Previous Next

پرویز کردوانی؛ جغرافیای شب، سکوت، کویر

یک سال پیش در روز ۲۷ مرداد دکتر پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، در ۹۰ سالگی درگذشت. عرفان کسرایی، پژوهشگر حوزه علم، نگاهی دارد به حسرت‌ها و هشدارهای این پیر جغرافیا که عمر بر سر عشق به محیط زیست ایران گذارد.پرویز کردوانی عمر خود را در شناخت کویرها، نمک‌زارها و ریگ‌زارها و تالاب‌ها و باتلاق‌ها صرف کرد و طی دهه‌ها فعالیت علمی و دانشگاهی، آثار بسیاری در زمینه محیط زیست ایران و راه‌های نجات کشور از بحران آب تالیف کرد. هر چند که در پایان عمر، از امید به بهبود شرایط زیست‌محیطی ایران دست شسته بود، از مرگ قطعی و غیرقابل احیا بودن دریاچه ارومیه سخن می‌گفت و از این که ایران در ۵۰ سال دیگر، نه آب سطحی خواهد داشت و نه آب زیرزمینی.

شاید بتوان گفت که کمتر کسی مانند او از زیر و بم وضعیت جغرافیایی ایران و خاک و آب و کویر و ریگ‌زار و جنگل‌های آن اطلاع داشت و راه‌های حفاظت از منابع طبیعی ایران و مقابله با خشکسالی را می‌شناخت. از قضا از همین روست که هشدار او نسبت به آینده محیط زیست ایران و این سخن او که “خوشحالم که نیستم تا آن روزهای کشور را ببینم”، هولناک به نظر می‌رسد.

ریگ‌زار و شوره‌زار و مرداب، منابع ثروت و اشتغال‌زایی

کردوانی در مقاله‌ای درباره نقش عوامل طبیعی همچون اقلیم و کوه و دشت و دریا در زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردم نوشته بود: «در گذشته که زندگی مردم بیشتر بر اساس کشاورزی و دامداری بود، کویر (نمک‌زار) در هر منطقه که وجود داشت، سرزمینی شوم، نفرین‌شده و از عوامل نامساعد زندگی و مانع توسعه اقتصادی و اجتماعی آن منطقه به شمار می‌رفت».

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

از دید پرویز کردوانی این نگاه به کویر در دنیای امروز صدق نمی‌کند و به گفته او، بر اثر توسعه علم و فناوری امروزه کویرهای گیاهدار به مثابه منابع طبیعی تکثیرشونده و کویرهای فاقد گیاه به منزله منابع طبیعی تجدیدشونده (تمام‌نشدنی در صورت بهره‌برداری صحیح) به شمار می‌آیند و کویرها و نمک‌زارها و همچنین رودهای شور، نه تنها نشان سرزمینی شوم و نفرین‌شده، بلکه منابع عظیم و تمام‌نشدنی ثروت و اشتغال‌زایی و در عین حال منبع جاذبه‌های توریستی و اقتصادی محسوب می‌شوند.

از این رو، نگاه کردوانی به اکوسیستم نه فقط به جنگل و مرتع و رود و دریا، بلکه به تمام آنچه در طبیعت سرزمینی وجود دارد معطوف بود. از ریگ‌زار گرفته تا باتلاق و شوره‌زار و مرداب، هر کدام بخشی از تنوع منابع طبیعی یک سرزمین است و برای مثال، مقاله او با عنوان “طرحی برای بهره‌برداری از ریگ‌زارهای ایران” در فصلنامه تحقیقات جغرافیایی در سال ۱۳۶۸، راه‌های فراوانی را برای استفاده از ریگ‌زارهای ایران پیشنهاد می‌کند و حتی برای سیلاب‌هایی که در زمستان و اوایل بهار بیهوده به کویرها و باتلاق‌ها می‌ریزند و هدر می‌روند نیز طرح و برنامه دارد؛ طرح‌ها و برنامه‌هایی که البته بسیاری از آن‌ها مناقشه‌برانگیز بود و به بحث‌های تندی میان فعالان محیط ‌‌‌زیست دامن می‌زد.

ناامیدی پرویز کردوانی از احیای دریاچه ارومیه یکی از همین بحث‌های پرحاشیه بود که موافقان و مخالفان بسیار داشت. اگر چه، درستی یا نادرستی پیش‌بینی هر یک از دو سوی این مناقشات را آینده نشان خواهد داد. اگر آینده‌ای در کار باشد و آب و خاکی باقی مانده باشد و هوایی که بتوان در آن نفس کشید، می‌توان درستی یا نادرستی پیش‌بینی‌های کردوانی و همچنین دیدگاه‌های مخالف او را به چشم دید.

نظر پرویز کردوانی درباره دریاچه ارومیه، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه آب شور جهان، این بود که این دریاچه دیگر احیا نخواهد شد، چون بیمار است و خشکسالی آن را بیمار کرده است.

