دولتهای آذربایجان، ترکیه و روسیه حامی این طرح هستند که در استان سیونیک ارمنستان در نزدیکی مرز ایران، یک گذرگاهی جادهای و ریلی برای اتصال نخجوان از طریق ارمنستان به آذربایجان ایجاد شود که بدون نیاز به ایران، مسیر اتصال ترکیه و اروپا به آسیای میانه برقرار میشود.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
ایران و ارمنستان با این طرح مخالفت کردند. البته مسیر تجاری اصلی ایران و اروپا در طول سه قرن گذشته، آذریابجان و ترکیه بودهاند. مسیر ارمنستان جدا از اینکه جادههای مناسبی برای ترانزیت گسترده ندارند، در سطح مراودات دوجانبه مورد استفاده قرار گرفته است. ارتباط زمینی ترکیه با نخجوان از یک مسیر خطی باریک هفده و نیم کیلومتری میگذرد که این دروازه استراتژیک متعلق به قلمرو تاریخی ایران بود در حکومت پهلوی اول در ازای دریافت منطقه قطور به وسعت ده هزار هکتار به دولت ترکیه واگذار شد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
آذربایجان بر اساس توافقنامه سه جانبه امضاشده بین آذربایجان، روسیه و ارمنستان در نوامبر ∙٢∙٢ مدعی است که یکی از محورهای توافق برطرف شدن بنبست در مسیرهای ارتباطی بین آذربایجان و نخجوان از سوی ارمنستان است. ارمنستان اصل این ادعا را قبول دارد اما میگوید که مسیر مشخص زنگزور در توافقنامه مطرح نبوده و زیر بار دیکته کردن آن از سوی آذربایجان نمیرود.
مسیر ارتباطی ریلی تا پیش از فروپاشی شوروی در دو منطقه شمالی و جنوبی نخجوان و ارمنستان وجود داشت. مسدود شدن مسیرهای فوق از یک سو و بین آذربایجان و ارمنستان و ترکیه و ارمنستان از سوی دیگر، محصول شکل گیری جنگ اول قره باغ بعد از فروپاشی شوروی است.
برداشته شدن این موانع بعد از نزاع سیساله یکی از موضوعات صلح پایدار و ثبات در منطقه قفقاز جنوبی است. بر این اساس علاوه بر رفع انسداد از مسیر مواصلاتی نخجوان و ارمنستان، راه ارمنستان به دریای سیاه از مسیر شمال ترکیه و مسیرهای ارمنستان به ایران از مسیر جمهوری آذربایجان و امکان دسترسی به آستارا و بیله سوار وهمچنین امکان دسترسی ارمنستان به جلفا در ایران نیز باید باز شوند.
منطقه زنگزور که در استان سیونیک ارمنستان واقع است به همراه کل مناطق این کشور و کشور آذربایجان تا پیش از جنگهای ایران و روسیه تزاری که منجر به قراردادهای گلستان و ترکمنچای شد، متعلق به قلمرو تاریخی ممالک محروسه ایران بود. از آن زمان به بعد حکومت روسیه تزاری و شوروی کمونیستی تغییرات متعددی در تقسیمبندی جغرافیایی مناطق حائل و همجوار آنها انجام دادند. ارمنیها عمدتا قرهباغ را از آن خود میدانند که به نظر آنها حکومت شوروی به غلط به جمهوری کمونیستی آذربایجان آن روز ملحق کرد. آذریها هم معتقد هستند استان سیونیک در گذشته متعلق به مسلمانان ترک بوده که شورویها آن را به جمهوری کمونیستی ارمنستان واگذار کردند.
به همین دلیل ارمنستان نسبت به اصرار آذربایجان و بخصوص تهدید به استفاده از زور برای تاسیس گذرگاه سوءظن داشته و تصور میکنند که کنترل خود بر مرز با ایران به عنوان یکی از متحدان و شرکای تجاری اصلی خود را از دست میدهد. البته منطقه زنگزور بخشی از تمامیت ارضی ارمنستان است و ارتباطی به ایران ندارد. تاسیس گذرگاه در آن نیز چه ریلی باشد و چه جادهای فی نفسه اخلالی در اعمال حق حاکمیت ارمنستان ایجاد نمیکند اما در شرایطی ممکن است که با توجه به ادعای تاریخی آذربایجان، تاسیس گذرگاه زمینه را برای الحق عملی آن در آینده به قلمرو آذربایجان مساعد کند. این مسئاله پایه اصلی مخالفت ارمنستان را تشکیل میدهد.
