رشدی گفت: «بهمحض اینکه چشمهای تیره و وحشی فردی را در حال دویدن به سمتم دیدم، حس کردم اتفاقی خطرناک در شرف وقوع است. کاملاً مطمئن بودم که قرار است بمیرم و این فکر در آن لحظه بر ذهنم غلبه داشت.»
روایتی از لحظههای هراسانگیز
این حمله زمانی رخ داد که رشدی روی صحنه مشغول سخنرانی در یک برنامه فرهنگی در چاتائوکوا بود. هادی مطر، مهاجم ۲۴ ساله آمریکاییلبنانی، با چاقو به او حملهور شد. رشدی ابتدا تصور میکرد ضربات مشت میخورد، اما خیلی زود متوجه جاری شدن خون زیادی روی لباسش شد و فهمید که هدف ضربات چاقو قرار گرفته است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
رشدی در دادگاه توضیح داد که مهاجم دستکم ۱۵ بار با چاقو به او ضربه زده است؛ در ناحیه صورت، گردن، پهلو و دست. ضربهای عمیق به چشم راست او، عصب بیناییاش را از بین برد و از آن زمان، این نویسنده مشهور در چشم راست نابینا شده است. رشدی با بالا بردن عینکی که یک شیشه تیره داشت، گفت: «این همه چیزی است که برای چشمم باقی مانده. دیگر دید ندارم و چشم راست من عمدتاً بسته است.»
روند دادگاه و اتهامهای مهاجم
هادی مطر در مقابل قاضی ادعای بیگناهی کرده است. با این حال، با توجه به شاهدان عینی فراوان و فیلمهای ضبطشده از لحظه حمله، تردیدی در عاملبودن او وجود ندارد. او با اتهام “اقدام به قتل” و “ضربوجرح شدید” روبروست و در صورت محکومیت، احتمالا به بیش از ۳۰ سال حبس محکوم خواهد شد.
بر اساس مشاهدات خبرنگاران حاضر در جلسه، مطر در طول دادگاه و هنگام مواجهه با سلمان رشدی، از برقرار کردن تماس چشمی با او اجتناب کرد. به نظر میرسد وکلای مدافع مطر سعی دارند نشان دهند که او قصد کشتن عمدی رشدی را نداشته تا شاید هیئت منصفه را متقاعد کنند مجازات کمتری برای او در نظر بگیرند.
پیامدهای جسمی و روحی برای رشدی
سلمان رشدی در اظهارات خود به آسیبهای ماندگار جسمی و روحی ناشی از حمله اشاره کرد. نابینایی در چشم راست تنها بخشی از ماجراست. او میگوید: «دیگر مثل گذشته پرانرژی و قوی نیستم و از نظر جسمی احساس ضعف میکنم.» رشدی همچنین گفت احتمالا اگر حاضران در سالن، بلافاصله روی مهاجم نمیپریدند و او را دور نمیکردند، جان به در نمیبرد.
پیشینه تهدیدها و زندگی در ترس
در سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۹ میلادی)، روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی، با صدور فتوایی علیه سلمان رشدی بهدلیلانتشار رمان «آیات شیطانی»، او را به اهانت به مقدسات اسلامی متهم کرد و قتل او را واجب دانست. این فتوا واکنشهای گستردهای را در سطح بینالمللی برانگیخت و برای سالها، رشدی را وادار به زندگی مخفیانه و تحت تدابیر شدید امنیتی کرد.
بسیاری از کشورهای غربی صدور چنین حکمی را نقض آزادی بیان و تهدیدی علیه امنیت نویسندگان تلقی کردند. از سوی دیگر، شماری از مسلمانانِ معتقد به این حکم، آن را “واکنشی ضروری به کفرگویی” قلمداد کردند. این فتوا، تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و حرفهای سلمان رشدی گذاشت و او را برای همیشه در معرض تهدیدهای جدی قرار داد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
از آن زمان رشدی، بارها در معرض تهدیدهای جانی قرار گرفته است. این فتوا او را وادار کرد مدتها زندگی مخفیانهای داشته باشد. اگرچه در سالهای اخیر شرایط کمی برای او عادیتر شده بود، اما حمله اوت ۲۰۲۲ نشان داد این تهدیدها همچنان جدی هستند.
کتاب “چاقو” و بازخوانی حمله
رشدی در کتاب خود با عنوان “چاقو: تأملاتی پس از یک تلاش برای قتل”، که در آوریل ۲۰۲۴ منتشر کرد، به شرح جزئیات این رویداد هولناک پرداخته است. در این اثر، او ضمن روایت آنچه بر او گذشته به تأمل درباره ناپایداری امنیت و آزادی بیان در جوامع امروز و همچنین اهمیت ایستادگی بر ارزشهای ادبی و فکری خود میپردازد.
رشدی امروز، باوجود آسیبهای جدی جسمی، همچنان بر مواضع و اندیشههای ادبی خود پافشاری میکند و حمله سال ۲۰۲۲ را سرآغازی برای تأمل عمیقتر درباره آزادی بیان میداند.