علی اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی، روز سهشنبه ۱۶ بهمن طی سخنانی در مشهد، به بهانه “تبیین مفهوم مقاومت از منظر مبانی فکری جمهوری اسلامی ایران”، بدون اشاره مستقیم به موضوع مذاکره با آمریکا، تاکید کرد که «برخی افراد گفتگو و مذاکره را در تقابل با استقامت قرار میدهند. این برداشت اشتباه است. با کفار هم میشود مذاکره کرد، اما با رعایت چه اصلی؟ بر مبنای اصل مقاومت میشود مذاکره کرد.»
“فرار از دوگانهها هنر مؤمنین است”
به گزارش “انتخاب”، دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به اینکه به حرف “کافران” هم میشود گوش کرد اگر “منطقی و قابل جمع با اصول” باشد، افزود: «زندگی ائمه ما پر از تشخیص مواردی است که کجا میشود کوتاه آمد و کجا نمیشود. اگر جایی که باید کوتاه بیاییم، سرسختی کنیم، آسیب میبینیم.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این مقام نظامی سپاه پاسداران که با حکم ابراهیم رئیسی جانشین علی شمخانی در شورای عالی امنیت ملی شد، در ادامه اما موضع جمهوری اسلامی در قبال مذاکره را روشنتر و چشمانداز مذاکره با آمریکا را تاریکتر میکند: «میگویند “به مذاکره بگویید بله یا بگویید خیر”. ما گفتیم “نه میگوییم بله و نه میگوییم خیر”. این دوگانهها مانند مذاکره یا عدم مذاکره، موافقت با FATF یا مخالفت با آن را دشمن میسازد و بعضی به آنها دامن میزنند.»
احمدیان در همین حال “فرار از دوگانهها” را “هنر مؤمنین” خواند و “خلق دوگانههای کاذب” را “از ترفندهای دشمن” دانست. دبیر شورای عالی امنیت ملی از همان روشی استفاده کرده که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، نیز چهار سال پیش به نوعی آن را به تاکید و با این کلمات گفته بود: «نه جنگ میشود، نه مذاکره میکنیم.»
خامنهای که بارها مخالفت خود را با مذاکره با آمریکا بیان کرده است، اخیرا درها را کمی باز گذاشت و با اشاره تلویحی به مذاکره با آمریکا، تنها بر احتیاط تاکید کرد و گفت: «باید مراقب باشیم که با چه کسی مواجهیم و با چه کسی معامله میکنیم و حرف میزنیم.»
این همان رهبر جمهوری اسلامی است که حدود شش سال پیش گفته بود: «اگر چنانچه یک وقتی هم –بر فرض محال– قرار بود دولت جمهوری اسلامی با رژیم آمریکا مذاکره هم بکند، با این دولت کنونی آمریکا [ترامپ] هرگز مذاکره نمیکند.»
خامنهای در همان زمان با اشاره به کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، به فرمان ترامپ، گفته بود: «قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند […] هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد –ما دنبال وقت ممکن هستیم– باید انتقامشان را پس بدهند.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
رهبر جمهوری اسلامی همواره در مقاطع بحرانی راه را برای رفع مسئولیت از خود باز میگذارد. خامنهای که در ۳۵ سال گذشته، از آغاز قرار گرفتن بر مسند ولی فقیه تاکنون، هزاران سخنرانی کرده، هیچگاه با هیچ رسانه داخلی یا خارجی مصاحبه نکرده و پاسخگوی هیچیک از تصمیمگیریهای خود نبوده است.
اکنون نیز مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی و معاون راهبردیاش، محمدجواد ظریف، امکان مذاکره با آمریکا را منتفی ندانستهاند، در حالی که برخی دیگر از مقامهای دولتی و حکومتی به شدت با آن مخالفت کرده و حتی برخی نیروهایشان را به خیابان فرستادند؛ نمونهاش تجمعی که در آن عدهای حتی خواستار اعدام ظریف شدند و شعار “مرگ بر ظریف” سر دادند.
