگارگران موقعيت انتقال اصل آثارشان به آلمان را نداشتند، بدلهای آثارشان به نمايش درآمدند. تنها تابلوهای اصل افزوده بر آثار نمايشگاه از لعل اباذری بود كه طبيعت شاد ايران را نشان میدهند. خانم اباذری كه خود بختياری است گويی برای خلق اين آثار از ديدههای گذشتهاش الهام گرفته است.
او میگويد: «من روستای افچه پيرامون تهران را كشيدهام كه آب و هوا و طبيعت يگانهای دارد. شايد اين تضاد ميان هياهوی غالب در تهران و طبيعت پيرامون آن باشد. افزون بر اين، از آنجا كه بسياری از كارها اينجا رنگ و بوی اندوهگينی دارند، بايد يكی دو تصوير شاد هم میداشتيم.»
الهه قويدل ۳۴ ساله از يک در قديمی عكس گرفته است. او درباره اثرش میگوید: «گوشه دنجی از يزد كه از ديد مردم دور است و هيچ توجهی به آن نمیشود. درختان سبز، پشت يک دريچه كهنه، اميد به زندگی را تداعی میكنند.»
شايد برجستهترين نگاره، كار برهان موسویطلب ۲۵ ساله باشد. او دو كودک را كشيده كه يكی به “تلويزيونِ دروغگو” نگاه میكند و زمان و مكانش را از ياد برده و ديگری به يک دريچه آينده مینگرد و لذت زندگی در حال را از دست داده است.
فاطمه ارزگر ۲۰ ساله يک كولاژ از خود در مترو، ترافيک شهر تهران و بازار را نمايش داده كه نخستين روز او در سفرش از مشهد به تهران بوده است.
فاطمه مرجانی ۲۶ ساله زنی را به تصوير كشيده كه قرص اعصاب به دست دارد.
از اين نمايشگاه بيش از ۵۰۰ ايرانی و آلمانی ديدار كردند.