روز سهشنبه ۲۳ بهمن سومین جلسه دادگاه فعالان محیط زیست به صورت غیرعلنی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
به گزارش ایرنا در این جلسه وکلای تعیینی بازداشتشدگان حضور داشتهاند و نماینده دادستانی بخشهای دیگری از کیفرخواست علیه این افراد را قرائت کرده است. تاریخ جلسه بعدی دادگاه اعلام نشده است.
هشت فعال محیط زیست اکنون بیش از یک سال است که در “بازداشت موقت” بسر میبرند و با اتهامات سنگینی همچون “جاسوسی و افساد فیالارض” مواجه هستند.
این در حالی است که تا کنون سه نهاد رسمی در جمهوری اسلامی، از جمله شورای عالی امنیت، اتهام جاسوسی علیه فعالان محیط زیست را زیر سوال بردهاند.
دادگاه انقلاب پیشتر این فعالان را مجبور کرده بود تا وکلای اختیاری خود را عزل کرده و وکلای تعیینشده از سوی قوه قضاییه را انتخاب کنند.
حرفهایمان را از زبان سلبریتیهایشان میشنویم!
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی: چهارشنبه ۱۰ بهمنماه پس از یکسال بلاتکلیفی، اولین دادگاه برای هشت فعال محیط زیست به نامهای مراد طاهباز، سام رجبی، امیرحسین خالقی، هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، طاهر قدیریان، عبدالرضا کوهپایه، در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، با اتهام “ جاسوسی از مراکز نظامی کشور و فساد فیالارض”با ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
گفتنیست در این جلسه از حضور “محمد آقاسی” وکیل “سام رجبی” در دادگاه جلوگیری به عمل آمد.
خانم نیلوفر بیانی ۳۱ ساله یکی از این هشت فعال محیط زیست و عضو رسمی حفاظت از محیط سازمان ملل در مقابل “قاضی صلواتی” با صراحت اعلام کرده است که تمام اعترافاتی که از وی ضبط شده تحت فشار و شکنجههای روانی بوده و هیچکدام از این اعترافات ارزش قانونی ندارد.
با توجه به این برخورد قهر آمیز و پرونده سازی علیه فعالان محیط زیست، طبق قوانین جمهوری اسلامی، احتمال احکامی چون حبس بلند مدت و حتی اعدام برای چنین اتهاماتی وجود دارد.
متاسفانه در طول یکسال گذشته و با وجود قتل “کاووس سیدامامی” در زندان، همچنان امکان دادخواهی و رسیدگی به این پرونده از منظر حقوق بشری وجود نداشته و رسانهها، جراید و فعالان به اصطلاح حقوق بشریِ وابسته به حکومت با سکوت خود به این پروندهسازی و زمینهسازی برای نابودی محیط زیست و فعالان محیط زیست کمک شایانی کردند!
در این میان طبق معمول شاهد سکوت و بیتفاوتی سلبریتیها بودیم، به قول یکی از تئوریسینهای اصلاحات، سعید حجاریان،”حرفمان را باید از زبان سلبریتیها بزنیم”، اما اینبار حرفِ فعالان محیط زیست، حرفِ “نظام مقدس” نبود، پس با سکوتِ دستهجمعی سلبریتیهای حکومتی و اصلاحطلبان مواجه شد!
پروندهی این هشت فعال محیط زیست برای امثال “رضا کیانیان” هم سود و منفعت مادی هم نداشت که مانند “کمپین پیامک تبلیغاتی!” از قِبَل لبهای خشکِ دریاچهی ارومیه ملیونها تومان پول به جیب بزند و شو آف کند!
در میان این سکوت و عدم حمایت داخلی از قربانیانِ فجایع محیط زیستیِ جمهوری اسلامی، جامعهی بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری در سراسر جهان به ماجرا ورود کردند تا جمهوری اسلامی را وادار به پایان دادن به خشونت علیه فعالین مدنی و محیط زیستی کنند.
