Previous Next

فرشته مولوی و انقلابی که “کمین بود”

فرشته مولوی در آخرین اثرش “کمین بود” پرده از فاجعه‌ای به نام انقلاب کنار می‌زند. در پس این پرده خانواده‌ای شکل می‌گیرد که در حوادث انقلاب از زایش و بالش بازمی‌ماند. اسد سیف، منتقد ادبی، کتاب را بررسی کرده است.ادبیات هم‌چون تاریخ از هستی نسل‌ها تأثیر می‌پذیرد. در رمان “ابلوموف” اثر گنچاروف، نه شخص او، بل‌که دنیای زمین‌داران است که به نفع جهان سرمایه‌داری، دارد به پایان خویش می‌رسد. در “پدران و پسران” تورگنیف، اختلاف پدر و پسر در واقع اختلاف بین دو نسل است. در رمان “بودنبروک‌ها” اثر توماس مان همین اختلاف است که در آن اشرافیت کلاسیک غربی را در زوال و فروپاشی یک خاندان می‌بینیم.

در ادبیات ایران “شازده احتجاب” گلشیری در این راستا، زوال یک نسل است که قاجارها آن را نمایندگی می‌کردند. “درخت انجیر معابد” احمد محمود نیز با چنین دستمایه‌ای نابودی تدریجی یک خاندان را با آغاز و انجام انقلاب در پیوند قرار می‌دهد. “فریدون سه پسر داشت” اثر عباس معروفی، “طوبا و معنای شب” شهرنوش پارسی‌پور، “خانه ادریسی‌ها” اثر غزاله علیزاده را نیز می‌توان به شکلی در همین روند بازشناخت.

کمینی برای پایان یک زندگی

فرشته مولوی در “کمین بود” هستی یک خانواده را با فراز و فرود انقلاب در پیوند قرار داده است. در کشاکش روزهای انقلاب، در هفده شهریور که در تاریخ انقلاب به “جمعه سیاه” معروف است، آقای کیکاوسی و گل‌رخسار صاحب پسر و دختری دوقلو می‌شوند. بچه‌ها با حضور خویش شادی و سرور را به هستی خانواده ارزانی می‌دارند. بیرون از خانه و در جامعه اما حوادث هم‌سان با خانه نیست.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

داستان بر بستری زیبا از زبان شکل می‌گیرد و در همین زبان زیبا و فاخر است که تا پایان کتاب، حوادث آن روایت می‌شوند. پنداری زبان شخصیتی‌ست از رمان. پیش از آن‌که دختر خانواده، سوری، لب به سخن بگشاید و در ذهن به واگویی گذشته بنشیند، رقص زیبای زبان را می‌بینم که وابسته و یا گسسته، باهم و یا پاره‌پاره، در التهابی دائم و یا آرام، موقعیتی دشوار را بر ذهن خواننده می‌نشاند.

در همین زبان است که چهار دهه حوادث تاریخی جامعه بر تن اعضای یک خانواده و حضور اجتماعی آنان نقش می‌آفریند و درون انسان‌ها با بیرون آنان که هستی اجتماعی آنان باشد، در رابطه قرار می‌گیرد: «شب بود؟ دیگر نبود. دیگر نیست. دیگر نیست هست. نبود نبود. شب دیگر نبود. شب دیگر نیست. دیگر نیست؟…»

این واگویی ذهن پریشان است یا زمانی تکه‌تکه‌شده و بازمانده از تاریخ؟ چرا جمله‌ها چنین کوتاه و چه بسا بی‌ربط و پرسش‌گر در کنار هم می‌نشینند؟ پیش‌تر که می‌رویم حضور سوری را می‌بینم با انبوهی حادثه در ذهن. سوری به سوگ مرگِ سیا (سیاوش)، برادر خود، نشسته است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

پدر که جدا از مادر، در روستایی در شمال کشور زندگی می‌کند، به همراه برادر به شکار می‌رود و در فضای تاریک جنگل، به جای گراز به خطا برادر را می‌کشد. این مرگ بنیاد نیم‌بند خانواده را می‌‌گسلد. پدر به جرم کشتن پسر زندانی می‌شود. مادر غرق در رؤیای گذشته، به جنون گرفتار می‌آید و سوری مانده است که در این موقعیت چه کند. پنداری همه هستی خانواده کمینی‌بود برای نابودی آن.

اختلاف نسل‌ها و پسرکشی

فرشته مولوی در رمان پیشین خویش، “تاریک‌خانه آدم”، به موقعیتی از هستی می‌پردازد که در آن پدر توانِ درک پسر همجنس‌گرای خویش را ندارد. در کشمکشی بی‌پایان، سرانجام پسر به زندگی خویش خاتمه می‌دهد. پدر در سوگ پسر، در واگویه‌های درونی با خویش، در واقع به تفاوت‌های دو نسل می‌رسد و به ناتوانی خویش در درک پسر.

در “کمین بود” نیز همین عدم درک نسل جدید، با جامعه در رابطه قرار می‌گیرد. انقلاب که از راه می‌رسد، نخست پدر و مادر (خان‌بابا و خانم‌گل) به ناسازگاری با هم می‌رسند. ادامه زندگی مشترک آنان که در بازمانده‌های فرهنگ اشرافیت شکل گرفته، با فرهنگ حاکم بر جامعه ناساز است. انقلاب به همراه خویش، هستی خانواده را با مصادره بخشی از اموال و املاک خانواده، از زایش بازمی‌دارد.

دو فرزند که در هفده شهریور زاده شده‌اند، در تقابل فرهنگ خانواده با فرهنگ سنتی حاکم، در آزار و اذیت گشت‌های ارشاد، به آن‌جا می‌رسند که کشور را ترک گویند. سوری پس از چند سال به ایران بازمی‌گردد تا زندگی را در این کشور ادامه دهد و سیا ترجیح می‌دهد در کانادا بماند. او در تعطیلات برای دیدار خانواده به ایران سفر می‌کند که به تیر تفنگ شکاری پدر، کشته می‌شود.

در همین تقابل نسل‌هاست که اعتراض‌های نسل جوان در جنبش دانشجویی خود را نشان می‌دهد. در همین جنبش است که سوری عاشق می‌شود. از معشوق باردار می‌شود، ولی ترجیح می‌دهد سقط‌جنین کند. آیا شکست جنبش دانشجویی را می‌توان با این سقط‌جنین در رابطه قرار داد؟

در همین تقابل‌نسل‌هاست که سیا در جنبش سبز عاشق دختری از فعالان این جنبش می‌شود. این عشق دوام نمی‌یابد و با شکست جنبش و فرار معشوق به غرب پایان می‌یابد. آیا شکست جنبش را می‌توان با شکست این عشق در رابطه قرار داد؟

در همین تقابل‌هاست که ریحان، خواهرخوانده سیا، بی‌آنکه سیا و یا خانواده بداند، از او پسری معلول می‌زاید. آیا این پسر در معلولیت خویش، نشان از نازایی فرهنگ حاکم ندارد؟ «گفتی ببینمت ندیدی ندیدی تا قرارمان به این گور و به این روز گُهی کشید… بیرون سرد بود. برف بود. بهمن بود…»

“کمین بود” سراسر تلاش است برای ادامه زندگی. تلاش‌ها را اما نظام حاکم برنمی‌تابد. در تقابل سنت حاکم و آزادی‌های جهان مدرن که نسل جوان برای آن می‌رزمد، تا کنون جز شکست چیزی حاصل نشده است و در همین شکست‌هاست که سیا به دست پدر کشته می‌شود. هستی جوانان کشور و آینده آنان را نیز در واقع نظام حاکم بر جامعه کشته است.

