منصور امان
بازگشت فلاکت، مُقاومت جامعه
رژیم ج.ا فقط به لحاظ سیاسی نیست که عقبگردی چشمگیر به سوی پُر تنش ترین دوران بُحران هسته ای داشته؛ “نظام” با شتابی شگفت انگیز در حال بازگرداندن شرایط زیست و کار جامعه به همان دوره نکبت زا نیز هست. به گفته یک منبع حُکومتی، شاخص فلاکت در کشور به رکورد جدیدی در دوره صدارت “تدبیر و اُمید” دست یافته و به وخیم ترین میزان آن در اوج بُحران اتُمی نزدیک می شود.
منبع یاد شده (روزنامه شرق) می گوید شاخص فلاکت در سال جاری به بیش از ۵۲درصد رسیده است که این رقم فاصله اندکی با همین شاخص در سال ۱۳۹۲ دارد که رقم ۶۴درصد را دربر می گرفته است. اگرچه مبنای مُحاسبه منابع رسمی، رقمهای آرایش شده و غیر واقعی است که دستگاه های دولتی از نرخ بیکاری، تورم و رُشد تولید ناخالص ملی ارایه می کنند، با این حال حتی همین آمارهای دستکاری شده نیز از یک گرایش کُلی به سمت سُقوط مُداوم سطح کار و زیست جامعه گُواهی می دهد.
تفاوُت مُهمی که دوره کنونی را از سالهای بُحران هسته ای مُتمایز می کند، واکُنش مُداخله گرایانه و توفانی جامعه نسبت به فقیر شدن، گُرسنگی کشیدن، بیکاری و تحقیر خود است. در حالیکه در سیاه ترین سالهای بُحران هسته ای، سیاست سرکوب و خفقان حُکومت توانسته بود مانع بیرون زدن تضادهای فعال در زیر پوست جامعه شود، اکنون و با وُجود تقویت دوچندان ساز و برگ نظامی و امنیتی، حُکومت با انفجار تمام عیار اعتراضهای اجتماعی روبرو است.
جامعه به سختی در برابر قُمار حاکمان ج.ا با زندگی و کرامت خود ایستادگی می کند و حاضر نیست هزینه لذت بردن آنها از قُدرت، ثروت و امنیت را با سیاه شدن روزگار خود و بی آیندگی فرزندانش بپردازد. هر بیشُمار تجمُع یا اعتصاب کوچک یا بُزُرگ، تریبونی است که از فراز آن سرپیچی فرودستان از سرنوشت تحمیلی حُکومت و قورت دادن رکوردهای فلاکت آن اعلام می شود.
بر این پایه، می توان شاهد بود به همان میزان که شاخص فلاکت در آمارها افزایش می یابد، صف آرایی جامعه در برابر این روند فشُرده تر و فعالیتش علیه آن توقف ناپذیرتر می گردد. تازه ترین شاهد این ادعا را اعتصاب سراسری مُعلمان ارایه کرده است که تجربه دو حرکت مُوفق مُبارزاتی در سال جاری را پُشت سر دارد. حُکومت هر بار به وحشیانه ترین صورت و با دستگیری و به زندان انداختن مُعلمان و فعالان آنها به جنگ این اعتراضات رفته و هر بار اعتراضات جدید، ناکارایی و خُنثی شدن این تدابیر را به گونه صریح تری هم به حاکمیت و هم به جامعه مُعترض نشان داده است.
آقای خامنه ای می تواند سوار بر اسب بالدار دُروغ و گزافه هایش یک رکورد پس از دیگری را جست بزند، روشن اما این است که روی زمین سفت واقعیت، جامعه به او و آقای روحانی اجازه شکستن رکورد تازه ای از فلاکت را نخواهد داد.