هشدار درباره وضعیت خطرناک سامان یاسین

احمدرضا حائری از هم‌بندیان سامان یاسین در نامه‌ای از زندان درباره وضعیت ناگوار جسمی او هشدار داده است. این زندانی سیاسی با توجه به شکنجه‌های روحی و جسمی علیه یاسین و بیماری‌های ناشی از آن خواهان آزادی فوری او شده است.احمدرضا حائری زندانی سیاسی و هم‌بندی سامان یاسین در زندان قزل‌حصار در نامه‌ای از داخل زندان هشدار داده که اگر یاسین آزاد نشود، جان او در خطر جدی خواهد بود.

حائری با اشاره به دو بار بستری شدن یاسین در بیمارستان روان‌پزشکی رازی نوشته یک ماه پیش او را به کمیسیون پزشکی قانونی برده‌اند اما پاسخ این کمیسیون را نه به اطلاع او و نه خانواده و و کلایش رسانده‌اند. این در حالی است که دادیاری زندان تایید کرده که پاسخ کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه ارسال شده است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

به نوشته حائری چهار وکیل انتخابی سامان یاسین در ۲۰ ماه گذشته از سوی قاضی صلواتی اجازه پیدا نکرده‌اند که اعلام وکالت کنند و در نتیجه دسترسی به پرونده او و به پاسخ کمیسیون پزشکی قانونی نیز ندارند.

حائری نوشته است: «وسواس آقایان در بی‌خبر نگه داشتن سامان و خانواده‌اش به اندازه‌ای است که گویی مهر “به‌کلی سری” زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!».

حائری با اشاره به شکنجه‌هایی که یاسین متحمل شده و دوبار بستری شدن او در بیمارستان روانپزشکی خواستار آزادی فوری او شده است.

سامان صیدی معروف به سامان یاسین، خواننده رپ کرد اوایل مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات “زن، زندگی، آزادی” بازداشت و به “محاربه” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” متهم شد. ابتدا برای او حکم اعدام صادر شد اما دیوان عالی کشور این حکم را نقض و به پنج سال حبس و تبعید به یکی از شهرهای استان کرمان تبدیل کرد.

این زندانی سیاسی شهریورماه سال گذشته در یک فایل صوتی که از داخل زندان فرستاد، به شرح شکنجه‌های خود پرداخت. او در این فایل از جمله گفت که بینی‌اش را شکسته‌اند و چندبار از پله‌ها او را به پایین هل داده‌اند. همچنین با صحنه اعدام ساختگی او را وادار به اعترافات اجباری کرده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او که پیش از انتشار این فایل صوتی به دستور قاضی صلواتی به بیمارستان روانپزشکی امین آباد منتقل شده بود، در این باره گفت: «پس از انتقال به بیمارستان امین‌آباد، توسط چند سرباز زندان و پرسنل زندان به زور بر تخت بیمارستان بسته شدم، دست‌هام با دست‌بند و پاهام با پابند، یه آمپول زدم بهم روی بازوم که تا ۲۴ ساعت بیهوش بودم.»