صابر جباری، رئیس “مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت” ایران در یک برنامه تلویزیونی از روزانه حداقل یک ۱۰۰ سقطجنین خبر داد و افزود “اگر این آمار درست باشد، هر سال نفس بیش از ۳۶۰ هزار جنین در کشورمان گرفته میشود”. در جمهوری اسلامی سقط جنین “قتل” نام گرفته و به همین دلیل نام یکی از نهادهایی که برای مبارزه با آن ایجاد شده، “نفس” است.
جباری به وبسایت “دیدهبان ایران” گفته است که مشاوران مرکز “نفس” افرادی را در بیمارستانها و مطبها دارد تا “زوجینی که قصد سقط جنین دارند را شناسایی کنند”.
علیرغم همه فشارها اما گفته میشود آمار واقعی سقط جنین در ایران بالاتر است و برخی مسئولان آنرا “میلیونی” ارزیابی میکنند. اگر به این آمار نرخ پایین باروری را نیز اضافه کنیم، پیامد سیاست فشار بر جامعه و بهویژه زنان برای بارداری اجباری و افزایش نرخ جمعیت که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی از همه بیشتر بر آن پای میفشارد، به شدت شکست خورده است. نرخ رسمی باوروی در ایران ۱.۶۶ درصد است.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور پیشین ایران در ابتدای دوره سهساله ریاست خود “ستاد جمعیت” راهاندازی کرد که بیش از ۴۰ دستگاه، ارگان و وزارتخانه برای آن بسیج شدند تا از جمله شناسایی زنانی را که میخواهند سقط جنین کنند، شناسایی نمایند و مانع این کار شوند.
“نفس” در بیش از ۲۵۰ نقطه ایران مرکز دارد و مادرانی را که قصد خاتمه دادن به بارداری ناخواسته دارند، شناسایی میکند و تحت فشار قرار میدهد تا از این کار “منصرف” شوند. گروههای فشار به مکانهایی میروند که امکان مراجعه زنان باردار خواستار سقط جنین به آنها وجود دارد؛ از جمله آزمایشگاههای تشخیص بارداری، مطب پزشک زنان، ماماها و پزشکان عمومی و همچنین بیمارستانهای کشور.
جباری تابستان امسال به خبرگزاری ایلنا گفته بود که حکومت بستگان و همسایگان را نیز تشویق به جاسوسی از این زنان میکند.
او میگوید، در مواردی که زنان خود اعلام نکردهاند که تصمیم به سقط جنین دارند، “پدر بچه، بستگان یا اطرافیان، مثل همسایهها” گروههای ضربتی علیه سقط جنین را مطلع میکنند تا با زنان باردار “ارتباط عاطفی” برقرار کنند و آنها را از “قتل” جنین خود “منصرف” کند.
اما نتیجه همه این فشارها به جایی نرسیده است. به گفته محمدحسین زارعزاده، رئیس بسیج جامعه پزشکی جمهوری اسلامی، مراکز “نفس” توانستهاند “جلوی بیش از ۶ هزار مورد سقط جنین” را در سه سال گذشته بگیرند.
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی معتقد است “هر چه جلوتر میرویم، عوارض و ناکارآمدی قانون فرزندآوری بیش از پیش روشن میشود.” او به آمار سازمان ثبت أحوال اشاره کرده که بعد از وقفهای طولانی مجددا از بهار سال جاری آمار ناخوشایندی برای حکومت اسلامی به نمایش میگذارد؛ کاهش ازدواج و باروری، افزایش طلاق.
عبدی با استناد به آمار یادشده ارقام مربوط به زاد و ولد در بهار ۱۴۰۳ و و تغییر درصد آنها نسبت به گذشته را چنین عنوان کرده است:
تولد ۲۳۹ هزار، ۵/۵٪- کاهش نسبت به بهار ۱۴۰۲
فوت ۱۰۷ هزار به اندازه بهار سال گذشته است
ازدواج ۱۲۸ هزار که ۱/۵٪- کمتر از پارسال است.
طلاق ۴۲هزار که ۱۱٪ بیش از بهار ۱۴۰۲ است.
به باور او “هزینههای سرسام آور قانون فرزندآوری مثل پرداخت بودجه برای حفاری در کویر برای رسیدن به آب شیرین است.”
مجموعه فشارهای حکومتی بر زنان و خانوادهها به این منتهی شده که ایران به بازار سیاه بزرگی برای داروهای سقط جنین تبدیل شود و صدالبته به کشوری ناامن و خطرناک برای زنانی که نمیخواهند بچهدار شوند.