“کمین بود” تکرار تاریخی نفی پسر از سوی پدر و یا اسطوره “پسرکشی” است در فرهنگ ما؛ آن‌سان که رستم سهراب کشت و کی‌کاوس در “شاهنامه” سیاوش را از خانه براند. آیا “رستم‌کلا”، سکونت‌گاه پدر، در “کمین بود” خواننده را به یاد رستم شاهنامه نمی‌اندازد؟ آیا کی‌کاوس و سیاوش رمان “کمین بود” را می‌توان ادامه همان داستان‌های اساطیری و تکرار تراژدی دانست؟

هستی تکه‌تکه‌شده

در “کمین بود” هیچ حادثه‌ای مستقیم روایت نمی‌شود. راویان هر یک به شکلی یادمانده‌های خویش را از گذشته، تکه‌تکه، دور و یا نزدیک به هم، در ذهن بازمی‌گویند. تمامی “دیالوگ‌”ها نیز در ذهن می‌گذرند. بار اصلی روایت اما بر دوش سوری است. اوست که در پیوند روایت‌ها با هم نقش دارد و به عنوان شخصیت اصلی رمان، پاره‌های یادمانده‌ها را در کنار هم می‌نشاند. با این‌همه، پاره‌ها مشکل در کنار یکدیگر می‌نشینند. هر از گاه پاره‌ای یافت می‌شود که پیش از آن بر کسی آشکار نبوده است. پنداری وصله‌های هستی نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند در کنار هم بنشینند. آیا این روان ازهم‌گسیخته جامعه است که چنین دردناک و تراژیک بر روان انسان‌ها تأثیر گذاشته؟

انقلاب تنها بر خانواده کیکاوسی آوار نمی‌شود، آرزوهای یک جامعه را نیز به بازی می‌گیرد و امیدهای آن سراسر به غم می‌نشیند. فاجعه چنان ژرف اتفاق می‌افتد که حتی “خیزش دانشجویی ۱۸ تیر” و “جنبش سبز” نیز به خون می‌نشیند. انقلاب در فروپاشی خانواده کیکاوسی، یعنی نسلی که انقلاب را تجربه کرده و یا در آن مشارکت داشته، نقش دارد. در به بن‌بست رسیدن نسل بعدی، یعنی فرزندان آنان (مرگ سیا) تأثیر دارد. نسل سوم (ریحان) اما فرزند معلول می‌زاید. آیا این فاجعه و تکرار تراژدی پایان خواهد یافت؟

“کمین بود” در ژرفای فاجعه‌ها شکل گرفته و به پایان می‌رسد. ادامه آن اما در هستی اجتماعی انسان‌ها در خارج از داستان حضوری ملموس دارد. تمامی تجربه‌های شخصی در این رمان را می‌توان به جامعه تعمیم داد. نویسنده بدین‌سان امری شخصی را عمومی می‌کند. پنداری آرزوها هم‌چنان آرزو خواهند ماند.

در “کمین بود” همه‌چیز اتفاق افتاده است و همین اتفاق‌هاست که روایت می‌شوند. هیچ تصمیمی برای اقدامی صورت نمی‌گیرد. از گام‌های پیموده‌شده گفته می‌شود، اما از راه آینده خبری نیست. چرخه تکرار هم‌چنان در کار و در “کمین” است.

در “کمین بود” تاریخ اجتماعی و فرهنگ و زبان به خدمت گرفته می‌شوند تا در تأثیر آن بر فروپاشی یک خانواده، آینه‌ای شوند از هستی مردمی که هم‌چنان در بند سنت و خفقان اسیرند و به زندگی امیدوار.

در “کمین بود” “زمین‌دخت‌”ها می‌میرند، “خان‌بابا”ها به زندان گرفتار می‌آیند، “خانم‌گل”‌ها در پریشانی روان خانه‌نشین می‌شوند، “سیا”ها به تیر پدر کشته می‌شوند، “ریحان‌”ها فرزند معلول می‌زایند، کسانی به راه آزادی گُم می‌شوند، کسانی بازداشت می‌شوند و به تخت شلاق بسته می‌شوند، کسانی به گریز از کشور مجبور می‌شوند و “سوری”‌ها با ذهنی آشفته و وجودی پریشان، برای ادامه زندگی و جان بخشیدن به هستی، هم‌چنان در تلاشند.

فرشته مولوی تاریخ سه نسل را در این رمان بسیار فشرده و درهم‌تنیده، با زبانی بس زیبا، به داستان نشانده است. درون انسان‌ها روایت شده است تا نوری به بیرون آن‌ها (جامعه) تابانده شود. گویی درون آینه‌ای‌ست در بهتر شناختن بیرون و به همراه آن خویشتن. این تاریخ و این روایت اما در واقع آغاز و انجامی ندارد. می‌توان آن را به گذشته‌های دورتر نیز کشاند و تکرار آن را در آینده‌نیز منتظر بود.

“کمین بود” در واقع “کمین”ی‌ است در زندگی انسان‌ها در یک بزنگاه تاریخ، تا آن را از زایش و بالش بازدارد. “کمین بود” تراژدی زندگی انسان است در ایرانی که جمهوری اسلامی بر آن حاکم است. این رمان را “نشر آزادان” در کانادا منتشر کرده است.

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

پاپ فرانسیس تدابیر مقابله با سوءاستفاده جنسی را گسترش داد

رهبر کاتولیک‌های جهان فرمان چهار سال پیش خود برای اتخاذ تدابیری علیه سوءاستفاده جنسی در کلیسای کاتولیک را اصلاح کرد. به این ترتیب تدابیر سختگیرانه شامل مدیران غیرروحانی نهادهای مرتبط با کلیسا نیز می‌شوند.بنابر گزارش‌ها، واتیکان اعلام کرد پاپ فرانسیس روز شنبه ۲۵ مارس برای تقویت مبارزه با سوءاستفاده جنسی در کلیسای کاتولیک فرمان سال ۲۰۱۹ خود در این زمینه را اصلاح کرد.

رهبر کاتولیک‌های جهان نزدیک به چهار سال پیش در واکنش به برملا شدن موارد متعدد سوءاستفاده و بدرفتاری جنسی در کلیسای کاتولیکفرمانی صادر کردکه مطابق آن، از جمله کشیشان و دیگر روحانیان موظف شدند هر گونه سوءظن در این ارتباط را گزارش کنند.

به گزارش آژانس خبری کاتولیک (KNA)، بر پایه اصلاحات جدید، الزام گزارش‌دهی در آینده شامل افراد غیرروحانی که در “انجمن‌های بین‌المللی مومنان” مورد تائید واتیکان مسئولیتی بر عهده دارند نیز می‌شود.

واتیکان اعلام کرده، اصلاحات مورد نظر پاپ فرانسیس از ۳۰ آوریل سال جاری اجرایی خواهد شد و همه وابستگان به کلیسای کاتولیک موظف به رعایت آن خواهند بود.

الزام گزارش‌دهی برای غیرروحانیان مرتبط به واتیکان

کسانی که مدیریت انجمن‌های تاسیس شده به وسیله واتیکان یا مورد تائید بالاترین مرجع کلیسای کاتولیک را بر عهده دارند یا داشته‌اند موظف هستند هر گونه ظن بروز سوءاستفاده و آزار جنسی را گزارش کنند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

این افراد از پایان ماه آینده در صورتی که مظنون به “اقدام یا عدم اقدام مناسب” در مسیر جلوگیری از تحقیقات قضائی و مدنی علیه متهمان احتمالی ارتکاب آزار جنسی شوند، قابل تعقیب و مجازات خواهند بود.

فرمان جدید پاپ فرانسیس واکنشی به موارد مشکوک به ارتکاب سوءاستفاده جنسی در تشکل‌های موسوم به “جنبش‌های معنوی” است که توسط افراد غیرروحانی مدیریت می‌شوند.

همچنین قرار است الزام به گزارش‌دهی به مواد سوءاستفاده جنسی احتمالی از “بزرگسالان آسیب‌پذیر” نیز تعمیم یابد. این اصطلاح افرادی را مد نظر دارد که به دلایلی نظیر ناتوانی، محدودیت جسمی و روانی یا محرومیت از آزادی فردی در موقعیتی نباشد که در مقابل ارتکاب جرم به طور موثری از خود دفاع کند.

پس از بر ملا شدن موارد بسیار زیاد سوءاستفاده و آزار جنسی در کلیسای کاتولیک در بیش از یک دهه گذشته تدابیری در دستور کار قرار گرفت که تمرکز آن بر قربانیان خردسال و نوجوان بود.

در نسخه به روز شده فرمان سال ۲۰۱۹ پاپ فرانسیس امکان دادخواهی قربانیان سوءاستفاده جنسی نیز گسترش یافته و نهادها و اداره‌های تحت نظر واتیکان موظف شده‌اند تدابیر لازم را برای تسهیل این روند اتخاذ کنند.

