Previous Next

گزارش ماهیانه نقض حقوق پیروان ادیان اسفند ماه ۱۴۰۱

تهیه وتنظیم گزارشات : آرشا کچوئیان، علی فروتن، سعید پورمند، صدرا مجیب یزدانی برای آگاهی بیشتر: آمار فوق از گزارشات رسانه های داخلی و خارجی مورد تائید دولت جمهوری اسلامی ایران جمع آوری شده و عملا نمی تواند بیش از ۲۵ تا ۳۰ در صد واقعیت های جامعه باشد. این گزارشات آماری از میان بیش از 79 …

ادامه‌ی مطلب

بلینکن: اوکراین باید خود درباره مرزهایش تصمیم‌گیری کند

وزیر امور خارجه آمریکا مذاکره درباره مرزهای اوکراین را رد نکرده و گفته است، اوکراین باید خود درباره مرزهایش تصمیم بگیرد. مقام‌های اوکراینی بارها بر عزم خود در باز‌پس‌گیری تمام مناطق اشغال‌شده‌ کشورشان تاکید کرده‌اند.وزیر امور خارجه ایالات متحده روز پنج‌شنبه ۲۳ مارس (۳ فروردین) گفت: «در اوکراین، مناطقی وجود دارد که این کشور مصمم است برای آنها بجنگد و شاید مناطقی نیز وجود داشته باشد که کی‌یف ممکن است به روش دیگری تصمیم به بازگرداندن آنها بگیرد.»

آنتونی بلینکن که در مجلس نمایندگان کنگره آمریکا سخن می‌گفت، با تاکید بر ضرورت حفظ ”استقلال و تمامیت ارضی اوکراین” ادامه داد: «اما درباره اینکه یکپارچگی سرزمینی اوکراین دقیقا چگونه تعریف می‌شود، ما منتظریم تا اوکراینی‌ها به ما بگویند.»

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

وزیر امور خارجه آمریکا همچنین تصریح کرد که هرگونه توافق صلح باید “عادلانه و پایدار” باشد.

او مذاکرات طولانی‌مدت درباره مرزهای آینده اوکراین را رد نکرد و در عین حال افزود که درباره مرزها و قلمرو این کشور، “تصمیم‌گیری با اوکراینی‌ها است”.

بلینکن در عین حال افزود، “کشورش بر این باور نیست که کی‌یف بخواهد تمامی مناطق اشغال‌شده از قلمرو اوکراین توسط روسیه به‌ویژه کریمه را بازپس گیرد”.

اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا از آن جهت حائز اهمیت است که مقام‌های اوکراینی تا کنون بارها بر عزم خود برای “بازپس‌گیری همه مناطق اشغال‌شده این کشور توسط روسیه تاکید کرده‌اند”.

بیشتر بخوانید: تلاش اوکراین برای بازپس‌گیری مناطق اشغالی با یک میلیون سرباز

مقام‌های اوکراینی همچنین بارها گفته‌اند که هرگونه مذاکره برای اعلام آتش‌بس و خاتمه دادن به درگیری‌های نظامی نیز مستلزم خروج کامل نیروهای روسی از مناطق اشغالی است.

ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌ جمهور اوکراین هم به دفعات وعده داده که نیروهای این کشور به تدریج مناطق اشغال‌شده کشورشان را آزاد خواهند کرد.

او همچنین گفته که در صورت تامین نیازهای نظامی این کشور از سوی متحدانش در غرب، زودتر به هدف خود در بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغال‌شده اوکراین توسط روسیه دست خواهد یافت.

زلنسکی: زندگی برنده است

رئیس جمهور اوکراین روز پنج‌شنبه (۲۳ مارس / ۳ فروردین) از منطقه خرسون در جنوب اوکراین بازدید کرد؛ نیروهای اوکراین عمدتا در پاییز گذشته این منطقه را از روس‌ها بازپس گرفتند.

ولودیمیر زلنسکی در یک سخنرانی ویدئویی پس از بازدید از این مناطق گفت: «برخی ساختمان‌ها در این مناطق بیش از ۹۰ درصد تخریب شده‌اند.»

او با این حال بازگشت بسیاری از ساکنان به این مناطق را نشانه‌ای از آن دانست که “زندگی، برنده است”.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

زلنسکی بر عزم دولت این کشور بر بازسازی مناطق تخریب‌شده تاکید کرد و ادامه داد که مین‌های نیروهای روسی هنوز در بخش قابل‌توجهی از زمین‌ها در خرسون باقی مانده‌اند.

او ابراز اطمینان کرد که به زودی تمامی این مناطق، از مین‌هایی که به جای مانده‌اند پاکسازی خواهند شد.

رئیس جمهور اوکراین بار دیگر از کشورهای اروپایی خواست تا جت‌های جنگنده مورد نیاز این کشور را تامین کنند.

کره شمالی: آزمایش زیردریایی بدون سرنشین با توان هسته‌ای

کره شمالی اعلام کرد نوع جدیدی از زیردریایی بدون سرنشین که قابلیت تجهیز به کلاهک هسته‌ای را دارد آزمایش کرده است. پیونگ یانگ خبر داد با این زیردریایی “حملات هسته‌ای به تاسیسات و بنادر دریایی دشمن را تمرین کرده است”.رسانه‌های کره شمالی روز جمعه ۲۴ مارس (۴ فروردین) از “آزمایش یک زیردریایی بدون سرنشین مجهز به کلاهک هسته‌ای” خبر دادند. گفته شده است که کره شمالی از سال ۲۰۱۲ در حال توسعه آن بوده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

طبق ادعای کره شمالی این سیستم هدایت‌پذیر از راه دور تحت عنوان Haeil یا “سونامی” در زیر آب منفجر و در نتیجه باعث ایجاد “سونامی رادیواکتیوی” می‌شود. اطلاعات ارائه شده رسانه‌های کره شمالی را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد.

بیشتر بخوانید: رزمایش کره شمالی برای شبیه‌سازی یک “ضد حمله هسته‌ای”

کره شمالی کشوری منزوی است که به دلیل برنامه‌های موشکی و هسته‌ای خود تحت تحریم‌های بین‌المللی شدیدی قرار دارد.

طبق گزارش خبرگزاری دولتی کره شمالی آزمایش این زیردریایی بدون سرنشین در قالب یک رزمایش کماندویی از سه‌شنبه ۲۱ مارس به مدت سه روز “برای جلب توجه دشمن به بحران هسته‌ای کنونی” انجام شده است.

منظور کره شمالی از دشمن، کشورهای آمریکا و کره جنوبی هستند.

بیشتر بخوانید: کره شمالی: ۸۰۰ هزار نفر برای جنگ با آمریکا داوطلب شده‌اند

زیردریایی بدون سرنشین که کره شمالی اکنون مورد آزمایش قرار داده، سلاحی مخفی توصیف شده است. این کشور مدعی است زیردریایی آزمایش‌شده را می‌توان در هر ساحل و بندری مستقر و یا توسط یک کشتی یدک‌کش کرد.

آزمایش زیردریایی بدون سرنشین روز پنجشنبه ۲۳ مارس (۳ فروردین) برای تمرین حمله به بندر دشمن انجام شد و کلاهک آزمایشی در عمق ۸۰ تا ۱۵۰ متری آب‌ها منفجر گردید.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

تنش‌ها در شبه جزیره کره در حال افزایش است. رزمایش کره شمالی در پاسخ به مانورهای نظامی جدید آمریکا با کره جنوبی بوده است.

ارتش کره جنوبی روز چهارشنبه گذشته ۲۲ مارس (۲ فروردین) چندین موشک هدایت‌شونده کره شمالی را که به سواحل شرقی پرتاب شده بودند، شناسایی کرده بود.

کره شمالی علی‌رغم قطعنامه‌های سازمان ملل، بارها در سال گذشته و جاری میلادی موشک‌هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای و موشک‌های هدایت‌شونده را آزمایش کرده است.