اما مقامات محیط زیستی حکومت ایران با گفتن این که برای پروژه احیای دریاچه ارومیه یک میلیارد دلار هزینه در نظر‌گرفته‌شده، ادعا کردند که دریاچه ارومیه تا سال ۱۴۰۶ خورشیدی به تراز اکولوژیکی و شرایط ایده‌آل خود خواهد رسید و توجهی به هشدارها و راه‌حل‌های او نشان ندادند. گذشت زمان نشان خواهد داد که آیا برآورد و پیش‌بینی کردوانی درست بوده یا کسانی که راه‌حل او را جدی نگرفتند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او بر این باور بود که همه دریاچه‌های دنیا و ایران را می‌شود احیا کرد، اما دریاچه ارومیه به دلیل سیاست‌های غلط محیط زیستی، دیگر در عمل مرده است و وارد کردن آب به دریاچه ارومیه نه تنها باعث نجات آن نمی‌شود، بلکه کاملا برعکس، همه جا را خشک می‌کند. از دید پرویز کردوانی، تنها کاری که می‌شود کرد، جمع کردن نمک دریاچه در یک برنامه یک سال و نیمه و تبدیل آن به پارک گیاهی و حیوانی است.

که نه از تاک نشان بود و نه از تاک‌نشان

اقتصاد و محیط زیست از جمله زمینه‌های علمی به شمار می‌روند که تاثیرات آن مستقیم و بی‌واسطه بر زندگی و سفره‌های مردم مشهود است. نرخ ارز یا شرایط اقلیمی، اما و اگر ندارد. حتی اگر بتوان به صورت ظاهری تورم را با چاپ پول بی‌پشتوانه کنترل کرد یا به مدد بارندگی زیاد، به شکل مقطعی و کوتاه‌مدت بر مشکل منابع آب فائق آمد، به هیچ عنوان نمی‌توان ماه را پشت ابر پنهان کرد و همگان را در درازمدت فریب داد.

در این صورت، ویرانی‌های زیست‌محیطی، ریزگردها، طوفان‌های شن و سیلاب‌های ویرانگر و خشکسالی، دیر یا زود اثر خود را نشان خواهند داد و انسان در برابر چهره خشن و بی‌رحم طبیعت راهی جز تسلیم نخواهد داشت.

فهرست فجایع زیست‌محیطی چند دهه اخیر به قدری طولانی است که حتی اشاره گذرا به آن‌ها نیز زمان بسیار لازم دارد. در این اواخر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه چیزی حدود ۲۰ هزار هکتار از زیتون‌های کشت‌شده در طرح طوبی، یعنی معادل یک چهارم کل اراضی زیر کشت زیتون کشور، نهال بی‌ثمر بوده و در جریان این طرح حجم عظیمی از سرمایه و منابع کشور هدر رفته است.

به بیان دیگر، برنامه‌ای که قرار بوده ظرف ۱۰ سال ایران را در تولید زیتون به خودکفایی برساند، جز بر باد دادن سرمایه حاصلی نداشته است. وعده احیای دریاچه ارومیه نیز از این دایره بیرون نیست و محصول همین دستگاه مدیریتی و اجرایی و تصمیم‌سازی است.

برای روشن شدن اینکه حق با پرویز کردوانی بوده یا نه، لازم نیست تا سال ۱۴۰۶، یعنی تا سالی که عیسی کلانتری وعده احیای دریاچه ارومیه را داده، صبر کنیم. در زمان انتشار این یادداشت، ۹۵ درصد از دریاچه ارومیه خشک شده است و از این رو به نظر می‌رسد که استدلال و پیش‌بینی کردوانی درباره دریاچه ارومیه درست بوده است.

طبیعت را نمی‌توان فریب داد. دریاچه ارومیه مطابق میل آن خبرنگار حکومتی که برای شعارهای انتخاباتی سوار بر قایق موتوری شد تا این دریاچه را پرآب جلوه دهد، رفتار نمی‌کند. از این رو، پیش‌بینی پرویز کردوانی از آینده اقلیمی ایران در ۵۰ سال آینده را همانند ارزیابی او از وضعیت دریاچه ارومیه باید جدی گرفت؛ به ویژه طنین این جمله هولناک او که گفت: «خوشحالم که نیستم تا آن روزهای کشور را ببینم.»

بعد هر وعده غذایی حداقل دو دقیقه راه بروید

تازه‌های پزشکی هفته: بعد هر وعده غذایی، حداقل دو دقیقه راه بروید/ آیا شراب واقعا برای شما مفید است؟/ شش دلیل اصلی شکست رژیم‌های لاغری/ سالم‌ترین میوه‌ها برای مدیریت قند خون.بر اساس مطالعه جدید منتشر شده در نشریه Sports Medicine، پیاده‌روی کوتاه بعد از غذا خوردن می‌تواند به کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ و مشکلات قلبی کمک کند.

به‌گزارش نیویورک‌تایمز محققان ایرلندی دریافتند پیاده‌روی سبک بعد از غذا، حتی برای ۲ تا ۵ دقیقه، می‌تواند سطح قند خون و انسولین را کاهش دهد.

سطح قند خون پس از خوردن غذا افزایش می‌یابد و انسولین تولید‌شده برای کنترل آن می‌تواند منجر به دیابت و مشکلات قلبی‌عروقی شود.

بر اساس مطالعه محققان دانشگاه لیمریک، با ایستادن و راه‌ رفتن، ماهیچه‌های شما انقباضاتی ایجاد می‌کند که باعث مصرف گلوکز و کاهش سطح قند خون می‌شود. اگر بتوانید قبل از رسیدن به اوج گلوکز، یعنی معمولاً ۶۰ تا ۹۰ دقیقه بعد از غذا خوردن، فعالیت بدنی انجام دهید، از افزایش سطح گلوکز جلوگیری خواهید کرد.