در تدابیر جدید مقرر شده که شاهدان موارد مظنون به وقوع سوءاستفاده جنسی نباید ملزم به سکوت و رازداری شوند. این قاعده تا کنون فقط شامل قربانیان احتمالی می‌شده است.

واکنش‌ها به “فاجعه” سوءاستفاده جنسی در کلیسای کاتولیک

سلسله افشاگری‌هادر مورد سوءاستفاده جنسی در سال‌های گذشته مدت‌هاست واتیکان را با یک چالش بزرگ روبرو کرده و برخی از روحانیان ارشد کاتولیک از آن به عنوان فاجعه یاد می‌کنند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

یکی از این افراد کاردینال راینهارد مارکس، روحانی سرشناس آلمانی و اسقف اعظم مونیخ و فرایزینگ است که تابستان سال ۲۰۲۱ در پی رسوایی‌های سوءاستفاده جنسی در کلیسای کاتولیک استعفای خود راتقدیم پاپ کردکه با آن موافقت نشد.

کاردینال مارکس به پاپ فرانسیس نوشته بود، بحث‌های اخیر درباره سوءاستفاده‌های جنسی در کلیسای کاتولیک نشان داده که “برخی افراد در کلیسا” نمی‌خواهند مسئولیت این فاجعه را بپذیرند و با هر گونه اصلاح مخالف هستند.

پاپ فرانسیس در نامه‌ای به بالاترین مقام کلیسای کاتولیک آلمان با کناره‌گیری او مخالفت کرد و نوشت: «من با شما موافقم که با یک فاجعه روبرو هستیم … اما پاسخ من این است، برادر عزیز: به آن شکلی که خود می‌دانی ادامه بده.»

برخی از ناظران این پاسخ را نشانه آمادگی پاپ فرانسیس برای پیشبرد اصلاحات بنیادین در کلیسای کاتولیک ارزیابی کرده‌اند و به‌روزرسانی فرمان سال ۲۰۱۹ می‌تواند تائیدی بر این ارزیابی تلقی شود.

اقتصاد ایران در سراشیب

همایون معمار

در ده سال گذشته رشد اقتصادی ایران تقریباً صفر بوده است، یعنی چیزی به درآمدِ مردم اضافه نشده است، در حالی که در همین مدت یازده میلیون نفر به جمعیت ایران اضافه شده است. به تعبیر ساده‌تر، سفرهای که ۷۴ میلیون نفر در ابتدای سال ۱۳۹۰ دورِ آن نشسته بودند، حالا بیش از ۸۵ میلیون نفر مهمان دارد اما اندازه و میزان غذای روی سفره تغییری نکرده است. یعنی یازده میلیون نفر به سفره‌ای دعوت شده‌اند بی‌آنکه غذای بیشتری روی سفره گذاشته شده باشد.

نمای کلی اقتصاد ایران نشان می‌دهد که میانگین درآمد سرانه‌ی ایرانیان به‌شدت کاهش یافته و خانوارهای ایرانی برای گذران زندگی با مشکل رو‌به‌رو شده‌اند. البته این کاهش درآمد برای همه‌ی خانوارها یکسان نیست. گروهی ثروتمندتر شده‌اند و گروهی فقیرتر؛ اما اگر کسانی پولدار شده‌اند یا وضع زندگی آنها بهتر شده باید مطمئن بود که وضع زندگیِ عده‌ای دیگر بدتر شده است. شواهد نشان می‌دهد که در این دوران خانوارهای کم‌درآمد بیش از پیش آسیب دیده‌اند. در یک دوره دولت برای حمایت از خانواده‌ها‌ در مقابل افزایش قیمت انرژی، تصمیم گرفت که از محل اضافه‌درآمدِ حاصل از افزایش قیمت انرژی مبالغی به خانوارها بپردازد اما این کمک‌ها‌ مثل گلوله‌ی برفی در گرمای سوزان تورم فزاینده به‌سرعت آب شد و بعد از دو سه سال ارزش خود را از دست داد.

در چند سال گذشته، تورم شدید و افزایش روزافزون قیمت کالاهای مصرفی و بادوام امان مردم را بریده و خرید کالاهایی مثل مسکن برای بسیاری از خانوارها غیرممکن شده و اکثر اجاره‌نشینان بدون اشتغال به چند شغل قادر به پرداخت اجاره‌بها نیستند. علاوه بر این، با افزایش قیمت‌ها‌، مصرف مواد غذایی مانند گوشت قرمز، مرغ و لبنیات و دیگر کالاهای مصرفی به‌شدت کاهش یافته است. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که در یک سال گذشته مصرف گوشت قرمز ۵۰ درصد و مصرف مرغ ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده است. بی‌جهت نیست که وقتی در شهریور ۱۴۰۱ آتش خشم مردم پس از قتل مهسا امینی شعله‌ور شد، بسیاری سهم اقتصاد در بروز و گسترش اعتراضات را بیش از دیگر عوامل اجتماعی و فرهنگی شمردند. مردمی که زیر فشار اقتصادی قادر نیستند حتی برای چند روز از زندگیِ خود برنامه‌ریزی کنند، نسبت به وضعیت اقتصادی معترض خواهند شد و به علت ناامیدی از اصلاح و بهبود اوضاع، در پی  تغییر حکومت و استقرار نظام جدید خواهند بود.

 

مشکل اقتصاد ایران چیست؟

هر اقتصادی شاخص‌ها‌یی دارد که بر اساس آن‌ها می‌توان از میزان سلامتی‌اش باخبر شد. شاخص‌ها‌یی مانند رشد اقتصادی و درآمد سرانه از یک طرف، و تورم و بیکاری از طرف دیگر در فهرست برگه‌ی آزمایش اقتصاد قرار دارد. معمولاً در هر اقتصاد سالمی بخش اول رشد می‌کند، یعنی رشد اقتصادی و درآمد افزایش می‌یابد، و در مقابل بخش دوم یعنی تورم و بیکاری کاهش می‌یابد. اما در ایران این روند برعکس است. رشد اقتصادی و درآمد سرانه بهجای افزایش، مدام کاهش می‌یابد و تورم و بیکاری به جای کاهش، همواره در حال افزایش است.

این تناقض اقتصادی در شرایطی اتفاق می‌افتد که تورم بالا به مشکل دائمیِ‌ اقتصاد ایران تبدیل شده است. تورم سالانه‌ی ایران تا پیش از سال ۱۳۹۰ به طور میانگین کمتر از ۲۰ درصد بود اما اکنون در آستانه‌ی ۵۰ درصد قرار دارد. رشد اقتصادیِ پائین، تورم بالا و نوسانات و تکانه‌ها‌ی شدید اقتصادی از ویژگی‌ها‌ی اقتصاد ایران در چهار دهه‌ی گذشته بوده است اما وضعیت اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به‌مراتب وخیم‌تر شده است.

سؤال این است که منشأ تورم چیست و چرا جمهوری اسلامی نتوانسته در چهل سال گذشته تورم را کنترل و یک‌رقمی کند؟ در پاسخ باید گفت که بزرگترین عامل ایجاد تورم، خودِ دولت است. دولتی که دخل و خرجش با یکدیگر نمی‌خوانَد و همواره پول کم می‌آورد و بودجهی سالانهاش با کسریِ چشمگیری مواجه است. دولت همواره برای تأمین خرج سنگینِ خود دست به دامن بانک مرکزی می‌شود و مقادیر هنگفتی از بانک مرکزی قرض می‌گیرد و با آن حقوق کارمندان و کارکنان و دیگر خرج‌ها‌ی خود را می‌پردازد. بانک‌ها‌ نیز برای کسری‌ها‌ی خود از بانک مرکزی قرض می‌گیرند و همین یکی از عوامل افزایش نقدینگی و تورم است.

مشکل فقط کسریِ بودجه نیست. حتی وقتی درآمد نفتی زیاد می‌شود باز هم این مشکل بروز می‌کند. مثال آن افزایش درآمدهای نفتی در فاصله‌ی سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۰ است، که دولتِ وقت تصمیم گرفت تمام این درآمد را خرج کند. بنابراین، به روال معمول ارزهای نفتی را به بانک مرکزی داد و در ازای آن مبالغ هنگفتی ریال گرفت که این امر به افزایش شدید نقدینگی انجامید. آثار تورمیِ این امر در کالاهای بادوامی نظیر مسکن نمایان شد و قیمت مسکن به‌شدت افزایش یافت. در آن زمان، دولت برای کنترل تورم، مقادیر زیادی کالای مصرفی وارد کرد تا جلوی تورم داخلی را بگیرد اما این کار بخشی از تولید داخلی را که قدرت رقابت نداشت با مشکل مواجه کرد ولی از آن رو که کالایی مثل مسکن را نمی‌توان وارد کرد، قیمت آن به‌شدت افزایش یافت.

