منصور امان
دامنه فضاحت و بویناکی مجلس شورای اسلامی، جاعلان آن در شورای نگهبان را به تنگنا افکنده است. در همان حال که کوس رُسوایی این محفل تزیینی و صورتکهای آن بر سر هر بام حقیقی و مجازی نواخته می شود، آقای جنتی و همدستانش نفس زنان در تقلای خلاصی از بار کجی هستند که شانه زیرش داده اند.
در همین راستا سُخنگوی شورای نگهبان با فرار به جلو مُدعی شده است که این شورا “ابزاری برای شایسته سنجی نامزدهای انتخابات مجلس ندارد”. توجیه تمسخُرآمیز آقای عباسعلی کدخُدایی با فاصله کوتاهی پس از آن ابراز شده که رییس او، آیت الله احمد جنتی، به گونه مُضحکی تلاش کرده بود با انتقاد و نُکته پرانی علیه برگُزیدگانش، نقش تباه گرانه خود و اداره اش در فرستادن آنها به مجلس را ماستمالی کند.
فحاشی نماینده دست چین شده حُکومت از سراوان به یک کارمند، بی تردید همان قطره معروفی نیست که لیوان را لبریز می کند. فساد مجلس مُلاها مُدتهاست که سرریز شده و اینک فقط در فواصل مُنظم شاهدی از انحطاط این اُرگان حُکومتی و اعضای آن ارایه می کند. گاهی اخبار رشوه گیری اعضای آن برای جلوگیری از “تحقیق و تفحُص” درز می کند و زمانی باج خواهی برای استیضاح نکردن وزیران است که افشا می شود. در دوره ای آشکار می گردد که شُماری از قانونگذاران با اتهام تجاوز جنسی روبرو هستند و یا حتی در این زمینه پرونده دارند و گاهی دیگر نیز پرده رُسوایی از روی مدارک تحصیلی جعلی، اختلاس حُقوق از وزارتخانه ها و غیب کردن پرونده های فساد به کنار می رود.
آنچه که دریدگی خان سالارانه آقای درازهی را برای اربابانش دردسرساز می کند، چارچوب سیاسی – اجتماعی است که آن را در برگرفته. امواج بیزاری و خشم جامعه هر روز با شدت بیشتر به قلعه و بارگاه حُکومت یورش می برد. “نظام” زیر هُجوم مُطالبات و اعتراضهای اقشار و لایه های گوناگون اجتماعی به موضع دفاعی رانده شده و به شدت از هر عاملی که آتش برافروخته شده طُغیان را تیزتر و فشار بر آن را شدیدتر کند، گُریزان است.
حساسیت و روحیه تهاجُمی جامعه برای آقایان جنتی و کدخُدایی راهی جُز قُربانی کردن سیاهی لشکرهای بدنام و به دم تیغ فرستادن آنها به جا نگذاشته. آنها می کوشند دامنه خسارت به بار آمده را پایش کنند و بیش از آنکه سیستم و سازوکار معیوبی که پایه های مجلس مُلاها بر آن قرار گرفته در کانون حمله قرار بگیرد، محصولات آن را برجسته کرده و طناب بر گردن در کوچه و بازار برای گُمراه کردن توجُهات بگردانند.
در همین حال باند حاکم به گونه ریشخند آمیزی آستینها را برای به تنور زدن نان از این خمیر کپک زده هم بالا زده است. اشاره هماهنگ دو مقام یاد شده شورای نگهبان به کافی نبودن ابزار موجود حذف و جراحی، یک زمینه چینی روشن برای نشاندن مُهره های دست آموز تر و گوش به فرمان تر است. این به مفهوم کنار گذاشتن تزییناتی مانند “اصلاح طلبان”، “مُستقلها” و “فراکسیون اُمید” است. ناگفته پیداست که با ریختن آخرین پرده های شرم و احتیاط، عملکرد چنین مجلسی و جنس اعضای آن چه خواهد بود و رکوردی که مجلس دهُم مُلاها شکسته، چگونه به یک کرشمه پُشت سر گذاشته خواهد شد.
مجلس فاسد و ضد مردُمی مُلاها محصول مُستقیم انتخابات نمایشی، ممنوعیت نهادهای سیاسی و مدنی “غیرخودی”، سانسور و سرکوب رسانه های مُستقل و حذف و گُزینش حُکومتی است. جولان دادن رشوه بگیرها، مُتجاوزان جنسی، نعلین لیسها، اوباش هتاک و جُز این قُماش در چنین خلوتگاهی امری طبیعی و ناگُزیر است. برای بیرون راندن اینان، باید استبداد دینی را از صحنه حیات اخراج کرد.