کره شمالی: پهپاد تهاجمی زیرآبی با توان هسته‌ای آزمایش کردیم

کره شمالی اعلام کرد نوع جدیدی از پهپاد تهاجمی زیرآبی که قابلیت تجهیز به کلاهک هسته‌ای را دارد آزمایش کرده است. پیونگ یانگ خبر داد با این زیردریایی “حملات هسته‌ای به تاسیسات و بنادر دریایی دشمن را تمرین کرده است”.رسانه‌های کره شمالی روز جمعه ۲۴ مارس (۴ فروردین) از “آزمایش یک پهپاد زیرآبی مجهز به کلاهک هسته‌ای” خبر دادند. گفته شده است که کره شمالی از سال ۲۰۱۲ در حال توسعه آن بوده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

طبق ادعای کره شمالی این سیستم پهپادی تحت عنوان Haeil یا “سونامی” در زیر آب منفجر و در نتیجه باعث ایجاد “سونامی رادیواکتیوی” می‌شود. اطلاعات ارائه شده رسانه‌های کره شمالی را نمی‌توان به طور مستقل تأیید کرد.

بیشتر بخوانید: رزمایش کره شمالی برای شبیه‌سازی یک “ضد حمله هسته‌ای”

کره شمالی کشوری منزوی است که به دلیل برنامه‌های موشکی و هسته‌ای خود تحت تحریم‌های بین‌المللی شدیدی قرار دارد.

طبق گزارش خبرگزاری دولتی کره شمالی آزمایش این پهپاد زیرآبی در قالب یک رزمایش کماندویی از سه‌شنبه ۲۱ مارس به مدت سه روز “برای جلب توجه دشمن به بحران هسته‌ای کنونی” انجام شده است.

منظور کره شمالی از دشمن، کشورهای آمریکا و کره جنوبی هستند.

بیشتر بخوانید: کره شمالی: ۸۰۰ هزار نفر برای جنگ با آمریکا داوطلب شده‌اند

پهپاد تهاجمی زیرآبی که کره شمالی اکنون مورد آزمایش قرار داده، سلاحی مخفی توصیف شده است. این کشور مدعی است پهپاد آزمایش‌شده را می‌توان در هر ساحل و بندری مستقر و یا توسط یک کشتی یدک‌کش کرد.

آزمایش پهپاد تهاجمی زیرآبی روز پنجشنبه ۲۳ مارس (۳ فروردین) برای تمرین حمله به بندر دشمن انجام شد و کلاهک آزمایشی در عمق ۸۰ تا ۱۵۰ متری آب‌ها منفجر گردید.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

تنش‌ها در شبه جزیره کره در حال افزایش است. رزمایش کره شمالی در پاسخ به مانورهای نظامی جدید آمریکا با کره جنوبی بوده است.

ارتش کره جنوبی روز چهارشنبه گذشته ۲۲ مارس (۲ فروردین) چندین موشک هدایت‌شونده کره شمالی را که به سواحل شرقی پرتاب شده بودند، شناسایی کرده بود.

کره شمالی علی‌رغم قطعنامه‌های سازمان ملل، بارها در سال گذشته و جاری میلادی موشک‌هایی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای و موشک‌های هدایت‌شونده را آزمایش کرده است.

تعویض سرمربی در بایرن مونیخ؛ ناگلزمان رفت، توخل آمد

باشگاه صاحبنام بایرن مونیخ به همکاری خود با یولیان ناگلزمان پایان داد. به گزارش رسانه‌های آلمان قرار است، توماس توخل هدایت کشتی بایرن مونیخ را به عنوان سرمربی بر عهده گیرد. توخل پیشتر سرمربی چلسی و پاری سن ژرمن بود.اگر چه هنوز چندین هفته به پایان فصل جاری لیگ دسته اول فوتبال آلمان (بوندس‌لیگا) باقی مانده، بایرن مونیخ در بینابین فصل دست به تعویض مربی زده است.

رسانه‌های آلمان از برکناری یولیان ناگلزمان، سرمربی بایرن مونیخ خبر داده‌اند.

ناگلزمان در سال ۲۰۲۱ هدایت تیم بایرن مونیخ را برعهده گرفته و با توجه به اعتبار قراردادش با این باشگاه تا سال ۲۰۲۶ قرار بود که “پروژه‌ای درازمدت” باشد.

ظاهرا شکست اخیر بایرن مونیخ مقابل بایر لورکوزن در هفته گذشته مسابقات بوندس‌لیگا و تنزل به مکان دوم جدول رده‌بندی کاسه صبر مسئؤلان بایرن را لبریز کرد.

دست‌اندرکاران باشگاه بایرن مونیخ ظاهرا به سرعت توانسته‌اند جانشینی برای ناگلزمان ۳۵ ساله بیابند: توماس توخل.

توخل پیشتر سرمربی‌گری باشگاه‌های صاحبنامی بوروسیا دورتموند، پاری سن ژرمن و چلسی را بر عهده داشت و نام او در گذشته نیز به عنوان یکی چهره‌های ممکن در فهرست نامزدهای سرمربی‌گری بایرن مونیخ دیده می‌شد.

نشریه پرتیراژ بیلد روز جمعه ۲۴ مارس (۴ فروردین) حتی گزارش داد که توخل قرار است از روز دوشنبه آینده (۲۷ مارس) نخستین جلسه تمرینات تیم بایرن مونیخ را رهبری کند. این در حالی است که هنوز خبر امضای قرارداد میان طرفین رسما تأیید نشده است.

توخل که ساکن کلانشهر مونیخ است، تا سپتامبر سال ۲۰۲۲ سرمربی‌گری چلسی لندن را عهده‌دار بود و توانسته بود با این تیم عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا را در سال ۲۰۲۱ کسب کند.

درخور توجه آنکه نخستین دوئل بایرن مونیخ در بوندس‌لیگا تحت هدایت توماس توخل مقابل رقیبی دیرینه به نام بوروسیا دورتموند خواهد بود؛ تیمی که تحت سرمربی‌گری توخل دوران موفقی را تجربه کرده بود.

دیدار زردپوش‌های دورتموند و سرخ‌پوش‌های بایرن مونیخ روز ۱ آوریل انجام می‌گیرد.

آمریکا: تاثیر تحریم‌ها علیه ایران کمتر از انتظار ما بود

وزیر دارایی آمریکا می‌گوید که اگرچه تحریم‌های این کشور علیه جمهوری اسلامی به یک بحران اقتصادی در ایران انجامیده اما تاثیر این تحریم‌ها در تغییر رفتار حکومت ایران، بسیار کمتر از انتظار بوده است.وزیر دارایی ایالات متحده روز پنج‌شنبه ۲۳ مارس (۳ فروردین) در نشستی با قانونگذاران این کشور با اشاره به تاثیر تحریم‌های کشورش بر ایران گفت: «تحریم‌های ما علیه ایران بحران اقتصادی واقعی را در کشور ایجاد کرده و ایران از نظر اقتصادی در پی تحریم‌ها به شدت آسیب دیده است.»

جنت یلن در ادامه با طرح این پرسش که ”آیا تحریم‌ها باعث تغییر رفتار [حکومت ایران] شده است؟”، افزود: «پاسخ این است که بسیار کمتر از چیزی که به طور ایده‌آل می‌خواستیم.»

وزیر دارایی آمریکا اما در سخنانش نگفت که کشورش از تاثیر تحریم‌ها بر ایران، چه انتظاری داشته است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تحریم‌های گسترده آمریکا علیه جمهوری اسلامی

مقام‌های واشنگتن تا کنون بارها صراحتا از برنامه هسته‌ای ایران، حمایت تهران از مسکو در جنگ علیه اوکراین و نقض گسترده حقوق بشر در ایران به شدت ابراز نگرانی کرده‌اند.

در همین راستا، ایالات متحده در سال‌های اخیر تحریم‌های گسترده‌ای را علیه افراد و نهادهای مسئول در جمهوری اسلامی اعمال کرده است.

در یکی از جدیدترین تحریم‌ها، وزارت خزانه‌داری آمریکا روز ۲۱ مارس (اول فروردین) اعلام کرد که سه فرد و چهار نهاد را در ایران و ترکیه به دلیل دست داشتن در خرید تجهیزاتی از قبیل موتورهای پهپادی ساخت اروپا در حمایت از برنامه‌های پهپادی و تسلیحاتی ایران مشمول تحریم قرار داده است.

بنا بر اعلام این وزارتخانه، از چهار شرکت تحریم‌شده سه مورد در ایران و یک مورد در ترکیه مستقر است. دو نفر از تحریم‌شدگان شهروند ایران‌هستند و یکی شهروند ترکیه.