مشکل دولت فقط هزینه‌ها‌ی خودش نیست. یکی از مشکلات بودجه‌ی سالانه‌ی دولت، هزینه‌ها‌ی سنگین صندوق‌های بازنشستگی است. در بودجه‌ی سال ۱۴۰۱ بیش از ۲۱۷ هزار میلیارد تومان برای کمک به این صندوق‌ها در نظر گرفته شد تا‌ بتوانند حقوق بازنشستگان را بدهند و خدمات بازنشستگی را ارائه کنند. و این در حالی است که صندوق‌ها‌ی بازنشستگی باید از منابعی تأمین شوند که بازنشستگان در طول سال‌های کار، پرداخت کرده‌اند. اما عدم پرداخت سهم دولت در طول سالیان و دست بردن در سرمایه‌ی این صندوق‌ها‌ از سوی دولت، سبب شده است که صندوق‌ها‌یی مثل صندوق‌ها‌ی بازنشستگیِ کشوری و لشکری ورشکست شوند و صندوق تأمین اجتماعی نیز با کمبود جدیِ منابع رو‌به‌رو شود. سهم صندوق‌های بازنشستگی از بودجه‌ی سال آینده نیز بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان، یعنی حدود ۱۰ درصد از بودجه‌ی دولت، است.

تا پیش از این، درآمدهای نفتی بخشی از هزینه‌ی سنگین دولت را تأمین می‌کرد اما در سال‌های اخیر دولت به علت تحریم‌ها‌ی گسترده، امکان فروش بی‌دردسرِ نفت را از دست داده و نمی‌تواند پول همان مقدار نفتی را هم که می‌فروشد، از طریق قانونی به داخل کشور منتقل کند.

افزایش سریع نقدینگی و چند برابر شدن آن در سال‌های اخیر مانند آب شوری است که به جای رفع تشنگی، مدام بر تشنگی می‌افزاید و دولت هر سال خواهان پول بیشتری برای گذران امور روزمره است.

البته منظور این نیست که نقدینگی نباید افزایش یابد. افزایش سالانه‌ی نقدینگی به میزان ۱۰ تا ۱۲ درصد منطقی است و مشکلی ایجاد نمی‌کند. اگر این افزایش به ۲۵ درصد در سال برسد در مرز هشدار قرار دارد اما بالای ۳۰ درصد خطرناک است.

این در حالی است که روند رشد نقدینگی تا بهمن‌ماه گذشته بیشتر از ۳۴ درصد بوده و یک چهارم (۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان) از نقدینگیِ شش هزار هزار میلیارد تومانی ایران، در سال جاری ایجاد شده است. به عبارت دیگر، بحران تورم بالا در کمین اقتصاد ایران نشسته است و برای متوقف کردن روند فزاینده‌ی تورم، دولت باید تصمیمات سختی بگیرد و بدون اصلاحات جدی نمی‌تواند از این بحران نجات یابد.

پرسش این است که وقتی نقدینگی این‌قدر زیاد است چرا بخشی از فعالان بازار ایران، از جمله تولیدکنندگان، از کمبود نقدینگی می‌نالند. جواب ساده و سرراست این است که بانک‌ها‌ که باید منبع تأمین نقدینگیِ واحدهای تولیدی باشند، به علت مداخله‌ی دولت از تأمین نقدینگیِ بنگاه‌ها‌ی تولیدی عاجزند. دولت برای پیشبرد برنامه‌ها‌یش در مورد منابع پولیِ بانک‌ها‌ تصمیم می‌گیرد و بانک‌ها مجبورند که منابع بانکی را در بخشی خرج کنند که دولت دستور داده است. شاید یکی از کوچک‌ترین نمونه‌های این وام‌ها‌ وام ازدیاد جمعیت باشد که حکومت می‌کوشد از طریق آن مردم را به فرزندآوری تشویق کند. همین روند معیوب باعث شده است که بسیاری از بانک‌ها‌ با کمبود منابع مواجه شوند و برخی تا آستانه‌ی ورشکستگی پیش بروند.

در چنین شرایطی تورم در مرز ۵۰ درصد است و قیمت‌ها‌ روزبه‌روز افزایش می‌یابد. روند رشد قیمت‌ها‌ از سال ۱۳۹۰ تاکنون باورنکردنی است. ارزش برابریِ هر دلار آمریکا از ۱۱۰۰ تومان در سال ۱۳۹۰ به مرز ۶۰ هزار تومان و قیمت هر سکه بهار آزادی از ۴۵۰ هزار تومان به ۳۲ میلیون تومان رسیده است.

همین وضعیت در بخش مسکن نیز حاکم است. متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در سال ۱۳۹۰ در تهران ۱/۸ میلیون تومان بود اما اکنون متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در این شهر به بیش از ۵۵ میلیون تومان رسیده است. این اتفاق باعث شده است که خرید واحد مسکونیِ شخصی برای تعداد زیادی از ایرانیان به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل شود.

به همین ترتیب، قیمت مواد خوراکی نیز رشد شتابانی داشته و هزینه‌ها‌ی خانوارهای ایرانی به‌شدت افزایش یافته است. این در حالی است که حقوق کارگران، کارمندان و بازنشستگان متناسب با رشد تورم افزایش نیافته و گذران زندگیِ روزمره‌ی ایرانیان با مشکلاتی جدی مواجه شده است.

 

بحران انرژی

مشکل دیگر در اقتصاد ایران کمبود انرژی است که در چند سال گذشته تشدید شده است. هرچند ایران یکی از بزرگ‌ترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد اما برای تأمین گاز شهروندان در زمستان ناچار است که گاز کارخانه‌ها و نیروگاه‌ها را قطع کند. تأمین برقِ مصرفی نیز به علت سرمایه‌گذاریِ ناکافی در سال‌های اخیر به‌شدت متزلزل شده و در اوج مصرفِ برق در تابستان احتمال قطع برق بسیار زیاد است. با روند رو به رشد مصرف انرژی در ایران، این نگرانی وجود دارد که به علت سرمایه‌گذاریِ ناکافی، این کشور در آینده با مشکل جدی تأمین انرژی رو‌به‌رو شود.

هر وقت تبِ تندِ قیمت‌ها‌ جامعه را فرا می‌گیرد، حکومت ایران به‌جای یافتن عامل بیماری، می‌کوشد با پاشویه تب را پایین بیاورد. در سال‌های اخیر، دولت به‌جای حل مشکل، ستادهای تنظیم بازار، تعزیرات و انواع نهادهای کنترل قیمت را ایجاد کرده و با چوب و چماق تلاش کرده است تا مانع از رشد قیمت‌ها‌ شود.

حکومتی که عدالت را محدود به توزیع ارزان منابع و کنترل قیمت‌ها‌ می‌داند هرگز به‌طور جدی به مسئله‌ی تورم و گرانی نپرداخته و شهروندان ایران را در برابر طوفان قیمت‌ها‌ بی‌سرپناه رها کرده است. بنابراین، عجیب نیست که گروهی از شهروندان برای حفظ قدرت خرید و پس‌اندازشان، دلار، طلا و خانه می‌خرند. تجربه‌ی چهار دهه‌ی گذشته به آنها آموخته است که نباید به کمکِ دولت امیدوار باشند و برای در امان ماندن از آسیبِ بیشتر باید خودشان کاری کنند. البته تعداد زیادی از شهروندان ایرانی روزمره زندگی می‌کنند و پس‌اندازی ندارند که بخواهند از ارزشِ آن محافظت کنند. این گروه فقط برای سیر کردن شکم و زنده ماندن تلاش می‌کنند.

