در رسانههای دولتی در ایران اطلاعات بسیار کمی درباره محمدکاظم آلصادق منتشر شده است؛ چهرهای مرموز و به عبارتی ناشناخته که معرفی او به عنوان سفیر ایران در عراق، حاکی از اعتماد کامل نیروی قدس سپاه پاسداران به او است.
نقش و موقعیت آلصادق از آن رو پر اهمیتتر میشود که سفارت جمهوری اسلامی در عراق نه مبتنی بر “دپیلماسی” بلکه بر اساس “میدان” عمل میکند؛ نهادی که در بسیاری مواقع، عملا ستاد فرماندهی نیروهای شبهنظامی تحت حمایت ولایت فقیه در عراق و گاه در کل خاورمیانه به شمار میرود.
متولد نجف؛ مسلط به لهجه عراقی
محمدکاظم آلصادق، ایرانی نیست. به نوشته رسانههای دولتی در جمهوری اسلامی، او در نجف در “خانوادهای حوزوی” متولد شده است؛ اصالت خانوادگیاش اما به شهرستان تنکابن در استان مازندران بازمیگردد؛ خانوادهای که طبق برخی روایتها در نخستینهای پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ به ایران مهاجرت کردند. محمدکاظم آلصادق عربی را با لهجهای غلیظ بسان مردمان عراق صحبت میکند. بر اساس گزارشها او برادر کوچکتر شیخ محمدرضا آلصادق، از شاعران شناختهشده عراقی است که سال ۱۳۶۲ به ایران مهاجرت کرد؛ ساکن قم شد و تابستان سال ۱۳۷۲ درگذشت.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
درباره سوابق تحصیلی و دیپلماتیک محمدکاظم آلصادق اطلاعاتی در دست نیست؛ خودش نیز در مصاحبهها بهگونهای هدفمند از اشاره به سوابقش طفره میرود. خبرگزاریهای دولتی در ایران سالها از او به صفتها و سمتهایی همچون “مشاور سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد”، “عضو نیروی قدس” و “از نزدیکان قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس” یاد کردهاند.
بیشتر بخوانید: از ایرج مسجدی معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه چه میدانیم؟
در سالهایی که ایرج مسجدی، سفیر ایران در عراق بود، آلصادق به عنوان معاون او فعالیت میکرد. رسانههای نزدیک به محافل امنیتی در جمهوری اسلامی درباره آلصادق نوشتهاند که او “با نیروهای شیعه در عراق، روابط قوی و موثری دارد.”
مقامات و خبرگزاریهای رسمی در جمهوری اسلامی درباره دلایل تغییر سفیر ایران در عراق، سکوت اختیار کردند؛ سکوتی که از یک سو به ارتباط این تغییر با تحولات سیاسی در عراق تعبیر شد و از سوی دیگر به نیاز ضروری سپاه قدس به فردی همچون ایرج مسجدی برای هماهنگی در خصوص چندین عملیات برونمرزی که باعث شد تا او بی سر و صدا سکان سفارت جمهوری اسلامی در بغداد را به آلصادق بسپارد.
انجمن پيشکسوتان سپاس
نام محمدکاظم آلصادق در موسسه غير تجاری “انجمن پيشکسوتان سپاس” به شماره ثبت ۲۹۸۰۲ دیده میشود؛ نهادی مستقر در یوسفآباد تهران که طبق اساسنامهاش عمدتا در زمینه بزرگداشت و انجام تحقیقات در زمینه کشتهشدگان در جنگ با عراق و “مدافعان حرم” فعالیت میکنند.
این نهاد همچنین برای انتشار کتابهای خود با شماری از ناشران وابسته به حکومت در قالب “مجمع ناشران انقلاب اسلامی” ارتباط نزدیکی دارد.