نکتهی جالب توجه این بود که در اوج بیتفاوتیِ سلیبرتیهای حکومتی، اشخاص سرشناسی چون “لئوناردو دکاپریو” در حمایت از این فعالان و با انتشار پتیشن زیر برای جلب توجه جهانی به سمت این هشت نفر از اعتبار خود مایه گذاشتند.
برگزاری دادگاه علنی و عادلانه، شفافسازی وضعیت زندانیان بدون خشونت و اعمال اعتراف اجباری، عدم اعمال قوانین قرون وسطایی و تبرئهی فعالان مدنی، سیاسی_محیط زیستی، حرفِ ما و تمام انسانهای آزادیخواه است
بخاطر خفقان و کمبودِ سلبریتیهای مردمی، “ما حرفهایمان را از زبان سلبریتیهایشان میشنویم!”
آیا هنوز در جامعهی سلبریتیهای ایرانی ائم از بازیگر، خواننده، شاعر و… هنرمند متعهدی مانده است تا پژواک صدای محیط زیستِ ما مردم، و فعالین محیط زیست شریف در زندان شود؟
هر هنرمند و یا فعال پرطرفدار در شبکههای اجتماعی میتواند با انتشار پتیشن در رساندن صدای حقانیتِ این هشت فعال محیط زیست به گوش جهانیان و حمایت از آنان سهیم باشد.
****************************
مسابقهای شرم آور بین بدنام ترین “قاضی” ها
مسابقهای شرم آور، بین بدنام ترین «قاضی» ها و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی، برای سرکوب سازمان یافته جنبش ها!
مادران پارک لاله ایران: محمدناصر مقیسه معروف به ناصریان، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی، پرونده ای بسیار سنگین در نقض حقوق بشر در ایران دارد. حکومت اسلامی او را از ابتدای دهه ی شصت با عنوان دادیار در زندان های اوین، قزل حصار و گوهردشت و اوین، بر مسند قضاوت نشاند تا سیاستهای جنایت کارانه حکومت را به خوبی به پیش ببرد و او جنون آسا، این مسئولیت را تا کنون به پیش برده است. او در کشتار گروهی تابستان ۱۳۶۷، دادیار ناظر و سرپرست زندان گوهردشت بود و گفته میشود که نقشی بسیار فعال در کشتار زندانیان سیاسی داشته است و تا کنون نیز به همین روال ادامه داده است.
ابوالقاسم صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی، یکی دیگر از بدنام ترین قاضی ها در طی یک دهه ی اخیر در ایران بوده است که احکام اعدام و حبس های طولانی مدت برای بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی داده است و او نیز پرونده ای بسیار سنگین در نقض حقوق بشر دارد. گفته شده است که آبان سال ۹۴، خبرهایی مبنی بر فساد مالی ابوالقاسم صلواتی از گوشه و کنار منتشر شد و او را به مرز برکناری رساند، ولی هم چنان بر مسند قضاوت برای سرکوب فعالان باقی است.
کانون نویسندگان ایران یکی از خوش نام ترین و پیگیرترین تشکل های علنی در ایران است که از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، به عنوان اولین تشکل صنفی و دموکراتیک اهل قلم، آغاز به کار کرد. اعضای کانون از دهه ی شصت تا کنون با اعدام، ربودن به قصد قتل، کشته شدن، زندان و شکنجه، تبعید، حمله به مراسم ها، سانسور گسترده و حذف فرهنگی نیز روبرو بوده اند، ولی هیچ گاه از مبارزه ی علنی و رو در روی دشمن دست نکشیدند. آنها برای آزادی اندیشه و بیان و قلم، بدون هیچ حصر و استثناء فعالیت میکنند و روز به روز بر تعدادشان اضافه می شوند.