 

بحران محیط زیست

در کنار مشکلات بی‌شمار اقتصادی، محیط زیست و منابع آبیِ کشور به علت دخالت دولت و خشکسالی‌ها‌ی پیاپی در چند دهه‌ی اخیر به‌شدت آسیب دیده است. این آسیب‌ها‌ عمدتاً ناشی از دخالت دولت در سدسازی و انتقال منابع آبی برای تولید محصولاتی نظیر فولاد در مناطق خشک و بی‌آب کویر مرکزیِ ایران بوده است. بدون آب نمی‌توان زندگی کرد و موجودیت ایران و حیات جامعه به آن وابسته است. این نگرانی وجود دارد که با ادامه‌ی بحران آب و آلودگیِ هوا و تخریب منابع طبیعی، بخش زیادی از ایران سکونت‌ناپذیر شود.

در شرایط بحرانیِ یک دهه‌ی اخیر که با بی‌ثباتیِ گسترده در اقتصاد همراه بوده، سرمایه‌گذاری نیز با رشد منفی رو‌به‌رو شده است. بخشی از سرمایه‌ها‌ به جای بخش‌ها‌ی مولد، روانه‌ی بازارهایی نظیر طلا، ارز و مسکن شده است زیرا ایرانیان دریافته‌اند که برای حفظ ارزش دارایی‌ها‌ی خود بهتر است که در این بازارها سرمایه‌گذاری کنند. گزارش‌ها‌ی رسمی‌ نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری در بخش‌ها‌ی تولیدی حتی تکافوی استهلاک سرمایه را نمی‌دهد. سرمایه به‌عنوان سوختِ موتور اقتصاد عاملی حیاتی در رشد و توسعه‌ است؛ در پی کاهش سوخت، موتور اقتصاد با مشکلات جدی مواجه شده و در صورت تداوم وضع موجود احتمال دارد که بخش‌ها‌یی از اقتصاد ایران از حرکت باز بماند.

به همه‌ی این مشکلات باید تحریم را اضافه کرد، تحریمی که سبب شده دولت تنها به فکر حفظ وضع موجود باشد و برنامه‌هایش را روزانه تنظیم کند تا مبادا اوضاع اقتصادی مهارناپذیر شود، زیرا تحریم درآمد دولت را کاهش داده و تبادل کالاها و خدمات را دشوار کرده است. به نظر برخی کارشناسان اقتصادی، رشد شدید قیمت ارز در بازار، دیگر تنها ناشی از متغیرهای پولی نظیر تورم و نقدینگی نیست و بازار بیش از پیش متأثر از روابط خارجی، برجام و تحریم‌ها‌ست. اگر حکومت این واقعیت را نادیده بگیرد و به خیالِ خود با کنترل متغیرها بحران را کنترل کند، می‌توان مطمئن بود که از رونق اقتصادی خبری نیست و اوضاع بدتر خواهد شد.

 

 

فرانسه هم استفاده از تیک‌ تاک در دستگاه‌های دولتی را منع کرد

نگرانی‌های امنیتی از استفاده از اپلیکیشن چینی تیک ‌تاک سبب شده تا استفاده از آن روی دستگاه‌های دولتی در فرانسه ممنوع شود. دولت اسلواکی نیز دست به اقدامی مشابه زده و نصب این اپلیکیش روی دستگاه‌های دولتی منع کرده است.وزارت خدمات بخش عمومی فرانسه اعلام کرد، با توجه به مشکلات و نگرانی‌های امنیتی دولت این کشور تصمیم گرفته است که نصب و استفاده از اپلیکیشن چینی تیک‌تاک را روی دستگاه‌ها و تلفن‌های دولتی ممنوع کند.

بنابر بر ارزیابی این وزارتخانه این اپلیکیشن از سطح مناسبی در ارتباط با دفاع سایبری و ایمنی داده‌ها برای استفاده در دستگاه‌ها و تلفن‌های دولتی برخوردار نیست و از این رو تهدیدی امنیتی محسوب می‌شود. این ممنوعیت بلافاصله اجرایی می‌شود.

همچنین گفته شده است که نصب و استفاده از توییتر، اینستاگرام و نتفلیکس روی دستگاه‌های دولتی فرانسه نیز قرار است منع شود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اسلواکی نیز در کنار فرانسه دست به اقدامی مشابه زده و از ممنوعیت نصب و استفاده از اپلیکیشن روی تلفن و دستگاه‌های کارکنان پارلمان این کشور خبر داده است.

ریاست نهاد پارلمانی اسلواکی در این راستا اعلام کرد، استفاده از تیک‌تاک در کل زیرساختار پارلمان این کشور بلوکه می‌شود و دستگاه‌ها و تلفن‌هایی که این اپلیکیشن روی آنها نصب شده باشد، دیگر قادر نخواهند بود به شبکه رایانه‌ای پارلمان وصل شوند.

اسلواکی در راستای این اقدام هشدار داده است، تیک تاک “مقادیر قابل توجهی از اطلاعات و داده‌ها را جمع می‌کنند که می‌توانند برای یک حمله سایبری هدفمند به کار گرفته شوند”.

چندی پیش نیز در کانادا و آمریکا استفاده از اپلیکیشن چینی تیک تاک روی دستگاه‌های دولتی به خاطر نگرانی‌های امنیتی ممنوع شده بود.

دولت آمریکا تاریخ ۲۷ فوریه سال جاری میلادی با انتشار یک ابلاغیه، مهلتی ۳۰ روزه‌را برای پاک کردن این اپلیکیشن از روی دستگاه‌های دولتی اعلام کرده بود.

بیشتر بخوانید: پژوهشگر آلمانی: تیک‌تاک از کاربران خود جاسوسی می‌کند

تیک ‌تاک محصول کمپانی چینی “بایت دنس” است و کاربران با استفاده از آن می‌توانند ویدئوهای کوتاه ۳ تا ۶۰ ثانیه‌ای تولید و منتشر کنند.

این اپلیکیشن به خصوص میان جوان‌ها از محبوبیت‌ زیادی برخوردار است. با این حال از مدت‌ها پیش نگرانی‌های جدی نسبت به حریم خصوصی کاربران و حفاظت از داده‌های آنان مطرح شده است.

کارشناسان امنیت سایبری می‌گویند این احتمال وجود دارد که دولت چین به داده‌های کاربران تیک ‌تاک دسترسی داشته باشد. تیک‌تاک این موضوع را رد می‌کند.

شایان ذکر است که کارمندان کمیسیون اتحادیه اروپا نیز از اواخر فوریه سال جاری میلادی اجازه ندارند، از تیک‌تاک روی دستگاه‌های کاری استفاده کنند.

این کمیسیون تاریخ ۲۳ فوریه همچنین اعلام کرده بود، این اپلیکیشن باید از روی دستگاه‌های خصوصی هم که از طریق آن‌ها از برنامه‌های نرم‌افزاری کمیسیون اتحادیه اروپا استفاده می‌شود، حذف شود.

تیک‌تاک در حال حاضر بیش از یک میلیارد کاربر فعال دارد و ششمین شبکه‌اجتماعی پرطرفدار در جهان محسوب می‌شود.

نشست همبستگی؛ “رسیدن به پیروزی با امید ممکن است”

پنج چهره سرشناس مخالف حکومت جمهوری اسلامی با شرکت در نشستی در تورنتو بر ادامه مبارزه، تداوم اتحاد و همصدایی با مردم داخل ایران تأکید کردند. در این نشست شماری از سیاستمداران ایرانی‌تبار نیز حضور داشتند.
حامد اسماعیلیون، عبدالله مهتدی، مسیح علی‌نژاد، شاهزاده رضا پهلوی و نازنین بنیادی روز شنبه (پنجم فروردین/۲۵ مارس) با شرکت در نشستی به نام “همبستگی، پلی به سوی آزادی‌” که از سوی سازمان “تیرگان” در شهر تورنتو در کانادا برگزار شد، بر تداوم همبستگی و اتحاد برای سرنگونی جمهوری اسلامی تأکید کردند. در این نشست شماری از سیاستمداران ایرانی‌تبار در اروپا و همچنین چند سیاستمدار ایرانی در کانادا نیز حضور داشتند.

نازنین بنیادی، بازیگر و فعال حقوق بشر، کارنامه چهل ساله جمهوری اسلامی را ضدحقوق بشر و ضد زنان معرفی کرد و گفت اعتراضات “زن، زندگی، آزای” بیش از شش ماه است که در ایران ادامه داشته و اعضای گروه “همبستگی” برای ایجاد دموکراسی و آزادی در ایران به تلاش خود ادامه خواهند داد.

