پیش از اعلام اشتاینمایر نیز انتظار میرفت که او درخواست اولاف شولتس، صدراعظم آلمان برای انحلال پارلمان این کشور را بپذیرد.
رئیسجمهور آلمان در خصوص برگزاری انتخابات زودهنگام در کشورش گفت که پس از مشورت با رهبران احزاب، مشخص شده است که هیچ توافقی میان احزاب سیاسی آلمان بر سر اکثریت برای تشکیل دولت جدید در پارلمان فعلی وجود ندارد.
او تاکید کرد: «دموکراسی ما در آلمان حتی برای دوران گذار نیز عمل میکند.»
اولاف شولتس، روز ۶ نوامبر کریستیان لیندنر، وزیر دارایی دولت ائتلافی از حزب دمکراتهای آزاد (لیبرالها) را برکنار کرد؛ این اقدام به معنی شکست دولت ائتلافی آلمان بود که به دلیل رنگهای نماد حزبهای تشکیلدهنده آن، ائتلاف “آمپل” (چراغ راهنمایی) خوانده میشد.
اولاف شولتس روز دوشنبه ۱۶ دسامبر (۲۶ آذر) درخواست اعتماد را در پارلمان آلمان مطرح کرد و همانطور که انتظار میرفت، موفق به کسب رأی اعتماد نشد. تنها ۲۰۷ نماینده حزب سوسیالدمکرات به شولتس رای اعتماد دادند. ۱۱۶ نماینده سبزها رای ممتنع و ۳۹۴ نماینده احزاب دیگر رای منفی دادند.
بیشتر بخوانید: آغاز روند انتخابات زودهنگام آلمان؛ صدراعظم رای اعتماد نیاورد
طبق ماده ۶۸ قانون اساسی، رئیسجمهورفدرال آلمان میتواند اگر صدراعظم در اخذ رای اعتماد شکست بخورد به پیشنهاد او ظرف ۲۱ روز پارلمان را منحل کند.
ماده ۳۹ قانون اساسی این الزام قانونی را مطرح میکند که انتخابات جدید باید ظرف ۶۰ روز برگزار شود. اشتاینمایر تنها ۱۱ روز برای تصمیمگیری وقت صرف کرد و از ۲۱ روز کامل حق قانونی خود استفاده نکرد.
انسداد سیاسی همزمان با تحولات پرشتاب جهانی
از زمان شکست ائتلاف سیاسی موسوم به چراغ راهنمایی در آلمان، تصمیمهای سیاسی مهم در این کشور عملا به بنبست رسیده است. اینهمه در حالی است که جهان، تحولات پرشتابی را از سر میگذراند و دولت آلمان به تصمیمگیریهای مهم و فوری در بسیاری از زمینهها نیاز دارد.
ادامه جنگ در اوکراین و درگیریهای نظامی در خاورمیانه همزمان با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا تنها شماری از مهمترین تحولات سیاسی مهمی هستند که دولت آلمان باید درباره آنها موضعگیری کند و تصمیم بگیرد.
در سیاست داخلی نیز برخی مشکلات و نارضایتیها از وضعیت اقتصادی و همچنین بحثهای پردامنه در برخی محافل سیاسی و رسانهای درباره ضرورت بازنگری در خصوص مهاجران و پناهجویان از جمله موضوعهایی به شمار میروند که دولت جدید در آلمان باید درباره آنها دست به اقدام بزند و موضعگیری کند.
به طور معمول انتخابات در آلمان هر چهار سال یکبار برگزار میشود؛ با این حال در شرایط سیاسی خاص بویژه هنگامی که حمایت پارلمان از صدراعظم متزلزل شود، انتخابات زودهنگام در این کشور برگزار میشود.
از نظر تحلیلگران، برگزاری انتخابات زودهنگام در حقیقت مکانیسمی برای بازگرداندن مشروعیت و توانایی دولت است که البته این فرایند به موافقت رئیسجمهور این کشور نیز نیاز دارد.
راههای قانونی برای برگزاری انتخابات زودهنگام
بر اساس قانون اساسی آلمان، خود اعضای بوندستاگ مجاز به تصمیمگیری در مورد انتخابات زودهنگام پارلمانی در این کشور نیستند. حتی صدراعظم هم نمیتواند در این خصوص تصمیم بگیرد. در عوض، قانون اساسی تنها در دو مورد امکان انحلال زودهنگام بوندستاگ و برگزاری انتخابات پیش از موعد را فراهم کرده است.
یکی از این راهها در شرایطی است که اکثریت مطلق پارلمانی پس از انتخاب صدراعظم به دست نیامده باشد در این صورت رئیسجمهور فدرال میتواند بوندستاگ را منحل کند. چنین چیزی تا کنون در تاریخ آلمان هرگز اتفاق نیفتاده است.
