رسوایی سیاست دوگانه اروپا در برابر مُلاها


منصور امان

اخراج دیپلُماتهای هُلندی؛ برگ دیگری از پرونده رُسوایی مُماشات

فراخوانده شدن سفیران ج.ا. و هُلند، رسیدن مناسبات رژیم مُلاها و اُروپا به سطح بالاتری از تیرگی را گُواهی می دهد. در ماه های گذشته و زیر تاثیر کنار کشیدن آمریکا از “برجام”، روابط دو طرف به گونه ثابت رو به سردی گذاشته است.

اخراج دو دیپلُمات هُلندی نه فقط این روند را به جلو رانده است، بلکه سند بی گُفتُگوی دیگری از ناکارایی و رُسوایی سیاست دوگانه اتحادیه اُروپا در برابر رژیم مُلاها را نیز ارایه می کند. دولت هُلند در کنار دولت فرانسه از بازیگران اصلی صحنه غریبی است که بر آن این دو کشور با قلاده مینیاتوری گویا در پی مهار هیولای تروریسم دولتی ج.ا. هستند.

وقتی آدمکُشان رژیم مُلاها دو مُخالفت ایرانی را در هلند طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ میلادی به قتل رساندند، واکُنش دولت این کشور سُکوت بود. ترورها دُرُست در همان زمانی صورت می گرفت که اُروپا در حال جوش دادن مُعامله هسته ای و سپس دوختن کیسه منافع “برجام” بود. از این رو تاجر اُروپایی سودی از رنجاندن طرف خوش مُعامله خود نمی برد، در همان حال که انتظار داشت حاکمان ایران به خوبی برخورد “مُحتاطانه” او را پاداش دهند.

چهار سال پس از نخُستین ترور و دو سال پس از دُوُمین، هنگامی که شکست “برجام” در اُفق نقش بست، آمستردام نیز در کنار دیگر اعضای اتحادیه اُروپا لازم دید برای نجات دستاورد سیاسی اتحادیه، پرونده ترورها را بازگشایی کند و از این طریق به ج.ا فشار بیاورد، همزمان اما این حرکت باید آنگونه صورت می گرفت که مُلاها را به گونه حساس زیر ضرب نبرده و آزُرده خاطر نکند،

اخراج مخفیانه دو “دیپلُمات” رژیم مُلاها در این کادر صورت گرفت؛ علامتی که از کانال محرمانه ارسال می شد، بدون آنکه موجب جلب توجه عُمومی و خسارت سیاسی و عملیاتی برای ج.ا شود. در سوی دیگر، حاکمان ایران نیز پیام را گرفتند و به سهم خود از اعتراض و برآشُفتگی نمایشی چشم پوشی کرده و پیرامون دک شدن بی دردسر عوامل خود از هلند، رضایتمندانه سُکوت کردند.

افشای بعدی و با تاخیر ترورها اما به معنای تغییر سیاست آمستردام در برابر تروریسم دولتی ج.ا. نبود. در حالی که اعتراض به فعالیت تروریستی یک کشور خارجی در خاک کشور دیگر جزو وظایف دستگاه سیاسی و به صورت مُشخص، وزارت خارجه آن می باشد، هُلند یک پایور دستگاه امنیتی را برای اعلام علنی این جنایت گُسیل داشت. در پس این مانور تلاش برای زدن مُهر اطلاعاتی – امنیتی به این پرونده و برکنار نگه داشتن دستگاه سیاسی از آن به روشنی آشکار بود.

اینک اما چنین می نماید که همه دلبریهای هُلند از رژیم ولایت فقیه و “میانه رو” هایش به باد هوا رفته است. سیاست مُماشات با شرارتهای حاکمان ج.ا یکبار دیگر به اثبات رسانده که دستاوردی جُز جری کردن و طلبکار کردن آنها ندارد. رژیم ولایت فقیه با زبان دیگری جُز قاطعیت و قُدرت آشنا نیست، این واقعیت را پروسه ای که به دستیابی به توافُق هسته ای وین مُنتهی گردید، به روشن ترین شکل نمایان ساخت.

هزینه امداد رسانی به دستگاه فاسد و تبهکار ج.ا. و سفت کردن پای آن بر گلوی مردُم ایران را زنان و مردان این کشور می پردازند، چه آنها که روزانه با آثار فاجعه بار حُکمرانی مُلاها دست به گریبان هستند و چه تبعیدیانی که آماج جاسوسی، دسیسه چینی و ترور آن می شوند.