محققان نتایج هفت مطالعه را بررسی کردند که اثرات نشستن در مقابل ایستادن یا راه‌رفتن را بر معیارهای سلامت قلب، از جمله سطح انسولین و قند خون مقایسه می‌کردند.

آنها دریافتند که پیاده‌روی به مدت دو تا پنج دقیقه بعد از غذا، تأثیر قابل‌توجهی در تعدیل سطح قند خون دارد. به‌طوری‌که کسانی که برای مدت کوتاهی بعد از غذا فقط می‌ایستادند، سطح قند خونشان بهبود می‌یافت اما تغییری در سطح انسولین حاصل نمی‌شد، در حالی که آن‌هایی که بعد از غذا کمی پیاده‌روی می‌کردند، هم سطح قند و هم انسولین خونشان پایین بود.

برای افراد مبتلا به دیابت، اجتناب از نوسانات شدید در سطح قند خون یک امر حیاتی در مدیریت بیماری آنها است. از‌ این‌رو حرکت حتی برای زمان اندک ارزشمند است و می‌تواند منجر به تغییرات قابل‌توجه در نشانگرهای سلامتی از جمله سطوح قند خون شود.

آیا شراب واقعا برای شما مفید است؟

خطرات نوشیدن الکل احتمالا بیشتر شامل سرطان، سکته مغزی، بیماری کبدی و چاقی است. اما نکات مثبتی نیز وجود دارد: نوشیدن در حد اعتدال، می‌تواند کلسترول HDL (کلسترول خوب) را افزایش دهد، از لخته‌شدن خون و آسیب شریان ناشی از کلسترول LDL جلوگیری کند و به رگ‌های خونی شما کمک کند تا بهترین عملکرد را داشته باشند.

به‌نوشته نشریه پزشکی Web MD یک مزیت خاص شراب از آنتی‌اکسیدان‌هایی به نام پلی‌فنول‌ها ناشی می‌شود. آنها از پوشش رگ‌های خونی شما محافظت و از تجمع پلاک در شریان‌ها جلوگیری می‌کنند.

ترجیحا شراب قرمز

وقتی کارخانه‌های شراب‌سازی از انگور شراب سفید درست می‌کنند، قبل از تخمیر، پوست آن را جدا می‌کنند. شراب قرمز از انگورهایی به‌دست می‌آید که هنوز پوست روی آن قرار دارد، جایی که بیشتر آنتی‌اکسیدان‌ها در آنجا زندگی می‌کنند.

ماده فوق‌العاده شراب

یکی از فواید شراب که اغلب تبلیغ می‌شود، یک پلی‌فنول خاص به نام رسوراترول است. مطالعات روی این ترکیب گیاهی ادامه دارد، اما برخی نشان می‌دهند که این آنتی‌اکسیدان ممکن است فشار خون را کاهش دهد، سطح کلسترول را کنترل کند، التهاب را کاهش دهد، و حتی قدرت مغز شما را بالا ببرد.

عوارض جانبی سولفیت

البته فرآیند تخمیر شراب باعث ایجاد سولفیت (دی‌اکسید گوگرد) می‌شود که همه شراب‌ها آن را دارند. بسیاری از کارخانه‌های شراب‌سازی برای افزایش ماندگاری شراب، به آنها سولفیت ‌بیشتر اضافه می‌کنند. سولفیت‌ها می‌توانند علائم آسم را بدتر کنند و در برخی افراد باعث التهاب پوست، درد معده و اسهال شوند.

در مورد تانن‌ها چطور؟

تانن‌ها یکی دیگر از پلی‌فنول‌هایی هستند که در شراب یافت می‌شوند، اما تأثیری متفاوت از رسوراترول دارند. برخی از مطالعات نشان می‌دهد که آنها به‌عنوان یک آنتی‌اکسیدان و ضدالتهاب عمل می‌کنند، اما می‌توانند فرایند هضم شما را مختل کنند. در سطوح بالا، می‌توانند جذب آهن را برای بدن شما سخت کنند.

مبارزه با باکتری‌های مضر

در مقایسه با سایر انواع الکل، شراب قرمز فعالیت ضد باکتریایی بیشتری در برابر باکتری‌های روده مانند هلیکوباکتر پیلوری دارد. پلی‌فنول‌هایی به نام فلاونوئیدها دلیل آن هستند و ممکن است خطر ابتلا به سرطان معده را کاهش دهند.

انجمن قلب آمریکا می‌گوید یک تا دو نوشیدنی در روز برای مردان و حداکثر یک نوشیدنی در روز برای زنان می‌تواند خطرات مرتبط با قلب و عروق خونی را کاهش دهد. بیشتر از این مقدار، شما وارد مرحله‌ای می‌شوید که خطرات آن بیشتر از منافعش است.

شش دلیل اصلی شکست رژیم‌های لاغری

کاهش وزن همیشه یک معادله ساده نیست. عوامل دیگری، چه داخلی و چه خارجی، ممکن است مانع از رسیدن شما به هدفتان شوند.