ازاینرو، مخالفتها و بحثها باعث شد تا این موضوع بعد از سه سال به حاشیه برود. حتی دولت ترکیه در سال گذشته میلادی اعلام کرد که در صورت برطرف نشدن مخالفت ارمنستان، گذرگاه زنگزور از طریق ایران ایجاد میشود. البته آذربایجان از این طرح صریحا حمایت نکرد بلکه گفت گذرگاه زنگزور دو مسیر غربی و شرقی دارد که غربی از ارمنستان و شرقی از ایران میگذرد.
ژرفکاوی مواضع دولت آذربایجان نشان داد که مسیر شرقی از دید آنها فرعی است. حکومت ایران با موضعگیری صریح و چندباره علی خامنهای با تشکیل گذرگاه زنگزور به صورت مطلق مخالفت کرده است. ایران گذرگاه ارس را به عنوان جایگزین پیشنهاد کرده که از طریق مسیر ریلی، ایران به نخجوان و سپس به ارمنستان وصل شده و از طریق گرجستان کریدور شمال به جنوب برای اتصال به اروپا از مسیر آبی ایجاد شود. علاوه بر این، توافقاتی نیز بین ایران و آذربایجلن برای تاسیس جادههای مشترک انجام شد که در اجرا مطابق ادعاها پیش نرفت.
در ادامه به موازات تنشزدایی در روابط ایران و آذربایجان، موضوع یادشده به حاشیه رفت. اما وقتی الچین امیربکوف مشاور الهام علیاف رئیس جمهور کشور آذربایجان در اجلاس انرژیهای غیرفسیلی در باکو در ابتدای ماه آگوست اعلام کرد که دولت مطبوعش موضوع تاسیس گذرگاه زنگزور را از مباحث مربوط به صلح پایدار به ارمنستان به صورت موقت خارج کرده است، شرایط عوض شد.
سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به باکو که با هدف تعمیق روابط راهبردی روسیه و آذربایجان بعد از آن انجام شد، دوباره موضوع را به کانون منازعه برگرداند. در تحولی دیگر دولت ارمنستان در پی ابراز تمایل برای خروج از پیمان امنیت جمعی اعلام کرد که توافقات با آذربایجان را به صورت دو جانبه جلو میبرد. سرگئی لاورف وزیر خارجه روسیه نیز در واکنش اظهار کرد که اگر ارمنستان نیازی به روسیه برای میانجی نمیبیند، برود مسائلش را با آذربایجان حل کند!
طبق توافق سهجانبه ∙٢∙٢، نیروهای حافظ صلح روسی برای پنج سال در منطقه حائل قرار گرفته و مرزها از جمله گذرگاه لاچین محل اتصال ارمنستان به قراباغ کوهستانی را کنترل میکنند. در ماههای اخیر مقامات دولت آذربایجان اعلام کردند که نیروهای روسی از قلمرو آذربایجان خارج شدهاند.
از اواخر ماه اوت، مقامات روسی از ضرورت تاسیس این گذرگاه به عنوان یکی از نتایج توافق سه جانبه ∙٢∙٢ سخن گفتهاند. جمهوری اسلامی نیز با حمایت از مخالفت ارمنستان در واکنشی تند آن را رد کرده و نسبت به تغییر مرزهای بینالمللی و ژئوپلتیک در قفقاز جنوبی هشدار داده است.
دولت روسیه در این مدت به مدیریت تنش پرداخته ودر آخرین موضع گیری، ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه اظهار داشت: «باتوجه به نگرانیهای ایران در خصوص کریدور زنگزور، ما موضع خود را به تفصیل از طریق مجاری دیپلماتیک به تهران رساندهایم.»
اما به نظر میرسد گزارش وزارت خارجه ارمنستان، روسها را نگران کرده و فوریت در تاسیس گذرگاه زنگزور را برای اهداف راهبردی و موقعیت ژئوپلتیک خود ضروری تشخیص دادهاند. وزارت خارجه ارمنستان اعلام کرد که گفتگوهایی در انجام است تا شاید یک شرکت خصوصی مدیریت، مسیر ارتباطی بین نخجوان، ارمنستان و آذربایجان را در دست بگیرد. در گمانهزنیهای انجام شده مالکیت شرکت یادشده اروپایی و یا آمریکایی اعلام گردید.