ایران که از سوی غرب به ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین متهم شده این اتهام را رد می‌کند. علی خامنه‌‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نیز در همین راستا در سخنرانی نوروزی خود در مشهد مشارکت ایران در جنگ اوکراین را رد کرد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

با این حال، وزیر امور خارجه ایران در اواسط آبان‌ماه سال ۱۴۰۱ در جمع خبرنگاران اعتراف کرد که جمهوری اسلامی “مقدار محدودی پهپاد” در اختیار روسیه قرار داده است.

حسین امیرعبداللهیان اما مدعی شد که این پهپادها “ماه‌ها قبل از جنگ اوکراین” به روسیه تحویل داده شده بودند.

بیشتر بخوانید: وزارت دفاع بریتانیا: پهپادهای ایرانی روسیه ته کشیده‌اند

ادعای ارسال پهپادها به روسیه “ماه‌ها” قبل از تجاوز نظامی به اوکراین با شواهد موجود همخوان نیست زیرا منابع خبری بیش از چهار ماه پس از آغاز حمله در ۲۴ فوریه از بازدید مقام‌های روسی از پهپادهای ساخت ایران در فرودگاه کاشان خبر داده بودند.

افزون بر این، ایالات متحده در اوایل ماه مارس نیز تحریم‌هایی علیه یک شبکه مستقر در چین اعمال کرد که دلیل آن ارسال قطعات مورد استفاده در تولید پهپاد به یک شرکت ایرانی بود.

حمله هوایی آمریکا به مواضع گروه‌های وابسته به سپاه در سوریه

وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد که به دستور جو بایدن، تاسیسات نظامی گروه‌های مورد حمایت سپاه پاسداران در شرق سوریه را مورد حمله هوایی قرار داده است.وزارت دفاع ایالات متحده (پنتاگون) با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که روز پنج‌شنبه ۲۳ مارس (۳ فروردین) به دستور جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا به تاسیسات نظامی گروه‌های مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شرق سوریه، حمله هوایی انجام داده است.

پنتاگون می‌گوید که در پی حمله‌ پهپادی به پایگاه نیروهای ائتلاف ضدداعش در شمال شرقی سوریه در ساعت ۱۳:۳۸ روز پنج‌شنبه به وقت محلی، یک پیمانکار آمریکایی جان باخت و یک پیمانکار و پنج نظامی این کشور نیز زخمی شدند.

ایالات متحده اعلام کرده که جامعه اطلاعاتی این کشور، پهپاد مورد نظر را دارای “منشاء ایرانی” می‌داند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در همین خصوص، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا گفت: «به دستور رئیس جمهور بایدن، به نیروهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده اجازه دادم تا در شرق سوریه حملات هوایی دقیقی را علیه تأسیسات مورد استفاده گروه‌های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران انجام دهند.»

در بیانیه پنتاگون تاکید شده که حمله آمریکا به تاسیسات نظامی گروه‌های مورد حمایت سپاه، “در پاسخ به حمله روز پنج‌شنبه و همچنین مجموعه‌ای از حملات اخیر علیه نیروهای ائتلاف در سوریه توسط گروه‌های وابسته به سپاه صورت گرفته است”.

”حفاظت و دفاع از کارکنان”

ایالات متحده، هدف از حمله هوایی “دقیق” خود را “حفاظت و دفاع از کارکنان” خود دانسته و افزوده است: «ایالات متحده اقدامات متناسب و عمدی را انجام داد تا خطر تشدید تنش را محدود کند و تلفات را به حداقل برساند.»

وزیر دفاع آمریکا افزود: «همانطور که پرزیدنت بایدن به صراحت اعلام کرده است، ما تمام اقدامات لازم را برای دفاع از مردم خود انجام خواهیم داد و همیشه در زمان و مکان مورد نظر خود پاسخ خواهیم داد.»

بیشتر بخوانید: ۱۲ سناتور جمهوری‌خواه: اروپا سپاه را در لیست تروریستی بگذارد

لوید آستین تاکید کرد: «حمله هیچ گروهی به نیروهای ما بدون مجازات نخواهد ماند.»

پنتاگون اعلام کرده که دو نفر از مجروحان در محل حمله، مورد مداوا قرار گرفته و سه نظامی و پیمانکار مجروح‌شده نیز به مراکز درمانی پایگاه نیروهای ائتلاف در کشور عراق منتقل شده‌اند.

”۷۸ حمله به نیروهای آمریکایی از سال ۲۰۲۱”

خبرگزاری رویترز در گزارشی درباره این حمله هوایی آمریکا، از قول رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) می‌نویسد: «از ابتدای سال ۲۰۲۱ میلادی نیروهای آمریکایی حدود ۷۸ بار مورد حمله گروه‌های مورد حمایت ایران قرار گرفته‌اند.»

ژنرال مایکل اریک کوریلا که روز پنج‌شنبه ۳ فروردین‌ماه در یک جلسه استماع در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا سخن می‌گفت، نسبت به تهدیدهای پهپادی و فعالیت‌های هسته‌ای حکومت ایران هشدار داد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او افزود: «دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای، خاورمیانه را یک شبه و برای همیشه تغییر می‌دهد.»

مقامات آمریکایی بر این باورند که حملات پهپادی و موشکی توسط ایران و شبه‌نظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی هدایت می‌شوند.

گفتنی است حدود ۹۰۰ نیروی آمریکایی در سوریه حضور دارند که به طور عمده با “نیروهای دموکراتیک سوریه” در شمال شرق این کشور همکاری می‌کنند.

«دیگر نه هرگز»: دادخواهی و دموکراسی در آرژانتین

اولیسیس د لا اوردن در گفتگو با سپهر عاطفی

«مگر وجدان اخلاقیِ آرژانتینی‌ها به سطح قبیله‌ای سقوط کرده باشد، در غیر این صورت هیچکس نمی‌تواند بپذیرد که آدم‌ربایی، شکنجه و قتل، “رویدادی سیاسی” یا “ضربه‌ی احتمالی جنگ” است. حالا که مردم آرژانتین، دولت و کنترل نهادهای خود را به دست گرفته‌اند، من از طرفِ آن‌ها این مسئولیت را بر عهده می‌گیرم که اعلام کنم سادیسم، نه یک ایدئولوژی سیاسی و نه یک استراتژی جنگی بلکه انحرافی اخلاقی‌ست. در نتیجه‌ی این محاکمه و محکومیت، مردم آرژانتین عزت نفسِ خود، ایمانِ به ارزشهایی که ملت بر اساس آن بنا شده است و وجهه‌ی بینالمللی‌شان را که بهشدت توسط جنایت‌های ناشی از سرکوب غیرقانونی آسیب دیده، بازخواهند یافت… عالیجنابان، مایل‌ام از هرگونه ادعای اصالت در پایان این بحث صرف‌نظر کنم. می‌خواهم از عبارتی استفاده کنم که متعلق به من نیست، زیرا متعلق به همه‌ی مردم آرژانتین بوده است: “دیگر نه هرگز!”»

 

این جملات استدلال نهاییِ خولیو استراسرا، دادستان دادگاه مدنی در محاکمه‌ی سران دیکتاتوریِ نظامیان آرژانتین در سال ۱۹۸۵، بود. با پایان صحبت او دادگاه از صدای تشویق و غریو شادیِ حضار که عمدتاً تبعیدی‌ها، بازماندگان و جان‌به‌دربردگان حکومت نظامیان بودند، پر شد. حاضران در آن دادگاه در حال تجربه‌ی لحظاتی تاریخی در کشورشان بودند. حکومتِ نظامیان که با کودتا علیه اوا پرون، رئیس‌جمهور وقتِ آرژانتین، روی کار آمده بود، در طول ۶ سال فرمان‌روایی از هیچ جنایتی علیه مردمش فروگذار نکرده بود. از غارت و مصادره‌ی اموال تا آدم‌ربایی، تجاوز و شکنجه.

سال گذشته فیلم داستانیِ «آرژانتین ۱۹۸۵» با روایتی جذاب و از زاویه‌ی دیدِ دادستان‌ها، توجه جهانیان را به این محاکمه جلب کرد. اولیسس دلا اوردن (Ulises de la Orden) اما امسال با فیلمی مستند به سراغ روایتِ خودِ محاکمه رفته است. محاکمه‌ای که ۹ عضو ارشد حکومت نظامیان را قضاوت می‌کرد و در ۸ ماهی که جریان داشت بیش از ۸۰۰ نفر را برای ارائهی شهادت به دادگاه کشاند. د لا اوردن برای این فیلم سه ساعته که کاملاً مبتنی بر تصاویر آرشیوی است، بیش از ۵۰۰ ساعت فیلم دادگاه را بر اساس موضوعشان به ۱۸ بخش تقسیم کرده است. شاهدان از ناپدیدشگان، پروازهای مرگ، تجاوز به زندانیان، اعتراف اجباری، غارت اموال و… می‌گویند، و متهمان سعی می‌کنند با دروغ و انکار، وجاهت دادگاه را زیر سؤال ببرند و با تروریست خواندن متهمان و به بهانه‌ی جنگ، جنایت‌های خود را توجیه کنند.

