درباره بیماریهای خامنهای و وضعیت جسمی کنونی او چه میدانیم؟
“دلدرد قدیمی”؛ خامنهای در اتاق عمل
سابقه بیماریهای مزمن او اما به اوایل دهه ۱۳۵۰ بازمیگردد؛ خامنهای آنگونه که خودش گفته، از سال ۱۳۵۳ “یک دلدرد قدیمی” داشت و بارها به همین سبب به پزشکان مراجعه کرده بود: «معلوم شد که این دردها به سنگ کیسهٔ صفرا مربوط میشود. اما در عین حال این مسئله، تشخیصهای قبلی پزشکان مبنی بر وجود آفاتی در دستگاه گوارش را نفی نمیکند.»
بیشتر بخوانید: درباره مجتبی خامنهای چه میدانیم؟
این بیماری اما همچنان ادامه پیدا میکند آنچنانکه خامنهای دو سال پس از مرگ روحالله خمینی و رسیدن به رهبری جمهوری اسلامی، اردیبهشتماه سال ۱۳۷۰ در بیمارستان قلب رجایی تهران در حالی تحت عمل جراحی کیسه صفرا قرار میگیرد که علی اکبر هاشمی رفسنجانی با عجله از یک سفر خارجی به تهران بازمیگردد و حتی تا داخل اتاق عمل نیز همراه خامنهای است: «نماز مغرب و عشاء را با امامت ایشان خواندیم و با هم به اتاق عمل رفتیم. ناظر بیهوشی و بریدن و انجام عمل جراحی و بخیه زدن و سپس محتویات کیسهٔ صفرا بودم.»
علاوه بر این، خامنهای بعد از ترور ناموفق در ۶ تیرماه سال ۱۳۶۰ تا سالها دستکم تا اواخر دهه ۱۳۷۰ از “مُسکن نیرومندی” برای تسکین درد دست خود استفاده کرد؛ طبق شواهد و برخی خاطرات، خامنهای در بهار سال ۱۳۷۷ بنا به دلایلی که معلوم نیست به استفاده از این مُسکن خاتمه میدهد و در نتیجه آن دچار “ضعف و خستگی” میشود.
بیماری قلبی؛ “تنگی یک رگ قلب”
آنگونه که خاطرات برخی از مقامهای نظام خبر میدهند، علی خامنهای از سالها قبل دچار نوعی مشکل قلبی بوده است؛ درباره تاریخ تقریبی بروز این مشکل اطلاع دقیقی در دست نیست.
بهار سال ۱۳۷۷ شماری از سران نظام همچون هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، حسن خمینی و حتی علی لاریجانی به صورت غیرمترقبهای از “کسالت” علی خامنهای مطلع میشوند؛ آنچنانکه سخنرانی سالانه او در سالگرد مرگ روحالله خمینی در هالهای از ابهام قرار میگیرد.
هاشمی در صحبت با نزدیکان خامنهای در بیت، از “کسالت” خامنهای مطمئن میشود هرچند اوضاع آنچنان وخیم نیست که خامنهای از ایراد سخنرانی در مقبره خمینی بازبماند. هاشمی رفسنجانی و حسن خمینی در همفکری با بیت سرانجام به این نتیجه میرسند که حسن خمینی در مراسم سالگرد روحالله خمینی به کسالت خامنهای اشاره و زمینه سخنرانی “کوتاه” رهبری را فراهم کند؛ بدینگونه است که علی خامنهای در حالی “با خوردن قرص” تنها ۱۵ دقیقه سخن میگوید که هاشمی پیشتر به او هشدار داده بود “سعی کند [سخنرانی] کوتاه باشد.”
خامنهای ظاهرا هشدار هاشمی و برخی از اعضای بیت را جدی میگیرد آنچنانکه سخنرانی کوتاه خود را چنین به پایان میبرد: «من امروز به همین اندازه اکتفا میکنم؛ چون بیش از این، دوستان و پزشکان به من اجازه ندادهاند که صحبت کنم.»
حالا برای نخستینبار توجه رسانههای بینالمللی به وضعیت سلامت جسمی خامنهای ۵۹ ساله جلب شده است. در رسانههای جهانی گزارشهایی در این خصوص منتشر و بازار شایعات آنچنان داغ میشود که بیت را به واکنش وامیدارد.
