مهری طالبی دارستانی زمانی که خبر راهاندازی این “کلینیک” را اعلام کرد، در استدلالش برای تشکیل چنین پدیدهای گفت: «بر اساس مراجعات مکرر صورت پذیرفته از سوی خانوادهها و بانوان و دختران تهرانی مبنی بر وجود فشارهای محیطی و سایر عوامل که منجر به اجبار انتخاب پوشش خارج از حدود حجاب شرعی شده تصمیم بر آن شد که اولین کلینیک تخصصی مشاوره و حمایت از بازگشت به حجاب با عنوان “کلینیک ترک بیحجابی” در تهران راهاندازی شود.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
از مفهوم این سخنان چنین برداشت میشود که این مرکز در اصل برای کمک به زنانی است که “با فشارهای محیطی” و در حقیقت به “اجبار” حجاب را کنار گذاشتهاند. حال باید پرسید در کشوری که بیش از ۴۰ سال است حجاب در آن اجباری است و کسانی که به این اجبار تن ندادهاند با انواع و اقسام مجازاتها از تنبیه بدنی، زندان، شلاق، جریمه گرفته تا توقیف خودرو و محرومیت از خدمات عمومی روبرو بودهاند، چگونه میتوان از “اجبار” برای برداشتن حجاب سخن گفت.
معاون امور اجتماعی و فرهنگی ستاد امر به معروف نیز در مصاحبه با سایت دیدهبان گفت: «کسانی که درگیر بیحجابی شده بودند و ناخواسته نقض قانون کرده بودند و درگیر این حرام شرعی شده بودند نیز با ستاد امر به معروف تماس میگرفتند و از ما راهکار میخواستند. آنها دلایل مختلفی را برای درگیر شدن به بیحجابی مطرح میکردند، از جمله این که میگفتند به صورت ناخواسته با موج رسانهای که دشمن علیه حجاب و عفاف ایجاد کرده است، همراه شده بودند. آنها همچنین میگفتند به دلیل حفظ حجاب، توسط برخی دوستان و همسالان خود تمسخر میشدند و برخی از آنها نیز ترس محرومیت از شغل داشتند، زیرا متاسفانه بعضی کارفرمایان بخش خصوصی به خانمها تاکید میکنند که باید در محیط کار کشف حجاب کنید؛ این دغدغههای مطرحشده توسط افرادی که خودشان هم تمایل داشتند که بیحجابی را کنار بگذارند، از دیگر دلایل راهاندازی این محافل بود.»
بیشتر بخوانید: روشنک مولایی پس از درگیری با آزارگر جنسی “مفقود” شده است
این سخنان بدان معناست که “باحجابان” در جامعه تحت فشار هستند حتی در مواردی شغلشان را به دلیل انتخاب حجاب از دست میدهند و این “کلینیک” برای کمک به این افراد است.
اینجا باز این پرسش مطرح میشود که در کشوری که بیش از ۴۰ سال است تمامی ابزار رسانهای، تبلیغی، تشویقی و تنبیهی در خدمت حجاب بوده و هزاران زن تا کنون شغلشان را به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری از دست دادهاند و صدها مغازه و محل کسب تنها به دلیل ارائه خدمات به زنان بیحجاب تعطیل شده، واقعا کدام بخش از جامعه نیاز به چنین “محفلی” دارد و اصولا چرا به چنین چیزی نیاز است؟
“کلینیک ترک اعتیاد برای بیحجابان”
گذشته از توضیحاتی که مبتکران این طرح دادهاند، در فضای مجازی و حتی در رسانههای داخلی، نام “کلینیک رفع بیحجابی” بسیاری را به یاد “کلینیک ترک اعتیاد” انداخته است.
روزنامه اینترنتی فراز در این باره نوشته است: «خبرهایی که در فضای مجازی منتشر میشود به گونهای است که اکثریت کاربران گمان میکنند، قرار است بستری شدن در این کلینیک، جزای بدحجابی و در تکمیل فرایندهایی مثل گشتهای ارشاد باشد و این ذهنیت با توجه به بار معنایی و خاطرات جمعی منفی از کلینیکهای ترک اعتیاد قابل پیشبینی بود.»
بیشتر بخوانید: واکنشها به برهنه شدن یک زن دانشجو در اعتراض به حجاب اجباری
همه اینها زمانی نگرانکنندهتر میشود که اعضای دولت از چنین نقشه و برنامهای اظهار بیاطلاعی میکنند.
زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان و خانواده ریاستجمهوری روز چهارشنبه ۲۳ آبان در حاشیه جلسه هیأت وزیران، هرگونه ارتباط دولت با این موضوع را رد کرد و به خبرنگاران گفت، شکلگیری “کلینیک حجاب” در دولت تصویب نشده است.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت نیز نسبت به این موضوع اظهار “بیاطلاعی” کرد و گفت: «من در جریان چیزی نیستم.»
نگویید “کلینیک” بگویید “محفل”
یک روز پس از این سخنان دو عضو دولت، معاون امور اجتماعی و فرهنگی ستاد امر به معروف با سایت دیدهبان مصاحبه کرد و گفت تشکیل این “کلینیک” به درخواست دولت بوده است.
محمدرضا میرشمسی البته اظهار کرد که بهتر است به جای واژه “کلینیک” از “محفل” استفاده شود.
او همچنین گفت این “محفل” جایگزینی برای جریمه است: «قضات محترم قوه قضاییه درخواست کرده بودند که مجازاتهای جایگزینی برای افرادی که به دلیل کشف حجاب دستگیر میشوند، تعیین شود که در همین راستا، ما پیشنهاد دادیم که حضور در محافل ترک بیحجابی بهنوعی به عنوان حکم جایگزین جریمه در نظر گرفته شود، زیرا احساس میکنیم که اگر با این افراد گفتوگو کنیم و آنها نسبت به مضرات این عمل غیرشرعی و غیرقانونی آگاه کنیم، بهتر است از این که برای این افراد پرونده قضایی تشکیل دهیم و از آنها جریمه نقدی بگیریم.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
معاون ستاد امر به معروف اینجا سخنان قبلی خود در همین مصاحبه را نقض کرده که گفته بود “دغدغههای مطرحشده توسط افرادی که خودشان هم تمایل داشتند که بیحجابی را کنار بگذارند” از دلایل راهاندازی این “کلینیک” بوده است.
همه اینها در حالی است که پس از مرگ مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد و اعتراضات سراسری پس از آن که به کشته شدن حداقل ۵۰۰ معترض انجامید (آمار غیر رسمی کشتهشدگان بسیار بالاتر از این رقم است)، بحث در بدنه حکومت نیز بر سر نوع برخورد با بیجابی بسیار بالا گرفته و حتی در ابتدای این اعتراضات خبرهای تایید نشده از برچیده شدن گشت ارشاد خبر دادند.
این که چرا حالا و در زمانی که چهره خیابانها در شهرهای ایران به شدت دگرگون شده و تعداد زنان بدون حجاب اجباری در برخی مناطق حتی بیشتر از زنان با حجاب است، به یکباره “اتاق فکر ستاد امر به معروف” چنین طرحی را ارائه میدهد، شاید ذهن را به این سمت سوق دهد که حکومت شکستش در زمینه حجاب را باور کرده و حال به دنبال راهحلی برای جبران این شکست است.