با اولیسس د لا اوردن پس از نمایش فیلمش در برلیناله درباره‌ی مستند «محاکمه»، اهمیت این دادگاه برای آینده‌ی آرژانتین و روند پیچیده‌ی دادخواهی گفتگو کردم.

 

سپهر عاطفی: اگر اشتباه نکنم شما در سال۱۹۸۵که دادگاه افسران نظامی برگزار شد،۱۵ساله بودید. آیا زمانی که محاکمه برگزار شد را به یاد دارید؟

اولیسس د لا اوردن: من ۱۴ ساله بودم. خاطراتم به دوران قبل از محاکمه برمی‌گردد. من مدرسه‌ی ابتدایی را در مارس ۱۹۷۶ شروع کردم که کودتا اتفاق افتاد؛ مدرسه‌ی ابتدایی را در دسامبر سال ۱۹۸۳ یعنی با اتمام دیکتاتوری به پایان رساندم. پس دقیقاً در همان دوران بود. وقتی که نظام دیکتاتوری شروع شد، خیلی کم‌سن‌وسال بودم و در این دوره‌ی تاریخی بزرگ شدم. جنگ فالکلند هم در این دوره اتفاق افتاد. بعد از جنگ و در سال ۱۹۸۲ خیزش بزرگ مردمی به راه افتاد زیرا مردم از دیکتاتوری خسته شده بودند. هیچ راهی برای ادامه‌ی حاکمیت نظامیان بر کشور وجود نداشت و مردم زیادی در تظاهرات خیابانی شرکت می‌کردند و خواهان دموکراسی بودند. من ۱۱ یا ۱۲ ساله بودم و در این جنبش‌ها با پدر و عمویم شرکت میکردم. اما بعد از این و در سال ۱۹۸۴، همراه با خانوادهام به ایالات متحده مهاجرت کردم تا سال ۱۹۸۶. بنابراین، وقتی که محاکمه اتفاق افتاد، داخل کشور نبودم. خاطرات من بیشتر مربوط به پایان دیکتاتوری و قیام مردم و استقبال از دموکراسی و انتخابات و اولین حکومت دموکراتیک آرژانتین است. وقتی در سال ۱۹۸۶ به کشور برگشتم شورش‌های نظامی دوباره شروع شده و تا اواسط دهه‌ی ۹۰ شاهد تعداد زیادی از این شورش‌های نظامی بودم… البته این شورش‌ها به کودتا نینجامید اما به دنبال کودتا بودند. حالا در بازخوانیِ تاریخ برایمان جای سؤال است که آیا آن‌ها دنبال کودتا بودند یا دنبال چیز دیگری. البته بخش بزرگی از نیروهای مسلح میخواستند که مانع از هر نوع دادخواهی‌ شوند. زیرا در پی محاکمه‌ی سران حکومت نظامیان، دادگاه‌های زیادِ دیگری هم شروع شدند و نظامیان میخواستند از برگزاری این دادگاه‌ها جلوگیری کنند و البته موفق هم شدند. چون در دهه‌ی هشتاد دو قانون مصونیت کیفری تصویب شد. full stop law و Law of Due Obedience. قانون توقف کامل، به این معنی بود که دیگر هیچ افسر نظامی و امنیتی، پس از محاکمه‌ی ۱۹۸۵، محاکمه نخواهد شد. قانون اطاعت واجب هم می‌گفت هیچ‌یک از نظامیانی که در دوران دیکتاتوری مرتکب جرمی شده‌اند، نباید مجازات شوند زیرا صرفاً از ژنرال یا افسر ارشدِ خود تبعیت می‌کرده و هیچ مسئولیتی نداشته‌اند. در سال ۱۹۹۰ عفو عمومی داده شد و هر کسی که در زندان بود، آزاد شد و دیگر برای ۲۵ سال، هیچ پیشرفتی حاصل نشد. پس در اینجا ۲۵ سال معافیت از مجازات وجود داشت که عقب‌گردی بسیار بزرگ از فرایند عدالت بود. اما سازمان‌های حقوق بشری و جامعه، در ابتدا به آرامی کوشش میکردند؛ حالا هم بخش‌های مختلف جامعه برای پایان دادن به این معافیت‌های قضائی تلاش می‌کنند، و بیشتر از همه سازمان‌های حقوق بشری، مثلاً مادران دادخواه میدان مایوی بوئنوس آیرس. در سال ۲۰۰۵، رئیس‌جمهور کیرشنر قوانین معافیت قضائی ــ که سه قانون هستند ــ را مغایر قانون اساسی اعلام و فسخ کرد و فرایند دادخواهی از سر گرفته شد. تا امروز حدود هزار نفر از سرکوبگران دیکتاتوری سابق در زندان هستند و دادگاه‌های بسیار دیگری در حال برگزاری است. حدود هزار افسر نظامی در فرایند محاکمه مردهاند چون خیلی از ‌آن‌ها حالا پیر شدهاند و بالای ۶۰، ۷۰ یا ۸۰ سال سن دارند.

 

با این وصف، ظاهراً پیگیری قضائی و محاکمه‌ی سال۱۹۸۵کار بسیار شجاعانه‌ای بوده است. با توجه به این‌که دموکراسی آرژانتین هنوز تازه‌تأسیس و ضعیف بود.

بله البته. در سال ۱۹۸۵ این کار به شجاعت بسیار زیادی نیاز داشت. نه تنها برای قضات و دادستان‌ها که به شجاعت و قدرت تصمیم‌گیریِ زیادی نیاز داشتند، بلکه برای مردمی که خواهان و پشتیبان آن بودند و نیز سازما‌ن‌های حقوق بشریِ حامی این دادگاه‌ها. اما آن‌ها موفق شدند. بسیاری از شاهدان از جان‌به‌دربردگان بودند. خیلی از جان‌به‌دربردگان در تبعید بودند و برگشتند که شهادت بدهند و بسیاری از آنها از خویشاوندان (قربانیان) بودند. بله. نیاز به شجاعت بسیار زیادی داشت چون واقعاً کسی نمی‌دانست که قرار است چه اتفاقی بیفتد. آرژانتین از نظر اقتصادی ورشکسته و در جنگ شکست خورده بود. فرماندهان خیلی قدرتمند نبودند اما حتی بعد از شکست‌های پی در پی در جنگ‌ها هم، هنوز میتوانستند از همان تجهیزات نظامی‌ای که داشتند، استفاده کنند. پس واقعاً به شهامت زیادی نیاز بود.

 

محاکمه‌ی سران نظامی در سال۱۹۸۵، چقدر در حافظه‌ی مردم آرژانتین و نسل‌های جوان‌تر، تازه و زنده است؟

حدود ۱۰ سال قبل بود که من تحقیقات اولیه را درباره‌ی این پروژه شروع کردم. و چیزی که من را به حرکت واداشت این بود که هیچکس دربارهی این دادگاه حرف نمیزد. کمی فراموش شده بود. این نکته که می‌دانستم بیشتر از پانصد ساعت فیلم دست‌نخورده وجود دارد، ایده‌ی فیلم را پدید آورد. یکی از اهداف اصلی این بود که به شناساندن این دادگاه‌ها در آرژانتین کمک کنم. خوشبختانه به لطف فیلم داستانیِ «آرژانتین ۱۹۸۵»، همین حالا نیز این دادگاه در آرژانتین برجسته شده، حتی تو بهعنوان یک روزنامه‌نگار ایرانی درباره‌ی آن چیزهایی می‌دانی. امروزه این موضوع شناخته شده است. در سال ۲۰۲۳، ما در چهلمین سال یک دموکراسیِ بیوقفه هستیم. بنابراین، قرار است که جشن‌های زیادی برگزار شود. و احتمالاً باید این دموکراسیِ قوی را مدیون آن محاکمه باشیم.

