به گزارش ایسنا، داستان از حدود ۱۵ روز پیش آغاز شد، زمانی که مالک فرهنگدوست یک مغازه در راسته بازار حضرتی تهران، در زمان گودبرداری بخشی از مغازه خود برای ایجاد زیرزمین، با تکههای سفال مواجه میشود (عکس زیر). شهرداری هر چند در زمان آغاز کار از میراثفرهنگی استعلام نمیکند، اما با کشف یافتههایی مانند سفالهای رنگی و حتی چند تکه استخوان، بالاخره سراغ میراث فرهنگی میروند و اینبار پای باستانشناسان اداره میراثفرهنگی استان تهران به مغازه باز میشود.
این یافتهها سرآغازِ به دست آمدن نشانههایی از دوران تاریخی مختلف در زیرِ زمین این مغازه شدند، یافتههایی از دوران مختلف پهلوی، قاجار، صفوی و تیموری؛ نشانههایی که باستانشناسان در چند روز نخست بررسی مطالعاتی به دست آوردند و حالا باید فکر کنند نشانهها را از کدام دوره تاریخی نگه دارند و در کدام بخش تا خاک بکر باز هم دل زمین را بشکافند؟
اگر تاریخ بازار حضرتی را به بازار صندوقسازان پیوند دهد
قدیر افروند، مدیر بخش باستانشناسی اداره میراث فرهنگی استان تهران بر سر سایت کاوش در این مغازه درباره ترانشههای ایجادشده در این مغازه و نتایج بهدستآمده از آنها تا امروز توضیح میدهد.
وی با بیان اینکه حدود دو هفته قبل با اطلاع یک کارشناس میراث فرهنگی از وضعیت این محوطه مطلع شده است، به خبرنگاران میگوید: در بازدید شهردار این ناحیه از منطقه ۱۲ تهران، ساخت و ساز این مغازه در بازار حضرتی متوقف شد، از سوی دیگر در بین خاکبرداریها تعدادی سفال و استخوان به دست آمد که نخست نیروی انتظامی با توقیف اشیا، آنها را به حوزه قضایی ارسال کرد و سپس به میراثفرهنگی وضعیت اعلام شد.
او با اشاره به بررسیهایی که در همان ابتدای حضور روی سفالها انجام داده و به قدمت قاجاری بودن آنها پی میبرد، بیان میکند: برای ما باستانشناسان که با دورههای تاریخی موجودِ تهران آشنا هستیم شاید موضوع مهمی نبود، اما با توجه به کاوشها و گمانهزنیهای سال ۹۲ و ۹۳ در همین محدودهها در بازار صندوقسازان و خیابان اردستانی در محدوده بازار مولوی که بعضا تا سطح شش تا هفت متری به لایههای پیش از تاریخی برخورد کرده و با بقایای زیست پیش از تاریخ تهران مواجه شده بودیم، تیم کاوش به بازار حضرتی آمد.
وی با بیان اینکه نخست مالک برای علت توقف کار توجیه شد، ادامه میدهد: پیشنهاد کارشناسی حوزه میراث فرهنگی این بود که اقدامات پژوهشی و باستانشناسی بیشتری انجام شود. مالک نیز خوشبختانه همکاری لازم را انجام داد و تیم کاوش بعد از گرفتن مجوز گمانهزنی باستانشناسی از پژوهشگاه میراث فرهنگی، کمتر از ۱۰ روز قبل کار خود را در این سایت آغاز کرد، اما با توجه به دو تجربه قبلی در دو محدوده بازار صندوقسازان و خیابان مولوی تلاش کردیم تا نهایت دقت و وسواس را به خصوص برای لایههای قاجاری و صفوی داشته باشیم.
شاید کاوشها به سفرنامه کلاویخو از تهرانِ تیموری برسد
این باستانشناس با اشاره به شرایط ناامن به وجود آمده در مغازه بعد از کندوکاو گسترده و ریختن بخشی از سقف و وجود سه چاه نسبتاً عمیق در محدوده، بیان میکند: با همکاری شهرداری، مالک نسبت به مقاومسازی اقدام کرد تا مسیر برای گمانهزنی آماده شود. در فضای اصلی مغازه و در عمق ۳۰ تا۴۰ سانتیمتری لایههای سطحی و متأخر به دست آمدند. موزاییکها در لایههای نخست متعلق به دهه ۴۰ و ۵۰ و دوره پهلوی هستند و لایههای متاخرتر در مرکز ترانشه نشانههای دورهی قاجار را در خود دارند.