در هنگام مذاکرات آتشبس بین ارمنستان و آذربایجان، مسیرهای موازی وجود داشت که سرانجام روسیه موفق شد و سازمان امنیت و همکاری اروپا و جمهوری اسلامی نتوانستند طرحهای خود را عملی کنند. حال آمریکا و اروپا بعد از جنگ اوکران متمایل هستند که مسیر ارتباطی اروپا با آسیای میانه و کشورهای پیرامونی روسیه مستقل از این کشور باشد و آذربایجان و ترکیه را به عنوان متحد بالقوه خود در نظر میگیرند.
در چارچوب راهبرد امنیتی آنها اتصال اروپا از طریق ترکیه، نخجوان، ارمنستان، آذربایجان و آسیای میانه در تضعیف روسیه و مهار توسعهطلبی ارضی و ژئوپلتیک آن ارزشمند است. بهبود روابط ارمنستان و آمریکا نیز بر نگرانی روسیه افزوده است. دیگر کشورهای همسایه روسیه منهای بلاروس نیز نگران هستند که مداخله روسیه در گرجستان و اوکراین متوجه آنها شود. بنابراین غرب نه تنها از تشکیل مسیر مواصلاتی مستقل از روسیه از اروپا به آسیای میانه حمایت سیاسی و امنیتی میکند بلکه حاضر به سرمایه گذاری اقتصادی هم است. اما به دلیل روابط تیره با جمهوری اسلامی، با مسیر ارتباطی از طریق ایران نیز مخالف هستند.
ارمنستان با نفس تاسیس مسیر مواصلاتی با نخجوان مشکلی ندارد، آنها بر روی منطقه زنگزور حساسیت دارند. موضع ارمنستان با ایران متفاوت است و ملاحظات ایران مد نظر آنها نیست. اما روسیه از سوی دیگر خواهان ارتباط بین شرق و غرب با محوریت خودش از طریق گذرگاه بینالمللی ماورا خزر موسوم به میانه (Middle Corridor) است! این مسیر کوتاهترین مسیر زمینی و دریایی بین غرب چین با اروپا است که از آسیای میانه به دریای خزر رسیده و سپس از روسیه به آذربایجان، ارمنستان، نخجوان و ترکیه و در نهایت اروپا میرسد.
ناامن شدن کانال سوئز و دریای سرخ نیز این مسیر برای ترانزیت کالا را بیشتر مورد توجه قرار داده است. بنابراین روسها به دنبال این هستند که گذرگاه زنگزور در چارچوب قرارداد سهجانبه تاسیس شود تا آنها موقعیت اثرگذار خود را حفظ کرده و بتوانند ترکیه و آذربایجان را در مدار ارتباطی حفظ کرده و اجازه ندهند تا موازنه روابط خارجی آنها به سمت کفه غرب بیشتر متمایل شود و با ایجاد منافع مشترک توازن ایجاد کنند.
در این چارچوب اگرچه در ظاهر امر به نظر میرسد آنها منافع تاکتیکی با ترکیه و آذربایجان را بر منافع راهبردی با جمهوری اسلامی در این خصوص ترجیح دادهاند، اما در واقع روسیه به دنبال برقراری منافع راهبردی و برطرف کردن تهدیدات امنیتی ناشی از گسترش روابط اروپا و ناتو با کشورهای ترکتبار و ترکنشین است.
بنباراین ظهور دوباره منازعه بر سر تشکیل گذرگاه زنگزور فقط موضوعی منطقهای نیست بلکه در کنه خود رقابت ژئوپلتیکی و ژئواکونامیکی بین قدرتهای جهانی را بازتاب داده که ایران چه در سطح جهانی و چه در منطقهای در این خصوص دچار انزوای استراتژیک است. تاسیس گذرگاه زنگزور، بر تمامیت ارضی و مرزهای ایران تاثیری ندارد مگر آنکه آذربایجان آنجا را اشغال کند. اما وابستگی ترکیه و آذربایجان به تزانزیت از طریق ایران با یکدیگر و ارتباط ترکیه با جهان ترک از طریق ایران را از بین میبرد که پیامدهای ژئوپلتیکی و اقتصادی منفی دارد که البته میتواند راهکارهایی برای انتفاع ایران و مهار این پیامدها پیدا کرد که از حوصله این مطلب خارج است.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.