ظریف: توافق کردن شجاعت میخواهد
با وجود این، محمدجواد ظریف امروز بار دیگر با اشاره تلویحی به مذاکره با آمریکا، تاکید کرد که «توافق کردن شجاعت میخواهد.»
معاون راهبردی پزشکیان که همواره بر حمایت خامنهای از خود تاکید دارد، با اشاره به اینکه «مبنای وفاق، منافع مردم است”، گفت: «جیغ زدن شجاعت نمیخواهد بلکه توافق کردن شجاعت میخواهد، وفاق و فکر کردن به منافع ملی و حل مشکلات مردم، شجاعت میخواهد.»
محمدجواد ظریف، در پاسخ به پرسش ایرنا، در خصوص “وفاق بین سران قوا و مجموعه حاکمیت برای حل مشکلات مردم و غلبه بر بحرانهای امروز کشور”، تصریح کرد: «ضرورت تحقق منفعت ملی، شجاعت داشتن برای ریسک است، اینکه راحت یکجا بنشینیم بدین معناست که شجاعت ریسک کردن و شجاعت توافق کردن نداشته باشید.»
برخلاف ادعاهای مقامهای حکومت ایران، تمامی شواهد نشانگر این است که جمهوری اسلامی در ضعیفترین وضعیت خود از آغاز تاسیس تاکنون، چه از لحاظ داخلی و چه از لحاظ منطقهای و بینالمللی، به سر میبرد.
در سطح داخلی، وضعیت معیشت مردم به شدت رو به وخامت گذاشته است. قیمت دلار از هشت سال پیش تاکنون بیش از ۲۰ برابر افزایش یافته است. کشور با کمبود شدید برق و گاز و دولت با ناتوانی تامین نیازهای ابتدایی شهروندان مواجه است. از سفره مردم به شدت کاسته شده و اعتراض و نارضایتیشان به همان میزان افزایش یافته است.
در سطح منطقهای، خنثی کردن بخش عمده توان نظامی حماس و کشتن بخش اعظم رهبری آن، بخصوص اسماعیل هنیه در تهران و یحیی سنوار در غزه، انفجار همزمان پیجرها و بیسیمهای حزبالله لبنان و کشتن رهبر آن حسن نصرالله و جانشین او هاشم صفیالدین و نیز بخش عمده رهبری نظامی این جریان به همراه تضعیف شدید اسلامگرایی شیعه در لبنان، انفعال حشدالشعبی به عنوان اصلیترین نیروی نیابتی جمهوری اسلامی در عراق، سقوط رژیم بشار اسد و قطع مسیر کمکرسانی جمهوری اسلامی به لبنان و در پی آن انتخاب رئیس جمهور و سپس نخستوزیری ناهمسو با تهران در لبنان، بخشی از رویدادهایی هستند که نشانگر تغییر توازن نیروها در منطقه بوده و از خاورمیانهای متفاوت با پیش از ۷ اکتبر خبر میدهند.
در سطح بینالمللی نیز هیچگاه چنین اجماعی علیه تهران میان آمریکا و اروپا بر سر سیاستهای اتمی، موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی وجود نداشته است. همکاری تهران و مسکو در جنگ اوکراین و کمکهای پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی به روسیه نیز بر استحکام این اجماع افزوده است.
در چنین شرایطی، کسانی چون ظریف و پزشکیان تنها راه برونرفت از بنبست و بحران کنونی را، بخصوص با تجربه “فشار حداکثری” ترامپ و بازگشت او به کاخ سفید، در مذاکره یا “معامله” با او میبینند، در حالی که نظام جمهوری اسلامی و رهبر آن با مشکل توجیه اقلیت وفادار خود مواجهاند. یک چیز اما قطعی است: تکلیف نهایی مذاکره با آمریکا را، هر چه باشد، علی خامنهای روشن میکند.