«در دوره دبیرستان اولین نقشهی شهر تهران را به زبان لاتین تهیه کردم. با یک شیشه مرکب چین، چند قلم هاشور و یکی دو متر کاغذ کالک. تهیهی این نقشه شش ماه طول کشید. بعد از چهار ماه که این نقشه را با اوزالید تکثیر میکردم، آن را در هزار نسخه چاپ کردم و با فروش آنها توانستم نسخهی فارسی نقشه را هم تهیه کنم. این شروع کار جدی من بود که در یکی از اتاقهای منزل پدریام در سال ۱۳۱۵ ]پانزده سالگی[ انجام شد و کمکم با تشویق پدرم ادامه پیدا کرد.»
ماجرای تهیهی این نقشه به نوشتهی کتاب جغرافیای عشق به زمانی برمیگردد که عباس سحاب «روزی در سالهای پایانی دبیرستان در خیابان شاه تهران ]جمهوری[ با چند نفر جهانگرد فرانسوی مواجه شد که وی و کشورش را به خاطر نداشتن یک نقشهی راهنما از شهر تهران مورد سرزنش قرار میدهند. از این رو، بر آن شد تا با تهیهی نقشهی مزبور به رفع این نقیصه بپردازد. بدین ترتیب عباس سحاب با دستمایهای برابر با ۲۷ ریال که تمام دارایی او بود کار یاد شده را انجام داد. این نقشه در واقع اولین نقشهی توریستی شهر تهران به خط لاتین بود که توسط یک ایرانی آن هم یک دانشآموز دبیرستانی تهیه شد.»
عباس سحاب شاگرد مدرسهی کمالیه ذوق و شوق نقاشی داشت و با حمایت پدرش ابوالقاسم سحاب، با علاقه و پشتکار به کارش در منزل ادامه داد. ابوالقاسم سحاب پدر عباس سحاب از تفرش به تهران آمده بود و در تهران مشغول آموزش و تدریس در مدارس تهران بود و از فرزندش در تهیهی نقشه حمایت میکرد.
وقتی در سال ۱۳۲۹ خانوادهی سحاب به شرق تهران در نزدیکی میدان ژاله نقل مکان کردند در آنجا عباس سحاب سنگ بنای «مؤسسه جغرافیایی سحاب» را گذاشت و برنامهی تهیهی نقشههای شهرها و مناطق مختلف ایران را دنبال کرد. پس از آن وی چند بار نقل مکان کرد. ابتدا دفترش را به خیابان شاهرضا (انقلاب) روبهروی خیابان صفیعلیشاه و در سال ۱۳۴۶ به خیابان ایرج (سمیه) منتقل کرد.
دکتر محمدحسن گنجی در آن روزگار جز اولین استادان جغرافیا بود و در دانشگاه تهران جغرافیا درس میداد، با دیدن نقشههای عباس سحاب به وجد آمد و سراغ عباس سحاب رفت. دکتر گنجی میگوید:
«در یکی از روزهای سال ۱۳۲۱ یک نقشهی جدید سیاه و سفید و چاپ سنگی ایران به دستم افتاد که مرا بینهایت مسرور ساخت و آن نقشهای بود به مقیاس حدود یک چهار و میلیونیم که علاوه بر شبکهی راهها و تقسیمبندی استانها و اسامی نقاط معتبر، نقشونگارهای تزئینی فراوان در تمام حواشی داشت و در زیر آن نام تهیهکنندهی آن، عباس سحاب به نشانی میدان ژاله، خیابان جابری نوشته شده بود. بر آن شدم که عباس سحاب را پیدا کنم و به او بگویم که او یکی از آرزوهای مرا در تهیهی نقشه به مرحلهی عمل نزدیک ساخته است.»
دکتر گنجی در بارهی دیدارش با سحاب میگوید: «در بارهی نقشهای که به چاپ رسانده بود و سوابق و علاقهمندی خود به امر نقشه و بالاخره، نقشههایی که برای آینده در سر میپروراند، خیلی صبحت کردیم و همصحبت پیدا کرده بودم که خارج از محیط دانشگاه که با من فکر و زبانی مشترک داشت و آن هم نقشهی جغرافیایی ]بود[، که هر یک از ما به طور خاصی به آن علاقهمند بودیم. من بهعنوان یک بازوی قوی در تدریس جغرافیا در دانشگاه و او به صورت یک خدمت علمی و اجتماعی که برای زندگی برگزیده بود.»