به‌گزارش Everydayhealth در اینجا برخی از موانع رایج کاهش وزن و نحوه غلبه بر آنها آورده شده است.

سلامت روده شما مشکل دارد

تحقیقات نشان می‌دهد که میکروبیوم شما (مجموعه باکتری‌ها در روده) چقدر برای سلامتی و به‌طور بالقوه برای وزن مهم است. بررسی منتشر شده در ژوئن ۲۰۲۰ در Preventive Nutrition and Food Science نشان داد که پروبیوتیک‌ها، پری‌بیوتیک‌ها و سین‌بیوتیک‌ها (ترکیبی از پروبیوتیک‌ها و پری‌بیوتیک‌ها) ممکن است به جلوگیری از افزایش وزن کمک کنند. همچنین گزارش شده است که افرادی که تنوع کمتری در میکروبیوم‌های روده‌شان دارند، احتمال بیشتری دارد که شاخص توده بدنی (BMI) بالاتری داشته باشند. اگر این باکتری‌های خوب را تغذیه نکنید، نمی‌توانند تکثیر شوند و بر باکتری‌های بد روده شما غلبه کنند. با تمرکز بر مصرف میوه و سبزیجات، این ریزمغذی‌‌ها را در رژیم غذایی خود افزایش دهید.

ژنتیک به نفع شما کار نمی‌کند

وقتی صحبت از وزن می‌شود، ژنتیک اهمیت زیادی دارد. نتایج برخی مطالعات نشان داده است که ژن‌‌ها در حدود ۷۰ درصد از تغییرات وزن بدن افراد نقش دارند. این تأثیر بسیار بزرگی است. اگر سعی می‌کنید وزن خود را بسیار پایین‌تر از حد تعیین‌شده‌ توسط ژنتیک کاهش دهید، مغز شما به کاهش وزن با ابزارهای قدرتمند پاسخ می‌دهد. پس اگر نمی‌خواهید پس از کاهش وزن دوباره شاهد افزایش وزن باشید، باید کالری کمتری دریافت کنید، و این کار را به‌آرامی انجام دهید. این بدان معناست که هر شش ماه بیش از ۱۰ درصد از وزن بدن خود را کاهش ندهید.

شما در حال از دست‌دادن عضلات هستید

بر اساس تحقیقات، توده عضلانی، هر دهه بعد از ۳۰ سالگی ۳ تا ۸ درصد کاهش می‌یابد. همچنین تغییرات طبیعی در بافت چربی که با افزایش سن به‌وجود می‌آیند، می‌تواند بدن را به افزایش وزن وادار کند. با‌این‌حال افراد در هر سنی می‌توانند وزن خود را کاهش دهند و آن را حفظ کنند، به‌شرطی‌که عادات سالم داشته باشند. رفتارهای موثر شامل قرار دادن غذاهای غنی از مواد مغذی به‌عنوان پایه رژیم غذایی، محدود کردن کالری‌های خالی (مانند غذاهای فرآوری‌شده و پر قند) و اضافه‌کردن تمرینات مقاومتی به برنامه هفتگی خود برای بازسازی عضلات از دست‌رفته است.

کابینت داروی شما مقصر است

برخی از داروها باعث افزایش وزن یا مانع تلاش شما برای کاهش وزن می‌شوند. به‌گفته کارشناسان مرکز پزشکی دانشگاه روچستر در نیویورک، انسولین برای درمان دیابت، داروهای ضد روان‌پریشی خاص یا داروهای ضد افسردگی، برخی از درمان‌های صرع، استروئیدها و داروهای کاهش‌دهنده فشار خون مانند مسدود‌کننده‌های بتا ممکن است باعث افزایش وزن شوند زیرا به طریقی متابولیسم شما را مختل می‌کنند، اشتهای شما را تغییر می‌دهند، باعث احتباس آب یا باعث خستگی و بی‌تحرکی می‌شوند. مرکز پزشکی دانشگاه روچستر توصیه می‌کند که مصرف داروهای خود را فقط به‌دلیل افزایش وزن متوقف نکنید. در برخی موارد، پزشک شما ممکن است بتواند دوز مصرفی شما را تنظیم کند. اگر این امکان‌پذیر نیست، با یک متخصص تغذیه مشورت کنید.

شما بدون فکر غذا می‌خورید

یک متاآنالیز که در سپتامبر ۲۰۲۲ در ژورنال Appetite منتشر شد، نشان داد که خوردن غذا با حواس پرت با BMI یا شاخص توده بدنی بالاتر مرتبط است. وقتی از آنچه می‌خورید آگاه باشید، می‌توانید این ارتباط مغز و بدن را ایجاد کنید که سیر و راضی هستید.

وعده‌های غذایی را حذف می‌کنید

در تلاش برای کاهش کالری، وسوسه‌انگیز است که در طول روز سعی کنید تا حد امکان کمتر غذا بخورید و حتی وعده‌های غذایی خود را حذف کنید. اما اگر این کار را انجام دهید، بدن شما را به خوردن غذا سوق می‌دهد و این محرومیت غذایی می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد. اگر در طول روز به‌طور منظم غذا بخورید، در کاهش وزن موفق‌ترید.

