هشدار علم الهدی. همه باید برای مقابله با فتنه سال ۹۸ آماده باشیم
رئیسی رویکردش را اعلام کرد: اول امنیت، بعد اجرای عدالت
رئیس جدید قوه قضائیه جمهوری اسلامی در نخستین سخنرانی خود پس از انتصاب از سوی آیتالله خامنهای گفت: اجرای عدالت فرع بر امنیت است.
به این ترتیب ابراهیم رئیسی که کارنامه نقض حقوق بشر او و به ویژه نقش آفرینی در کشتار مخالفان سیاسی در سال ۶۷ باعث اعتراضات و نگرانیهای بسیار شده است، تلویحا رویه خود را امنیتی معرفی کرده که حتی مغایر قانون اساسی جمهوری اسلامی است. اصل ۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی تحقق بخشیدن به عدالت را اصلیترین مسئولیت قوه قضائیه دانسته است.
رئیسی همچنین تاکید کرده است: مسئله امنیت مسئلهای نیست که بشود نسبت به آن کوچکترین اغماضی کرد.
به گزارش صدای آمریکا، در آخرین واکنشها به ریاست ابراهیم رئیسی بر قوه قضائیه، بیش از یکصد فعال سیاسی و مدنی در نامهای انتصاب او را پاداش رهبر جمهوری اسلامی به جنایت کاران دانستند.
پیشتر وزارت خارجه آمریکا انتصاب رئیسی را یک رسوایی توصیف کرد و سازمان دیدبان حقوق بشر نیز از آن به عنوان بازتاب دهنده وضعیت رو به افول حقوق بشر در ایران یاد کرد.
همه باید برای مقابله با فتنه آماده باشیم
آخوند علمالهدی نماینده خامنهای در مشهد، از تحولات پیش رو در سال ۹۸ ابراز نگرانی کرد و گفت: همه ما باید از ابتدای سال ۹۸ برای مقابله، مبارزه و خنثی کردن فتنه سال ۹۸ آماده باشیم.
وی گفت: دشمنان مدتی است که به این فکر افتادهاند که اگر فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم زیاد شود، عملاً توسط خود مردم براندازی انقلاب را شکل میدهند. دشمنان با عملیات رسانهای و فرهنگی بهدنبال این هستند که مردم مستأصل را وادار به فوران و قیام کنند.
خامنه ای چرا رئیسی را انتخاب کرد، رُقبایش چرا استقبال کردند؟
منصور امان: انتصاب یکی از بدنام ترین جلادان حُکومتی به ریاست قُوه قضاییه، پهنه دیگری را برای اثبات دُرُستی داوری جامعه پیرامون همدستی باندها و دسته بندیهای حُکومتی در غارت و پایمالی حُقوق آن ایجاد کرده است. آقای روحانی و باند “اعتدال” آشکارا برای آقای رئیسی کف می زنند و وابستگان باند “اصلاحات” یا مشغول سفیدشویی او هستند یا رضایتمندانه در برابر این رُسوایی سُکوت کرده اند.
برگُماری آقای رئیسی از سوی باند حاکم و واکُنش رُقبای آن به روشنی نشان داد که این فقط آقای خامنه ای نیست که مدافع و مُروج انعطاف ناپذیری و خُشونت در برابر جامعه و حُقوق آن است، بلکه رقیبان “مُعتدل” و “اصلاحات چی” او نیز به همان اندازه عقب نشینی در برابر مردُم و مُطالبات شان را به “مصلحت نظام” نمی ببیند.
هرگاه رژیم حاکم با امواج گُسترده و آرام نگرفتنی اعتراضات در جامعه روبرو نبود، شاید نه آقای خامنه ای یک قاتل داغ پیشانی را به قُوه قضاییه می فرستاد و نه باندهای “اعتدال” و “اصلاحات” پُشت سر این گُزینش صف می کشیدند.
آن شرایطی که سال ۹۵ حاکم بود و به آقای روحانی اجازه می داد در تبلیغات نمایش انتخابات ریاست جمهوری ناپرهیزی کرده و از آقای رئیسی به عُنوان کسی که “فقط اعدام و زندان بلد است” نام ببرد، دیگر وجود خارجی ندارد. میدان مانور آقای روحانی در زمین جامعه بسته شده و او اکنون از در کنار صفی که بدان تعلُق داشت، با آن سُخن می گوید.
دُنبالچه های سیاسی او، “اصلاحات چیها”، نیز روزگار بهتری ندارند. خیزشهای توده ای، اعتصابات سراسری و اعتراضهای رو به فُزون، برائت از آقای رئیسی و گوشه و کنایه قهوه خانه ای به او را برای آنها هزینه دار کرده است. همچون دوره نمایش انتخابات ریاست جمهوری، قصاب اوین دیگر کیسه رایگانی برای ریخت و پاشهای عوامفریبانه به شُمار نمی آید. پیام انتصاب او، جنگ با جامعه مُعترض است و آنها که در جریان خیزشهای دی ماه ۹۶، مردُم مُعترض را “اغتشاش گر”، “کرکس” و “بی ریشه” خوانده بودند، هیچ مصلحت بهتری از استقبال فعال یا خاموش از آن ندارند.
برای جامعه ای که با شُعار “اصلاح طلب، اُصولگرا – دیگه تمومه ماجرا” مرزهای خود را با حاکمیت ج.ا در تمامیت آن روشن ساخته، همنشینی باندهای حُکومتی در این کُنج کثیف و بویناک فقط فاکتوری در ژرفش آگاهی آن است. دُشمن آنها همینجاست و خود را به زبانی دیگر مُعرفی کرده است. .