محمد محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر خامنهای با صدور اطلاعیهای بدون ارائه جزییاتی از بیماری خامنهای اعلام میکند که “این کسالت، جزیی است و طبق اظهار نظر پزشکان معالج، بحمدالله و منه و کرمه، جای هیچگونه نگرانی نیست و با کاهش فعالیت و استراحت لازم، انشاءالله برطرف خواهد شد.”
بیشتر بخوانید: از میثم خامنهای کوچکترین پسر علی خامنهای چه میدانیم؟
آنچه که محمدی گلپایگانی “کسالت” خامنهای نامید البته به بیماری قلبی او مربوط میشود؛ هاشمی ده روز بعد یعنی روز یکشنبه ۲۴ خردادماه سال ۱۳۷۷ به دیدار خامنهای میرود: «کسالت، تنگی یک رگ قلب است و دکترها تأکید بر استراحت دارند. وارد بحثهای جدی نشدیم.»
بیماری قلبی خامنهای البته همچنان موجب نگرانی مقامهای بیت میشود آنچنانکه علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه پیشین نظام روز ۳۰ تیرماه به دیدار هاشمی رفسنجانی میرود و از او میخواهد پادرمیانی کند تا در مراقبت پزشکی از خامنهای مسئولیتی عهدهدار شود: «دكتر [علیاکبر] ولايتى، [مشاور بینالملل رهبری] آمد و از من خواست كه به رهبرى كمک كنم كه بتوانند وظايف زياد و مهم را انجام دهند؛ مايل است، در مراقبت از وضع مزاج ايشان شريک باشد.»
علیرضا مرندی؛ سرتیم مراقبتهای پزشکی از خامنهای
علیرضا مرندی از سالها پیش سرتیم مراقبتهای پزشکی از علی خامنهای است؛ اوست که گهگاه به دلیل کسالت و بیماری خواستار لغو دیدارها و جلسات خامنهای میشود و چنین بهنظر میرسد که اغلب درخواستهای او مورد موافقت قرار میگیرد.
مرندی نیز همچون خامنهای متولد سال ۱۳۱۸ است؛ در سابقه او دو دوره عضویت در مجلس شورای اسلامی و همچنین تصدی مقام وزیر بهداشت در دولتهای خامنهای و رفسنجانی دیده میشود. او پس از تحصیل در رشته پزشکی، در میانه دهه ۱۳۴۰ برای کسب تخصص عازم آمریکا شد و در حالی پس از ۱۳سال به کشور بازگشت که ایران در این سالها تحولات سیاسی بنیادین و پرشتابی را از سر گذرانده بود.
سه فرزند علیرضا مرندی در آمریکا متولد میشوند آنچنانکه آبان سال ۱۳۵۸ که مرندی به ایران بازمیگردد، فرزندان ۱۳، ۱۰ و ۹ سالهاش فارسی حرف نمیزنند.
به مرندی، موقعیتش در بیت و سابقه آشناییاش با علی خامنهای در تحقیقی جداگانه خواهیم پرداخت.
عمل پروستات سال ۱۳۹۳؛ “خیلی معمولی و عادی”
گزارشهای تاییدنشده از سالها پیش از ابتلای علی خامنهای به سرطان پروستات خبر میدهند؛ گهگاه نیز گزارشهایی درباره پیشرفت این بیماری و متاستاز آن به سایر ارگانهای جسم او منتشر شده است؛ گزارشهایی که اگرچه اغلب در مقیاس وسیعی منتشر میشوند و بازتاب مییابند اما دستکم تا کنون شواهد دقیق و قابلاعتنایی درباره صحت آن بهدست نیامده است.
با این حال، روز دوشنبه ۱۷ شهریور سال ۱۳۹۳ رسانههای حکومتی در ایران به صورت غیرمترقبهای از عمل جراحی پروستات علی خامنهای خبر دادند.
خامنهای در مصاحبهای کوتاه پیش از عمل جراحی خود گفت: «البته جای نگرانی نیست. این به معنای آن نیست که مردم دعا نکنند لیکن ان شاءالله جای نگرانی نیست و یک عمل خیلی معمولی و عادی است.»
روایتهای رسمی حاکی از آن است که خامنهای “بدون بیهوشی عمومی و فقط با بیحسی ناحیه نخاع، تحت عمل جراحی پروستات قرار گرفت” و در تمام طول جراحی که “کمتر از نیم ساعت طول کشید”، بیدار بود و با پزشکان صحبت میکرد.
