اعتماد مردم به اصلاح طلبان از بین رفته است


یک تحلیلگر سیاسی می‌گوید ۷۰ درصد مردم با اعتراضات دی‌۹۶ همراهی داشتند اما به خیابان‌ها نیامدند. او تاکید می‌کند که مردم از اصلاح‌طلبان سرخورده‌اند‌ و اعتمادشان به حاکمیت نیز از دست رفته ‌است.

فیاض زاهد، روزنامه‌نگار و مدرس دانشگاه، در گفت‌وگو با “اعتماد آنلاین” تصریح کرده که اعتماد مردم به حاکمیت از بین رفته و در کوتاه مدت نمی‌توان برای بازگشت این اعتماد کاری کرد. او روحانی را گرفتار رودربایستی و ملاحظه‌کاری خوانده است.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب اذعان کرده که مردم از اصلاح‌طلبان ناامید شده‌اند: «مردم نسبت به این دولت نقد دارند و بابت آن اصلاح‌طلبان را مسئول می‌دانند.»

فیاض زاهد باور دارد که صدای خاتمی هنوز شنیده می‌شود و هم‌زمان اضافه می‌کند که افکار عمومی در آستانه ورود به مرحله‌ای است که این صدا می‌تواند دیگر شنیده نشود. زاهد می‌گوید: «در انتخابات ریاست‌جمهوری و مجلس بعدی اگر نتوانیم با مردم ارتباط بگیریم قطعا اصلاح طلبان بازی را خواهند باخت.»

محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران، به تازگی گفته بعید می‌داند در انتخابات سال ۹۸ مردم به حرف او و اصلاح‌طلبان پای صندوق‌های رای بروند. او در دیدار با اعضای فراکسیون امید مجلس تاکید کرد: «دیگر خیلی سخت است که به مردم بگوییم بیایید رای بدهید. آیا فکر می‌کنید در دور آینده انتخابات به حرف من و شما مردم پای صندوق‌ها خواهند آمد؟ بعید می‌دانم مگر اینکه در یکسال آینده تحولی رخ دهد.»

خاتمی در این دیدار از مواجهه با سوالات مردم یاد کرده بود که می‌پرسند چه اصلاحاتی پس از کشانده شدن آنها پای صندوق رای روی داد؛ آیا قوه قضائیه و نحوه برخوردها بهتر شد، رویکردهایی که ما را در تنگناهای بزرگ خارجی قرار داد اصلاح شد؟

فیاض زاهد به “اعتماد آنلاین” گفته است که مردم از اصولگرایی عبور کرده‌اند و اصلاح‌طلبان نیز دچار ریزش و کاهش اعتماد اجتماعی شده‌اند: «روحانی بعد از انتخابات می‌توانست جور دیگری عمل کند اما شاهد آن چینش کابینه و عقب‌نشینی‌های عجیب بودیم… افکار عمومی باید بداند آقای روحانی این سطح از عقب‌نشینی را برای چه انجام داد و چه چیزی گیرش آمد؟»

به عقیده این تحلیلگر سیاسی، خارج از جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا، یک جریان سوم که استعداد ایدئولوژی‌سازی، سازماندهی و قدرت اثرگذاری اجتماعی داشته باشد، وجود ندارد: «جریانات سیاسی یا چپ هستند یا راست و بقیه هم شوخی‌اند.‌»

او بر این باور است که اگر مردم بین الگوی اصلاح‌طلبی و براندازی قرار بگیرند همچنان به روش‌های کم‌هزینه‌تر اعتماد می‌کنند: «چیزی که رضا شاه را برای مردم برجسته می‌کند لزوما به معنای سلسله پهلوی و بازگشت سلطنت نمی‌تواند باشد اما می‌تواند یک پیام روشن بدهد، اگر بتوانیم دولتی را مستقر کنیم که بتواند به نیازهای روشن و مستقیم مردم پاسخ بدهد می‌تواند جواب مثبت بگیرد.»