شاهزاده رضا پهلوی نیز با استقبال از “نقد سازنده” و بیان اینکه “هرگز نمی‌توان توافق صددرصدی ایجاد کرد” گفت: «ما اگر امروز اینجا نشستیم، الزاما به خاطر این نیست که حتما راجع به همه چیز هم‌نظر هستیم، ولی برای این نشستیم که سر حداقل مسائلی که می‌توانیم روی آنها توافق بکنیم، زمینه همراهی با یکدیگر را مشترکا فراهم کرده باشیم.»

او اضافه کرد: «ما هیچ ادعایی فراتر از این نداریم که بتوانیم وسیله‌ای را فراهم کنیم که به آنجا برسیم تا نمایندگان منتخب مردم در آینده کشور بتوانند تصمیماتی را بگیرند که وظیفه ما نیست، بلکه وظیفه آنها خواهد بود، که در مورد آن تصمیم بگیرند.»

مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار، با اشاره به تکثر جامعه ایرانی و اختلاف نظرها گفت: «مردم کف خیابان بلد هستند که علیرغم اختلافات‌شان با هم باشند. از آنها یاد بگیریم، مخالف هم باشیم، منتقد هم باشیم اما پنجه بر صورت هم نکشیم و همدیگر را یاری کنیم و به جامعه جهانی تصویری از یک ایران متکثر، از یک ملت یکپارچه نشان دهیم.»

عبدالله مهتدی، دبیرکل حزب کومله کردستان ایران، سخنانش را با تسلیت به خانواده‌های داغدار آغاز کرده و با توصیف کردستان به عنوان “خاستگاه انقلاب زن، زندگی، آزادی” گفت: «تحول واقعی در داخل ایران باید انجام بگیرد. این تغییر در کف خیابان‌ها، در اتحادیه‌های صنفی، پیش کارگران، پیش معلمان، در مدارس و دانشگاه‌ها، در محله‌های شهرها وخانواده‌ها به نتیجه می‌رسد.»

او رساندن صدای مردم به گوش جامعه جهانی را یکی از اقدامات گروه “همبستگی” خوانده و گفت تلاش می‌کنیم تا “پیشتیبانی جامعه بین‌المللی را از گذار دموکراتیک در ایران کسب کنیم.”

عبدالله مهتدی با اشاره به منشور “همبستگی و سازماندهی برای آزادی” (یا به اختصار منشور “مهسا”)، این منشور را “نه آیه قرآن و نه قانون اساسی آینده ایران” دانست و گفت منشور مهسا «دربرگیرنده خواست ما و دیدگاه ما برای یک دموکراسی متکثر، برای حقوق بشر، برای پذیرش تنوع و تکثر، برای مشارکت در قدرت سیاسی آینده، برای رفع تبعیض‌ها، برای اجرای عدالت و نه اجرای انتقام و برای تبدیل ایران به جامعه بهتری است که مردمش بتوانند از طریق رفراندوم‌ها و انتخابات‌های آزاد سرنوشت خود را تعیین کنند.»

حامد اسماعیلیون با گرامی‌داشت یاد جان‌باختگان اعتراضات سراسری و ابراز همدری با خانواده‌های آمها انقلاب “زن زندگی آزادی” را “ضرورتی اجتناب‌ناپذیر” توصیف کرده و گفت: «این انقلاب یک روند است و چه کسی همراه این روند بشود یا نشود، این انقلاب اتفاق خواهد افتاد.»

او با اشاره به فشا‌رهای امنیتی بر خانواده‌های جان‌باختگان، سازماندهی و کمک به مردم داخل ایران را یکی از وظایفی خواند که گروه همبستگی در تلاش برای انجام آن است. اسماعیلیون تأکید کرد: «به ثمر رساندن این انقلاب نیاز به همبستگی، سازماندهی و مبارزه مستمر دارد.»

او یادآور شد: «رسیدن به پیروزی با امید ممکن است، جایی برای ناامیدی نیست.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در بخش دیگری از این نشست آزاده رجحان، نماینده پارلمان سوئد، نمایندگان ایرانی‌تبار در کشورهای مختلف را به اتحاد و همبستگی با یکدیگر و کمک به انقلاب ایران دعوت کرد.

نرگس اسکندری، شهردار فرانفکورت، نیز که پیش از مهاجرت به آلمان مدتی به عنوان زندانی سیاسی در ایران محبوس بود، در سخنانی با تأکید بر تلاش برای آزادی تمامی زندانیان سیاسی در ایران گفت: «جمهوری اسلامی به ما نشان داد که نه تنها ضد دموکراسی که ضد انسان، ضد روشنگری و ضد انسانیت است.»

دانیال ایلخانی‌پور، نماینده نماینده پارلمان ایالتی هامبورگ، دستاوردهای اعتراضات شش ماهه گذشته در ایران را قابل‌توجه دانسته و گفت: «از دید یک اروپایی که می‌داند پروسه سیاست اروپا چقدر طول می‌کشد، ما خیلی هم سریع جلو می‌رویم و موفق بوده‌ایم.»

او اضافه کرد در حال حاضر هیچ‌کس نمی‌تواند که بگوید از آنچه در ایران می‌گذرد، بی‌خبر است.

منشور “مهسا” روز جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ با امضای حامد اسماعیلیون، مسیح علی‌نژاد، شیرین عبادی، نازنین بنیادی، رضا پهلوی و عبدالله مهتدی منتشر شد. پیش‌از انتشار این منشور چهره‌های مخالف حکومت در دانشگاه جرج تاون آمریکا در نشستی خبری به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داده بودند.

موفقیت عراق در شکایت از ترکیه برای صادرات نفت اقلیم کردستان

به گفته مقامات عراق این کشور در یک پرونده درازمدت شکایت از ترکیه در رابطه با صادارت نفت اقلیم کردستان به موفقیت دست یافته است. ترکیه اعلام کرده که به صدور حکم اعلام شده از سوی دادگاه بین‌المللی داوری احترام می‌گذارد.خبرگزاری رویترز روز شنبه ۲۵ مارس (۵ فروردین) به نقل از مقامات عراق گزارش داده‌اند که این کشور در یک پرونده طولانی علیه ترکیه به پیروزی دست یافته است.

این پرونده در رابطه با صادرات نفت اقلیم کردستان بوده که رسیدگی به آن نزدیک به ۹ سال جریان داشته و دادگاه بین‌المللی داوری وابسته به اتاق بازرگانی بین‌المللی در پاریس در راستای تصمیم‌گیری در باره آن در نهایت به نفع عراق رأی داده است.

طبق این رأی، آنکارا بدون موافقت بغداد اجازه خروج محموله‌های نفت خام اقلیم کردستان عراق از بندر ساحل جیهان در جنوب ترکیه را نخواهد داشت.

دولت عراق از ترکیه شکایت کرده بود که توافقنامه ترانزیت خط لوله نفت امضاءشده در سال ۱۹۷۳ میلادی را نقض کرده و بدون موافقت دولت فدرال عراق به دولت خودمختار اقلیم کردستان اجازه صدور نفت از طریق خاک ترکیه را داده است.

این پرونده که در سال ۲۰۱۴ میلادی در پی شکایت عراق به جریان افتاده بود، سال‌های زیادی باعث بروز تنش در مناسبات دولت فدرال در بغداد و دولت خودمختار اقلیم کردستان شد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در این میان سخنگوی وزارت نفت عراق اعلام کرد، آنکارا به بغداد اطلاع داده که به حکم صادره از سوی دادگاه بین‌المللی داوری احترام گذاشته و صادرات نفت خام از اقلیم کردستان در شمال عراق را متوقف خواهد کرد.

مسرور بارزانی، نخست‌وزیر دولت اقلیم کردستان با انتشار پیامی در توییتر اعلام کرد که امروز یکشنبه (۲۶ مارس / ۶ فروردین) هیأتی برای انجام گفت‌وگو با دولت فدرال عراق راهی بغداد می‌شود.

دولت خودمختار اقلیم کردستان معتقد است که دولت فدرال عراق می‌کوشد از منابع و ثروت طبیعی این منطقه بهره ببرد. بغداد به نوبه خود در تلاش است که در هرگونه تصمیم‌گیری در ارتباط با تولید و صدور نفت از عراق سهیم باشد.