تاکید رسانهها و مقامات نظام بر “بیحسی موضعی” و “بیدار بودن” خامنهای در تمام طول مدت عمل البته دلیل مهمتری دارد؛ چرا که طبق اصل ۱۱۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی، “هرگاه رهبر بر اثر بیماری یا حادثه دیگری موقتاً از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورایی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان وظایف او را عهدهدار خواهد بود.”
به همین سبب است که مقامهای نظام بارها تاکید کردند که خامنهای بدون بیهوشی کامل تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در رسانههای حکومتی در ایران تصاویر پرشماری از عیادت چهرههای سیاسی، ورزشی، هنری و مقامات وقت و پیشین نظام از علی خامنهای بر تخت بیمارستان منتشر شد؛ از جواد رضویان، جواد عزتی و مجید مجیدی گرفته تا علی پروین، حسین رضازاده و علیرضا دبیر.
آنگونه که برخی رسانهها نوشتند تلاشهایی از سوی دولت وقت به ریاست حسن روحانی برای جلب رضایت خامنهای شکل گرفت تا محمد خاتمی برای عیادت بر بالین او حاضر شود اما این دیدار هرگز رخ نداد.
از آن زمان تا کنون دستکم به صورت رسمی یا در جریان مصاحبهها و خاطرات اطلاعات قابلاستنادی درباره وضعیت عارضه پروستات خامنهای منتشر نشده است.
دکمه چسبیده به صندلی؛ کمک پزشکی اضطراری؟
اسفندماه سال ۱۳۹۸ انتشار تصاویری از کلید یک زنگ متصل به پایه صندلی کنار دست چپ خامنهای مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت.
رسانههای نزدیک به نهادهای امنیتی اما در روایتی مشابه ادعا کردند که این کلید از دستکم ۱۰ سال پیش از آن با هدف “احضار افراد خارج از اتاق” کنار صندلی خامنهای نصب شده است و موضوع جدیدی نیست.
با این حال بدیهی است که احتمالا علاوه بر مسائل امنیتی، نیاز به کمکهای فوری پزشکی نیز از جمله دلایلی است که چنین کلیدی در نزدیکترین فاصله به دست چپ خامنهای نصب شده است.
در سالهای گذشته به صورت مشخصی تلاش شده تا این کلید از دیدرس دوربینها پنهان بماند اما به احتمال قریب به یقین، جایی در همان حوالی دست چپ خامنهای نصب شده است.
تاریخ در انتظار
در همه این سالها رسانههای حکومتی و مقامات نظام تلاش کردهاند تا وضعیت سلامتی علی خامنهای را مناسب جلوه دهند؛ با عباراتی مشابه همچون “جای نگرانی نیست”؛ “در سلامتی کامل است”؛ “مشکلی ندارد”؛ “مانند همیشه کارهایش را انجام میدهد.”
این اما قطعا همه ماجرا نیست؛ تصاویر رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی گویای آن است که او به صورت آشکاری دچار ضعف قوای جسمانی، عدم تمرکز و کهولت سن شده است؛ صدایش میلرزد و بسیاری از جملاتش را با وقفههایی طولانی به زبان میآورد.
بیشتر بخوانید: از وحید حقانیان چه میدانیم؟ رانندهای که “دست راست آقا” شد
علاوه بر این، حضور پررنگتر پسران خامنهای در انظار عمومی و اظهارنظرهای صریحتر برخی مقامات درباره ضرورت بحث بر سر جانشینی، همگی گویای آن است که بیت و سران نظام نیز از حال نامساعد “مقام عظما” مطلعاند.
شیشه عمر نظام میشکند یا پیمانه عمر علی خامنهای پُر میشود؟ کسی نمیداند که کدامیک زودتر یا چه زمانی از راه میرسد؛ “ذوبشدگان در ولایت” امیدوارند که او حتی تا “بعد از ظهور” امام دوازدهم شیعیان نیز در قید حیات باشد؛ بسیاری از ایرانیان اما در خیابانهای داخل و خارج از کشور سالهاست که شعار “مرگ بر دیکتاتور” سرمیدهند.
آیا علی خامنهای هم مثل نخستین رهبر جمهوری اسلامی تا پایان عمر بر صندلی رهبری تکیه میزند یا سرنوشت او و حتی نظامی که در رأس آن قرار دارد، طور دیگری رقم خواهد خورد؟