وی با بیان این که در فضای جلویی مغازه، دو ترانشه ایجاد شد که در یکی آثار آجری به دست آمد، میافزاید: با به دست آمدن این آثار، قدری حساسیت بیشتر شد که در دوره قاجار و صفوی و احیاناً تیموری چه بر تهران گذشته است.
افروند با بیان اینکه پس از عبور از سطح خشتی یک دیوار آجری دوره قاجار کشف شد و لایه بعدی و دیواری اصلی متعلق به دوره صفوی و بقایای کف به دست آمده آجری بودند، توضیح میدهد: با کشف این لایه، این ذهنیت مطرح شد که آیا امکان دارد آن لایه متعلق به دوره تیموری باشد؟ در واقع دیوار صفوی بزرگ روی پایه دوره تیموری گذاشته شده بود.
او با تاکید بر اینکه تاریخگذاری فقط به روش آزمایشگاهی میتواند به ما کمک کند، بیان میکند: در مواد فرهنگی به دست آمده، خوشبختانه یکی دو قطعه کاشی دوره تیموری نیز کشف شد. کشفی که میتواند یک نشان برای رساندن ما به دوره پیش از صفویه باشد. در این صورت به شهری میرسیم که «روی گونزالس کلاویخو اسپانیایی – نویسنده و جهانگرد اسپانیایی که فرستاده مخصوص هانری سوم پادشاه اسپانیا به نزد تیمور گورکانی بود -» در سفرنامه دوره تیموری خود از تهران توصیف میکند و از تهران به عنوان شهر یاد میکند.
کاوشهای باستانشناسی در تهران متعلق به قاجار و صفوی است
او این ترانشه را نخستین گمانهزنی متعلق به دوره تیموری در تهران میداند و میگوید: این حاصل کاوشهای کمتر از یکهفتهای است که در نوع خود بینظیر است. ما در کاوش باستانشناسی برنامهدار و هدفمند تقریباً از دوره قاجاری به صفوی رسیدهایم. به نظر میرسد اگر معاونت میراث فرهنگی ادامه کاوشها را تبیین کند، میتوان آن را نخستین نمونه از ساختار تاریخی شهر تهران دانست که در دل شهر تاریخی تهران باید حفظ شود.
افروند با اشاره به قرارگیری این ترانشه در نزدیک دیوار و باروی صفوی تهران و منطبق بر خیابانهای مولوی و خیابان امیرکبیر و ری و خیام به عنوان مستنداتی خوب برای دوره صفوی، بیان میکند: پیش از این چند باستانشناس درمیدان ارگ بررسی مطالعاتی انجام دادهاند، اما باستانشناسی دوران متأخر از تیموری و صفوی در این محدوده فقط به این سمت محدود میشود. از سوی دیگر همه سایتهای کاوش شده بسته شده و قابل دسترس نیستند، اما در صورت تبیین و دفاع باستانشناسان بدون وارد شدن خللی به آنها میتوانند حفظ شوند و حتی توسط پژوهشگران و مسئولان قابل بازدید باشند.
او با بیان اینکه تداخل چندین سازه و ساختار معماری در این سایت کاوش، به هم پیوند خوردهاند، میافزاید: جهت قرار گیری سازه اصلی جهت قرارگیری شهر تهران است و میتواند به موازات باروی صفوی باشد، از سوی دیگر نیاز به آن است که نتایج آزمایشگاه منتشر شود، هر چند اطلاعات باستانشناسی ما از این دوران بسیار اندک است.
