او در این اثر، نوروز را نه تنها جشنی باستانی و مهم در فرهنگ کُردها، بلکه نمادی از شادی، طبیعتدوستی و همبستگی اجتماعی به تصویر میکشد. خانی در “مم و زین”، نوروز را فرصتی بینظیر برای گردهمایی مردم توصیف میکند؛ روزی که کردها با پوشیدن لباسهای نو و رنگارنگ، به دامان طبیعت میروند و با رقص و پایکوبی (هەلپەرکە یا دیلان) در دشتها و کوهها، سرزندگی و شادمانی خود را ابراز میدارند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
او با ظرافت به جلوههای این جشن اشاره میکند؛ از حضور زنان و مردان جوان، بزرگان و عوام در گود گرفته تا خواندن آوازهایی کە در وصف عشق، طبیعت و میهن هستند و رقصهایی که فضای طبیعت را پر از زندگی میکنند.
داستان مم و زین در شهر جزیره که امروزه بخشی از مناطق کردنشین ترکیه است، رخ میدهد. این اثر که یکی از قدیمیترین متون مکتوب درباره نوروز در ادبیات کردی به شمار میرود، تصویری زنده و ماندگار از این جشن ارائه میدهد.
جالب اینجاست که وصف خانی از نوروز، پس از گذشت بیش از سه قرن، همچنان در میان کردها زنده است. امروزه کردهای ساکن ایران، عراق، ترکیه و سوریه نوروز را با همان شور و شوق جشن میگیرند. آنها این جشن را با برپایی آتش، رقصهای گروهی و برگزاری آیینهای دیگر پاس میدارند.
نوروز در کردستان؛ ابزاری برای حفظ هویت کردی
نوروز در فرهنگ کردی تنها نویدبخش بهار و تجدید حیات طبیعت نیست؛ این جشن، پلی به تاریخ و گذشته، نمادی از پافشاری بر هویت فرهنگی و جلوهای از مقاومت در برابر سختیهاست.
داستان کاوه آهنگر و پیروزی بر ضحاک که در روایتهای کردی با نوروز گره خورده، این جشن را به نمادی از آزادی و عدالت بدل کرده است. نزد کردها این داستان نهتنها یک روایت تاریخی یا اسطورهای، بلکه بازتابی از روحیه آزادیخواهی و مبارزه با ستم است که در طول قرنها در میان این مردم زنده مانده است.
نوروز، با آتشافروزیهایش که یادآور درفش کاوه و روشنایی پس از تاریکی ضحاک است، برای کردها به لحظهای نمادین تبدیل شده که در آن عدالت بر بیداد پیروز میشود.
در دوران معاصر با ممنوعیت مقطعی نوروز در ترکیه، سوریه و عراق و همچنین کردستان ایران، نوروز به صحنە مقابلە با دولتهای مرکزی و همچنین عرصەای هویتخواهانه تبدیل شد. اکنون نوروز هر ساله در مناطق کردنشین با شکوهی خاص برگزار میشود.
در سالهای گذشته، انتشار تصاویر آیینهای نوروزی در مناطق کردنشین در شبکههای اجتماعی توجهات زیادی را به خود جلب کرده و حتی تا جایی پیش رفته که به پتانسیلی برای جذب گردشگر تبدیل شده است.
اما آیینهای نوروزی تنها به برافروختن آتش و هەلپەرکی محدود نمیشوند. در اینجا به چند آیین دیگر که کماکان در میان کردها وجود دارند، اشاره میکنیم. این آیینها عموما از دهم اسفند آغاز شده و در یک دورە چهل روزه برگزار میشوند.
هەلاوە و مەلاوە؛ سفر خانهبهخانه کودکان
آیین “هەلاوە و مەلاوە” یکی از محبوبترین و دلانگیزترین سنتهای نوروزی در میان کودکان کرد است که حال و هوای شاد این جشن را دوچندان میکند. چند روز پیش از فرا رسیدن نوروز، یعنی پیش از اول فروردین (که در تقویم کردی برابر با ٢١ آدار است)، کودکان به خیابانها و کوچهها میآیند.
آنها با در دست گرفتن سطلهای کوچک، توبرههای پارچهای یا کیسههایی ساده، خانهبهخانه میروند، درها را میکوبند و شعرهای فولکلوریک کردی را زمزمه میکنند. این شعرها که ریشه در فرهنگ شفاهی غنی کردها دارند، اغلب حاوی آرزوهای زیبا و خیرخواهانهاند؛ از سلامتی و شادکامی برای بزرگترهای خانواده گرفته تا دعا برای گشایش بخت دختران و پسران جوان خانه.
در ازای این شعرخوانی و شادمانی که کودکان به خانهها میآورند، میزبانان با روی گشاده از آنها استقبال میکنند و هدایای کوچکی به دستشان میدهند. این هدایا معمولاً شامل تخممرغهای پختهشده و رنگآمیزیشده و گاهی هم شیرینی میشود.
کوسهگردی؛ نمایش طنز و موسیقی در نوروز کردی
آیین “کوسهگردی” یکی از سنتهای جذاب و شاد نوروزی در فرهنگ کردی است که ترکیبی دلنشین از نمایش خیابانی، موسیقی و طنز را به نمایش میگذارد.
