وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت چهاردهم با تفاوتگذاری بین “فقر شدید” و “فقر مطلق” افزود اغلب کسانی که دچار فقر شدیدند را “افراد بیکار” تشکیل میدهند و ادامه داد “اغلب کسانی که به فقر مطلق دچارند، شغل و درآمد دارند، اما درآمد آنها کفاف زندگیشان را نمیدهد.”
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
بر اساس این گزارش، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جمهوری اسلامی با اشاره به این که “فقر مطلق تا اواسط دهه ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد” بوده، گفت که این میزان “بعد از موج اول تحریمها” تا اواسط دهه ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید.
بیشتر بخوانید: به موازات گسترش فقر، جمعیت ایران از ۹۱ میلیون گذشت
احمد میدری همچنین در ادامه یادآور شد که میزان فقر مطلق در کشور “با شروع موج دوم تحریمها و تورم شدید، از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیدا کرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸” رسیده و بر اساس دادههای مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، نرخ فقر از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ “نسبتا ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است.”
اضافه شدن ۱۰ میلیون نفر به جمعیت فقیر از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲
در همین راستا وبسایت جماران وابسته به اصلاحطلبان با انتشار گزارشی در خصوص آمارهای رسمی منتشر شده درباره خط فقر در ایران نوشته است که این آمارها نشان میدهند که “ضریب جینی از مرز ۴۰ صدم گذشته است.”
این گزارش با اشاره به برگزاری نشستی درباره آیندهپژوهی فقر و نابرابری در ایران در اواخر مردادماه امسال، اظهارات کارشناسان و شرکتکنندگان در این نشست را بازتاب داده و به نقل از مقصود فراستخواه، جامعهشناس و استاد دانشگاه آورده است که از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲، “در حدود ۱۰ میلیون به آمار فقرا اضافه شده که آمار مهیبی است.”
گزارش جماران به نقل از فراستی در نشست آیندهپژوهی فقر و نابرابری در ایران مینویسد که در چنین شرایطی فقیر شدن همگانی میشود؛ چون علاوه بر نداشتن رشد اقتصادی، “نرخ تورم بالایی” در کشور وجود دارد و “بیماریهای مزمن اقتصادی باعث میشود فقر همگانی شود.”
بیشتر بخوانید: زمزمه افزایش قیمت نان و بنزین در ایران
فراستخواه با اشاره به قرار گرفتن یکچهارم جمعیت ایران و نیمی از جمعیت سیستان و بلوچستان زیر خط فقر، این موضوع را “کلانروندی وحشتناک” توصیف کرده و گفته است که “استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، آذربایجان غربی، هرمزگان و… بهشدت با فقر درگیرند.”
او همچنین با استناد به یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گفته است که “دهکهای یک تا سه جامعه مطلقا دیگر نمیتوانند مسکن تهیه کنند” و “دهکهای سه تا پنج هم به میزان قابل توجهی نمیتوانند مسکن تهیه کنند” و این به معنای آن است که “پنج، شش دهک در ایران از بازار مسکن اخراج شدهاند.”
این گزارش همچنین به نقل از فراستخواه، یکی از عدم قطعیتهای پیش روی ایران را با مسائل اجتماعی مرتبط دانسته و با بیان این که “جامعه ما بهطور مزمن درگیر فقر و نابرابری است” پرسیده است: «آیا جامعه در مقابل این مشکلات میتواند تابآوری داشته باشد یا تب و تشنج میکند و اعتراضات، شورشها و باقی مشکلات آن را درگیر میکند؟»
خروج از فقر مدام دشوارتر میشود
گزارش جماران در ادامه با اشاره به اظهارنظرهای کارشناسان اقتصادی نشست آیندهپژوهی فقر و نابرابری در ایران، به پیامدهای اجتماعی ثبات نرخ فقر در ایران پرداخته و به نقل از زهرا کاویانی، پژوهشگر اقتصادی مینویسد “فقر ۳۰ درصدی عدد خطرناک و بزرگی است، اما خطرناکتر از آن روندهایی است که برای خود این جمعیت زیر خطر فقر مشاهده میکنیم.”
کاویانی با اشاره به این که در چهار سال اخیر “بهصورت مرتب شکاف فقر افزایش پیدا کرده است” یادآور شده که “این موضوع نشان میدهد که بهراحتی نمیتوان آنها را به بالای خط فقر برگرداند.”
به گفته این کارشناس اقتصادی “در سه سال اخیر، ۵۰ درصد از همین ۳۰ درصد جمعیت فقرا، برای سه سال پیدرپی زیر خط فقر بودند. این عدد برای سالهای ۹۴ تا ۹۶، حدود ۲۰ درصد بوده است، اما آنجا نوع فقر پویاتر بوده است. کسی که به زیر خط فقر میرود و امیدی ندارد که از آن خارج شود، عدم قطعیت اجتماعی را بزرگتر میکند.”
بیشتر بخوانید: دو نهاد حقوق بشری به پزشکیان: به آزار کولبران پایان دهید
به گفته او “خانواری که یک سال زیر خط فقر میرود ممکن است بتواند بخشی از هزینههای خود را کاهش دهد و سال بعد آن را تا حدی جبران کند، اما خانواری که برای سه سال پیاپی یا بیشتر زیر خط فقر است، ممکن است تصمیم بگیرد دیگر فرزند خود را به مدرسه نفرستد و به کودک کار تبدیل شود؛ همان موضوعی که بهواسطه آن در چند سال اخیر نرخ بازماندگی از تحصیل کودکان افزایش پیدا کرده است.”
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این کارشناس اقتصادی همچنین با یادآوری پیامدهای این آمار در زمینههای بهداشت و درمان میافزاید “تداوم فقر درآمدی، علاوه بر آسیبزا بودن، به فقر چندبعدی و قابلیتی هم سرریز میکند. نمونه آن خروج کودک از چرخه تحصیل و تبدیل شدن به فردی فقیر در آینده است که چرخه فقر را بزرگتر میکند و منجر به تداوم فقر بیننسلی میشود.”
او همچنین با اشاره به این که “میزان کالری دریافتی دهکهای یک تا سه، کمتر از ۱۹۰۰ کیلو کالری است” میافزاید: “این مسئله سوءتغذیه کودکان و فقر بیننسلی را به دنبال دارد.”