چرا احداث زیرزمین در بازار تهران ممنوع است؟
او وجود آجرهای تیموری در کف این ترانشه را بسیار بااهمیت میداند و با بیان اینکه این نتایج میتواند اطلاعات باستانشناسی ما نسبت به شهر تهران را تغییر دهد، میگوید: این اطلاعات برای مورخین هنر و شهرسازی حائز اهمیت است، اطلاعاتی که این ترانشه در همین فضای محدود به ما می دهد، میتواند نگرش ما را نسبت به زیر سطح تهران تغییر دهد.
این باستانشناس تاکید میکند: ما نمیدانستیم چرا پیشکسوتان در گذشته احداث زیرزمین در منطقه تاریخی را ممنوع کرده بودند، اما امروز دیگر میدانیم علت آن چه بوده است، چون در قسمت تاریخی تهران علاوه بر آثار دوره صفوی و تیموری، آثار بسیار غنی از دوران پیش از تاریخ تهران در دوران نوسنگی بدون سفال تا نوسنگی با سفال و نوسنگی و شهرنشینی داریم.
سرپرست کاوش بازار حضرتی این بررسی مطالعاتی را قابل تکمیل شدن میداند و ادامه میدهد: حتی از دوران تاریخی و آغاز تاریخی هم در تهران آثاری داریم. در واقع با اطلاعاتی که پیدا می کنیم جدول گاهنگاری شهر تهران از امروز تا دوران نوسنگی بدون سفال در فلات مرکزی ایران اهمیت دارد.
او با تاکید بر این که در تپه قیطریه و نقاط دیگر، آثارِ هزاره اول وجود دارد، ادامه میدهد: در آن محدوده و شعاعی که جوامع دیگر میتوانستند رفتوآمد کنند، آثار زیست وجود دارد، بنابراین میتوانیم در همین حوزه وسیع، در خلال کاوشها عملیات باستانشناسی انجام دهیم.
میدانیم اگر کسی در بازار گودبردای کند، به لایههای تاریخی آسیب میزند
وی در ادامه به توضیح روند عملیات کاوش در این مغازه در بازار حضرتی میپردازد و توضیح میدهد: با ایجاد ترانشه اول، آثار به اندازهای که باید مهم جلوه نمیکردند، بههم ریختگی و نازل بودن آثار معماری وجود داشت، حتی به همکارانم اعلام کردم امکان جمع کردن ترانشه وجود دارد، چون به نظرم به اندازه کاوش در بازار صندوقسازان اهمیت نداشت. اما در زمان نوشتن گزارش و تحلیل اطلاعات روزانه کاوش، بار دیگر تصمیم گرفتم با توجه به فرصت موجود دستکم آثار دوره قاجار و احیانا دوره تیموری را بررسی کنم که بر تهران چه گذشته است؟
او با بیان اینکه با آغاز کار روی دومین ترانشه، به آثار با ارزشی برخورد کردند، ادامه میدهد: با این که میدانیم در این عمق و در دیدگاهی که به روشنایی نسبت به تاریخ تهران داریم، احتمالا میتوانیم به آثار جدیدی برسیم، اما با کشف یافتههایی از دوران صفوی و تیموری کار را متوقف کردیم تا حداقل میراثی از معماری این دورهها در اختیار داشته باشیم و آن را برای شهر تهران حفظ کنیم و الگویی برای مسئولان، پژوهشگران و متخصصان باشد.
این باستانشناس با اشاره به این کاوش، ادامه میدهد: از این به بعد معاونت میراث فرهنگی استان تهران میتواند دست پر نسبت به صدور مجوزهای خود اقدام کند، اکنون دیگر اطلاع داریم که هر کس قصد انجام گودبرداری عمیق را داشته باشد، به لایههای ارزشمند تاریخی و پیش از تاریخی تهران آسیب میزند.
او اضافه میکند: معتقدم بیزبانترین و بیدفاعترین میراث تمدنی بشر، محوطههای باستانی هستند، اگر مطالعات باستان شناسی در این مغازه انجام شود و آن به مرور کامل از بین برود، ظاهرا به کسی آسیب نمیرسد، اما تاریخ بشریت از یک مجموعه آثار تاریخ و تمدن بشر برای همیشه محروم میشود. وقتی یک بنا روی سطح زمین است، همه آن را میبینند، اما وقتی زیر سطح زمین قرار دارد، فقط متخصصان میتوانند زبان حال او و آثار باشند؛ این نکته و تفاوت بین دو بناست.