سالم‌ترین میوه‌ها برای مدیریت قند خون

مصرف پنج وعده میوه و سبزیجات در روز: این قانون رژیم غذایی در بسیاری از افراد ریشه دوانده است. اما اگرچه میوه‌هایی مانند موز، سیب و گلابی ویتامین‌ها، فیبر و مواد مغذی زیادی به بدن می‌رساند، اما قند زیادی نیز در آنها وجود دارد.

به‌نوشته نشریه آلمانی Stern مصرف بیش از حد قند یا فروکتوز میوه، باعث انباشت آن در کبد می‌شود تا جایی که کبد دیگر نمی‌تواند آن را پردازش کند. پس تنها یک راه‌حل برای کبد وجود دارد؛ این که فروکتوز را مستقیماً به چربی تبدیل کند. این امر موجب چرب شدن کبد می‌گردد. این در حالی است که سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌کند که نباید بیش از ۲۵ تا ۵۰ گرم شکر در روز مصرف کنید. بااین‌حال برخی میوه‌ها قند اندکی دارند و می‌توانید بدون نگرانی از عوارض مصرف قند، آنها را مصرف کنید:

آووکادو

بله، آووکادو نیز جزو میوه‌ها محسوب می‌شود و در هر ۱۰۰ گرم آن، فقط ۱.۴ گرم قند وجود دارد. اگرچه آووکادوها مقدار نسبتاً زیادی چربی دارند، اما اینها اسیدهای چرب غیراشباع هستند. ویتامین‌های A، E و B6 نیز در آووکادو یافت می‌شود.

توت سیاه

توت سیاه در هر ۱۰۰ گرم تنها ۲.۷ گرم قند دارد و علاوه بر ویتامین C و E، حاوی مواد معدنی مانند کلسیم و منیزیم است. فلاونوئیدها، رنگدانه‌های گیاهی، به توت رنگ می‌دهند؛ آنتی‌اکسیدان‌هایی که از بدن در برابر رادیکال‌های آزاد محافظت می‌کنند.

تمشک

تمشک قند بسیار کمی دارد (۴.۸ گرم قند در هر ۱۰۰ گرم). تمشک‌ها عمدتاً از آب تشکیل شده‌اند و فیبر موجود در آنها، فرایند هضم را بهبود می‌بخشد.

توت‌فرنگی

البته با خامه فرم‌گرفته و شکر روی آن، توت‌فرنگی‌ها هم تبدیل به بمب کالری و قند می‌شوند. اگر میوه را خالص بخورید یا آن را در یک کاسه موسلی برش دهید، در هر ۱۰۰ گرم فقط ۵.۵ گرم قند می‌خورید.

پاپایا

نه تنها قند کمی (فقط ۷.۱ گرم در هر ۱۰۰ گرم) در پاپایا وجود دارد، بلکه همچنین منبع فوق‌العاده ویتامین C است. ۸۰ میلی‌گرم از این ویتامین در ۱۰۰ گرم میوه یافت می‌شود. یک وعده پاپایا همچنین کلسیم، آهن و سدیم را تامین می‌کند.

زردآلو

ما می‌توانیم مقدار زیادی مواد مغذی را از زردآلو جذب کنیم. پروویتامین A (کاروتن) موجود در آن می‌تواند توسط بدن به ویتامین A تبدیل شود که برای پوست و چشم مهم است. همچنین مقدار زیادی پتاسیم در زردآلو وجود دارد. از طرف دیگر در ۱۰۰ گرم، این میوه تنها ۷.۷ گرم قند دارد.

هلو

فقط ۸ گرم قند در هر ۱۰۰ گرم دارد. هلو حاوی کالری کمی بوده و آب فراوانی دارد. مصرف این میوه مواد معدنی مانند پتاسیم، منیزیم و آهن را در اختیار ما قرار می‌دهد.

گریپ‌فروت

گریپ‌فروت سرشار از ویتامین‌های گروه B است که نقش مهمی در فرآیندهای متابولیک ایفا می‌کند. ماده گیاهی نارینگین، این میوه را بسیار تلخ می‌کند. مرکبات سرشار از ویتامین های A، C و مواد معدنی مانند منیزیم و کلسیم است. گریپ‌فروت در هر ۱۰۰ گرم، فقط ۹ گرم قند دارد.

ایران در صورت خروج آمریکا از توافق هسته‌ای “غرامت می‌خواهد”

سی‌ان‌ان به نقل از یک منبع دیپلماتیک گزارش داد با بالا گرفتن تلاش‌ها برای دستیابی به یک توافق هسته‌ای، جمهوری اسلامی به دنبال تضمین‌هایی است که در صورت خروج رئیس‌جمهور آینده آمریکا از توافق، بتواند “غرامت” بگیرد.یک منبع دیپلماتیک روز سه‌شنبه ۲۵ مرداد (۱۶ اوت) به شبکه تلویزیونی سی‌‌ان‌ان گفت که ایران در صورت خروج مجدد آمریکا از توافق هسته‌ای “غرامت” می‌خواهد. هفته گذشته مقامات اتحادیه اروپا “متن نهایی” توافقی را برای محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران در ازای لغو تحریم‌ها به واشنگتن و تهران ارائه دادند.