فیاض زاهد “ساختار نظارت استصوابی” را بزرگترین دشمن نظام جمهوری اسلامی خوانده و در نقد دستگاه قضایی نیز گفته است: «مردم در ایران هیچ‌گاه به جنبش‌های مبارزه با فساد اعتماد نکردند، چون آنهایی که باید محاکمه شوند خودشان محاکمه می‌کنند.»

دیگر برای اصلاح‌طلبان انتخابات چنگی به دل نمی‌زند

سعید حجاریان که روزنامه شرق او را «مغز متفکر اصلاحات» معرفی کرده در پاسخ به این سئوال که با توجه با اوضاع کنونی اصلا انتخابات آینده نزد افکار عمومی مهم است؟، گفت: گمان دارم اگر همین امروز صندوق رأی بیاورند، اقبال چندانی به آن نخواهد شد.

وی افزود: برای اصلاح‌طلبان هم گمان ندارم انتخابات چنگی به دل بزند، چون سرنوشت روحانی و بدتر از آن خاتمی را دیده‌اند!

حجاریان گفت: اصلاح‌طلبان فعلا روی لبه تیغی راه می‌روند که به قول معروف «أدق من الشعر، و أحد من السیف»؛ از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر! لهیب آتش هم از پایین شعله می‌کشد. در این شرایط دشوار، پیداکردن راه فرار بسیار سخت است.

همه جناح های حکومتی دچار میرایی شده‌ اند

یک استاد جامعه شناسی هم گفته: اصولگرایی و اصلاح‌طلبی دچار میرایی شده‌اند.

تقی آزاد ارمکی به روزنامه دولتی ایران گفت: اینکه اصولگرایان می‌خواهند قالیباف یا رئیسی رئیس‌جمهوری شود، نشان می‌دهد دیگر آدم شاخص ندارند. در اصلاح‌طلبان هم دیگر کسی نیست. یعنی آدمی نیست که بحثی تازه مطرح کند، همه دچار میرایی هستند و دارند همدیگر را پایین می‌کشند و اجازه پوست‌اندازی هم نمی‌دهند.

نامه عذرخواهی و خداحافظی اصلاح طلبان

عبدالله نوری در جمع اعضای شورای مرکزی مجمع زنان اصلاح طلب گفت: عملکرد اصلاح‌طلبان ناامیدکننده بوده است.

وی گفت: “مسئولان نظام می توانستند پس از پیروزی انقلاب ‏مانند نلسون ماندلا همه را در ‏صف واحد دعوت به همکاری و مشارکت جهت رفع مشکلات و حرکت به سمت توسعه و ‏سازندگی کشور کنند و شاید ‏اگر این گونه عمل می شد، ‏تأثیرگذاری گفتمان انقلاب در ‏کشور و جهان بیشتر می شد، اما به شکل ‏دیگری عمل شد، از آغاز ‏برای یکدیگر خط و ‏نشان کشیدیم و روز به روز یاران، همراهان و علاقمندان به کشور، نظام و مردم را راندیم، تا کار به اینجا رسیده است که شاهد هستیم. هر مقدار هم که گفته شود وضعیت فعلی کشور عالی ست و در بهترین شرایط و موقعیت قرار داریم، بسیاری از مردم درک دیگری از وضعیت کشور و جامعه دارند، به قول معروف با حلوا حلوا کردن دهان انسان شیرین نمی شود. من گاهی به این فکر میکنم که آیا برای مسئولیت هایی که در ‌‏مقاطعی بعد از انقلاب به عهده داشتم، شایسته ‏ترین فردی که میتوانست این ‌‏مسئولیت را داشته باشد من بودم؟ آیا من به وظایفم ‏درست عمل کردم یا ممکن بود فرد ‌‏دیگری بتواند بهتر از من به مردم و کشور ‏خدمت کند؟ من بابت اشتباهات و قصورهایم از مردم عذرخواهی می کنم.”