اورعی در مصااحبه با سایت دیدهبان ایران تأکید کرد: «ایران اکنون در تمام حاملهای انرژی با کمبود مواجه است. در گذشته، در صورت کمبود گاز برای نیروگاهها، از گازوئیل یا مازوت استفاده میشد. اما امروز حتی در تأمین این سوختها نیز دچار مشکل هستیم. در واقع، این کاهش مازوتسوزی، نتیجه کمبود منابع است و نه یک تصمیم آگاهانه برای حفظ محیط زیست.»
بدهیهای کلان و کاهش ظرفیت تولید برق
یکی دیگر از ابعاد این بحران، بدهیهای سنگین صنعت برق است. مصطفی رجبی مشهدی، سخنگوی صنعت برق، اعلام کرده که توانیر به پیمانکاران و تولیدکنندگان برق ۱۵۰ هزار میلیارد تومان بدهکار است. این بدهیهای انباشته نه تنها تولید برق را دشوار کرده، بلکه باعث فرسودگی زیرساختهای موجود نیز شده است.
او توضیح داد که بیش از ۹۰ درصد برق کشور از نیروگاههای حرارتی تأمین میشود. اما این نیروگاهها، به دلیل افزایش مصرف گاز در بخش خانگی در فصل سرد، با کمبود شدید سوخت مواجهاند. او گفت: «برای جبران این کمبود، مجبور به استفاده از سوخت مایع هستیم که آن هم به دلیل کمبود منابع، تأمین آن دشوار است.»
تحریمها و چالشهای جذب سرمایه خارجی
تحریمهای اقتصادی، یکی از عوامل اصلی بحران کنونی در بخش انرژی ایران هستند. این تحریمها نه تنها دسترسی ایران به فناوریهای نوین و سرمایهگذاریهای خارجی را محدود کردهاند، بلکه باعث شدهاند بسیاری از پروژههای توسعهای در حوزه انرژی متوقف شوند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
کشورهای منطقه، با جذب سرمایهگذاری خارجی، توانستهاند ظرفیتهای تولید انرژی خود را افزایش دهند. اما ایران، به دلیل تحریمها و عدم فراهم آوردن بستر مناسب برای سرمایهگذاران، از این فرصتها محروم مانده است. این در حالی است که بهروزرسانی زیرساختهای انرژی، به ویژه در حوزه برق و تأمین سوخت، نیازمند منابع مالی و فناوریهای پیشرفته است که بدون سرمایهگذاری خارجی، دستیابی به آنها دشوار به نظر میرسد.
ظرفیت دولت در مدیریت بحران انرژی
یکی از دلایل تشدید بحران انرژی در کشور، فرسودگی و راندمان پایین نیروگاههاست. دکتر اورعی با اشاره به این موضوع گفت: «عمر ۳ درصد از ظرفیت نیروگاهی ایران بالای ۴۰ سال است و ۱۵ درصد دیگر نیز عمری بیش از ۳۰ سال دارد. به عبارت دیگر، حدود یکپنجم ظرفیت نیروگاهی ایران عمر بالای ۳۰ سال دارد. این در حالی است که فناوری تولید برق حرارتی در سه دهه اخیر تغییرات عمدهای کرده است.»
او توضیح داد که برخی نیروگاههای قدیمی کشور راندمانی تنها ۲۰ درصد دارند، در حالی که متوسط راندمان نیروگاههای کشور حدود ۳۷ درصد است. این نیروگاهها نه تنها نمیتوانند بازدهی خود را افزایش دهند، بلکه عمر مفید آنها رو به پایان است. در چنین شرایطی، نیاز به سرمایهگذاری برای ساخت نیروگاههای جدید کاملاً مشهود است. اما متأسفانه طی سالهای گذشته، این نیاز از سوی مسئولان نادیده گرفته شده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
ضعف در جذب سرمایهگذاری خارجی و تحریمهای اقتصادی نیز به این مشکلات دامن زدهاند. تحریمها نه تنها ایران را از دسترسی به فناوریهای پیشرفته محروم کرده، بلکه مانع ورود سرمایهگذاران خارجی برای توسعه زیرساختهای انرژی شدهاند. این در حالی است که کشورهایی در منطقه توانستهاند با جذب سرمایهگذاری خارجی، ظرفیتهای تولید انرژی خود را بهروز کنند و از بحرانهای مشابه جلوگیری نمایند.
بحران انرژی در سایه تحریمها و ضعف مدیریت
بحران ناترازی انرژی، نشانهای از مشکلات عمیقتر در ساختار مدیریتی و اقتصادی کشور است. تحریمهای بینالمللی، کمبود سرمایهگذاری، بدهیهای انباشته و فرسودگی زیرساختها، همگی عواملی هستند که این بحران را تشدید کردهاند.
در حالی که دولت تلاش میکند کاهش مازوتسوزی را به عنوان یک اقدام محیط زیستی جلوه دهد،ولی شواهد وتحلیلهای متعددی حاکی از این است که این تصمیم بیش از هر چیز نتیجه کمبود منابع سوخت است. اگر دولت نتواند این بحران را به درستی مدیریت کند، نه تنها صنعت انرژی، بلکه اقتصاد کشور نیز با پیامدهای جدی مواجه خواهد شد.