همکاری با یک شرکت بینالمللی
در سال ۱۳۳۶ شرکت مهندسین مشاور «سرالکساندر گیپ» از سحاب دعوت کرد تا در پروژهی مطالعهی سد سازی در شمال ایران در منطقهی بین نکا و علمده، با این شرکت در تهیهی نقشه همکاری کند. این شرکت عکس هوایی از منطقه تهیه کرده بود اما نیاز به جزئیات و نقشهی زمینی داشت.
خودش تعریف میکند که «بعد از ظهر یکی از روزهای بهار سال ۳۶ که منزل و محل کارم در خیابان جابری بود. یکی از اهالی محل در زد و گفت: دو نفر خارجی سراغ شما را میگیرند و من آنها را به اینجا آوردهام. خارجیها را به داخل خانه دعوت کردم و به زبان فرانسه با آنها مشغول صحبت شدم. پس از چندی معلوم شد که اولی “مستر ساوج” رئیس شرکت “سرالکساندر گیپ” در ایران و دومی وابستهی فرهنگی سفارت انگلیس است … پروژهی جالبی بود برای کشور و من از اینکه میتوانستم سهمی را در مطالعات اولیهی این کار بزرگ داشته باشم، خوشحال بودم.»
با وجود اینکه این پروژه برای سحاب جذاب بود اما مشکل این بود که منطقهی وسیعی را در بر میگرفت که به سادگی نمیشد به آن مناطق سفر کرد. علاوه بر این مدت اجرای این پروژه شش ماه بود و این کار را سختتر میکرد. خودش میگوید: «آنها یک نقشهی مازندران خود من را نیز به همراه آورده بودند و فکر میکردند من این منطقه را مثل کف دست میشناسم، البته، من قبلاً بسیاری از شهرها و آبادیهای این منطقه را دیده بودم، ولی نه اینکه یک یک آبادیها و … کوهها و رودها و غیره را بتوانم دقیقاً، آن هم بر روی عکسهای هوایی پیاده و آن را گویا کنم و به راحتی یک فتو مپ (photo map) تهیه کنم.»
وقتی سحاب آمادگی خود را به شرکت الکساندر گیپ اعلام کرد، خانواده را سوار قطار کرد و به ساری رفت و به سرعت کارش را شروع کرد. چند گروه تشکیل داد و این گروهها «همراه افراد بومی باید هر شب منطقهای را که میبایست بازدید و ]نقشه[ را تکمیل کنند، مشخص میکردیم. البته مناطق سختتر و صعبالعبور را خودم میگرفتم و مناطق سادهتر را به همکاران میسپردم … خیلی وقتها میشد که در کوهستان راه مناسب حتی برای عبور جیپ نبود، حال یا بایستی بقیه راه را پیاده طی میکردیم و یا اگر قاطری یا الاغی در دسترس بود، آن را از اهالی کرایه میکردیم تا خود را به دل کوهستان و روستاهای پراکندهی آن برسانیم.»
کار زودتر از موعد مقرر تمام شد و بعد از اجرای این کار چند پیشنهاد از اروپا و آمریکا برای کار به سحاب داده شد ولی خودش میگوید: «با خودم فکر میکردم اگر با تجربه و نیرویی که دارم تمام توان خودم را صرف کار برای کشورم نمایم، موفقتر خواهم بود. آنها امثال مرا میتوانند در جاهای دیگر پیدا کنند.»
اولین نقشهی آموزشی برای مدارس را در سال ۱۳۳۹ تهیه کرد. این مجموعه هشت قطعه بود که شامل نقشههای ایران و جهان بود و هر نقشه ۲۵ ریال قیمت داشت.
نقشه و اطلسهای جغرافیایی مهمترین آثار عباس سحاب را تشکیل میدهند و او در طول زندگی حرفهای خود بیش از ۷۰۰ اثر خلق کرده است که نقشههای استانها و مناطق ایران، نقشهی شهرهای ایران و نقشهی کشورهایی نظیر پاکستان، افغانستان، ترکیه، کویت، عراق، عربستان، هندوستان، اندونزی، قبرس و … را در بر میگیرد. سحاب نقشهی راههای خاورمیانه را نیز در دههی ۲۰ و ۳۰ خورشیدی تهیه کرد.
دکتر محمدحسن گنجی استاد دانشگاه تهران که از پیشکسوتان جغرافیا در ایران معاصر است ارتباط نزدیکی با عباس سحاب داشت، او سحاب را آخرین فرد از مکتب سنتی نقشهکشی میداند و میگوید که او علاوه بر نقشه «شاخ و برگ فرعی زیادی به نقشهها میداد. صرف نظر از نقش و نگاری که در حاشیهی نقشه به وجود میآورد، روی خود نقشه اطلاعات غیرنقشهای و تاریخی را میگنجاند.»