رضا خندان مهابادی و کیوان باژن از اعضای هیات دبیران کانون نویسندگان ایران و بکتاش آبتین بازرس کانون نویسندگان ایران و دیگر اعضای کانون، مدتی است که به شدت تحت فشار و اتهام های مختلف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی هستند و این سه عضو کانون به اتهام های سنگین متهم شده اند. آنها در پرونده اول به «تبلیغ علیه نظام» و در پروند دوم به «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق زنان کشور به فساد و فحشا» متهم شدهاند و هر یک با وثیقه صد میلیون تومانی آزاده شده بودند. در دوم بهمن دادگاه آنها در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب با ریاست محمد مقیسه تشکیل شد و دادگاه از حضور وکلای آنها ناصر زرافشان و راضیه زیدی جلوگیری کرد و چون این افراد حاضر به دفاع از پرونده خود بدون حضور وکلای خود نبودند، مقیسه، وثیقه صد میلیون تومانی آنها را از یک صد میلیون تومان به یک میلیارد تومان برای هر کدام تبدیل و آنها را راهی زندان کرد که خوشبختانه با همت آشنایان و اعضای کانون، هر سه نفر به طور موقت آزاد شده اند و امیدواریم که همگی به زودی و بدون قید و شرط آزاد شوند.
از طرف دیگر خبردار شدیم که فرهاد میثمی و رضا خندان (همسر نسرین ستوده)، از فعالان شناخته شده ی جنبش مدنی در ایران، توسط صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، در دادگاه بدوی، به ۶ سال حبس تعزیری و ۲ سال محرومیت از خروج از کشور و عضویت در احزاب و گروههای سیاسی و اجتماعی محکوم شدهاند. فرهاد میثمی در روز ۹ مرداد توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی بازداشت شد. رضا خندان نیز در ۱۳ شهریور توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی بازداشت شد. در حال حاضر رضا خندان با قید وثیقه آزاد شده است و فرهاد میثمی در زندان بسر میبرد و از وضعیت سلامتی او، به ویژه پس از اعتصاب غذای طولانی وی هیچ اطلاعی در دست نیست.
ما به شدت نگران سلامتی تمامی زندانیان سیاسی هستیم که برای رسیدن به حداقل خواستههای انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شدهاند و جان شان در معرض خطر جدی است. هم چنین محمد نجفی، وکیل فرهاد میثمی و فعال حقوق بشر، که به سه سال حبس محکوم شده و هماکنون در زندان اراک بسر می برد، به دو سال حبس دیگر محکوم شده است.
جعفر عظیم زاده و پروین محمدی، از فعالان جنبش کارگری و از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران در روز سه شنبه ۹ بهمن به فاصله چند ساعت در منزل شخصی هر یک در پردیس کرج، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند و آنها را به کلانتری ۱۱ فردیس کرج بردند. به گفته محمدعلی جداری فروغی، وکیل جعفر عظیم زاده وی برای گذراندن محکومیت ۶ ساله به زندان اوین منتقل شده است و قرار است به این محکومیت اعتراض شود. در مورد پروین محمدی گفته شده که در دادسرای فردیس کرج سند وثیقه سیصد میلیون تومانی برای آزادی وی پذیرفته نشد و او را پس از صدور قرار بازداشت موقت به زندان کچویی کرج منتقل کردند. جعفر عظیم زاده در اسفند ۹۳ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست صلواتی به شش سال حبس و دو سال محرومیت از فعالیتهای سیاسی و صنفی محکوم شد.