بیشتر بخوانید: از وحید حقانیان چه میدانیم؟ رانندهای که “دست راست آقا” شد
از سوی دیگر، “انجمن پيشکسوتان سپاس” تهیهکننده شماری از بهاصطلاح مستندهای تلویزیونی درباره “مدافعان حرم” است که برخی از آنها در رسانههای دولتی در جمهوری اسلامی پخش شدهاند؛ همچون مستند “نبویون” درباره “اعزام مدافعان حرم اهل سنت سیستان و بلوچستان به جبهه مقاومت” به کارگردانی احسان شادمانی که با تهیهکنندگی انجمن پیشکسوتان سپاس از شبکه سه تلویزیون دولتی ایران پخش شد.
دغدغه “خلع سلاح” گروههای اپوزیسیون
یکی از مهمترین دغدغههای محمدکاظم آلصادق، خلع سلاح گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در عراق عمدتا در اقلیم کردستان است. او بارها در همین زمینه با مقامات عراقی دیدار و گفتوگو داشته است به طوری که بهنظر میرسد، این یکی از مهمترین وظایف و مسئولیتهای او در سفارت است.
آلصادق مردادماه سال ۱۴۰۲ حتی در دیدار با جنین هنیس پلاسخارت، نماینده ویژه دبیرکل در هیات مساعدت سازمان ملل متحد در عراق خواستار خلع سلاح گروههای مخالف جمهوری اسلامی در عراق شد.
او البته بارها گفته که حکومت ایران در پی ورود به خاک عراق نیست بلکه از راه توافقهای دیپلماتیک میان تهران و بغداد و امضای پیماننامهها و توافقنامههای امنیتی دستیابی به این هدف را دنبال میکند. از جمله، آلصادق فروردینماه سال ۱۴۰۲ اعلام کرد: «به تازگی یک توافق میان مسئولان دو طرف به دست آمده است و هیچ گاه تصمیمی مبنی بر ورود به خاک عراق اتخاذ نشده است.»
او حتی بارها از مقامات عراق خواسته تا برای خلع سلاح اپوزیسیون جمهوری اسلامی در عراق، یک “جدول زمانی” طراحی کنند تا خیال تهران از این موضوع، راحت شود.
نگاهی بر مجموعه اظهارنظرها و مصاحبههای محمدکاظم آلصادق حاکی از نقش پررنگ او در مناسبات امنیتی میان تهران و بغداد است. مثلا آبانماه سال ۱۴۰۱ در اوج خیزش سراسری “زن، زندگی آزادی” در شهرهای مختلف ایران، او از امضای توافقنامه امنیتی میان دستگاههای قضایی دو کشور خبر داد که بر مبنای آن، تهران و بغداد متعهد شدند افراد “تحت تعقیب” را به یکدیگر تحویل دهند.
همزمان شماری از مقامهای مسئول و رسانههای نزدیک به محافل امنیتی در جمهوری اسلامی با اشاره به اعترافات برخی از معترضان بازداشتشده در جریان خیزش سراسری، خواستار همکاری بیشتر دولت عراق برای شناسایی، بازداشت و تحویل برخی ایرانیان در عراق شدند.
آلصادق گفت که در همین زمینه، جمهوری اسلامی بیش از ۷۰ سند را در زمینه حضور و فعالیت گروههای مخالف حکومت ایران مستقر در اقلیم کردستان، به مقامات عراقی تحویل داده است تا آنها را قانع کنند که باید دست به کاری بزنند.
به این ترتیب و به گفته آلصادق، اسفندماه ۱۴۰۱ یک “توافقنامه امنیتی” میان تهران و بغداد به امضا رسید؛ این توافقنامه از طرف ایران و عراق به ترتیب به امضای علی شمخانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی عراق به امضا رسید تا به ادعای آلصادق، “جلوی عبور و تحرک نیروهای ضدانقلاب” در اقلیم کردستان گرفته شود.