جغرافی علم فراموش شده
علم جغرافیا به عنوان علم فراموش شده در ایران پس از تأسیس دارالفنون دوباره مورد توجه قرار گرفت و در آنجا «نخست از معلمان خارجی استفاده شد و سپس دانشمندان ایرانی همچون میرزا عبدالغفّار نجمالدوله (نجم الملک) و مهندس عبدالرزاق بغایری و مهندس محسن مسعود انصاری که میتوان از آنان به عنوان پیشروان علم جغرافی و نقشهکشی در عصر جدید یاد کرد.»
بنابر گفتهی دکتر گنجی، عبدالغفار پیشقدم جغرافیدانان معاصر است که برای «نخستین بار در سال ۱۲۶۸ به یاری ۲۰ نفر از شاگردان دارالفنون نقشهی اراضی جدید شهر تهران را در مدت هشت ماه کشیده است و از آن تاریخ که شهر تهران در داخل حصار جدید به سرعت توسعه پیدا میکرده همواره تغییرات و توسعههای جدید را در نقشهی خود وارد میساخته است. به عبارت دیگر کار نقشهبرداری را ادامه میداد … در سال ۱۳۰۹ هجری قمری (۱۲۷۰خورشیدی) اولین نقشهی تمامعیار و کامل شهر تهران را از خود به یادگار گذاشته است.»
عبدالرزاق بغایری از دیگر معلمان دارالفنون نیز نقشهای از ایران و شهر تهران تهیه کرده است که از نظر مطالعهی وضعیت یکصد سال پیش تهران جالب است.
بعد از این گروه از استادان پیشرو، در سال ۱۳۰۰ ارتش ایران ادارهی جغرافیایی تشکیل داد که کارش تهیهی نقشه بود. تهیهی نقشه از سوی این ادارهی وابسته به ارتش باعث شد تا نقشه محرمانه تلقی شود. به گفتهی دکتر گنجی، این نگاه «چندین دهه ما را از آشنایی با نقشه و استفاده از نقشه عقب انداخت. در چنین محیطی کسی پیدا شد به نام عباس سحاب … که به صورت خودجوش توانست یک شخصیت بزرگ و شاخصی در این زمینه به دست بیاورد.»
سرتیپ حسینعلی رزمآرا که زمانی رئیس سازمان جغرافیایی ارتش بود در سال ۱۳۴۱ میگوید:
«شنیده بودم و بعضی از نقشجات چاپی این مؤسسه را دیده ولی تصور نمیکردم که این مؤسسهی ملی بدون کمک دولت تا این اندازه موفقیت حاصل کرده باشد. مخصوصاً چون در ایران هنوز عموم دارای سواد نشدهاند به طرق اولی با نقشه چندان آشنایی نداشته و جبران زحمات این مؤسسه به طوری که باید و شاید از طرف مردم هم نشده است. به نظر بنده که چندین ده سال در کارهای نقشهکشی و نقشهبرداری وارد بودهام لازم است از طرف اولیای محترم مخصوصاً وزارت فرهنگ با این مؤسسهی عامالمنفعه ارائهی کمک و همراهی بشود تا مؤسسه بتواند بیش از پیش در انجام خدمات خود توفیق یابد.»
وسایل کمک آموزشی
سحاب علاوه بر نقشههای مناطق شهری و روستایی ایران، به فکر تهیهی نقشههای جغرافیایی و وسایل کمک آموزشی برای دانشآموزان بود. برای همین هم اولین نقشهی آموزشی برای مدارس را در سال ۱۳۳۹ تهیه کرد. این مجموعه هشت قطعه بود که شامل نقشههای ایران و جهان بود و هر نقشه ۲۵ ریال قیمت داشت. بعد از استقبال دانشآموزان مدارس از این نقشهها، سحاب به فکر افتاد تا کرهی جغرافیایی تولید کند اما تا مدتها امکان تولید آن وجود نداشت و سرانجام سحاب با همکاری مؤسسهی کلمبوس آلمان اولین کرهی جغرافیایی به خط فارسی را تولید کرد. این کرههای جغرافیایی در اندازههای مختلف از ۱۰ تا ۳۴ سانتیمتری تولید کرد. این کرهی جغرافیایی با گرو گذاشتن خانهی شخصی او به سرانجام رسید و به این ترتیب اولین کرهی جغرافیایی تهیه شد. پس از آن نخستین اطلس جغرافیا را در سال ۱۳۴۲ چاپ و منتشر کرد.
