در زمان جنگ سرد،اتحاد جماهیر شوروی و شرکاء،تمام همت شان این بود.که در حیات خلوت ایالات متحده آمریکا(آمریکای لاتین ،شامل آمریکای مرکزی و جنوبی)نفوذ نموده و مشکلاتی علیه رهبری غرب و در نتیجه جهان سرمایه داری،ایجاد نمایند.اکنون روسیه و رژیم جمهوری اسلامی،این قصد را دارند.ایدآل این دو ،سوریه ای نمودن امور، بخصوص برای ترامپ، در ونزوئلاست.بخاطر همین هم هست. که بلافاصله ،پس از شناسائی خوان گوایدو ریس شورای ملی ونزوئلا، به عنوان رئیس جمهور موقت دوران انتقالی ،از سوی ترامپ،روسیه بالعکس رفتار نموده و برای حمایت از دیکتاتوری نیکولاس مادورو ،نیرو اعزام می کند.رژیم و حزب الله اش نیز ،در حمایت از وی،دخالت می کنند.
چه خواهد شد؟. اخیرا صدر اعظم آلمان نگرانی خود را از بازگشت مجدد بحران اقتصادی ،اعلام نمود.نفت خلیج فارس و آمریکا (شامل ونزوئلا) نقش مهمی را، درین رکود، یا بالعکس رونق اقتصادی ایفا میکنند.بخاطر همین هم هست. که بلافاصله ،بعد از شناسائی اقدام گوایدو، از سوی ترامپ،رهبران آلمان و فرانسه و انگلستان نیز ،از وی حمایت نمودند (تحریم نفت ونزوئلا خاتمه یافته با ورود آن به بازار جهانی، قیمت نقت ،کاهش پیدا می کند).پیشنهاد فرانسه جهت برگزاری انتخابات آزاد، آلترناتیو اقدامی است.که روسیه و رژیم تهران،قصد بر عکس آن را دارند.هر گونه افزایش قیمت نفت،به نفع پوتین و رژیم ملاها می باشد.چین در حال رکود اقتصادی و در نتیجه نگران افزایش قیمت نفت و قدردان سکوت آمریکا در مقابل آنچه که در روابط اش با چین ملی می گذرد است.در نتیجه چندان شوق دخالت در این امور را ندارد. نتیجه آن که،مسکو و تهران،بازنده این ماجرا، خواهند بود.