محمدکاظم آل صادق حالا در قامت سفیر جمهوری اسلامی در عراق با صراحت بیشتری تلویحا از جانب مقامهای قضایی و امنیتی حکومت ایران سخن میگوید؛ آنچنانکه مثلا اردیبهشتماه سال ۱۴۰۳ درباره بازگشت نیروهای “ضدانقلاب ساکن اقلیم کردستان” به ایران گفت: «کسانی که دستشان به خون آلوده نیست میتوانند به داخل ایران برگردند و با تدابیری که در نظر گرفته میشود و پس از مدتی قرنطینه، زندگی عادی خود را آغاز کنند.»
او پیشتر نیز خیزش سراسری “زن، زندگی، آزادی” در ایران را یک “موضوع ساده و کوچک” نامیده و ابراز امیدواری کرده بود: «انشأالله بهزودی تموم میشود.»
حشدالشعبی را فراموش نکن
رسانههای عراقی از معرفی محمدکاظم آلصادق به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در بغداد آنچنان شگفتزده نشدند؛ شماری از این رسانهها پیشتر گزارشهایی درباره حضور و “نقش محوری” آلصادق در جلسات مقامهای ایرانی با طرفهای عراقی منتشر کرده بودند.
تاکنون گزارشهای پرشماری از نشست و دیدار محمدکاظم آلصادق با نیروهای حشدالشعبی منتشر شده است. از جمله آنها آذرماه سال ۱۴۰۱ رسانههای دولتی در ایران گزارش دادند که “آلصادق در بغداد با رئیس حشدالشعبی درباره پروندههای مشترک میان ایران و عراق رایزنی کرده است.”
از یاد نبریم که ایرج مسجدی نیز در زمان مسئولیتش به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در بغداد از ارتباط تنگاتنگ و گستردهای با نیروهای حشدالشعبی تحت حمایت جمهوری اسلامی برخوردار بود؛ طوریکه به گفته بسیاری، حشدالشعبی در شماری از موارد اساسا تحت نظر مسجدی فعالیت میکرد.
بیدلیل نیست که بلافاصله پس از انتصاب محمدکاظم آلصادق به عنوان سفیر جدید جمهوری اسلامی در بغداد، این سران حشدالشعبی بودند که با حضور در ساختمان سفارت ایران، انتصاب آلصادق به این سمت را به او تبریک گفتند؛ رئیس جدید از راه رسیده است.
حشدالشعبی از جمله مهمترین گروههای تحت حمایت جمهوری اسلامی در خاورمیانه، موسوم به محور مقاومت به شمار میرود و از همین رو، سفرای جمهوری اسلامی در عراق از زمان سقوط صدام حسین تاکنون نه از میان دیپلماتها بلکه از بین فرماندهان شناختهشده سپاه پاسداران برگزیده شدهاند تا امور مربوط به حشدالشعبی را رتق و فتق کنند.
حسن کاظمی قمی، حسن داناییفر و ایرج مسجدی که از سال ۱۳۸۲ تا پیش از آلصادق، سفیر جمهوری اسلامی در بغداد بودند، همگی از فرماندهان سپاه پاسداران بودهاند.
پایانبندی؛ دست در دست نیروی قدس
محمدکاظم آلصادق، سفیر جمهوری اسلامی در عراق است؛ جایی که موضوعهایی همچون گروههای شبهنظامی تحت حمایت نظام، اولویت “میدان” بر “دیپلماسی”، هماهنگی فعالیتهای “محور مقاومت”، حضور برخی گروههای اپوزیسیون، برگزاری مراسم اربعین و البته نحوه و میزان حضور ایران در بازارهای عراق بهم میرسند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
آلصادق شاید تلاش کند تا اطلاعات کمی دربارهاش منتشر شود؛ در مصاحبههایش پاسخهای کوتاهی به پرسشها میدهد؛ از گفتگوهای مفصل گریزان است و به گفتن جملاتی کلی و گاه دیپلماتیک اکتفا میکند؛ اینهمه اما نمیتواند بر ارتباط نزدیک او با نیروی قدس سپاه پاسداران و نهادهای امنیتی در جمهوری اسلامی پرده افکند.