توران میرهادی از پیشروان ادبیات کودک در مراسم یادبود عباس سحاب گفت که «ما در آن زمان نقشه به زبان فارسی نداشتیم و من که در سال ۱۳۳۴ کار مدرسهی فرهاد را شروع کردم، هر نقشهای که به فارسی تهیه میشد، یک شادی فوق العادهای در ما معلمان به وجود میآمد و وقتی نقشه دنیای سحاب چاپ شد و کرهی فارسی به وجود آمد، ما به خودمان اجازه دادیم با بچههای مدرسه به سیر و سفر برویم و سفری به دور دنیا بکنیم.»
نقشههای تاریخی ایران از جمله کارهای جذاب سحاب است که در قالب هفده نقشه به قطع ۷۰ در ۱۰۰ سانتی متر از سلسلهی هخامنشیان تا قاجاریه منتشر شده است.
میرهادی میگوید که از سال ۱۳۵۸ وقتی شورای کتاب و کودک و فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان را شروع کردیم، «من در واقع یک کار مداوم را با مؤسسهی سحاب به طور غیر مستقیم شروع کردم و از سال ۱۳۶۷ به طور مستقیم. یعنی ما ۱۲ سال است هر روز، هر ماه، هر هفته یا در واقع سفارش میدهیم، یا در واقع مشورت میکنیم، یا در جستجوی راهی هستیم برای اینکه نقشههای فرهنگنامه را نقشههای معتبر، صحیح و جالب برای بچهها بکنیم.»
این همکاری باعث شد تا به گفتهی میرهادی در پنج جلد اول فرهنگنامهی کودکان و نوجوانان، سحاب ۲۰۰ نقشه در ابعاد یک صفحهونیم تهیه کند و بچهها «به اکتشاف دنیایی که در اطرافشان هست، مشغول میباشند.»
نقشههای ایرانگردی، موضوعی و تاریخی
تولید نقشههای توریستی ایرانگردی استانهای ایران به تفکیک نیز در مؤسسهی سحاب تهیه و تولید شده است. سحاب علاوه بر تهیهی نقشهی شهرهای ایران، مجموعهای از نقشههای موضوعی تهیه و منتشر کرده است مثل: راههای ایران، تقسیمات کشوری ایران، محصولات کشاورزی ایران، ارتفاعات ایران، آب و هوا، فیزیوگرافی و تقسیمات طبیعی ایران، منابع معدنی ایران، رودخانههای ایران، رستنیها و جنگلهای ایران، تراکم و توزیع جمعیت ایران و … .
اما نقشههای تاریخی ایران از جمله کارهای جذاب سحاب است که در قالب هفده نقشه به قطع ۷۰ در ۱۰۰ سانتی متر از سلسلهی هخامنشیان تا قاجاریه منتشر شده است. کار تهیهی این نقشهها از سال ۱۳۵۵ شروع شد این نقشهها حدود و موقعیت ایران در هر دورهی تاریخی را با شهرها نشان داده است. مجموعهی این نقشهها ایران را در زمان هخامنشیان، در زمان حملهی اسکندر، در زمان اشکانیان، در زمان ساسانیان، ظهور اسلام و پیشرفت آن، در زمان طاهریان و … تا زمان قاجار در بر میگیرد.
زمانی همهی نقشهها به صورت تخت منتشر میشد و سحاب سعی کرد تا با آشنایی روش کار کارتوگراف معروف سوئیسی پرفسور ادوارد ایمهوف سعی کند برجستهنمایی کوهها و پستی و بلندیها را در کارتوگرافی نقشههای خود استفاده کند و «در این کار تا حدودی نیز موفق گردید.»
علاوه بر نقشهها و اطلسهایی که سحاب منتشر کرده، او مجموعه «اطلس ۱۴ قرن هنر اسلامی» را در بیست جلد تهیه کرده که در آن مجموعهای از هنرهای خوشنویسی، معماری، گچبری، کاشیکاری، نگارگری و مینیاتور، تذهیب، پارچهبافی، فلزکاری و کندهکاری روی چوب را در بر میگیرد. این مجموعه، حاوی ده هزار تصویر رنگی و سیاهوسفید از هنرهای اسلامی در سراسر جهان است که به زبان فارسی و انگلیسی تهیه شده است. سحاب میگوید که این مجموعه را در طول پنجاه سال از منابع مختلف و سفر به کشورهای دیگر فراهم کرده و «هدف از گردآوری “اطلس” گام نهادن ــ با بضاعتی اندک ــ در راه انتشار کتابی در معرفی همه جلوههای هنرهای اسلامی بوده است.»
