این کمبودها زندگی روزمره را مختل کرده و با قطعیهای مکرر برق در خانهها و کسبوکارها در تابستان در کنار قطعی گاز و تعطیلی صنایع در زمستان، به بحران دامن زده است. شرایطی که فشار اقتصادی ناشی از تحریمهای بینالمللی را بیشازپیش تشدید کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
در تازهترین اقدام، مسعود پزشکیان رئیسجمهور ایران در یک پیام ویدئویی از مردم خواست تا دمای منازل خود را “دو درجه” کاهش دهند تا دولت بتواند نیازهای گاز خانگی را تامین کند. این درخواست، عمق بحران انرژی ایران را نشان میدهد که بهدلیل وابستگی شدید کشور به نیروگاههای گازی تشدید شده است. کمبود گاز باعث شده مسئولان به سوزاندن مازوت، سوخت سنگین و آلاینده، برای تولید برق روی آورند؛ اقدامی که آلودگی هوای شهرهای بزرگ را به سطح بحرانی رسانده است. اکنون این پرسش مطرح میشود که چگونه کشوری با چنین منابع عظیم انرژی به بحران فعلی گرفتار شده است؟
فقدان سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی
مقامهای ایرانی تحریمهای بینالمللی را مانع سرمایهگذاری در توسعه میادین گازی، ساخت نیروگاهها و بهبود بهرهوری میدانند. اما این توضیح، مسائل ساختاری و مدیریتی را که در پس این بحران قرار دارند، نادیده میگیرد.
بر اساس دادههای اداره اطلاعات انرژی آمریکا، ایران در سه سال نخست ریاستجمهوری جو بایدن، ۱۴۴ میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کرده است؛ رقمی که بیش از دو برابر درآمدهای دوره دونالد ترامپ است. گزارشی از این نهاد در نوامبر ۲۰۲۲ نیز از افزایش ۴۹ درصدی درآمد نفتی ایران در هفت ماه نخست همان سال خبر میدهد.
آرزو کریمی، تحلیلگر اقتصادی، معتقد است که علیرغم افزایش درآمدهای نفتی، بخش عمدهای از این منابع مالی صرف پروژههای منطقهای شده است. او توضیح میدهد: «از طریق شرکتهای صوری و حسابهای نامشخص، بخش زیادی از درآمدهای نفتی ایران از نظارتهای بینالمللی خارج میشود. شواهد موجود نشان میدهد میلیاردها دلار بهجای سرمایهگذاری در زیرساختهای داخلی، به اولویتهای منطقهای اختصاص یافته است.»
او به نمونههای تاریخی از کمکهای نفتی ایران به سوریه اشاره میکند. گزارشهای مجلس در دهه ۱۳۶۰ نشان میدهد که ایران یک میلیون تن نفت خام به سوریه اهدا کرده و پنج میلیون تن دیگر را با تخفیف ویژه به فروش رسانده است. در سالهای اخیر نیز یکی از نمایندگان مجلس از تحویل سالانه هفت میلیون بشکه نفت رایگان به دولت سوریه بدون اخذ مجوز مجلس پرده برداشت.
کریمی میافزاید: «گفته میشود ایران بیش از ۲۵ میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده که بخش عمدهای از آن از طریق کمکهای نفتی بوده است؛ از ساخت نیروگاه عظیم در لاذقیه گرفته تا تاسیس کارخانههای خودروسازی و بانک مشترک ایران-سوریه. این روند نشان میدهد که اولویتدادن به همپیمانان منطقهای به بهای غفلت از زیرساختهای داخلی تمام شده است.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
جواد اوجی، وزیر نفت پیشین جمهوری اسلامی، اذعان کرده است که برای نوسازی بخشهای نفت و گاز کشور به ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است؛ رقمی که بهدلیل تحریمها و ناکارآمدی سیستم مدیریتی فعلا در دسترس نیست.
امید شکری، تحلیلگر انرژی، معتقد است که شرکتهای خارجی تا زمانی که ایران به توافق هستهای با آمریکا دست نیابد، تحریمها لغو نشوند و کشور به استانداردهای گروه ویژه اقدام مالی (FATF) پایبند نشود، تمایلی به سرمایهگذاری نخواهند داشت.
او تاکید میکند: «حتی اگر این شرایط امروز محقق شود، بازگشت شرکتهای بینالمللی سه تا پنج سال زمان میبرد. در این فاصله، ایران با کسری روزانه ۳۵۰ میلیون مترمکعب گاز، کمبود ۲۰ گیگاوات برق و افزایش مصرف بنزین تا ۱۵ میلیون لیتر در روز مواجه است. این بحران انرژی بزرگترین بحران ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ به شمار میرود.»
استراتژی ناکارآمد انرژی
درحالیکه کشورهای همسایه نظیر ترکیه، سبد انرژی خود را متنوع کردهاند و از ترکیب زغالسنگ، گاز، نفت و انرژیهای تجدیدپذیر بهره میبرند، ایران بیش از حد به گاز طبیعی وابسته است؛ بهطوریکه ۷۱ درصد از نیاز انرژی کشور از طریق گاز تامین میشود.
حسین میرفصلی، کارشناس انرژی، در گفتگو با روزنامه شرق به عواقب این سیاست اشاره میکند و میگوید: «ایران ۴۳۰ هزار کیلومتر خطوط لوله گاز را برای رساندن گاز به دورافتادهترین روستاها نصب کرده است. اما اولویتدادن به مصرف خانگی در برابر تامین گاز صنایع، آسیبهای اقتصادی جبرانناپذیری به بار آورده است. کمبود گاز، صنایع را تعطیل کرده و به اقتصاد کشور لطمه زده است.»
وابستگی به نیروگاههای گازی، اثرات زیستمحیطی بحران را نیز تشدید کرده است. ایران در میان بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانهای جهان قرار دارد و میزان آلودگی آن بهنسبت تولید اقتصادی، بسیار نامتعارف است.
آینده: واردات انرژی؟
در غیاب راهحلهای فوری، تحلیلگران پیشبینی میکنند که ایران مجبور به واردات گاز طبیعی برای تامین نیازهای داخلی خود خواهد شد. ترکمنستان که در دولت محمود احمدینژاد سابقه تامین گاز برای ایران را داشته، محتملترین گزینه خواهد بود. بااینحال، این وضعیت تناقضی آشکار را به تصویر میکشد: چگونه کشوری با ذخایر عظیم گاز طبیعی به واردکننده انرژی تبدیل میشود؟
بحران انرژی ایران، نتیجه دههها سوءمدیریت، تحریمها و اولویتهای ژئوپلیتیکی است که منابع را از سرمایهگذاریهای حیاتی داخلی منحرف کردهاند. پیامدهای این بحران هماکنون قابل مشاهده است: تعطیلی کارخانهها، قطعیهای مکرر برق در خانهها و افزایش بیسابقه آلودگی هوا. بدون تغییرات اساسی، ایران با رکود اقتصادی عمیقتر و نارضایتی فزاینده مردمی مواجه خواهد شد.
پارادوکس انرژی ایران، حاصل سالها مدیریت ناکارآمد، تحریمها و اولویتهای نادرست منطقهای است. بدون اصلاحات فوری، این کشور در معرض وابستگی به واردات انرژی و سقوط اقتصادی قرار دارد.