در خطر بودن جان زندانی سیاسی به علت شکنجه

در خطر بودن جان زندانی سیاسی سهیل عربی به علت خونریزی در اثر شکنجه بازجویان

سایت ایران کارگر: بنا بر خبر رسیده در روز چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷، جان زندانی سیاسی سهیل عربی که بعلت خونریزی در اثر شکستگی بینی در زندان تهران بزرگ، در شرایط سختی بسر می‌برد؛ در خطر است.

بینی سهیل عربی مستمر خونریزی دارد؛ اما، ماموارن امنیتی در زندان علی‌رغم وضعیت خطرناک خونریزی و دردهای مستمر از شکستگی بینی، ماههاست به سهیل اجازه مداوا و عمل جراحی را نمی‌دهند و با این رفتار ضد انسانی، سهیل عربی را ماههاست زیر شکنجه قرار داده‌اند.

در خرداد ماه سال جاری به دستور حاج مرادی رئیس زندان تهران بزرگ، زندانی سیاسی سهیل عربی به زندان دو الف (بند ۲ الف سپاه در زندان اوین) برای بازجویی منتقل شد و در حین بازجویی؛ با ضرب و شتم و شکنجه توسط بازجویان؛ بینی سهیل شکست. وی را به بیمارستان خمینی بردند؛ اما به او اجازه عمل جراحی نداده و به زندان تهران بزرگ بازگرداندند.

شایان یادآوری است که سهیل عربی چندین بار اعتصاب غذا کرده است و بارها به همین خاطر مورد شکنجه و آزار و اذیت وزارت اطلاعات و ماموران آن قرارگرفته است. سهیل عربی چندی پیش در نامه‌ای به دخترش نوشت:

دل قوی دار روژانا! سر میاد زمستون:

تئوکراسی چیست و چرا و چگونه باید با آن مبارزه کرد؟

بشر چه حقوق و وظایفی دارد؟

آرمان‌شهر را چگونه می‌توان ساخت؟

مورد تفتیش عقاید قرار گرفتن چه آسیب‌هایی به روان می‌رساند و مجرم کیست؟

آنکه بواقع هست، یعنی که شک می‌کند، می‌اندیشد، می‌پرسد و می‌جنگد تا ظلم و بیدادگری را نابود کند.
به آنانکه از رشد بشر در هراس بوده‌اند و منتقد را سرکوب کرده‌اند؟ نه! این پرسش‌ها برای روژانای من هرگز زود نیست. تو با اطرافیانت فرق داری و فرق دانی بین مبارز و منفعل.

می‌فهمی مجرم آنانند که در برابر ستمگران تسلیم شده‌اند و حتی به حفظ این وضعیت کمک کرده‌اند. می‌دانی که برای آزادی باید جنگید تا پشت درهای اوین تا دربهای دو ـ الف، الف یک، ۲۰۹، ۳۵۰ و حتی شکنجه‌گاه تهران بزرگ حتی تا پای چوبه‌دار.

دخترم! دردها و رنج‌ها بر هر انسانی تاثیر متفاوت می‌گذارد. بسیاری بر اثر دردها دچار عقده حقارت شده و خود نیز ستمگر و یا همراه ستمگران شده‌اند و بعضی شکست را می‌پذیرند و تسلیم می‌شوند. اما انسان‌ها می‌توانند در اثر تحمل رنج به قدرتی دست یابند که شکنجه‌گر را از شکنجه‌گری خسته کنند و به دیگر مظلومان کمک کنند تا از رنج‌هایی رهایی یابند.

روزهای دشواری را تحمل کردیم؛ دلم برایت تنگ است و در حسرت چند لحظه در آغوش کشیدن‌ات مانده‌ام

آنها مرا مجازات می‌کنند؛ زیرا از اندیشیدن انسان‌ها در هراس‌اند. یک انسان به جرم اندیشیدن شکنجه می‌شود تا دیگر انسان‌ها از اظهار نظر و انتقاد بپرهیزند؛ اما تو و بسیار از ما در اوج سختی‌ها از آنان که هیچ اندیشه‌ای جز غارت و حفظ قدرت نداشته‌اند خوشبخت و خوشحال‌تریم؛ زیرا بهشت آنجاست که وجدان ما درآسایش باشد.

نسل ما، نسلی که دیگر نخواست نسل سوخته باشد با تمام توان برای آزادی، عدالت و برابری و آباد کردن زادگاه‌مان جنگید و هزینه داد. یقین دارم تو و هم نسل‌هایت نیز راه دشوار آزادی‌خواهی را ادامه خواهید داد و به زودی در سرزمینی آباد و آزاد که هیچکس به جرم اندیشیدن مجازات نشود به زندگی ادامه خواهیم داد و ما روزهای نویی را خواهیم آورد.

دل قوی دار روژانا!
سر میاد زمستون