بیشتر بخوانید: اولاف شولتس نامزد حزب سوسیالدموکرات برای صدراعظمی آلمان شد
راه دیگر به زمانی مربوط میشود که صدراعظم از بوندستاگ رای اعتماد میخواهد. این اقدام به او اجازه میدهد تا بررسی کند که آیا هنوز از حمایت لازم از سوی نمایندگان مجلس برخوردار است یا خیر. اگر اکثریت اعتماد خود به صدراعظم را پس بگیرند، رئیسجمهور فدرال میتواند بوندستاگ را به پیشنهاد صدراعظم منحل کند؛ شرایطی که حالا در آلمان رخ داده و اشتاینمایر با پیشنهاد شولتس برای انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام موافقت کرده است.
انحلال پیش از موعد پارلمان در تاریخ آلمان فدرال
در تاریخ جمهوری فدرال آلمان سه انتخابات زودهنگام در سالهای ۱۹۷۲، ۱۹۸۳ و ۲۰۰۵ برگزار شده است؛ به عبارت دیگر، در سه مورد شامل ویلی برانت (سوسیال دموکرات) در سال ۱۹۷۲، هلموت کوهل (دموکرات مسیحی) در سال ۱۹۸۳ و گرهارد شرودر (سوسایل دموکرات) در سال ۲۰۰۵، دوره قانونگذاری پیش از موعد به پایان رسید.
انتخابات زودهنگام در زمان مسئولیت ویلی برانت در پی آن برگزار شد که سیاستهای او در بهبود روابط با اروپای شرقی بسیار بحثبرانگیز شد و شمار زیادی از سیاستمداران وقت آلمانی با آن به مخالفت پرداختند. به این ترتیب، او اکثریت پارلمانی خود را از دست داد و بنبست در پارلمان، کار را برای دولت برانت سخت کرد.
بیشتر بخوانید: ۵۰ سالگی زانوزدنی که تاریخی شد
او در ۲۰ سپتامبر ۱۹۷۲ درخواست رای اعتماد کرد و همانطور که انتظار میرفت با رای عدم اعتماد مواجه شد؛ شرایطی که راه را برای برگزاری انتخابات زودهنگام فراهم کرد اما پس از برگزاری انتخابات در ۱۹ نوامبر همان سال، برانت بار دیگر به قدرت بازگشت.
دومین انتخابات زودهنگام در آلمان به تحولات سیاسی سال ۱۹۸۲ بازمیگردد که بدنه حزب سوسیالدموکرات با هلموت اشمیت، صدراعظمی از همین حزب، دچار اختلاف شده بود. دلیل این اختلاف تصمیمگیریهای اشمیت در مورد مسائل مهم داخلی و خارجی بود. علاوه بر آن، لیبرالها هم که متحد سوسیال دموکراتها بودند، از صدراعظم فاصله گرفتند. پارلمان در ۱ اکتبر سال ۱۹۸۲ به اشمیت رای عدم اعتماد داد.
در این زمان هلموت کهل وارد میدان شد؛ با لیبرالها ائتلاف جدیدی به وجود آورد و با کسب اکثریت آرا در مجلس، بر مسند صدراعظمی آلمان غربی تکیه زد. او برای تثبیت قدرت و مشروعیت سیاسی از پارلمان درخواست رای اعتماد کرد. او در این باره گفت: «من برای تثبیت دولت و کسب اکثریت واضح در بوندستاگ راه را برای انتخابات جدید باز کردهام.»
پس از فراز و نشیبهای فراوان و انحلال پارلمان سرانجام روز ۶ مارس سال ۱۹۸۳ انتخابات پیش از موعد در آلمان برگزار شد و هلموت کهل به صدراعظمی خود ادامه داد. کهل به پاس خدمات ارزندهاش در راه وحدت دو آلمان، به “صدراعظم وحدت” معروف شد.
سومین مورد به سال ۲۰۰۵ بازمیگردد؛ گرهارد شرودر، صدراعظم وقت آلمان در پی شکست حزبش در انتخابات محلی در یکی از ایالتهای آلمان و در نتیجه کاهش حمایت سیاسی در پارلمان، درخواست رای اعتماد کرد. روز جمعه، اول ژوئيه، پارلمان آلمان به شرودر رای عدم اعتماد داد و به این ترتیب راه برای برگزاری انتخابات زودرس فراهم شد.
شرودر در همین زمینه گفته بود: «من کاملاً متقاعد شدهام که اکثریت آلمانیها میخواهند من به این راه ادامه دهم. اما تنها از طریق یک انتخابات جدید میتوانم این شفافیت لازم را به دست بیاورم.»
بیشتر بخوانید: “صدراعظم وحدت” آلمان درگذشت
محاسبات شرودر اما اشتباه از آب درآمد؛ در نتیجه انتخابات زودهنگام در تاریخ ۱۸ سپتامبر آنگلا مرکل به صدراعظمی رسید و ۱۶ سال در این سمت ماند.
حال قرار است روز ۲۳ فوریه سال ۲۰۲۵ انتخابات پارلمانی زودهنگام در آلمان برگزار شود؛ این چهارمین انتخابات پیش از موعد پارلمان در آلمان به شمار میرود.