عراق که از تولیدکنندگان مهم نفت در جهان محسوب می‌شود، روزانه به طور متوسط ۳،۳ میلیون بشکه نفت صادر می‌کند.

واکنش‌‌ها به استقرار تسلیحات هسته‌ای روسیه در بلاروس

آلمان قصد روسیه برای استقرار تسلیحات هسته‌ای در بلاروس را گامی در جهت “ارعاب هسته‌ای” خواند. پنتاگون واکنشی خونسردانه به این خبر داشته و اعلام کرد، آمریکا در سیاست تسلیحات هسته‌ای خود تغییری نخواهد داد.اعلان روسیه مبنی بر استقرار تسلیحات هسته‌ای در بلاروس انتقاد دولت آلمان را برانگیخت. وزارت خارجه آلمان شامگاه شنبه (۲۵ مارس) با انتشار بیانیه‌ای این اقدام را “تلاش بیشتر روسیه برای ارعاب هسته‌ای” توصیف کرد.

در این بیانیه گفته شده: «مقایسه نادرست پوتین در رابطه با سهم ناتو در تسلیحات هسته‌ای گمراه‌کننده است و نمی‌تواند اقدام اعلام‌شده توسط روسیه را توجیه کند.»

وزارت خارجه آلمان در ادامه یادآور شده بلاروس در چندین بیانیه بین‌المللی به عاری بودن از سلاح هسته‌ای متعهد شده است.

بخوانید: اوکراین؛ قمار بزرگ پوتین و شبح جنگ جهانی سوم

ولادیمیر پوتین روز شنبه در یک نطق تلویزیونی اعلام کرد روسیه تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی خود را در بلاروس مستقر خواهد کرد. بلاروس با روسیه هم‌مرز است و الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور این کشور، از حامیان پوتین به شمار می‌رود.

رئیس‌جمهور روسیه در سخنان خود مدعی شد که لوکاشنکو مدتها پیش موضوع استقرار سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی در بلاروس را با او مطرح کرده و این امر “موضوعی غیرمعمولی نیست.” پوتین گفت که ایالات متحده مدت‌هاست که سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی را در قلمرو متحدانش مستقر کرده و روسیه نیز “اینک کاری را می‌کند که آنها [آمریکایی‌ها] از چندین دهه پیش انجام می‌دهند.”

در این میان آمریکا واکنشی محتاطانه به این خبر داشته است و به نظر این تهدید را کمتر جدی گرفته است. وزارت دفاع آمریکا با ذکر اینکه اوضاع را زیر نظر دارد، اعلام کرد در حال حاضر هیچ دلیلی برای تغییر سیاست تسلیحات هسته‌ای ایالات متحده وجود ندارد و هیچ نشانه‌ای نیز مبنی بر اینکه روسیه در حال آماده‌سازی خود برای استفاده از سلاح هسته‌ای است، مشاهده نشده است. پنتاگون تأکید کرد ایالات متحده به تعهد دفاع جمعی ناتو پای‌بند می‌ماند.

بخوانید: برنامه محرمانه ناتو برای واکنش به حمله اتمی احتمالی روسیه

در مقابل ائتلاف جهانی “کارزار بین‌المللی برای نابودی سلاح‌های هسته‌ای” (ICAN) وضعیت را نگران‌کننده خوانده و اعلام کرد استقرار سلاح‌های هسته‌ای در بلاروس می‌تواند منجر به بروز فاجعه شود. این ائتلاف در بیانیه‌ای طرح پوتین را “تشدید بسیار خطرناک” وضعیت توصیف کرد و هشدار داد این امر احتمال به کار‌گیری این سلاح‌ها را افزایش خواهد داد.

این سازمان همچنین یادآور شده که طبق پیمان “منع جنگ‌افزار هسته‌ای”، کشورها اجازه ندارند سلاح‌های اتمی یک کشور خارجی را در خاک خود مستقر کنند. این پیمان که در سال ۲۰۱۷ به تصویب رسید، تا کنون تنها از سوی ۹۲ کشور امضا شده است. روسیه و بلاروس این پیمان را امضا نکرده‌اند. آلمان، بلژیک، ایتالیا، هلند و ترکیه نیز که پایگاه‌های تسلیحات هسته‌ای آمریکا را در خاک خود جای داده‌اند، موافق این پیمان نیستند.

بریتانیا: روسیه در ماه مارس ۷۱ پهپاد ایرانی به‌کار برده است

به گزارش وزارت دفاع بریتانیا روسیه در ماه مارس دست کم ۷۱ پهپاد ایرانی در جنگ در اوکراین به کار گرفته است. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به ارتش خود وعده ۱۶۰۰ فروند تانک جدید داده است.وزارت دفاع بریتانیا گزارش داده است که روسیه در مارس سال جاری میلادی احتمالا از دست کم ۷۱ فروند پهپاد ایرانی در جنگ در اوکراین استفاده کرده است.

این گزارش بر اساس اطلاعات و داده‌های سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی منتشر شده است. وزرات دفاع بریتانیا همچنین گفته است که در ماه فوریه وقفه‌ای دو هفته‌ای در حملات پهپادی روسیه به اوکراین روی داده است.

این وزارتخانه در گزارش خود احتمال داده است که روسیه پس از این وقفه به طور مرتب “محموله‌های کوچکی” از پهپادهای شاهد که ساخت ایران هستند، دریافت کرده است.

بیشتر بخوانید: روسیه تسلیحات هسته‌ای تاکتیکی در بلاروس مستقر می‌کند

وضعیت تسلیحاتی و تجهیزاتی روسیه از جمله مسائلی است که کشورهای غربی آن را به دقت دنبال می‌کنند.

پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برآورد می‌کند که روسیه در جریان جنگ خود در اوکراین تا کنون بیش از ۲ هزار تانک از دست داد‌ه است.

وعده تانک‌های جدید

با توجه به برنامه‌های کشورهای غربی برای ارسال تانک به اوکراین اکنون ولادیمر پوتین، رئیس جمهوری روسیه از افزایش تولید تانک در این کشور و از جبران تانک‌های نابودشده سخن گفته است.

او در نطقی تلویزیونی که شامگاه شنبه ۲۵ مارس (۵ فروردین) پخش شد، مدعی شد که مجموع شمار تانک‌های روسیه “بیش از سه برابر” شمار تانک‌هایی خواهد بود که اوکراین در اختیار خواهد داشت.

پوتین گفت، در حالی که اوکراین ۴۲۰ تا ۴۴۰ تانک از کشورهای غربی دریافت می‌کند، روسیه ۱۶۰۰ تانک جدید خواهد ساخت و همچنین تانک‌های موجود را مدرنیزه خواهد کرد.

دیمیتری مدودیف، رئیس جمهوری پیشین روسیه دستگاه نیز هفته گذشته از تولید ۱۵۰۰ تانک خبر داده بود.

ولادیمیر پوتین در نطق خود همچنین مدعی شد که روسیه قادر است، سه برابر میزان را تولید کند که کشورهای غربی قصد دارند، در اختیار اوکراین قرار دهند.

به گفته او صنایع ملی اسلحه‌سازی روسیه با شتابی تند در حال تولید و گسترش است، اگر چه او [پوتین] قصد ندارد که “اقتصاد این کشور را بیش از اندازه نظامی کند”.

مجموعه مطالب: جنگ در اوکراین

باید اذعان داشت که صنایع اسلحه‌سازی روسیه اکنون ماه‌هاست که فعالیت‌های خود را افزایش داده، در حالی که اقتصاد روسیه از پیامدهای ناشی از تحریم‌های گسترده غرب رنج می‌برد.

کریستفر کاوولی، فرمانده کل ناتو در اروپا چند هفته پیش شمار تانک‌های ارتش روسیه که در جریان جنگ این کشور در اوکراین نابود شده‌اند را بیش از ۲ هزار دستگاه تخمین زده بود.

او همچنین برآورد کرده بود که در طی ۱۳ ماه گذشته (از آغاز تجاوز نظامی روسیه به اوکراین) بیش از ۲۰۰ هزار سرباز و ۱۸۰۰ افسر ارتش روسیه کشته و یا زخمی شده‌اند.