 

این دادگاه و شهادتِ جان‌به‌در‌بردگان و بازماندگان چقدر در آگاه کردن افکار عمومی درباره‌ی جنایت‌های دیکتاتوریِ نظامیان اهمیت داشت؟ آیا این دوران برای همه مثل رازی آشکار بود یا اینکه مردم این داستان‌ها را برای نخستین بار از زبان شاهدان می‌شنیدند؟

حدود ۱۰ سال قبل بود که من تحقیقات اولیه را درباره‌ی این پروژه شروع کردم. و چیزی که من را به حرکت واداشت این بود که هیچ‌کس درباره‌ی این دادگاه حرف نمی‌زد. کمی فراموش شده بود.

گفته میشود که اگر شما در دوران دیکتاتوری نمی‌دانستید چه اتفاقی می‌افتد، فقط به این دلیل بوده که نمی‌خواستید بدانید. اولین محکومیت عمومیِ این اتفاقات در سال ۱۹۷۶ توسط تبعیدی‌ها در فرانسه و اسپانیا و سوئد انجام شد. آن‌ها به «عفو بینالملل» و سازمان ملل متحد توضیح داده بودند که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. پس در همان سال ۱۹۷۶ مسئله آشکار بود. البته ما در آرژانتین سانسور بسیار شدیدی داشتیم و در خبرها هم چیزی راجع به این مسئله وجود نداشت ولی اگر نمی‌دانستید که چه اتفاقی دارد رخ می‌دهد، فقط به این دلیل بود که نمی‌خواستید چیزی بدانید. بعد از پایان دیکتاتوری و قبل از دادگاه در سال ۱۹۸۴، رئیسجمهور آلفونسین کمیته‌ی ملیِ ناپدیدشدگان را تشکیل داد. این کمیته نخستین تحقیقات را انجام داد و اطلاعیه‌ای در بیش از ۵۰ هزار صفحه آماده شد. افراد خیلی زیادی بودند که می‌خواستند شهادت دهند. این اطلاعیه که خیلی هم مشهور است به نام «دیگر هرگز»، اساس اتهاماتی است که دادستان به متهمان وارد میکند. پس در سال ۱۹۸۴ همه چیز علنی شده بود اما در محاکمه‌ی سال ۱۹۸۵، شهادت‌ها در دادگاه انجام شد. و این خیلی مهم بود. زیرا کسانی که در دادگاه شهادت می‌دهند، ملزم میشوند که حقیقت را بگویند و در صورت شهادت دروغ، مجرم تلقی می‌شوند. بنابراین، این شهادت‌ها مدرک محسوب می‌شوند. این نقطه‌ی قوت این دادگاه است. این دادگاه، اساس کل سیستم و فرایند قضائی‌ای شد که هنوز هم در جریان است. هنوز هم افرادی در آرژانتین محاکمه می‌شوند. همین‌جا در برلین یک خلبان هست که به «پروازهای مرگ» ارتباط دارد. «پروازهای مرگ» یکی از روش‌های حکومت دیکتاتوری برای سربه‌نیست کردن مخالفان بود. آن‌ها را از هواپیما به دریا پرت میکردند. خلبان یکی از این هواپیماها سال‌ها قبل از آرژانتین فرار کرد، تابعیت آلمانی گرفت و حالا آزادانه در برلین زندگی می‌کند. اما فشار زیادی هست و تلاش قضائیِ زیادی برای برگرداندن او به آرژانتین در جریان است و احتمالاً او امسال به آرژانتین بازگردانده می‌شود.

 

این ماجرا و مسئله‌ی مسئولیت مرا به یاد شهادت یک فردِ نظامی در فیلم شما انداخت که می‌گوید: من فقط یک نظامی هستم و از دستورات مافوقم تبعیت کردم و به هرچه آن‌ها می‌گفتند شلیک می‌کردم. وقتی از او می‌پرسند که آیا به انسان‌ها هم شلیک می‌کردی؟ می‌گوید یادم نمی‌آید و این حرف واکنش اعتراض‌آمیز حاضران در دادگاه را به همراه دارد.

بله. اسم این مرد رادیسه است که عضو گروه ضربت نیروی دریایی بود.

 

در ابتدای فیلم نشان می‌دهید که نظامیان (متهمان) چگونه سعی می‌کنند بگویند که این دادگاه صلاحیت دادرسی ندارد و به انواع مختلف بهانهتراشی می‌کنند. مثلاً می‌گویند محل نشستن متهمان پایین‌تر از دادستان است و واقعاً سعی میکنند که از هر راهی دادگاه را متوقف کنند.

متهمان فقط دو تاکتیک داشتند: انکار و دروغ. گفتنِ این‌که هیچکدام از این‌ها واقعیت ندارد و رخ نداده و متوقف کردن دادگاه به هر روشی که می‌توانند. این تاکتیک آن‌ها بود و هنوز هم هست! حتی در دادگاه‌هایی که اکنون جریان دارد، هنوز هم می‌گویند که چیزی اتفاق نیفتاده و سعی می‌کنند که دادگاه را متوقف کنند. این تاکتیک اصلی است.

 

ولی می‌توانم تصور کنم وقتی حدود سی هزار نفر ناپدید یا کشته شدهاند، باید آدم‌های بسیار زیادی در این سرکوب و کشتار مشارکت کرده باشند و نمی‌توان همه‌ی آن‌ها را به میز محاکمه کشاند، زیرا انکار میکنند، مخفی می‌شوند و…

بعد از دیکتاتوری اتفاقات زیادی افتاد. نظامیان اسناد زیادی را سوزاندند و نابود کردند. پس اسنادی وجود ندارد که نشان دهد آن‌ها چند نفر را کشتند، چطور آنها را کشتند و کجا آنها را کشتند. هیچ سندی وجود ندارد. افرادی که به نوعی درگیر بودند، هرگز چیزی نگفتند. موارد نادری از شهادت سرکوبکنندگان هست، کسانی که نتوانستند جلوی عذاب وجدان و احساس گناهِ خود را بگیرند. موردی هست به اسم شیلینگو که در اسپانیا زندانی است. فکر می‌کنم که او کمکخلبان یکی از «پروازهای مرگ» بود. او یک افسر نیروی دریایی بود و برای اولین بار در تاریخ اعتراف کرد. شواهد کافی وجود داشت که چنین اتفاقی افتاده زیرا این اتفاق بارها رخ داده بود، اما اعتراف او به این معنی بود که حالا ما شهادتِ خودتان را داریم. اما این مورد بسیار نادری است و سرکوبگران همچنان به توافق بر سرِ خاموش ماندن پایبندند.

 

شما گفتید که۱۰سال قبل وقتی که کار را شروع کردید، هنوز بحث زیادی در میان آرژانتینی‌ها درباره‌ی این رویداد تاریخی وجود نداشت.آیا علت این فراموشی یا سکوت، شدید بودن این تروما و آسیب روانی برای مردم بود؟

گفته می‌شود که اگر شما در دوران دیکتاتوری نمی‌دانستید چه اتفاقی می‌افتد، فقط به این دلیل بوده که نمی‌خواستید بدانید.

نه، نه واقعاً. این دادگاه ارزشی دوگانه دارد. واقعیت این است که اگر از دیدگاه مستقیم قربانیان نگاه کنی، این دادگاه نوعی شکست بود. احکام سبک بودند. بعضی افراد تبرئه شدند، چهار نفر از فرماندهان تبرئه شدند. فقط دو مورد حبس ابد وجود داشت همه انتظار داشتند که هر ۹ نفر به حبس ابد محکوم شوند، اما چنین اتفاقی نیفتاد. بلافاصله بعد از محاکمه، یک سال و نیم بعد، قوانین معافیت قضائی تصویب شد. بنابراین، احساس عمومی این بود که عدالتی در کار نیست و این اتفاق در طول ۲۵ سال رخ داد. یعنی تا سال ۲۰۰۵. پس این محاکمه بهنوعی ناکافی بود. قدرتی که امروز از آن انتظار داریم را نداشت. اما بدون آن محاکمه هرگز چیز دیگری اتفاق نمی‌افتاد. پس به نوعی بنیان و سنگ بنایی بود که همه چیز بر آن بنا نهاده شد. چند قدم به جلو، چند قدم به عقب… فرایند عدالت در آرژانتین این‌گونه بوده. قوانین معافیت قضائی ما را ۲۵ سال عقب نگه داشت. وقتی بعد از غیر قانونی اعلام کردن این معافیت‌ها، دادخواهی از سر گرفته شد، مدارک هنوز موجود بود چون قبلاً در دادگاه ثبت شده بود. پس آن دادگاه اصلی بسیار مهم بود. از زمان از سرگیریِ محاکمه‌ها از سال ۲۰۰۵، هزاران افسر نیروهای مسلح دادگاهی شده‌اند در حالی که قبلاً فقط ۹ نفر محاکمه شده بودند. همچنین نوعی تفاوت سیاسی هم وجود دارد، قبلاً حزبی دیگر آن دادگاه‌ها را برگزار می‌کرد و حالا حزبِ مخالف این دادگاه‌ها را برگزار می‌کند. آلفونسین تنها ۹ نفر را محاکمه کرد و تنها دو نفر به حبس ابد محکوم شدند، اما این درست بعد از پایان دیکتاتوری بود. پس یک روایت سیاسی هم دربارهی این وجود دارد که چه چیزی بهتر بود. به نظرم، بهترین انتخاب وجود ندارد بلکه این نوعی فرایند است و این فرایند به همه‌ی اجزا نیاز دارد.

