او که شغل پیراپزشکی داشته در بیدادادگاه انقلاب به هفت سال حبس، ۲ سال تبعید به روستای زهک استان سیستان و بلوچستان و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است و هم اکنون دوران محکومیتش را در زندان فشافویه (زندان تهران بزرگ) میگذراند.
آقای هویدا در مورد وضعیت اسفناک زندان فشافویه میگوید که «مسئولان زندان گاهی از بعضی زندانیان بندهای عمومی برای ارعاب و ضرب و شتم زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده میکنند.» این موضوع بارها توسط زندانیان دیگر به آن اشاره شده و مقامات قضایی در برابر این گزارشها واکنشی نشان نداده و سکوت پیشه کردهاند.
این زندانی همچنین میگوید که آنجا « ۴ زندان مجزا با بیش از ۱۵ هزار زندانی دارد. امکانات پزشکی کم و اقلام دارویی به شدت کم است و بهداری استریل نیست. پزشک و پرسنل درمانی کم داریم و غالبا شبها فقط یک پزشک برای کل زندان در شیفت است و دندانپزشک هم هر چند ماه یک بار به زندان میآید و با توجه به وجود بیماریهای واگیر و غیر استریل بودن محیط بهداری، من معمولا به زندانیان توصیه میکنم که درد دندان را تحمل کنند و به دندانپزشک زندان مراجعه نکنند.»
نگهداری زندانیان بدون توجه اصل تفکیک جرایم و فضای استاندار برای زندانی
هرچند که براساس آییننامه سازمان زندانها، زندانیان جرایم مختلف باید تفکیک شوند و زندانیان عقیدتی، سیاسی از زندانیان جرایم عادی جدا شوند؛ اما او میگوید که جمعی از دراویش از جمله او در پی اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش در زندان قرچک به بند عمومی فرستاده شدهاند. در زندانهای شماره ۱ و ۴ فشافویه، زندانیان مبتلا به اچآیوی و هپاتیت در میان زندانیان سالم هستند که این موضوع سلامت زندانیان از جمله دراویش زندانی محبوس در این بندها را به خطر انداخته است.
این درویش زندانی به تراکم جمعیت بسیار بالایی که در بندهای عمومی وجود دارد، میپردازد و میگوید: «براساس آیین نامه سازمان زندانها، حداقل فضای عمومی استاندرد برای هر زندانی ۱۱ متر مربع است؛ اما وضعیت به گونهای است که زندانیان تا داخل راهروهای بند و ورودی سرویسهای بهداشتی مجبور هستند بخوابند.» او همچنین گفته است که از زندانیان تعهد کتبی گرفته میشود که در صورت فرستادنشان به بیمارستان هزینه بیمارستان را خودشان بپردازند.
اما وضعیت اسفناک زندان فشافویه به همینجا ختم نمیشود؛ او در ادامه افزوده است که «مشکل دیگر اقدام به خودکشی و خودزنی است، در این مدت بیش از ۱۰ مورد دیدهام؛ برخی به دلیل مشکلات مالی و خانوادگی و عدم رسیدگی مسئولان زندان به وضعیتشان دست به چنین کاری مینند. سه مورد اقدام به خودکشی با دارو بود که خوشبختانه ناموفق بود، در زندان شماره ۴ یک مورد حلق آویز بود که منجر به فوت شد.»
بر اساس آمار رسمی، ایران بیش از ۲۰۰ هزار نفر زندانی دارد؛ اما فعالان حقوق بشر میگویند که این تنها آمار رسمی و مربوط به زندانهای ثبت شده است و مشخص نیست در بازداشتگاهها و نهادهای مختلف چه تعدادی در بازداشت به سر میبرند. بحث وضعیت نگهداری زندانیان اعم از سیاسی و عادی بارها مورد اعتراض فعالان حقوق بشر قرار گرفته است.