مخالفت نخستین وزیر کابینه نتانیاهو با طرح اصلاحات قضایی

به رغم مخالفت‌‌های گسترده با برنامه اصلاحات قضایی، بنیامین نتانیاهو همچنان بر تصویب این طرح اصرار می‌ورزد. در تازه‌ترین تحول وزیر دفاع اسرائیل، به عنوان نخستین وزیر کابینه دولت، خواستار توقف این برنامه شد.یوآوو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل، از نخست‌وزیر این کشور خواست تا برنامه مناقشه‌برانگیز اصلاحات قضایی را متوقف کند. او روز شنبه (۲۵ مارس/پنجم فروردین) در یک بیانیه غیرمنتظره که از تلویزیون اسرائیل پخش شد گفت: «ما باید این روند را متوقف کنیم تا گفت‌وگو را آغاز کنیم.» او اظهار داشت که برنامه اصلاحات قضایی ناآرامی‌هایی را در ارتش اسرائیل به‌وجود آورده و تهدیدی برای امنیت ملی این کشور به شمار می‌رود.

گالانت با اشاره به اینکه در هفته‌های گذشته “اظهارات نگران‌کننده‌ای” را از زبان فرماندهان ارتش شنیده است، گفت در میان نیروهای دفاعی شاهد “خشم، درد و سرخوردگی” با شدتی بوده است که قبلا هرگز تجربه نکرده است. او در سخنان خود از موارد متعدد غیبت نیروهای ذخیره ارتش در اعتراض به برنامه اصلاحات قضایی سخن گفت و اضافه کرد: «ما باید جلوی هرگونه سرپیچی از دستور را بگیریم.»

اسرائیل در سه ماه گذشته شاهد تظاهرات سراسری مخالفان در خیابان‌ها علیه برنامه اصلاحات قضایی بوده است. دولت راستگرای مذهبی جدید در اسرائیل به ریاست نتانیاهو در نظر دارد با اعمال تغییرات گسترده، قدرت سیستم قضایی کشور را محدود کند. منتقدان می‌گویند این قانون برای نتانیاهو طراحی شده، فساد را تشویق کرده و شکاف میان اسرائیلی‌ها را عمیق‌تر می‌کند.

پارلمان اسرائیل (کنست) به تازگی بدون توجه به اعتراضات، قانونی را به تصویب رساند که به موجب عزل نخست‌وزیر به راحتی ممکن نخواهد بود. طبق این قانون نخست‌وزیر تنها در صورت بیماری جسمی یا روحی می‌تواند برکنار شود و آن هم تنها زمانی که خود نخست‌وزیر یا سه چهارم اعضای کابینه چنین تصمیمی اتخاذ کنند.

اتهام فساد مالی یا تضاد منافع شخصی با اختیارت و وظایف، برای برکناری نخست‌وزیر کافی نیست.

وزیر دفاع اسرائیل در بیانیه خود تأکید کرد دولت باید با مخالفان و نیروهای اپوزیسیون وارد گفت‌وگو شود و برنامه‌اش را برای پیشبرد اصلاحات قضایی پس از پایان تعطیلات پارلمان، در ماه آوریل از سر بگیرد. گالانت با اشاره به تشدید تنش‌های اسرائیل با فلسطینیان و نیز برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی، هشدار داد که “تهدیدات بزرگی ما را در برگفته است.”

بخوانید: نخست‌وزیر اسرائيل در طرح اصلاحات قضایی درصدد مصالحه است

یوآوو گالانت نیز همچون بنیامین نتانیاهو عضو حزب “لیکود” است. شامگاه پنج‌شنبه (۲۳ مارس) نتانیاهو وزیر دفاع را برای یک گفت‌وگو احضار کرده بود. گالانت پس از این دیدار به رسانه‌ها گفت که نخست‌وزیر را در مورد پیامدهایی که تغییر قانون برای امنیت ملی کشور به همراه خواهد داشت، آگاه کرده است. رسانه‌های اسرائیلی پیش‌تر گزارش داده بودند گالانت از نتانیاهو خواسته تا برنامه اصلاحات قضایی را متوقف کند. نتانیاهو پس از دیدار با وزیر دفاع به رسانه‌ها گفت مصمم است تا اصلاحات را ادامه دهد.

نخست‌وزیر اسرائیل قصد دارد در روزهای آینده بدنه اصلی طرح خود را به اجرا بگذارد. محور برنامه اصلاحات قضایی رویه انتخاب قضات است. دولت در نظر دارد با افزایش نفوذ خود، اختیارات دیوان عالی را محدود کند. دولت نتانیاهو قضات را متهم به دخالت در امور سیاسی کرده است.

روز شنبه (۲۵ مارس) نزدیک به ۲۰۰ هزار معترض در تل‌آویو تظاهرات کردند. در اورشلیم (بیت‌المقدس) نیز هزاران نفر مقابل سکونتگاه رئیس‌جمهور گردهم آمدند.

بایدن: آماده اقدامات بیشتر برای مقابله با تهدیدات هستیم

رئیس‌جمهور آمریکا با ارسال نامه‌ای به کنگره درباره صدور فرمان حمله به پایگاه‌های شبه‌نظامیان مورد حمایت سپاه در سوریه گزارش داد. او تأکید کرد آمریکا آماده انجام “اقدامات بیشتر برای مقابله با تهدیدات یا حملات بیشتر است.”جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، روز شنبه (۲۵ مارس) با ارسال نامه‌ای به کنگره از دستور خود برای حمله هوایی تلافی‌جویانه به پایگا‌ه‌های گروه‌های وابسته به سپاه پاسداران در سوریه دفاع کرده و نوشت “این حملات به منظور حفاظت و دفاع از امنیت پرسنل‌‌مان، مختل کردن مجموعه حملات مداوم علیه ایالات متحده و متحدان‌ما و ترساندن و مقابله با ایران و گروه‌های شبه نظامی وابسته به این کشور برای انجام حملات بیشتر” صورت گرفت.

بایدن افزود که حملات آمریکا با هدف “ایجاد بازدارندگی، محدود کردن خطر تشدید تنش و جلوگیری از بروز تلفات غیرنظامی” انجام شد.

بخوانید: شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی آمریکا را تهدید کرد

به گزارش شبکه خبری “سی‌ان‌ان” نامه بایدن به کنگره بخشی از قانون “اختیارات جنگی” است که رئیس‌جمهور آمریکا را ملزم می‌کند که در ظرف ۴۸ ساعت پس از اجرای عملیات نظامی، کنگره را از این امر مطلع کند.

پنتاگون روز پنج‌شنبه (سوم فروردین) اعلام کرد ارتش ایالات متحده به دستور جو بایدن، تاسیسات نظامی گروه‌های مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شرق سوریه را هدف حمله هوایی قرار داد. این حمله در واکنش به یک حمله پهپادی “با سرمنشاء ایرانی” به یک پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرق سوریه صورت گرفت که طی آن یک پیمانکار آمریکایی کشته شد و یک پیمانکار دیگر به همراه پنج سرباز آمریکایی زخمی شدند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بایدن در نامه خود به کنگره حمله نظامی آمریکا را “مطابق با قوانین بین‌المللی و در راستای استفاده از حق ذاتی ایالات متحده برای دفاع از خود مطابق با ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد” خواند. به گفته او آمریکا “آماده انجام اقدامات بیشتر، در صورت لزوم و متناسب، برای مقابله با تهدیدات یا حملات بیشتر است.”

طبق آخرین آماری که سازمان دیده‌بان حقوق بشر سوریه (مستقر در لندن) منتشر کرده، شمار کشته‌شدگان حملات هوایی تلافی‌جویانه آمریکا به شبه‌‌نظامیان تحت حمایت جمهوری اسلامی در سوریه به ۱۹ تن افزایش یافته است. به گفته این سازمان یازده تن از کشته‌شدگان عضو گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایت حکومت، سه تن جزو سربازان ارتش سوریه و پنج تن دیگر نیز شبه نظامیان غیر سوری بوده‌اند.

بایدن روز جمعه در سخنانی به جمهوری اسلامی هشدار داد که ایالات متحده برای محافظت از آمریکایی‌ها “قویا عمل خواهد کرد.” او گفت آمریکا به دنبال درگیری با ایران نیست، اما آماده است برای محافظت از مردم خود قاطعانه عمل کند.