 

بگذارید به خود فیلم برگردیم. کار بر روی چنین پروژه‌ی بزرگی را چطور شروع کردید؟ بیشتر از۵۰۰ساعت فیلم و

خب، اولین دستاورد ما به دست آوردن فیلم‌ها بود که کار آسانی نبود. وقتی درخواست کردم که فیلم‌ها را دریافت کنم، تلویزیون ملی و آرشیو ملی درخواست مرا رد کردند و گفتند چون مسئله‌ی بسیار حساسی است و نمی‌دانند که میخواهم چکار کنم، پس نمی‌توانند به من کمک کنند. این سال ۲۰۱۵ بود. آن‌جا مطمئن شدم که این مسئله چقدر دشوار است. اما بالاخره فیلم‌ها را به دست آوردم. بعد از آن یک تیم سهنفره درست کردیم و همه‌ی فیلم‌ها را تماشا کردیم. این کار ۹ ماه طول کشید. تدوین‌گر مستقیماً روی نرم‌افزار تدوین کار می‌کرد. بریدن و علامت‌گذاریِ فیلم‌ها. هر نوع اطلاعاتی را که به نظرمان جالب توجه می‌آمد یا ممکن بود به آن برگردیم علامت‌گذاری می‌کرد. دستیار کارگردان یک فایل اکسل بسیار بزرگ درست کرده بود که نشان میداد هر کسی کدام زمان، در کدام کلیپ و با چه کدی نشانه‌گذاری شده است. حتی جزئیاتی مثل رنگ کت‌وشلوار و کراوات و… هم برای پیوستگیِ تصویر در آن فایل وجود دارد… و من روی صدها دست‌نوشته کار می‌کردم که بر اساس کلیپ‌ها، شاهد‌ها و…تنظیم شده بود و در آن تصویرها، متن‌ها، حرکات دوربین و… مشخص شده بود. وقتی که این کارها را تمام کردیم، ایده‌ای وجود داشت که از قبل آورده بودم. فیلم‌نامه‌ی اولیه‌ای داشتیم که بعد از این بازنگری عمیق، کاملاً تغییر داده شد. بازنگریِ این فیلم‌ها تحقیقی عمیق و تجربه‌ای تمامعیار بود. بعد از آن، فیلمنامه را چند بار بازنویسی کردم. ما در آغاز اساساً دو دیدگاه داشتیم: اول درباره‌ی توالی رویدادهای دادگاه. دادگاه ساختار خیلی جالبی داشت ولی برای ساختن فیلم و نقل داستان محاکمه متوجه شدیم که حفظ توالیِ رویدادهای دادگاه ایده‌ی خوبی نیست. پس ما مستقل از آن نمایش خودمان را پیش بردیم. این یکی از ایده‌های اصلی بود. به توالِی رویدادهای دادگاه اهمیت ندادیم، بلکه به ساختار دراماتیک خودمان اهمیت دادیم. ایده‌ی دوم این بود: روی موارد مشخص کار نکنیم، بلکه روی مضامین و موضوعات مشخص کار کنیم. یعنی موضوعاتی که دادگاه به آنها پرداخته بود. بنابراین، تقریباً در هیچ موردی عمیق نشدیم. البته مواردی وجود دارد که تا حدودی روایتشان می‌کنیم. فهرستی از موضوعات و مضامین درست کردیم. این موضوعات پایه و اساس ایده‌هایی بودند که دادستان بر روی آنها کار می‌کند تا اثبات کند که این فرماندهان بابت جنایت‌هایی که مستقیماً مرتکب نشده بودند، گناهکارند. آن‌ها خودشان سیخ الکتریکی را به کار نمی‌بردند. شاید آن‌ها کسی را نکشتند یا شاید کشتند، من نمی‌دانم. اما آنها ماشه را نمی‌کشیدند. پس دادستان باید ثابت میکرد که آن فرماندهان بابت آن جرم‌ها، مجرم و گناهکار بودند. در ابتدا فهرستی بسیار طولانی داشتیم، شاید حدود ۴۰ موضوع. اولین کارمان این بود که این موضوع را انتخاب کنیم و بعد فیلم‌ها‌ی مرتبط با آن را جمع‌آوری کنیم که در این مرحله می‌توانستیم روی آن موضوع کار کرده و صحنه‌ای برای آن درست کنیم. شاید یک صحنه‌ی ۳۰ دقیقه‌ای. البته هنوز هیچ فرم خاصی وجود نداشت. بعداً متوجه شدیم که بعضی موضوع‌ها، ایده‌ها و مضامین، اساسی نیستند یا شاید باید در موضوعات دیگری گنجانده شوند. پس شروع کردیم به ترکیب کردن، تدوین و تدوین و تلاش برای رسیدن به عصارهی کار. هدفمان دستیابی به نوعی فرم بود. وقتی همه چیز را کنارِ هم گذاشتیم و به اولین کات رسیدیم، فیلم بیشتر از هشت ساعت بود.هشت ساعت خیلی طولانی بود. وقتی این محصول را بی‌وقفه دیدیم، متوجه شدیم که چیزی وجود دارد اما هنوز فرمی نداشت و هیچکس غیر از من و تدوین‌گر آن را نمیدید. کوتاه کردن این هشت ساعت کار خیلی سختی بود. بعد مرحله‌ی تدوین را شروع کردیم که خیلی طولانی بود. کار، اشتباه کردن و کارِ بیشتر وقتی‌ که فیلم خام به حدود ۴ ساعت رسید آن را به مادران دادخواه میدان مایو نشان دادیم. همین‌طور جان‌به‌دربردگان فیلم را دیدند. تهیهکننده‌ی مشترکِ ما که یک سازمان غیردولتی به نام memoria abierta است از نزدیک با ما همکاری کرد. درباره‌ی هر کات از لحاظ سیاسی بحث می‌کردیم و اینکه چطور به ایده‌ی نهفته در داستان مرتبط می‌شد. پس فرایندی خیلی طولانی بود. به نظرم تصاویر آرشیو محاکمه آن‌چنان عظیم است که در داخلش بی‌نهایت فیلم نهفته است.

 

بهعنوان یک ایرانی، نمیتوانم این فیلم را ببینم و به ایرانیانی که به شکل مشابهی شکنجه شده و آن روزها را زندگی کرده‌اند، فکر نکنم. چون واقعاً بین جمهوری اسلامی ایران و دیکتاتوری نظامیِ آرژانتین شباهت‌هایی وجود دارد. حتی نخست وزیر آلمان چند ماه قبل گفت که رژیم ایران خیلی شبیه به آن‌هاست.

من متوجه شده‌ام که هرچند ایران و آرژانتین از هم خیلی دورند، شباهت‌های زیادی به هم دارند. جمعیت مشابه است، سطح تحصیلات مشابه است، اقتصاد مشابه است، ما فوتبال بهتری بازی میکنیم (می‌خندد) اما شباهت‌های بسیار زیادی وجود دارد. متأسفانه این شباهت‌ها هم وجود دارند.