افروند با بیان اینکه اگر میگوییم دانش باستانشناسی مهجور واقع شده، در چنین نقاطی میتوان آن را حفظ کرد، ادامه میدهد: در واقع این کار میتواند به بخشی کمک کند که جز باستانشناسان هیچ مدافعی ندارد.
نقطه راهگشا در دل بازار تاریخی تهران
او در توضیح بخش دوم این سایت کوچک در دل بازار حضرتی تهران که در پشت مغازه قرار گرفته نیز میگوید: اگر بتوانیم آقای مالک را توجیه کنیم ، به نظرم ادامه کار در بخش پشتی میتواند راهگشا باشد، چون میتوانیم کاربری و هویت این بخش از بازار را مشخص کنیم.
او ادامه میدهد: معتقد بودم در این یخش باید شانس خود را برای رسیدن به اطلاعات کامل تر، بیشتر کنیم، اما عملا از دستمان خارج است، چون در این نقطه، سه چاه عمیق وجود دارد، در شرایطی که تنها نقطهای که میتوانستیم گمانهزنی کنیم، همین بخش – بخش پشتی مغازه- است.
وی اختلاف ارتفاع این نقطه با قسمت جلویی مغازه را یک متر و ۱۰ سانتی متر بیان میکند و میافزاید: تا کنون یک دیواره متداول دوره قاجاری به دست آمده، و با توجه به ارزشمند بودن معماری در بخش جلویی بنا، دیگر دغدغه آن طرف را نداریم و چون معماری چینهای یا خشتی با مصالح بومی و ریشهدار در بخش عقبی کاملا شناساست، میتوانیم کاوش را تا خاک بکر ادامه دهیم.
او با بیان این که با پایان مستندسازی در این مرحله توسط یکی از معماران این محوطه تاریخی که کار برداشت را انجام داده است، این گروه کاوش آثار خشتی را برمیدارد تا به لایههای زیرین برسد، اضافه میکند: اگر در این نقطه آثار آجری به دست میآوردیم، شاید رفتارمان متفاوت بود. اما نگاه اولیه ما در طرح پژوهشی نوشته شده است. ما قصد پیگیری لایههای پیش از تاریخی را داریم که پیش از این در خیابان شهید اردستانی به دست آمده و لازم است که امتداد این دوره را ما در افقهای پایین داشته باشیم و ببینیم تا کجا بُرد آثار وجود دارد.
افروند با بیان اینکه در لایههای زیرین بازار صندوقسازان سفالهای دوره پیش از تاریخی پیدا شده است، ادامه میدهد: این منطقه در فاصله بین خیابان شهید اردستانی و بازار صندوقسازان قرار گرفته، بنابراین در این ترانشه وضعیت این محدوده را در ارتباط با دوران پیش از تاریخی واحیانا فاصله بین قاجاری تا پیش از تاریخی معلوم میکنیم.
معماری این منطقه، معماری حاشیهنشینهای تهران بوده
او با تاکید بر این که تا امروز در سفالها چیز خاصی به دست نیامده است، اظهار میکند: معماری این فضاها، معماری معمول حواشی یا حاشیهنشینهای تهران است، معماری طبقه پایین با کاربری متوسط پایین جامعه است، از سوی دیگر اگر از نظر دکوراتیو، تزئینی، ظواهر اینها با آجرکاری و تزئینات گچکاری باشد، اما درباره بنای خشتی تقریبا انتظارِ دیگری نداریم.
او مواد فرهنگی به دستآمده را کاشیهایی از دوره قاجار میداند و ادامه میدهد: حدس میزنیم برخی آثار مانند کاشیها متعلق به دوره زند باشد و قطعات شیشه که به دست آوردهایم تکنیکهای شیشهگری این دوران را میتواند معرفی کند و کاشی «نره» دوره قاجار نیز در یافتهها به دست آمده است. اما هنوز در مورد چند تکه استخوان بهدستآمده نمیدانیم متعلق به چه جانور یا حتی انسانی باشد.