در این آیین، شرکتکنندگان با خلاقیت و شوخطبعی خود را به شکل شخصیتهای نمایشی درمیآورند. آنها با پوشیدن لباسهای مبدل، گاه رنگارنگ و گاه عجیب و افزودن جزئیاتی مانند شاخ، ریش و سبیلهای ساختگی، چهرهای تازه به خود میگیرند. نقشها میان بازیگران تقسیم میشود؛ یکی “کوسه” میشود، شخصیتی که محور این نمایش طنز است؛ دیگری “زن کوسه” که مکمل اوست؛ و گروهی دیگر در نقش دوستان، خوانندگان و نوازندگان همراه، با سازهایی چون دایره و تنبک، به این جمع جان میبخشند.
این گروه به کوچهها و خیابانهای روستاها و شهرها سرازیر میشوند و با رهگذران و ساکنان محلی وارد تعاملی پر از خنده و سرگرمی میشوند. شوخیهایشان گاه در قالب آوازهای طنز فیالبداهه است که با زبانی ساده داستانها و لطایف روزمره و گاهی شخصی را روایت میکند، و گاه در حرکات و رقصهایی نامتعارف و بامزه که تماشاگران را به وجد میآورد.
مردم نیز از این گروه استقبال میکنند و در ازای این شادیآفرینی، هدایایی به آنها پیشکش میکنند؛ از تخممرغهای رنگی و خشکبار گرفته تا مرغ و خروس یا فرآوردههای لبنی.
میر نوروز؛ حاکمی نمادین در جشن بهار
آیین “میر نوروز” ریشههای عمیقی در سنتهای اجتماعی و نمایشی این مردم دارد. این آیین که در گذشتهای نهچندان دور از رونق بسیاری برخوردار بود، پس از تقسیم اراضی در ایران و دگرگونیهای اجتماعی، بهتدریج کمرنگ شد، اما همچنان در حافظه جمعی کردها جایگاهی ویژه دارد.
در این سنت باستانی، فردی از میان مردم بهعنوان “میر” برگزیده میشد؛ انتخابی که گاه به صورت دموکراتیک و از طریق رأیگیری جمعی انجام میگرفت و گاه با برگزاری بازیها و رقابتهای محلی، مانند کشتی یا نمایش قدرت و مهارت.
میر پس از برگزیده شدن، بهطور نمادین قدرت حاکمیت بر روستا یا شهر را در دست میگرفت و گروهی از یاران را برای همراهی خود انتخاب میکرد؛ دو وزیر، یکی دست راست و دیگری دست چپ که مشاوران ارشد او بودند؛ یک “میرزا” یا منشی که وظیفه ثبت فرمانها و رویدادها را بر عهده داشت؛ یک “شەکەرین” (شکرین)، شخصیتی طناز با لباسهای پشمی و زنگولههایی آویخته بر گردن که نقش دلقک و شادیآفرین را ایفا میکرد؛ و گروهی از نوازندگان و خوانندگان که با موسیقی و آواز، فضای بزم و شادمانی را تقویت میکردند.
میر با این همراهان، در منطقه تحت فرمان خود گشت میزد و “حکم” صادر میکرد. او موظف بود به همه کودکان هدیه بدهد و حتی گاهی با فرمانی نمادین، عشقهای ممنوعه را به وصال میرساند و آرزوهای پنهان مردم را جامه عمل میپوشاند.
با این حال، این قدرت نمادین با یک قانون سختگیرانه همراه بود؛ میر حق نداشت بخندد. مردم، با شوخیهای خلاقانه، حرکات طنزآمیز و ترفندهای بامزه، تلاش میکردند او را به خنده وادار کنند و در صورت موفقیت، میر از مقام خود خلع میشد. این قانون، آیین میر نوروز را به نمایشی طنزآمیز از قدرت و شکنندگی آن بدل کرده بود و در عین حال، نقدی ظریف بر ساختارهای حاکمیت را به تصویر میکشید.
شالهای نوروزی؛ نماد فال و هدیه در فرهنگ کردی
در برخی مناطق کُردستان، مانند شبهای نزدیک به نوروز، رسم شالاندازی اجرا میشود. مردم شالهای بلند و رنگارنگی را از پشتبام به سمت در خانهها آویزان میکنند و صاحبخانه هدایایی در آن قرار میدهد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
پس از بالا کشیدن شال، محتوای آن بهعنوان فالی برای پیشبینی سال آینده تفسیر میشود؛ مثلاً انار به معنای فرزندان زیاد، گردو نشانه عمر طولانی و سکه نماد زندگی شاد است. این رسم که با افروختن آتش بر پشتبامها همراه است، ریشه در باورهای کهن دارد.
همه اینها در کنار پوشیدن لباسهای نو که با رنگهای شاد و طرحهای زیبا تزئین شدهاند، عیددیدنی با اعضای خانواده و دوستان، و البته دیدار با “نوعیدها” -شامل نو عروسها و خانوادههایی که پس از مرگ عزیزانشان اولین جشن را تجربه میکنند- رفتن بە آرامستانها و آماده کردن غذاها و نوشیدنیهای سنتی مانند دوکەلیو (آش دوغ)، کولیرە، دولمە و شیرینیهای سنتی، از جمله آیینهایی هستند که کماکان در میان کردها ارج نهاده میشوند.