این دیپلمات به سی‌ان‌ان گفت ایران نگرانی‌هایی دارد؛ این که دولت بعدی آمریکا مانند دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین این کشور با خروج از توافق، تحریم‌های مالی سنگینی را علیه تهران اعمال کند. او افزود: «به نظر می‌رسد پیشرفت‌هایی در نزدیک‌تر کردن دیدگاه‌ها به‌ویژه در موضوع تحریم‌های غیرمستقیم شرکت‌های ایرانی فعال در خارج از کشور حاصل شده است.»

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به گفته این دیپلمات موضوع اصلی احیای توافق، “تضمین‌های درخواستی طرف ایرانی است که در صورت تصمیم دولت‌های آینده آمریکا برای خروج مجدد از این توافق راه‌حل واقعی برای جبران آن ارائه نشده است.”

ایران دوشنبه شب به صورت مکتوب به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا پاسخ داد و به ضرب‌الاجل تعیین شده از سوی این اتحادیه عمل کرد. پاسخ کتبی ایران علنی نشده، اما مشاور ارشد این کشور در مذاکرات در توییتی اعلام کرد: «توافق نزدیک‌تر از همیشه است، اما هنوز نهایی نشده.»

نبیله ماسرالی، سخنگوی اتحادیه اروپا نیز تایید کرد که پاسخ ایران دوشنبه شب دریافت شده است و این اتحادیه در حال بررسی این پاسخ و مشورت با سایر شرکا در برجام است. ایالات متحده روز دوشنبه از ایران خواست تا مطالبات فرابرجامی، از جمله درخواست برای حذف سپاه پاسداران از فهرست سازمان‌های تروریستی را کنار بگذارد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

محمد مرندی، از مشاوران ارشد تیم مذاکره کننده ایران روز سه‌شنبه به سی‌ان‌ان گفت که ایران به دنبال تضمینی است که اگر دولت آینده آمریکا از توافق خارج شود، “مجبور شود بهای آن را بپردازد”.

مرندی همچنین روز دوشنبه در توییتی نوشت که اختلافات در دو زمینه دیگر حل نشده‌اند ولی توضیحی بیشتری در این باره نداد.

در حال حاضر آمریکا و ایران با میانجیگری قطر و اتحادیه اروپا مذاکره می‌کنند. محمد الخلیفی، معاون وزیر خارجه قطر شنبه گذشته برای دیدار با علی باقری کنی، مذاکره کننده ارشد ایران به تهران رفت.

بیشتر بخوانید:بلومبرگ: اتحادیه اروپا پاسخ ایران را سازنده ارزیابی می‌کند

ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در نشستی روز دوشنبه گفت: «اگر ایران می‌خواهد این تحریم‌ها برداشته شود، باید رفتار خود را تغییر دهد؛ آنها باید در وهله اول فعالیت‌های خطرناکی را که منجر به این تحریم‌ها شد، تغییر دهند.»

در مقابل ایران می‌گوید توافق نهایی باید لغو تحریم‌ها را تضمین کند؛ تحریم‌هایی که می‌تواند ده‌ها میلیارد دلار از درآمدهای نفتی و گاز این کشور را آزاد کند. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران پیشتر روز دوشنبه گفته بود که اگر آمریکا واکنشی واقع‌بینانه و منعطف به پیشنهاد ایران نشان دهد، “دو طرف در آستانه توافق نهایی خواهند بود.” به گفته امیرعبداللهیان تهران آمادگی دارد در صورت پذیرش پیشنهادهای خود، توافق نهایی را امضا کند و افزود روزهای آینده بسیار مهم هستند.

هفته گذشته ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به سی‌ان‌ان گفت که ایالات متحده آماده است تا بر اساس متن پیشنهادی اتحادیه اروپا به سرعت به توافق برسد.

ارامنه‌ی گمشده‌ی غازی‌عین‌تاپ

اومیت کورت

من شهروندی از جمهوری ترکیه، از مادری کرد و پدری عرب در جنوب شرقی شهر غازی‌عین‌تاپ (Gaziantep) به دنیا آمدم؛ شهری که پیش‌تر عین‌تاب (Aintab) (۳۵مایلی غرب رود فرات و ۲۸مایلی شمال مرز ترکیه-سوریه‌ی امروزی) نامیده می‌شد. هرچند در خانواده‌ای چندزبانه بزرگ شدم اما فقط زبان ترکی را به من آموختند. بنابراین، من مظهر زنده‌ی الگوی ملی سرکوبگر بودم و این در تمام مدت آموزش‌وپرورشم ادامه یافت.

پس از اتمام تحصیلاتم در دانشگاه فنی خاورمیانه در آنکارا، بار دیگر خود را در خانه‌ی پدر و مادرم در زادگاهم یافتم؛ جایی که از گرمای طاقت‌فرسایش می‌گریختم و روزها را در حال چرت‌زدن روی کاناپه می‌گذراندم.

یکی از روزها با صدای زنگ تلفن یک دوست قدیمی از چرت‌زدن پریدم: «اومیت، کجا بودی این‌همه وقت؟ من یک جای عالی در کایاجیک (Kayacık) می‌شناسم که می‌توانیم یکدیگر را در آنجا ببینیم.» گرچه من در عین‌تاب متولد و بزرگ شده بودم و تا زمان رفتن به کالج شهر را ترک نکرده بودم، کلمه‌ی «کایاجیک» هیچ معنایی برایم نداشت. فقط منطقه‌ی دیگری در شهر بود؛ محله‌ای که هرگز آن را ندیده بودم و از آن، چیزی نمی‌دانستم.

