یک عضو هیأت نظارت بر سازمان صدا و سیما درباره فروش آرشیو این سازمان به یک شبکه فارسی زبان خارجی گفت: آرشیو صدا و سیما در طول زمانهای مختلف فروخته شده و بواسطه شخص ثالثی از کشور خارج شده است.
احسان قاضی زاده هاشمی درباره شایعه فروش آرشیو صدا و سیما به یکی از شبکههای فارسی زبان، گفت: گزارشهایی که به دست آمده نشان میدهد به صورت موضوعی آرشیو صدا و سیما به جاهایی داده شده است که آنها به وسلیه فرد ثالثی از کشور خارج شده است نه به صورت مستقیم.
این نماینده مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: در هر حالت سوءاستفادههایی شده است و این موضوع را در شورای نظارت بر صدا و سیما بررسی میکنیم.وی تاکید کرد: هرچند که دقت میشود، اما در دورههای مختلف به صورت موضوعی و محوری از آغاز به کار صدا و سیما این اتفاقا افتاده و بسیار بد است.
این عضو هیأت نظارت بر سازمان صدا و سیما افزود: مدیران آرشیو صدا و سیما در طول دورانهای مختلف بیایند و پاسخگو باشند.
روزنامه شهروند: ماجرا تازه نیست، اما معمایی است که چند و، چون آن اگر هم کشف شد، چندان آشکار نشد و بیشتر به تکهکنایههایی شبیه شد که رجال سیاسی هرازچندگاهی روانه هم میکنند. درواقع حسامالدین آشنا نخستین نفری نبود که پرده از ربودن آرشیو صداوسیما برداشت. او چند روز پیش در توییتی نوشت: «این روزها (روزهای سالگرد انقلاب) یادی کنیم از عزتمندانی که آرشیو تلویزیون ملی ایران را با بودجهای درخور، ولی حفاظتی اندک دیجیتال کردند، اجنه هم آرشیو آماده را، چون ورق زر ربودند و فروختند، نه به من و نه به تو بلکه به از ما برترانی که در تونل زمان اسطوره ساختند از عوامل دردهای بیدرمان ملت ایران.»
حسامالدین آشنا درواقع به برنامهای اشاره میکرد به نام «تونل زمان» که در شبکه «من و تو» پخش میشود و هر سال، دست بر قضا، تصاویری تازه از ایام پیروزی انقلاب و پیش از آن رو میکند. حیرت مخاطبان از مستندهای «من و تو» مربوط به این سالها نیست و همان زمان هم که شروع به پخش تصاویر نادیده از روزهای انقلاب کرد، همه گفتند کاسهای زیر نیمکاسه است. بههرحال ساخت مستندهایی نظیر «انقلاب ٥٧» که در این شبکه انجام شد، نیاز به آرشیوهای محرمانه داشت و حکایت از این میکرد که جایی از ماجرا حفره دارد. چطور آرشیو محرمانه سر از «شبکه من و تو» درآورده است؟ سوال اصلی درواقع این بود و حسامالدین آشنا بار دیگر دست روی این پرونده قدیمی میگذاشت. اشارهای هم به «بودجهای درخور» داشت که نشان از هزینهای بالا برای تبدیل سیستم آنالوگ به دیجیتال در کشور داشت.
همان روندی که در سال ٨٢ به راهاندازی نخستین فرستنده با استاندارد MPEG-٢ منجر شد و در سالهای بعدی بهتدریج بخش زیادی از سراسر کشور را پوشش داد، اما کسی به این هزینهها انتقادی نداشت، چراکه روند تبدیل سیستم آنالوگ به دیجیتال ضرورتی جهانی بود. ماجرا درواقع بیشتر به سردرآوردن آرشیو ملی از شبکه «من و تو» مربوط بود. برای همین عزتالله ضرغامی که مدیریت سازمان را در آن زمان به عهده داشت، سکوت نکرد و در واکنشی فوری به آشنا پاسخ داد: «وزارت اطلاعات در جریان ماجرا هست.» و بعد از آن هم طعنههایی خطاب به آشنا داشت مبنی بر اینکه گویی علیه او نوعی پروندهسازی در جریان است؛ پروندهای که ضرغامی اشارهای صریح به آن نداشت، اما گویا به سال ٩٥ برمیگردد. زمانی که امیر تاجیک، رئیس شبکه مستند در زمان مدیریت محمد سرافراز، نامهای سرگشاده نوشت و در آن به عزتالله ضرغامی انتقاد کرد.
او در این نامه از کمک بلاعوض یکمیلیارد دلاری دولت محمود احمدینژاد به صداوسیما، سوءمدیریتها، بدهی کلان «صدهامیلیارد تومانی» و ورشکستگی مالی این سازمان و فروش «املاک و زمینهای مرغوب» برای پرداخت دستمزدهای به تعویقافتاده در زمان ریاست عزتالله ضرغامی بر سازمان صداوسیما خبر داد و دست آخر هم رسید به سوالی که آشنا این روزها دوباره مطرح کرده است. تاجیک در نامهاش از ضرغامی پرسیده بود: «[اگر تصاویر آرشیوی به شبکه من و تو فروخته نشده]چرا مدیر کل اسبق آرشیو تا سر حد بازداشت پیش رفت؟… و چرا دو تن از کارشناسان زیرمجموعه ایشان بازداشت شده، در دادگاه حضور یافتند و محکوم به حبس شدند؟» تاجیک همان زمان هزینه پروژه دیتابیس صداوسیما را ٥٠٠میلیارد تومان برآورد کرده بود؛ هزینهای که عواید آن با اقدام خیانتکارانه گروهی به جیب شبکهای در آن سوی آبها رفت.