شریفه محمدی، محکوم به اعدام، از زندان: تسلیم نخواهم شد

شریفه محمدی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در یادداشتی از زندان خطاب به فرزند و همسرش، به چگونگی بازداشت، بازجویی‌های طولانی و تکراری، تلاش بازجویان برای گرفتن اعتراف دروغین و روند صدور حکم اعدام علیه خود پرداخته است.شریفه محمدی، فعال کارگری محکوم به اعدام، در یادداشتی از زندان لاکان رشت خطاب به پسر و همسرش، با اشاره به تلاش بازجویان برای گرفتن اعترافات دروغین از او، از جمله نوشته است، با آنکه مسئولان زندان دو ماه برای ابلاغ “حکم جدید” اعدام فرصت داشته‌اند، اما حکم را “درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزند” او، آن‌هم در روز تولد پسرش، ابلاغ کرده‌اند.

شریفه محمدی روز ۱۴ آذر ۱۴۰۲ در مسیر رفتن به منزل مسکونی خود در رشت به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” بازداشت و در ۱۴ تیرماه سال بعد، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام “بغی” به اعدام محکوم شد.

این حکم سپس در مهرماه ۱۴۰۳ از سوی دیوان عالی کشور نقض شد، اما شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت بار دیگر در ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ او را به اعدام محکوم کرد.

این زندانی سیاسی در یادداشت خود از زندان که توسط “کمپین دفاع از شریفه محمدی” منتشر شده، با اشاره بازجویی‌های “بسیار طولانی، تکراری و خسته‌کننده” و تلاش بازجویان برای وادار کردنش به اعتراف‌دروغین، به روند دردناک انتقال خود به زندان سنندج، استقرار مجدد در سلول انفرادی و تکرار بازجویی‌ها در آن زندان با “همان اتهامات بی‌دلیل و سطحی” پرداخته است.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

شریفه محمدی که برای اعتراف‌گیری در سلول انفرادی و تحت شکنجه قرار گرفته، در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: «بعد از گذشت دو ماه در انفرادی زندان سنندج، چند روز مانده به انتقال به رشت، وقتی مأمور اداره‌ی اطلاعات آینه‌ای را روبه‌رویم گرفت تا خودم را ببینم، انگار غریبه‌ای را در آینه دیدم که سه ماه بود تصویری از خود ندیده بود. سریع آن را با دست کنار زدم!! مأمور خواست فقط به من نشان دهد که از کبودی چشم و صورتم چیزی بر جا نمانده است!!»

به گفته شریفه محمدی، سه ماه زندان انفرادی، کاهش وزن ۱۴ کیلویی و ضربه‌ای که در یکی از بازجویی‌ها به صورتش خورده بوده، چهره او را برایش به یک “غریبه” تبدیل کرده بوده است.

دادگاه عضویت شریفه محمدی در “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری” را که مربوط به بیش از یک دهه قبل بوده، مصداق اتهام “بغی” و صدور حکم اعدام علیه این فعال کارگری دانسته و افزون بر این، او را به “عضویت در حزب کومله” نیز متهم کرده است؛ اتهامی که شریفه محمدی آن را به شدت رد می‌کند.

شریفه محمدی در یادداشت خود روایت می‌کند که در واکنش به شنیدن حکم اولیه دادگاه توسط همسرش که گفته بود «اشد مجازات»، پرسیده است: «اشد مجازات یعنی چه؟ یعنی چقدر؟» و همسرش گفته است: «شریفه جان، تو را محکوم به اعدام کرده‌اند. اعدام با چوبه دار.» و شریفه محمدی می‌گوید: «چی؟!! مگر من چه گناهی مرتکب شده‌ام؟ آخه چه جرمی از من سر زده است که مستوجب چنین حکم عجیب و ناعادلانه باشم؟ یعنی بی‌عدالتی تا این حد؟»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این زندانی سیاسی در بخش دیگری از یادداشت خود با اشاره به رفت و برگشت حکم به دیوان عالی کشور، از امید خود به تجدیدنظر در حکم اعدام می‌گوید، زیرا به گفته او «من به شخصه هیچ کاری، تاکید می‌کنم هیچ کاری که مستحق چنین حکم ناعادلانه و بغایت ظالمانه‌ای باشد مرتکب نشده‌ام که مجازاتش چنین حکمی باشد.»

شریفه محمدی سپس خطاب به همسر و فرزندش می‌نویسد: «اما بار دیگر درست در یک ساعت قبل از ملاقات که خود را برای دیدارتان آماده کرده بودم حکم دوباره اعدامم همچون آواری بر سرم فرو ریخت!!!! مددکار زندان آمد و گفت: شما مجدداً محکوم به اعدام با چوبه‌ی دار شده‌اید.»

خانم محمدی تاکید می‌کند: «دو ماه فرصت داشتند تا حکم جدید را به من ابلاغ کنند. اما آن را اعلام نکردند تا درست در ساعتی قبل از ملاقات با همسر و فرزندم، در روز تولدش.»

این زندانی سیاسی همچنین می‌نویسد: «من تسلیم شرایط ناعادلانه و سراپا نادرستی که در صدد تحمیل آن به من هستند نخواهم شد.»

شریفه محمدی در پایان یادداشت خود با تاکید بر اینکه “بهار بار دیگر از راه رسیده است و این یعنی که هیچ زمستانی برای همیشه ماندنی نخواهد بود”، خطاب به فرزند و همسرش می‌نویسد: «نباید نشست و زانوی غم در بغل گرفت. باید زندگی کرد و امیدوار بود.»

صدور حکم اعدام علیه شریفه محمدی اعتراضات گسترده داخلی و بین‌المللی را برانگیخت. بسیاری از سندیکاهای کارگری، چهره‌های سیاسی، از جمله فعالان و زندانیان سیاسی، فعالان مدنی، نواندیشان دینی و نیز سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشری، همچون عفو بین‌الملل، خواستار لغو حکم اعدام این فعال کارگری و اجتماعی شده‌اند.