ایران؛ موج تمایل دانشجویان ریاضی به مهاجرت

کلیدواژه حرف‌هایشان “اپلای” است. می‌گویند انگیزه تحصیلی اغلب بچه‌ها، ادامه تحصیل در کشورهای خارجی است. پای صحبت‌هایشان که می‌نشینیم از کمبود شغل برای فارغ‌التحصیلان ریاضی می‌گویند و معتقدند به آسانی شرایط تغییر نمی‌کند.

ایسنا نوشت: در ادامه بررسی دلایل افت ریاضیات توسط استادان ریاضی کشورمان و شرح آن‌چه که طی سالیان اخیر بر ریاضیات ایران گذشته، تصمیم گرفتیم از دریچه نگاه دانشجویان ریاضی دانشگاه تهران، شرایط فعلی ریاضیات را بنگریم. در قرائت‌خانه دانشکده ریاضی یکی از دانشجویان که بقیه می‌گویند معدل خوبی دارد و اصطلاحاً “رنک” است، می‌گوید: من در ایران هیچ جایگاه شغلی‌ای برای خود نمی‌بینم. نظام آموزشی ایران همه‌ تمرکز خود را بر روی رشته‌های فنی و مهندسی گذاشته و به علوم پایه اهمیتی نمی‌دهد؛ همین بی‌توجهی باعث شده که رشته ریاضی عموماً خروجی خوبی نداشته باشد. من و بیشتر همکلاسی‌هایم به مهاجرت فکر می‌کنیم. 90 درصد دانشجویان انگیزه ندارند، دلیل این بی‌انگیزگی هم این است که بیشتر دانشجویان از ابتدا به ریاضیات علاقه‌مند نبودند و صرفاً برای تحصیل در دانشگاه تهران این رشته را انتخاب کرده‌اند. اما همکلاسی‌ دیگرش می‌گوید اتفاقاً بچه‌ها سرشار از انگیزه‌اند، ولی انگیزه ادامه تحصیل در خارج از کشور.

این دانشجوی ترم سه ریاضی می‌گوید: سطح علمی اغلب دانشجویان خوب است و از روی علاقه این رشته را انتخاب کرده‌اند، اما جایگاه شغلی مناسبی برای خود نمی‌بینند و همین باعث شده تمایل به اپلای بیشتر شود.

وی ادامه ‌می‌دهد: من دانشجویی می‌شناسم که ترم سوم است، اما دروس ترم هفت را هم بلد است؛ این یعنی سطح علمی خوب است. استادان هم برای دانشجویان وقت می‌گذارند، ما برنامه‌ای با نام “عصرانه‌های ریاضی” داریم که در آن‌ها استادان می‌آیند و درباره برخی از موضوعات مرتبط با ریاضیات صحبت می‌کنند.

در ادامه گفت‌وگو با دانشجویان ریاضی دانشگاه تهران، یکی از دانشجویانی که در ترم پنج تحصیل می‌کند، مقصر بی‌انگیزگی دانشجویان را استادان می‌داند.

وی سپس تجربه خود از ورود به رشته ریاضی را بازگو می‌کند و می‌افزاید: با علاقه به این رشته وارد شدم، ولی شرایط دانشگاه باعث شده علاقه و انگیزه‌ام برای ادامه ریاضیات از بین برود؛ مثلا اگر نمره‌ام در درسی 18 بوده، استاد نمره 12 به من داده.

این دانشجو می‌گوید اغلب استادان با”پارتی‌بازی” وارد دانشگاه شده‌اند و شرایطی را ایجاد کرده‌اند که دانشجو بی‌انگیزه شود.

وقتی از او درباره جایگاه شغلی که برای خود پیش‌بینی می‌کند، پرسیدیم، گفت: الان برنامه‌نویس هستم، ولی این‌گونه نیست که تصور کنید در حوزه ریاضیات نمی‌توان کار کرد. در ایران به جز تدریس می‌توان در شرکت‌های بزرگ به عنوان ریاضیدان مشغول به کار شد؛ چراکه بعضی شرکت‌ها برای رمزنگاری یا مدل‌سازی به ریاضیدان نیاز دارند؛ البته استخدام ریاضیدان‌ها در شرکت‌ها و کارخانه‌ها کمتر اتفاق می‌افتد، زیرا صنعت در ایران ضعیف است.

این دانشجو در ادامه صحبت‌هایش به تفاوت اهمیت علوم پایه در ایران و کشورهای پیشرفته اشاره کرد و گفت: در ایران بیشتر مهندس پرورش می‌دهند، اما در کشورهای پیشرفته روی علوم پایه سرمایه‌گذاری می‌کنند و مهندس‌های خود را از کشورهایی مانند ایران جذب می‌کنند؛ همین سرمایه‌گذاری نکردن روی علوم پایه باعث شده استادان بی‌سواد وارد دانشگاه‌ها شوند، درنتیجه انگیزه‌ دانشجویان کاهش می‌یابد، درس‌ها را یاد نمی‌گیرند و در ادامه ریاضیات رشد نمی‌کند.

یکی دیگر از دانشجویان کارشناسی می‌گوید یافتن شغل مناسب مهم‌ترین دغدغه‌اش به عنوان یک دانشجوی ریاضی است. این دانشجو به موج تمایل دانشجویان ریاضی به مهاجرت اشاره می‌کند و می‌گوید: ریاضی رشته‌ای است که برای استفاده از آن باید برخی زیرساخت‌ها فراهم باشد. این زیرساخت‌ها در حال حاضر در کشورهای پیشرفته وجود دارد، مثلا سیستم‌های بانکی آن‌ها بر علم ریاضیات مالی استوار است یا مراکز تحقیقاتی گسترده‌ای برای پژوهش ریاضیدانان وجود دارد، اما در ایران چنین نیست؛ به همین دلیل دانشجویان به مهاجرت فکر می‌کنند.

هم‌چنین دانشجوی دیگری آینده شغلی نامطمئن را دلیل کاهش انگیزه دانشجویان ریاضی معرفی می‌کند و می‌گوید: من نمی‌توانم جایگاه شغلی برای خود در ایران تعریف کنم، برخی همکلاسی‌هایم که ریاضیات را به طور تخصصی مطالعه می‌کنند، در حال مهاجرت هستند. از آن‌جایی که مبحث الگوریتم‌ها به ریاضیات مرتبط است، اگر دانشجویان ریاضی می‌خواهند در ایران مشغول به کار شوند، بهتر است برنامه‌نویسی بلد باشند.

واضح است که دغدغه یافتن شغل مرتبط با رشته تحصیلی از مهمترین اولویت‌های اغلب دانشجویان است. به نظر می‌رسد بنا بر نظر دانشجویان ایجاد رشته‌های تحصیلی بدون وجود پشتوانه شغلی مطمئن و جذب تعداد بالای دانشجو در هر سال در این رشته‌ها عامل مهمی در بی‌انگیزگی این قشر تاثیرگذار و در نتیجه «فرار مغزها» می‌شود و در حال حاضر لزوم اهمیت دادن مسئولان مرتبط به خواسته‌های شغلی دانشجویان و دانش‌آموختگان ریاضی بیش از پیش حس می‌شود.