طلای ایران در جیب چین؛ معدن مزرعه شادی و استعمار نوین پکن

واگذاری غیرشفاف معدن طلای مزرعه شادی به شرکت چینی، کارگران ایرانی را در فقر و محرومیت نگه داشته است، در حالی که طلای ایران به جیب چین سرازیر می‌شود. این ماجرا شباهت زیادی به سیاست‌های استعمار نوین چین در آفریقا دارد.معدن طلای مزرعه شادی در ورزقان نمونه‌ای از واگذاری‌های غیرشفاف به شرکت‌های چینی است که بدون برگزاری مزایده و با نقض مکرر قوانین، به یک بهره‌بردار خارجی واگذار شد. در حالی که کارگران بومی این منطقه در فقر و محرومیت به سر می‌برند، کارفرمای چینی نه‌تنها از پرداخت حقوق عادلانه به کارگران امتناع می‌کند، بلکه مانع ورود آن‌ها به معدن شده است. این مسئله، شباهت زیادی به سیاست‌های چین در آفریقا دارد، جایی که سرمایه‌گذاری‌های چینی، منابع طبیعی را غارت کرده و توسعه اقتصادی بومی را به حاشیه رانده است.

واگذاری غیرشفاف معدن؛ وقتی منافع ملی قربانی سرمایه‌گذاران خارجی می‌شود

معدن طلای مزرعه شادی در ورزقان، یکی از معادن ارزشمند ایران است که در سال ۱۳۸۶، بدون برگزاری مزایده عمومی و در فرایندی غیرشفاف، به شرکت «تکادو» واگذار شد. این شرکت نیز بدون انجام هیچ‌گونه فعالیتی در معدن، به مرور حق بهره‌برداری را به یک شرکت چینی و برخی افراد حقیقی فروخت.

این واگذاری غیرقانونی، زمینه‌ساز تضییع حقوق کارگران و بی‌توجهی به منافع محلی شد. شرکت چینی که در این معدن سرمایه‌گذاری کرده بود، متعهد شده بود که یک واحد فرآوری خاک طلا در منطقه تأسیس کند و تکنولوژی روز بهره‌برداری از معادن طلا را به ایران منتقل کند. اما پس از گذشت سال‌ها، هیچ‌کدام از این تعهدات عملی نشده است.

بهره‌بردار چینی، با استناد به دلایل غیرموجه، از ارائه اطلاعات درباره میزان طلای استخراج شده خودداری کرده است و به نظر می‌رسد بخش قابل‌توجهی از درآمد حاصل از این معدن، مستقیماً به جیب شرکت‌های چینی سرازیر شده است، در حالی که کارگران ایرانی با حقوق‌های ناچیز و شرایط سخت کاری دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

کارگران بومی در فقر، چینی‌ها در سود

در حالی که کارگران معدن طلای مزرعه شادی به دلیل حقوق‌های پایین و شرایط نامناسب کاری، بارها دست به اعتراض زده‌اند، شرکت چینی نه‌تنها حاضر به بهبود وضعیت آن‌ها نشده، بلکه اخیراً مانع ورود کارگران به محل کارشان شده است.

این مسئله زمانی تشدید شد که ۶۰ کارگر که خواستار دریافت حقوق و مزایای قانونی خود بودند، به‌طور دسته‌جمعی اخراج شدند. این رویکرد سرکوبگرانه، نشان از بی‌توجهی کامل کارفرمای چینی به نیروی کار ایرانی و حقوق انسانی آن‌ها دارد.

در چنین شرایطی، کارگران ایرانی که سال‌ها برای معیشت خود به این معدن وابسته بوده‌اند، اکنون نه‌تنها امنیت شغلی ندارند، بلکه حتی اجازه ورود به محلی که برای آن زحمت کشیده‌اند را هم ندارند.

پنهان‌کاری در قرارداد؛ تکرار تجربه معاهده ۲۵ ساله ایران و چین

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در واگذاری معدن طلای مزرعه شادی، پنهان ماندن مفاد قرارداد میان ایران و شرکت چینی بهره‌بردار است.