 

من امیدوارم که به سطحی از عدالت و دادخواهی در ایران دست یابیم. این آرزوی بزرگ بسیاری از مردم ایران است و آنها دوست دارند که رهبران و مسئولان این وضع را پشت میله‌ها و پای میز محاکمه ببینند. آیا وقتی ایده‌ی ساخت این فیلم را در ذهن می‌پروراندید، از تأثیر احتمالیِ بینالمللی آن آگاه بودید؟

«پروازهای مرگ» یکی از روش‌های حکومت دیکتاتوری برای سربه‌نیست کردن مخالفان بود. آن‌ها را از هواپیما به دریا پرت می‌کردند. خلبان یکی از این هواپیماها سال‌ها قبل از آرژانتین فرار کرد، تابعیت آلمانی گرفت و حالا آزادانه در برلین زندگی می‌کند. اما فشار زیادی هست و تلاش قضائیِ زیادی برای برگرداندن او به آرژانتین در جریان است و احتمالاً او امسال به آرژانتین بازگردانده می‌شود.

صادقانه بگویم، فکر نمی‌کردم که موارد دیگری که حالا وجود دارند، می‌توانند از این زاویه با آن ارتباط برقرار کنند. البته من به ایران فکر نمی‌کردم اما می‌دانستم که این فرایند عدالت که در آرژانتین به آن دست پیدا کرده‌ایم، فقط یک داستان آرژانتینی نیست بلکه داستانی انسانی است. به این ترتیب، این فیلم فقط برای آرژانتینی‌ها نیست. هرچند من داستانی را نقل میکنم که برای تاریخ معاصر ما بسیار اهمیت دارد، ولی همیشه می‌دانستیم که این داستانی برای بشریت است. همچنین نمایش این فیلم در این شهر (برلین) خیلی تأثیرگذار است. در محاکمه‌‌ی سران دیکتاتوری نظامی از دادگاه‌های نورمبرگ و اینکه چطور نظامیان آرژانتینی تحت تأثیر نازی‌ها بودند، صحبت می‌شود. مسئله این است که ما (برای دادخواهی و محاکمه‌ی نظامیان) از طرف هیچکسی حمایت نشدیم. همه چیز (آن دادگاه) عادی بود. قضات و دادستان‌ها در دوران دیکتاتوری نیز قاضی و دادستان بودند، پیش از آن هم همین‌طور، چون آنها کارگزارانی بودند که برای قوه‌ی قضائیه کار میکردند. هیچ دادگاه فوقالعادهای برای محاکمه‌ی این افراد برگزار نشد. همان دادگاه معمولی بود با دادستان‌های معمولی. آدم‌های عادی با همان قوانین عادی با همان دادگاه عادی، با یک دموکراسی ضعیف و با حمایت زیادی از طرف مردم و فشار سازمان‌های حقوق بشری که بسیار ضروری بود. اما هیچ چیز خارق‌العاده‌ای که خارج از این‌ها باشد وجود نداشت و هیچ چیز خارق‌العاده‌ی خارج از فرایند قضائیِ آرژانتین هم وجود نداشت. به نظرم همان چیزِ عادی، دموکراتیک و مدنی، این فرایند عدالت‌خواهی را به یک مورد خاص تبدیل می‌کند و همین مسئله هم آن را انسانی می‌کند چون این‌ها آدم‌هایی ساده و عادی‌اند و هیچ قهرمانی در کار نیست.

 

من این روزها خشم عظیمی در مردم ایران و در رسانه‌های اجتماعی میبینم و گاهی می‌بینم یا می‌شنوم که باید از افراد صاحب قدرت انتقامی بزرگ گرفته شود. آیا در آرژانتین هم چیزی مثل این وجود داشت؟ منظورم این است که محاکمه می‌تواند جلوی انتقام‌گیریِ شخصی را بگیرد و ما را به عدالت نزدیک کند؟

عدالت با دست خودت؟ نه، تقریباً هیچ موردی نبوده‌ است. یک مورد وجود دارد که من از آن خبر دارم، در فیلم زنی وجود دارد که داخل اتوموبیل بچه‌اش را به دنیا می‌آورد، او درباره‌ی دکتر برخس صحبت می‌کند، دکتری که او را مجبور می‌کند پس از زایمان و در ازای در آغوش گرفتن فرزندش همهجا را تمیز کند. آن مرد، دکتر برخس، در اوایل دهه‌ی ۱۹۹۰ هدف قرار گرفت و با مسلسل به پای چپ او شلیک شد و عمرش را روی ویلچر به پایان رساند. ولی هیچکس نمی‌داند که چه کسی این کار را انجام داده و فکر کنم که این تنها موردِ انتقام‌جوییِ شخصی است.

 

بگذارید مصاحبه را با اهمیت و قدرتِ کلماتِ بیانشده در این محاکمه به پایان برسانیم. زنی از جان‌به‌دربردگان می‌گوید: من به خودم گفته بودم که اگر از این وضعیت جان به در ببرم تا آخرین روز زندگی‌ام به دنبال عدالت خواهم رفت.

بله این همان زنی است که فرزندش را در اتوموبیل به دنیا آورد.

 

بله. واقعاً الهامبخش است و البته جمله‌ی پایانی «دیگر نه هرگز» که هر وقت آن را می‌شنوم مو بر تنم سیخ می‌شود. این شیوه‌ی سخن گفتن در شهادت‌ها چقدر اهمیت داشت؟

این مسئله‌ی قدرت کلمات و قدرت سواد (ادبیات) و قدرت داستانگویی و… بسیار جالب است. ما خیلی زود و در ابتدای دیکتاتوری به لطف داستانگویی تبعیدشدگان شروع کردیم به روایت داستانی که در اینجا اتفاق می‌افتاد. بعد از پایان دیکتاتوری هم گزارش Nunca más (دیگر نه هرگز) منتشر شد که گزارشی ۵۰ هزار صفحه‌ای است. همچنین کتابی وجود دارد به همین اسم که تقریباً در هر خانهای در آرژانتین دیده می‌شود. به همین دلیل است که دادستان میگوید: میخواهم از کلمه‌ای استفاده کنم که مالِ من نیست بلکه به همه‌ی آرژانتینیها تعلق داد: «دیگر نه هرگز!» پس این هم نوعی داستانگویی است. فیلم‌های بسیار زیادی درباره‌ی دیکتاتوری آرژانتین وجود دارد. حالا دو فیلم درباره‌ی محاکمه‌ی نظامیان آرژانتین وجود دارد: «آرژانتین ۱۹۸۵» و مستند «محاکمه». و این جریان بازگوییِ مکرر داستان… همیشه هم یک داستان اما همیشه متفاوت است. این قسمتی از فرایند و همچنین قدرت آن است. فکر می‌کنم که محاکمه‌ی ۱۹۸۵ نقشی بسیار اساسی در ۴۰ سال دموکراسیِ بیوقفه در آرژانتین داشته است. البته کشور ما مملو از مشکلات است و هنر تئاتر و ادبیات و فیلم روش‌هایی برای درمان و تغییر سرنوشتمان هستند.

 

به ادبیات اشاره کردید، خورخه لوئیس بورخس هم در دادگاه حاضر بود؟

بله اما متأسفانه فیلم‌بردار از او فیلم نگرفت.

 

اوه، پس به این دلیل است که او در فیلم نیست. شهادت او چه بود؟

او یک یادداشت خیلی کوتاه نوشته بود درباره‌ی اینکه این افراد چقدر وحشتناک بودند. البته او در ابتدا حامیِ دیکتاتوری بود. در واقع در ۲۴ مارس ۱۹۷۶ وقتی که کودتا اتفاق افتاد، آرژانتینیها از آن استقبال کردند و این داستانی است که گفته نمی‌شود.

 

عجب. فکر می‌کنم که این داستانی برای یک روز دیگر باشد.

بله. به همین دلیل است که هر داستانی باید بارها و بارها گفته شود.

 

مدیر کل آژانس اتمی: برجام به پوسته‌ای خالی تبدیل شده است

گروسی می‌گوید ایران گام‌هایی در راستای تعهدات خود برداشته اما “این یک فرض است”. از نظر او برجام به “پوسته‌ای خالی” تبدیل شده است. رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا گفت برای زمان ساخت بمب اتمی ایران،گزینه‌هایی در نظر گرفته‌ایم.رافائل گروسی روز چهارشنبه ۲۲ مارس (دوم فروردین) با حضور در اندیشکده “شورای روابط خارجی” آمریکا در یک سخنرانی با احتیاط تمام گفت که پس از سفر به ایران و توافق حاصل شده، به نظر می‌رسد پیشرفت‌هایی در راستای توافق با ایران در موضوع پروتکل حاصل شده است. او اما افزود: «باید منتظر ماند و دید که آیا این فرض و گمانه‌ای درست است یا نه.»