دوستم گفته بود که در کافه‌ی پاپیروس منتظر من می‌مانَد و آدرس را هم به من داد. برای رفتن به محله‌ی کایاجیک سوار اتوبوس شدم و به‌محض رسیدن، خود را مات‌ومبهوتِ این محیط جذاب یافتم، به خود اجازه دادم تا در خیابان‌های فرعی گردش کنم، درحالی‌که دوست بیچاره‌ام منتظر من بود. در حالتی مبهوت از خودم می‌پرسیدم: «کجا هستم؟ اینجا کجاست؟»

من در خیابان باریکی بودم که دو طرف آن، خانه‌های سنگی زیبایی ساخته شده بود و این مرا به گذشته‌ای برد که همه‌چیز ساده‌تر بود. این محله، با معماری سنتی‌اش که در میان ساختمان‌های آپارتمانی بلند سیمانی در غازی‌عین‌تاپِ «مدرن‌شده» مخفی شده بود، همچون سرابی بود. احساس دلتنگی برای گذشته‌ای کردم که اصلاً گذشته‌ی من نبود.

سرانجام، کافه‌ی پاپیروس را پیدا کردم که از قضا در یکی از آن خانه‌های سنتی جای گرفته بود. این خانه هم، مثل بیشتر خانه‌هایی که در این خیابان بود، به‌عنوان بخشی از فرایند «بازسازی» شهر به کافه‌ای تبدیل شده بود. وقتی وارد شدم، چند حرفی که در بالای درِ باعظمت آن حک شده بود، توجهم را جلب کرد. تصور کردم که خط ناشناخته‌ی آن، حروفی از دوره‌ی عثمانی است.

داخل که شدم، بار دیگر زبانم بند آمد. به حیاطی وسیع برخوردم با پلکانی در دو سو که به دو اتاق بزرگ می‌رسید. اتاق‌ها با اسباب‌اثاثیه‌ای قدیمی پر شده بود و سقف‌های بلند با نقاشی‌ها و کنده‌کاری‌هایی مشابه کلیساهای جامع فلورانس تزیین شده بود. این تجربه نوعی ارضای شهوت تاریخی بود، مثل قدم‌زدن در یک موزه‌ی تاریخ زنده.

موجی از غرور نسبت به زادگاه و نیاکانم احساس کردم. تصمیم گرفتم با صاحب‌خانه صحبت کنم تا چیزی از تاریخچه‌ی این خانه بفهمم. به او نزدیک شدم با این نیت که نخست از بنای او تعریف کنم. اما پیش از آنکه بتوانم جلوی خودم را بگیرم، پرسیدم: «ممکن است بگویید از چه‌کسی این خانه را خریدید؟ پیش از شما چه کسی اینجا بوده است؟»

او محتاطانه توضیح داد که این ساختمان را از پدربزرگش به ارث برده است. قهوه‌ای که آن روز سرو می‌کردند، باید خیلی قوی بوده باشد زیرا به من جرئت داد که جلوتر بروم. «و پدربزرگ شما چطور؟ اینجا را از چه‌کسی خرید؟» مرد مکثی کرد، پیش از آنکه زیر لب با نرمیِ تمام بگوید: «ارامنه اینجا بودند.» من گیج و متحیر سؤالاتی از دهانم پرید: «کدام ارامنه؟ چه می‌گویید؟ ارامنه در غازی‌عین‌تاپ؟» او با سر تصدیق کرد اما من از گنگیِ پاسخ‌های او برافروخته و خشمگین بودم. «پس برای آنان چه اتفاقی افتاد؟ کجا رفتند؟» او با بی‌تفاوتی تلافی کرد: «اینجا را ترک کردند.»

هنگامی که سوار اتوبوس به خانه برمی‌گشتم، به این فکر می‌کردم که چرا ارامنه ــ چرا اصلاً هرکسی می‌خواهد باشد ــ چنین ملک زیبا و نفیسی را رها کردند و آن را به دیگری سپردند. من کمی ساده و خام بودم؛ یک فارغ‌التحصیل ۲۲ساله‌ی بی‌خبر از همه‌جا و ناآگاه از وجود ارامنه در زادگاهش.

چند سال بعد فهمیدم که آن خانه متعلق به نازار نازارتیان (Nazar Nazaretian)، کنسول افتخاری ایران، بود که عضوی از ثروتمندترین و سرشناس‌ترین خانواده در عین‌تاب  بود و اینکه او، فرزندانش و نوه‌هایش در این خانه زندگی می‌کردند. آن حروفِ بالای در به زبان عثمانی نبود بلکه ارمنی بود و نام‌خانوادگی کارا نازار آقا (Kara Nazar Agha) را هجی می‌کرده است، یعنی همان شخصی که خانه را بنا کرده بود. سال‌ها بعد شانس ملاقات با جوان‌ترین عضو این خانواده، شوسان (Shusan)، را هم پیدا کردم که مادربزرگش در یک‌سالگی در زمان نسل‌کشی ارامنه در سال ۱۹۱۵ از اینجا اخراج شده بود. شوسان دوستانه به زبان ترکی با لهجه‌ی عین‌تابی  با من صحبت کرد.