این موضوع، یادآور معاهده ۲۵ ساله ایران و چین است که با وجود اعتراضات گسترده، هیچ‌گاه مفاد کامل آن برای عموم منتشر نشد. مقامات جمهوری اسلامی بارها ادعا کرده‌اند که این قرارداد در راستای منافع ملی بوده است، اما تجربه نشان داده که سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران، بیشتر به سود آن‌ها تمام شده است تا مردم محلی.

همان‌طور که در قرارداد ۲۵ ساله، امتیاز بهره‌برداری از برخی معادن ایران به چین واگذار شد، در معدن مزرعه شادی نیز چین بدون رقابت آزاد و شفاف، به منابع طلای ایران دست یافته است. نتیجه چنین توافقاتی، خروج میلیاردها دلار از منابع کشور، بدون هیچ تضمینی برای رشد و توسعه اقتصادی ایران است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

آرزو کریمی، روزنامه نگار اقتصادی در این باره گفت: «با وجود منتشر نشدن جزئیات قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین، تعدادی از مقامات دولتی به دادن حق بهره‌برداری از معادن ایران در این سند به چینی‌ها اشاره کرده‌اند.»

به گفته شهرام شریعتی دبیرکل پیشین خانه صنعت،معدن و تجارت، معدن طلا ایران بخشی از قراردادهای موضوع سند همکاری ۲۵ ساله بین ایران و چین است و حتی میزان طلای استخراج شده توسط کارفرمای چینی این معدن مشخص نشده است. بهرام شکوری رئیس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران هم با اشاره به موضوع سرمایه‌گذاری چینی ها در معادن ایران در سند جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، این سرمایه‌گذاری خارجی را باعث رشد و تعالی کشور توصیف کرد. به گفته شکوری آنچه که در تفاهم‌نامه همکاری ۲۵ ساله وجود دارد نشان می‌دهد که چینی‌ها علاقه‌مند هستند که حدود ۴۰۰ میلیارد دلار در حوزه‌های مختلف سرمایه‌گذاری کنند که حدود ۸۰ میلیارد دلار آن در حوزه معادن و صنایع معدنی است.
کریمی با انتقاد از اظهارات شکوری، به دویچه وله گفت: «او در حالی سرمایه‌گذاری چینی ها در معادن ایران را سازنده می داند که معدن طلای ورزقان به عنوان پرعیار ترین و پربارترین معدن طلا در منطقه ایران و قفقاز همواره به دلیل عیار بالا، مورد توجه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی بوده اما بهره‌برداری از این معدن بدون برگزاری مزایده و روند رقابتی و اداری معمول و با پرداخت رشوه به مقامات وزارت صمت به چینی‌ها واگذار شد. به علاوه این واگذاری شرط هایی داشت که رعایت دستورالعمل‌های حفاظت از محیط زیست منطقه و استفاده از کارگران بومی در بهره برداری از معدن از تعهدات چینی‌ها بوده است.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

آرزو کریمی در ادامه به جزئیات حقوقی بهره برداری از معدن اشاره می کند: آنچه در واقع رخ داده این است که مدیرعامل و تنها دارنده حق امضا شرکت زرکاوان ارسباران به عنوان بهره‌بردار معدن، ملیت چینی دارد و پیمانکار چینی نه تنها حق و حقوق کارگران ایرانی شاغل در معدن را به طور کامل پرداخت نمی‌کند که با اعتراض کارگران مانع از از ورود کارگران ایرانی به معدن طلا می‌شود. عدم پایبندی بهره بردار چینی به تعهدات قرارداد، عدم پرداخت کامل «حقوق دولتی» و آسیب به محیط‌ زیست تنها بخشی از تخلفات معدن طلای مزرعه شادی است.

پیمانکار چینی حتی میزان طلای استخراج شده از معدن را نیز به کسی گزارش نمی دهد. به علاوه در حالیکه درآمد حاصل از معدن ورزقان به جای کمک به درآمد ارزی ایران به جیب چینی‌ها سرازیر می‌شود، این شرکت مبلغ قابل توجهی هم ارز دولتی دریافت کرده است. تخصیص ارز ارزان دولتی به یک شرکت خارجی که مقامات جمهوری اسلامی مدعی‌اند حضور این شرکت در ایران برای کشور ارزآوری به همراه دارد. تناقضی آشکار که از فسادی بزرگ و پنهان خبر می‌دهد.