وی با اشاره به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اقدامات ایران در راستای عدول از تعهدات خود، گفت که توافق ۲۰۱۵ (برجام) اکنون به “پوسته‌ای خالی” تبدیل شده است.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همچنین تصریح کرد که ناظران آژانس برای نظارت بر برنامه هسته‌ای این کشور در ایران حضور دارند تا نتیجه توافق‌های مذاکرات وین با راستی‌آزمایی‌های آن‌ها به طور مضاعف قابل بررسی باشد.

گروسی با اشاره به کشف سه محل اعلام نشده ایران که آثار اورانیوم در آن‌ها کشف شده است و فناوری‌های نوین برای اطلاع از چنین فعالیت‌ها و مکان‌هایی هرگونه تلاش برای مخفی‌کاری در این عرصه‌ها را بسیار دشوار توصیف کرد.

او غنی‌سازی ۸۴ درصدی در ایران را منتفی نشمرد، ولی گفت که در چنین صورتی هم گزینه‌ای جز پیشرفت در رصد برنامه هسته‌ای ایران و محدود نگه داشتن دامنه فعالیت آن وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: غنی‌سازی بیش از ۶۰ درصدی “ممکن است باعث حمله اسرائیل شود”

وی گفت بر این اساس، آژانس فعالانه در رایزنی با همه طرف‌های درگیر در برجام مشارکت دارد تا به از سرگیری مذاکرات وین در چارچوب توافقی جدید کمک کند.

در خلال ماه،های گذشته مناسبات ایران با آژانس چه به دلیل همکاری‌های ناکافی از سوی ایران در شفاف‌سازی ابهامات در باره سه مکان یادشده یا نوع فعالیت‌ها در فردو و احتمال غنی‌سازی ۸۴ درصدی در این تاسیسات دچار اختلال شده بود.

آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و سازمان انرژی اتمی ایران دو هفته پیش و در پی سفر دو روزه رافائل گروسی، مدیرکل آژانس به تهران، درباره توافق‌هایی درباره حل و فصل مسائل مربوط به پروتکل الحاقی صحبت کردند. در چارچوب این توافق قرار شده است که ایران داوطلبانه به ناظران آژانس اجازه دهد تا فعالیت‌های نظارتی خود برای فرایندهای راستی‌آزمایی را افزایش دهند.

قرار است در جلسات فنی دوجانبه نحوه اجرای توافق مشخص شود.

ژنرال ارشد آمریکا: گزینه‌های متعدد برخورد با ایران آماده است

عالی‌ترین مقام نظامی آمریکا گفت، پنتاگون در صورت ساخت بمب هسته‌ای از سوی ایران، گزینه‌های متعددی آماده است.

ژنرال مارک ای. میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا روز پنجشنبه ۲۳ مارس (سوم فروردین) به کنگره گفته است،برای مقابله با وضعیتی که ایران شروع به ساخت تسلیحات هسته‌ای کند، پنتاگون گزینه‌های نظامی متعددی را برای رئیس‌جمهور بایدن آماده کرده است.

این عالی‌ترین مقام ارتش آمریکا بر وخامت اوضاع در رابطه با برنامه هسته‌ای ایران تأکید کرد و گفت از زمانی که فشار دیپلماتیک تا حد زیادی در پاییز گذشته کنار گذاشته شد، تهران با تلاش‌های هسته‌ای خود گام‌های قابل توجهی برداشته است و تحلیل‌گران می‌گویند که رژیم اکنون در صورت تمایل، تنها چند ماه تا تولید بمب هسته‌ای فاصله دارد.

بیشتر بخوانید: سفر نتانیاهو به لندن؛ “جبهه متحد بین‌المللی علیه ایران اتمی”

ژنرال میلی به کمیسیون تحقیق امور دفاعی مجلس نمایندگان گفت: «ایران می‌تواند در کمتر از دو هفته مواد شکافت‌پذیر برای یک سلاح هسته‌ای تولید کند و تولید یک سلاح هسته‌ای واقعی تنها چند ماه دیگر طول می‌کشد».

ژنرال میلی افزود: «اما ایالات متحده به دلایل سیاسی کاملا مصمم است که ایران نتواند سلاح هسته‌ای عملیاتی داشته باشد.»

ژنرال میلی گفت: «ما، ارتش ایالات متحده، گزینه‌های متعددی را برای رهبری ملی خود طراحی کرده‌ایم تا در صورت تصمیم ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای واقعی یا به محض این‌که چنین تصمیمی بگیرد، این گزینه‌ها را بررسی کند».

بیشتر بخوانید: گروسی: تیم فنی آژانس اتمی در روزهای آینده به تهران می‌رود

در واقع امر مقامات آمریکایی گفته‌اند که ایران اکنون می‌تواند اورانیوم غنی‌شده مورد نیاز برای یک بمب را در عرض ۱۲ روز تولید کند. برای تولید سلاح‌های هسته‌ای غنی‌سازی حدود ۹۰درصد مورد نیاز است.

بازرسان سازمان ملل اوایل این ماه گزارش دادند که آثار اورانیوم غنی شده تا ۸۳.۷درصد در سایت زیرزمینی هسته‌ای فردو ایران کشف شده است.

برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام که توسط ایالات متحده و دیگر قدرت‌های بزرگ در دوران دولت اوباما امضا شد، غنی‌سازی اورانیوم ایران را به ۳.۶۷درصد محدود کرد. این میزان از غنی‌سازی برای تولید انرژی هسته‌ای کافی است اما نمی‌تواند کاربرد نظامی داشته باشد.

تظاهرات “یک میلیون” معترض به افزایش سن بازنشستگی در فرانسه

فرانسه روز پرتنش دیگری را گذراند و باز هم صحنه درگیری میان پلیس و معترضان به اصلاحات قانون بازنشستگی شد. تظاهرات در پاریس، در برخی نقاط به خشونت و درگیری میان تظاهرکنندگان و مأموران پلیس کشیده شد.اعتراض به افزایش سن بازنشستگی از ۶۲ به ۶۴ سال باز هم معترضان فرانسه را به خیابان‌ها کشانده است.

شمار تظاهرکنندگان روز پنج‌شنبه ۲۳ مارس در اعتراض به اصلاحات قانون بازنشستگی به‌مراتب بیش‌تر از دفعات پیش بود.

وزارت کشور فرانسه شمار تجمع‌کنندگان را بیش از یک میلیون نفر ذکر کرده، اما اتحادیه کارگری CGT که به حزب کمونیست نزدیک است از سه و نیم میلیون تظاهرکننده در سراسر کشور سخن گفته است.

در پاریس، پایتخت فرانسه که وزارت کشور از ۱۱۰هزار تظاهرکننده در آن خبر داده و اتحادیه یادشده شمار آن‌ها را ۸۰۰هزار نفر خوانده اعتراضات به خشونت کشیده شد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

معترضان در برخی نقاط به سوی پلیس سنگ، بطری و مواد آتش‌زا پرتاب کردند و تعدادی نیز به تخریب ویترین مغازه‌ها و ایستگاه‌های اتوبوس دست زدند.

ژرالد دارمنن، وزیر کشور فرانسه شمار مأموران پلیس حاضر در صحنه تظاهرات را ۱۲هزار تن اعلام کرده که ۵هزار نفر از آنان تنها در پاریس حضور داشتند.

تظاهرات امروز بعد از آن برگزار شده که الیزابت بورن، نخست‌وزیر فرانسه به دستور رئيس‌جمهور این کشور اعلام کرد، با توجه به بند سه ماده ۴۹ قانون اساسی لایحه حقوق بازنشستگی را می‌توان بدون رأی‌گیری در پارلمان تصویب کرد.

دولت فرانسه که خواستار اصلاح این قانون است روز دوشنبه به طرح نمایندگان میانه‌رو در خطر رأی عدم اعتماد مجلس قرار گرفت، اما توانست با اختلاف کمی، از این اسیتضاح جان سالم به به‌در ببرد.

طبق اصلاحات پیشنهادی، سن بازنشستگی در فرانسه تا سال ۲۰۳۰ از ۶۲ به ۶۴ سال افزایش خواهد یافت. هفته‌هاست که چنین افزایشی معترضان را به خیابان‌های شهرهای سراسر کشور کشانده و گاه و بی‌گاه به درگیری‌های خشونت‌آمیز میان معترضان و پلیس انجامیده است.