تسنیم
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم ، در میان مسائل و مشکلات محیط زیستی، مسئله آب و خاک و تنوع زیستی ازجمله مواردی هستند که جبرانشان دههها، صدهها و حتی هزاران سال زمان میبرد و لذا باید از اولویت حل بالاتری برخوردار باشند.22 شهریور
علاوه بر زمانبر بودن فرآیند ترمیم در بعضی سیستمها، تاثیر سیستمها برهم را نیز باید بررسی کرد. مثلاً مسئله آب بسیار تاثیرگذار بر سایر سیستمها، مانند خاک، هوا و سایر موارد است! آب به صورت طبیعی با توجه به مسائل گرمایش جهانی و تغییر اقلیم و قرار گرفتن ایران در بخش خشک و نیمه خشک کره زمین، تحث فشار است و آمارها نیز نشان میدهد کشور ما نیز در گروه کشورهایی قرار گرفته که پیشبینی میشود تا سال 2050 شدیدترین تنش آبی را تجربه خواهد کرد.
علاوه بر این موضوع، حکمرانی غلط در برابر آب باعث شده است که با مصرف آب سطحی و آب زیرزمینی و تخصیصهای نابجای آب و عدم تامین حقابه طبیعت با پدیده فرونشست زمین و یا توسعه کانونهای گرد و غبار مواجه شویم. مبحث گرد و غبار موضوع امروز کشور ما نیست و دههها است که در استانهایی از کشور، اثراتش دیده شده است.
در خصوص اینکه چه اتفاقی میافتد که گرد و غبار ایجاد میشود باید گفت که خاک مخلوطی از مواد معدنی، مواد آلی، گازها، آب، میکروارگانیسمها و ماکروارگانیسمها است که در کنار هم حیات را امکانپذیر کردهاند. در این میان آب موجود در میان خلل و فرج خاک عامل اصلی چسبندگی و به هم پیوستگی خاک هستند. از نظر طبیعی، کمبود بارش و تغییر اقلیم و گرمایش جهانی به تبع آن کاهش رطوبت، باعث از دست رفتن آب از خاک و ایجاد کانون گردوغبار میشود و با وزیدن باد با سرعت نسبتاً زیاد پدیده بحران گرد و غبار رخ میدهد اما فقط عوامل طبیعی مسبب این بحران نیست و ابعاد انسانی، تاثیر بیشتری در این بحران دارند.
در واقع فقدان برنامه مناسب جهت مدیریت منابع آبی، تغییر کاربری اراضی، رها کردن زمینهای کشاورزی و مهاجرت، سدسازیهای بیرویه بر روی سرشاخههای رودخانهها، عدم تخصیص حقابه پاییندست در رودخانههای داخلی، مرزی و مشترک، جنگلتراشی و یا دستکاری سطوح خاک در وسعت زیاد به منظور کشاورزی مانند شخم و یا آیش گذاشتن زمینهای کشاورزی و یا عدم کشت در کشتزارهای دیمی، کاشت محصولات آببر، عدم استفاده از سیستمهای آبیاری نوین، صادرات آب مجازی و انتقال آب بین حوضهای، حفر چاه و پایین رفتن آب در سفرههای زیرزمینی و چندین عوامل کوچک و بزرگ دیگر باعث کاهش رطوبت خاک، خشکی خاک اعم از خشک شدن بستر تالابها، دریاچهها و مردابها، مراتع و زمینهای کشاورزی و… میشود و در این میان معضل کمبارشی و خشکسالی، به عنوان عاملی تشدیدکننده، ایفای نقش میکنند.
موضوع دیگر و مرتبط با بحران آب، بحران فرونشست زمین است؛ با برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی در چند دهه اخیر، سطح ایستابی لایه آبدار پایین رفته و فشار هیدرواستاتیک کاهش یافته است. در نتیجه فرونشستهایی رخ داده که مناطق روستایی و شهری را تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس جدیدترین مطالعات در این حوزه با عنوان “ارزیابی اثرات بحران آب و پدیده فرونشست زمین در مناطق روستایی دشت نیشابور”؛ بررسیها نشان داده است که سالانه به ازای هر 83 سانتیمتر پایین رفتن سطح آبهای زیر زمینی بطور متوسط 5.10 سانتیمتر سطح دشت نیشابور نشست داشته است.
پس از گذر از بحران آب و سایر مسائل مرتبط با آن مانند خشک شدن و یا بحرانی شدن وضعیت تالابها و… به نظر میرسد مسئله دیگر پرداختن به حفظ ذخایر جنگلی و ازدیاد آنها باشد! عوامل انسانی و مدیریت نادرست تهدیدهای مناطق جنگلی باعث افت کیفی و کمی جنگلها شده است و این موضوع در کنار فشارهای طبیعی مانند تغییر اقلیم، خشکسالی و کمبود بارشها و… جنگل را مستعد جذب آفات و بیماریها و یا حریقهای بیش از حد طبیعی کرده است و حتی نتایج یک پژوهش نشان داده است که در جریان گرمایش زمین، جذب دیاکسید کربن برای گیاهان سختتر شده است!
از سوی دیگر حل بحرانهای جنگلی هم بسیار سخت شده است زیرا که بخشی از این موارد، ناشی از مدیریت نادرست و عوامل انسانی تشدیدکننده و سیاستگذاریهایی تقریباً اشتباه و یا ناسازگار با شرایط فعلی مناطق برمیگردد.
از جمله مشکلاتی که در حال حاضر جنگلهای ما با آن روبرو هستند، میتوان به فقدان مجازات بازدارنده در خصوص متخلفان و قانون نخنما و کهنه حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع مصوب 1346، عدم شکلگیری مفهوم واحد از آمایش سرزمین در میان برخی افراد (مثلاً برخی سازمانها و نهادها با وجود فضاهای مناسب جهت توسعه گردشگری، صنایع و… و در واقع با وجود امکان جانمایی فنی و اصولی و بر مبنای آمایش سرزمین، اصرار بر جانمایی غلط و تخریب برخی مناطق مهم و یا جنگلی دارند)، کمبود پژوهشهای کاربردی در ارتباط با نحوه و میزان بهرهبرداری پایدار از مناطق جنگی، حفاظت از جنگلها با تعداد نیروی نامناسب اشاره کرد.
کشور ما درحالی با چالش کمبود محیطبان مواجه است که به نقل از سرهنگ رضا اکبری فرمانده یگان حفاظت منابعطبیعی کشور، بر اساس استاندارد جهانی، باید 36 هزار تن، نیروهای جنگلبانی داشته باشیم اما در حال حاضر5300 نفر نیروی حفاظتی داریم؛ یعنی برای هر 26 هزار هکتار یک نیرو! همچنین به گفته جانشین فرمانده یگان حفاظت اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمانشاه (فرشید سنجری)، بر اساس استاندارد جهانی باید به ازای هر 5000 هکتار جنگل و هر 30 هزار هکتار مرتع یک جنگلبان وجود داشته باشد، این در حالی است که در مقایسه با استاندارد در کشورهای توسعه یافته، این میزان فاصله زیادی دارد و برای افزایش ضریب حفاظتی باید به استانداردها نزدیک شد!)