شباهت‌های سیاست چین در ایران و آفریقا؛ استعمار نوین در عمل

رفتار چین در معدن مزرعه شادی، شباهت‌های آشکاری با نحوه بهره‌برداری این کشور از معادن آفریقا دارد.

چین در دو دهه گذشته، سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی در کشورهای آفریقایی انجام داده و قراردادهایی را امضا کرده که اغلب در جهت منافع پکن بوده است. برخی از ویژگی‌های این سرمایه‌گذاری‌ها عبارتند از:

استخراج منابع بدون شفافیت: در کشورهای آفریقایی مانند جمهوری دموکراتیک کنگو و زامبیا، چین میلیاردها دلار در معادن مس و کبالت سرمایه‌گذاری کرده است، اما اطلاعات شفافی درباره میزان استخراج و درآمد واقعی این معادن منتشر نمی‌شود. در ایران نیز، هیچ گزارشی درباره میزان طلای استخراج شده از معدن مزرعه شادی توسط شرکت چینی منتشر نشده است.
نادیده گرفتن حقوق کارگران بومی: در بسیاری از معادن آفریقا، چین کارگران محلی را با دستمزدهای پایین به کار گرفته و اغلب با سرکوب اعتراضات، مانع از مطالبه حقوق آن‌ها شده است. در ورزقان نیز، کارگران معدن با شرایط سخت کاری روبه‌رو هستند و پس از اعتراض، با اخراج دسته‌جمعی مواجه شده‌اند.
عدم پایبندی به تعهدات زیست‌محیطی: بسیاری از پروژه‌های معدنی چین در آفریقا، موجب آلودگی گسترده منابع آبی و تخریب محیط‌ زیست شده است. در ورزقان نیز، مردم محلی از تخریب محیط‌زیست و آلودگی ناشی از فعالیت‌های معدنی شکایت دارند، اما مسئولان تاکنون اقدامی برای مقابله با این وضعیت انجام نداده‌اند.
نفوذ اقتصادی و سیاسی از طریق واگذاری‌های غیرشفاف: چین با استفاده از قراردادهای مبهم و سرمایه‌گذاری‌های هدفمند، نفوذ خود را در ساختارهای اقتصادی و حتی سیاسی کشورهای آفریقایی افزایش داده است. در ایران نیز، واگذاری غیرشفاف معادن به شرکت‌های چینی، به آن‌ها اجازه داده تا بدون پاسخگویی، کنترل منابع ملی را در اختیار بگیرند.

آیا طلای ایران قربانی استعمار نوین خواهد شد؟

ماجرای معدن طلای مزرعه شادی نمونه‌ای از رویه‌ای خطرناک در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی ایران است که سرمایه‌گذاران خارجی، بدون رعایت اصول شفافیت و پاسخگویی، امتیازات کلانی دریافت می‌کنند.

چین که سال‌هاست سیاست‌های استعمار نوین خود را در آفریقا پیاده کرده، اکنون همان مدل را در ایران دنبال می‌کند. در این فرایند، نه‌تنها ثروت‌های ملی ایران استخراج و به خارج از کشور منتقل می‌شود، بلکه کارگران ایرانی نیز در فقر و محرومیت باقی می‌مانند.

عدم شفافیت در قراردادهای معدنی، نقض حقوق کارگران، بی‌توجهی به تعهدات زیست‌محیطی و عدم نظارت بر عملکرد سرمایه‌گذاران خارجی، همگی باعث شده‌اند که معادن ایران به‌جای تبدیل شدن به فرصتی برای توسعه، به عرصه‌ای برای سوءاستفاده شرکت‌های خارجی بدل شوند.

اگر این روند ادامه پیدا کند، آینده معادن ایران همانند تجربه آفریقا خواهد شد؛ جایی که منابع ملی به غارت می‌روند، در حالی که مردم محلی همچنان درگیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستند.