خط قرمزهای جدید رهبر جمهوری اسلامی
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی روز چهارشنبه ٢١ آذر ۱۴۰۳، بهطور صریح اعلام کرد: «اگر کسی در تحلیل خود بهگونهای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.» این اظهارات نشانگر حساسیت بالای نظام نسبت به تحلیلهایی است که شکستهای منطقهای ایران را برجسته میکنند و میتوانند به تضعیف وجههی نظام بینجامند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
خامنهای همچنین در بخش دیگری از سخنان خود به رسانههای فارسیزبان خارج از کشور اشاره کرد و گفت: «با آنها که در خارج از کشور از طریق رسانههای فارسیزبان این کار را میکنند باید جور دیگری برخورد کرد.» این اظهارات نشانگر نگرانی نظام از تاثیرگذاری این رسانهها بر افکار عمومی در ایران است، به ویژه در شرایطی که تحلیلگران داخلی تحت فشار شدید قرار دارند.
نقش دادستانی و واکنش قالیباف
همزمان با سخنان علی خامنهای، دادستانی کل کشور نیز با صدور اطلاعیهای از فعالان رسانهای و فضای مجازی خواست تا از پرداختن به موضوعاتی که “امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند” خودداری کنند. این اطلاعیه با اشاره به برخورد قضایی با دو فعال فضای مجازی و یک رسانه، تاکید کرد که دستگاههای ذیربط موظف به معرفی افراد یا رسانههای به گفته او “شایعهپراکن” به دستگاه قضایی هستند.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، نیز بهطور غیرمستقیم از اهمیت حفظ “امنیت روانی جامعه” سخن گفت و بر لزوم مقابله با “جنگ روانی دشمن” تاکید کرد. این واکنشها به روشنی نشان میدهند که ارکان مختلف نظام در تلاشند تا فضای رسانهای و عمومی را کنترل کنند.
آشفتگی میان حامیان جمهوری اسلامی
گروههای مختلف سایبری که پیشتر نقش مهمی در حمایت از سیاستهای منطقهای ایران داشتند، اکنون به چند دسته تقسیم شدهاند. برخی از آنها سکوت اختیار کردهاند تا ببینند فضا به چه سمتی پیش میرود، در حالی که دیگران به انتقاد از دولت و نهادهای نظامی پرداختهاند. این گروهها به دلیل فشارهای حکومتی و خطرات ناشی از بیان علنی نظرات خود، اغلب در فضای عمومی فعالیت نمیکنند.
یکی از کاربران توئیتر در این زمینه نوشت: «هرچه گفتیم از قدرت نظامی ایران بود، حالا باید سکوت کنیم چون حتی جرات تحلیل درست هم نداریم.» این نمونهای از واکنشهای فضای مجازی به محدودیتهای اعمالشده توسط نظام است.
به نظر میرسد تداوم شکستهای منطقهای و ممنوعیت نقد آنها، سبب آشفتگی و سرخوردگی میان گروههای حامی جمهوری اسلامی شده است. گروههای سایبری که زمانی در فضای مجازی به عنوان مدافعان اصلی سیاستهای نظام شناخته میشدند، اکنون با سردرگمی مواجهاند. برخی از آنها که همواره از موفقیتهای منطقهای ایران صحبت میکردند، اکنون از عدم شفافیت و برخوردهای قهری نظام گلایه دارند.
در فضای مجازی، واکنشها متنوع است. برخی از کاربران که سابقاً تحلیلهای مثبت از اقدامات نظام ارائه میدادند، اکنون حتی جرات تحلیل بیطرفانه را ندارند. یکی از کاربران اینستاگرام نوشت: «ما همیشه پشت نظام ایستادیم، اما حالا نمیدانیم که آیا این سیاستها واقعاً به نفع کشور است یا فقط ما را به سکوت دعوت میکنند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
دیگر گروهها نیز که قبلاً به عنوان بازوی رسانهای نظام عمل میکردند، دچار تردید شدهاند. تحلیلگران این گروهها اغلب به صورت غیرمستقیم از سیاستهای منطقهای انتقاد میکنند و یا به جای دفاع از آنها، به موضوعات داخلی و غیرمرتبط میپردازند. این وضعیت نشان میدهد که حتی در میان وفادارترین حامیان، اعتماد به تصمیمات نظام در حال کاهش است.
در شرایطی که شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی، از جمله در سوریه، لبنان و عراق، به موضوع بحث عمومی تبدیل شده است، رویکرد نظام به جای پاسخگویی و بررسی دلایل این ناکامیها، ممنوعیت نقد و تحلیل را در اولویت قرار داده است. سخنان خامنهای و اقدامات دستگاه قضایی نشان میدهد که حکومت بهجای شفافسازی و بازنگری در سیاستهای خود، همچنان به سرکوب صداهای مخالف متکی است.
این سیاستها اگرچه ممکن است در کوتاهمدت منتقدان را خاموش کند، اما در بلندمدت میتواند به افزایش نارضایتی عمومی و تضعیف مشروعیت نظام بینجامد.