روز چهارشنبه ۱۰ بهمن نیز دادگاه بررسی به اتهام هشت تن از فعالان محیط زیست در دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به صورت غیرعلنی و بدون حضور وکیل تعیینی آنان برگزار شد. محمدحسین آقاسی یکی از وکلای این هشت نفر گفته است، نه تنها به دادگاه برای دفاع از موکلش سام رجبی دعوت نشد، بلکه حتی خانوادههای این فعالان محیط زیست از برگزاری دادگاه بیاطلاع بودند. به گفته مادر سام رجبی؛ تعدادی از خانوادهها به محض اطلاع به دادگاه میروند که آنها را به دادگاه راه نمی دهند. اعترافات اجباری زیر شکنجه، محور اصلی کیفرخواست این هشت نفر در این دادگاه بوده است. خبرگزاری ایرنا نوشته است؛ چهار نفر از هشت فعال محیط زیست متهم به اتهام سنگین«افساد فیالارض» هستند، سه نفر آنها متهم به «جاسوسی» و یک نفر متهم به «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» است. پیش از این اتهام همگی آنها جاسوسی عنوان شده بود اما به یک باره جعفری دولتآبادی دادستان تهران در تاریخدوم آبان ۹۷ اعلام کرد که اتهام چهار نفر از این فعالان به افساد فیالارض تغییر کرده است. اتهامی که میتواند مجازاتاعدام را همراه داشته باشد.
چهارشنبه ۱۰ بهمن، دادگاه تجدید نظر سهیل عربی، وبلاگ نویس و عکاس منتقد نیز برگزار شد. این دادگاه در خصوص پرونده سازی جدیدی برای وی بوده که در تیرماه ۹۷ توسط محمدناصر مقیسه به ۶ سال حبس محکوم شد. او در آبان ۱۳۹۲ توسط قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران بازداشت شد و به اتهام توهین به مقدسات، ابتدا به اعدام و در دادگاه تجدید نظر به هفت سال و نیم زندان و دو سال تحقیقات مذهبی محکوم شد. وی در بهمن ۹۶، در اعتراض به ضرب و شتم گلرخ ایرایی و آتنا دائمی اعتصاب غذا کرد و او را از زندان اوین به زندان بزرگ تهران (فشافویه) منتقل کردند و در آنجا به شدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت و بینی او را شکستند. در خرداد ۹۷ شایعه ای مبنی بر خودکشی وی از زندان پخش شد و او را راهی بیمارستان کرد. فرنگیس مظلوم مادر وی گفت او خودکشی نکرده و این خبر دروغ است.
هم چنین، اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و تعدادی از فعالان دانشجویی به نام های؛ امیر امیرقلی، ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فرد، از نشریه گام، به دلیل نوشتن مطالبی در حمایت از اعتراضات کارگران، هنوز در بازداشت و زیر فشار شدید و شکنجه روانی و جسمی قرار دارند و از سرنوشت آنها هیچ اطلاعی در دست نیست. عسل محمدی نیز در همین ارتباط بازداشت شده بود که پس از یک ماه با وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شده است.
کلانتری های زیر نظر نیروی انتظامی، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی زیر نظر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران و دادگاه ها و دادسراهای زیر نظر قوه قضاییه و تمامی نهادهای در قدرت از صدر تا ذیل، متحدانه و در مسابقهای شرم آور به سرکوب، تحقیر، توهین، تهدید، تبعیض، بازداشت یا قتل های سیاسی مردم در خیابان، شکنجه، اعتراف گیری، محرومیت مضاعف در زندان ها، عدم رسیدگی به زندانیان بیمار و قتل فعالان سیاسی و اجتماعی در زندان ها به طرق مختلف، مشغول اند، در حالی که میدانند روزی نه چندان دور باید در دادگاه های عادلانه و علنی پاسخ گوی تمامی این جنایت ها و بیعدالتیها باشند.
این جانیان چگونه میتوانند شب در کنار خانواده خود آرام گیرند و سر بر بالین بگذارند، وقتی میبینند که زندانیان در زندان ها دارند جان می دهند، آرش صادقی یک نمونه است که در زندان به سرطان مبتلا شده و نیاز به شیمی درمانی فوری در بیمارستان دارد، ولی او را به حال خود رها کردهاند تا جان دهد.
ما مادران پارک لاله ایران، سرکوب، بازداشت، شکنجه، پرونده سازی، اعتراف گیری، عدم رسیدگی به زندانیان و تمامی قتل های دولتی نهان و آشکار فعالان سیاسی و اجتماعی در ایران را به شدت محکوم میکنیم و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.