سحاب آخرین بازمانده از نسل کارتوگرافان صاحبسبک به شمار میرفت که با ایجاد مؤسسهی خصوصی سحاب نقشی بسزا در چند دههی اخیر داشته است. او در یک اتاق پنجمتری کارش را شروع کرد و مؤسسهاش را به معتبرترین مؤسسهی جغرافیایی و کارتوگرافی خصوصی کشور تبدیل کرد. نقشههای جغرافیایی سحاب ترکیبی از تصاویر مختلف و حاشیههایی مزین به هنر تذهیب ایرانی است و این کار بارز نقشههای اوست.
نقشهی زندگی سحاب
عباس سحاب تنها پسر ابوالقاسم سحاب در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در تفرش به دنیا آمد. در کودکی به مکتب ملاحسین شاهمیری رفت و در ده سالگی به تهران آمد و در مدرسهی کمالیه مشغول تحصیل شد که پدرش ابوالقاسم سحاب از جمله معلمان آن مدرسه بود. پدرش به دلیل در دسترس نداشتن نقشه برای آموزش با مشکل روبهرو بود برای همین هم فرزندش را تشویق کرد تا در این زمینه بکوشد. سحاب سپس به مدرسهی ابنسینا و علمیه رفت. در آنجا با مهدی رهنما استاد جغرافی آشنا شد و او نیز عباس سحاب را تشویق کرد تا کار نقشهکشی را که در کمالیه شروع کرده بود، ادامه دهد. او با آنکه در دبیرستان کار تهیهی نقشه را شروع کرده بود، در دانشگاه نیز در رشتهی هنرهای زیبا تحصیل کرد و به تکمیل یافتههای فنی و هنری خود پرداخت به گونهای که در طراحی نقشه چیرهدست شد.
در بیست سالگی در سال ۱۳۲۰ پس از بررسی و مطالعهی اولیه، به سی هزار روستا سفر کرد و نقشههای مناطق مختلفی مثل اصفهان، تبریز، شیراز، همدان و مازندران از جمله کارهای او در این دوران است.
خودش میگوید: «وقتی شروع به تهیهی نقشه میکردم، سعی میکردم کارم بینقص باشد. مطالعه میکردم، یادداشت برمیداشتم، سفر میکردم، از مردم اطلاعات میگرفتم، همه کورهراهها را زیر پا میگذاشتم. سعیام این بود که حتی نام کوچکترین روستاها را در نقشه بیاورم.»
در ابتدا کارش فردی بود و خودش شخصاً تک و تنها با حمایت پدرش کار میکرد اما کمی بعدتر فرزندانش نیز به کمک او آمدند، کارش را توسعه دادند و پیگیر کارهای نیمه تمامش هستند.
او اولین اطلس آموزشی را در ۴۸ صفحه و ۳۲ نقشه را در سال ۱۳۳۹ منتشر کرد. بعدها اطلس دانشآموز، اطلس کتابخانهای مانند اطلس افغانستان، اطلس خلیج فارس، اطلس بزرگ جهان، اطلس جیبی ایران و جهان را منتشر کرد.
سحاب برای پیشبرد کارش کتابخانهای ساخت که ۱۸ هزار جلد کتاب و ۱۵ هزار جلد مجلات جغرافیایی و صدها کره و اطلس کوچک و بزرگ به زبانهای مختلف دارد که منبع مهمی برای تحقیقات جغرافیایی به شما میآید. سحاب در دوران حیاتش قدر دید و در چهاردهم فروردین سال ۱۳۷۹ در تهران درگذشت.
منابع:
- عباس سحاب، زندگی نامه و خدمات علمی و فرهنگی ، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ ۱۳۸۶
- مجتبی تبریزی نیا، هشتاد سال زندگی با جغرافیا، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، فروردین ۱۳۷۹، شماره ۳۰
- یادنامه استاد عباس سحاب (پدر کارتوگرافی نوین ایران)، نشریه دانش جغرافیا، تابستان ۱۳۷۹، شماره ۲
- آثار قلمی استاد عباس سحاب، به کوشش و با افزوده غلامرضا سحاب، اطلس شصت سال کارتوگرافی(نقشه نگاری) ۱۳۱۳- ۱۳۷۳، چاپ اول ۱۳۹۷
- دکتر محمد حسن گنجی، زندگی نامه و خدمات علمی وفرهنگی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول ۱۳۸۵