آن عمارت دیگر برای من کافه‌ی پاپیروس نبود. برای من، آن خانه‌ی کارا نازار آقا، منزل نازارتیان، بود؛ خانه‌ای که مادربزرگ شوسان در آنجا به دنیا آمده بود.

در زبان ترکی، مَثَلی هست که می‌گوید «Mal sahibi, mülk sahibi, hani bunun ilk sahibi?» ترجمه‌ی سردستی آن این است که: «صاحب‌خانه، مالک خانه، اول‌مالک خانه کجاست؟» ارامنه‌ی عین‌تاب  از خانه‌هایشان، محله‌هایشان و شهری که در آنجا به دنیا آمده و بزرگ شده بودند، بیرون رانده شدند. مالکان دارایی‌های منقول و غیرمنقول تغییر یافتند. سلب مالکیت ارامنه از تمامی اموالشان شهر ترکیِ یکدستی را بنا کرد که من در آن پرورش یافتم. دارایی‌های خانواده‌های ثروتمند امروزی با دستبرد به مال ارامنه و اغلب کشتن همسایگانشان به دست آمده است. این معامله‌ای جنایت‌کارانه و با سنگ و خون مُهر‌شده است که پایه‌های لرزان جامعه‌ی ترکی را بنا نهاده است.

در پی جنگ ترکیه و فرانسه در سال‌های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۲ (که به جنگ عان‌تپ [Antep Harbi] معروف است) جارچی در اطراف شهر جار می‌زد و از کسانی که در جنگ مشارکت داشتند، دعوت می‌کرد که به توز هانی (Tuz Hanı)، کاروان‌سرای نمک، بیایند. بسیاری از اهالی محلی عین‌تاب، از جمله آلی بِشه (Ali Beşe)، عضو برجسته‌ای از اشراف عین‌تاب، راهیِ آنجا شدند. مردی به آنها می‌گفت که دو نفر دو نفر به صف شوند، چه آنها هر بار دو نفر را اجازه‌ی ورود می‌دادند. وقتی نوبت به بِشه رسید، او به درون رفت و چند کلید را دید که روی قالیچه‌ای نهاده بودند. متصدی مربوطه فرمان می‌داد که «هرکسی دو کلید بردارد». مدال‌های بزرگی نیز روی قالیچه بود. بِشه بعد از نگاهی تند گفت: «پس این، آن چیزی است که ما به‌خاطر آن عین‌تاب  را نجات دادیم؟ به‌خاطر دو کلید و قطعه‌ای قلع؟ متشکرم.» این را گفت و آنجا را ترک کرد. او خود را سزاوار پاداش بزرگ‌تری برای زحماتش می‌دانست. کلیدهای روی قالیچه متعلق به ارامنه‌ای بود که خانه‌هایشان اکنون خالی مانده بود.

بِشه نقشی کلیدی در اخراج ارامنه و نقدکردن دارایی‌های آنان ایفا کرد. او که معتمد مصطفی کمال آتاتورک، نخستین رئیس‌جمهور ترکیه، بود، روابط نزدیکی با کمیته‌ی اتحاد و ترقی (CUP)، حکومت عثمانی آن روزگار، و نخبگان سیاسی در استانبول داشت. او پس از جنگ و در دوره‌های جمهوری‌خواهی نفوذ داشت و مسئولیت کمک به دولت‌ملتِ نوظهور را برای پرورش گروهی از کارآفرینان در غازی‌عین‌تاپ بر عهده داشت.

از سال ۱۹۲۲ تا سال ۱۹۲۸، برخی از خانه‌های متعلق به ارامنه برای اهداف خیریه به کار برده شد و به‌رایگان توسط دولت و مسئولان شهرداری عین‌تاب  میان خانواده‌های مسلمانی توزیع شد که مسکن خود را در جنگ ترکیه با فرانسه از دست داده بودند. بر طبق نوشته‌ی یک نشریه‌ی محلی، خانه‌های کوچکِ به‌امان‌خدا رهاشده‌ی ارامنه را به این خانواده‌های مسلمان مستمند دادند. این بود سرنوشت خانه‌ای که پدر هاروتیون نازاریان (Harutyun Nazarian) در سال ۱۹۲۲ مالک آن بود. او مجبور به ترک عین‌تاب  شد و با بقیه‌ی اعضای خانواده‌اش وقتی که پانزده سال داشت در حلب (Aleppo) مسکن گزید. نازاریان این واقعه را در خاطراتش ذکر می‌کند:

پیش از اینکه خانه را ترک کنیم، یک مأمور دولتی به‌همراه دو زن صبح زود به حیاط خانه‌ی ما آمدند. سپس آن مأمور گفت: «حال که شما عین‌تاب را ترک می‌کنید و خانه‌های این دو زن به‌سبب جنگ و بمباران ویران شده است و علاوه بر آن چون دولت و حکومت محلی شما را محکوم به ترک عین‌تاب کرده است، خانه‌ی شما به‌همراه دیگر خانه‌های خالی به تصرف دیگران در خواهد آمد.» او همچنین از این دو زن پرسید که در خانه‌های خراب‌شده‌ی آنها چند اتاق وجود داشته است. به‌این‌ترتیب، خانه‌ی ما در فهرست دیگر خانه‌های تصرف‌شده ثبت شد.

املاک باقی‌مانده هم در میان مهاجران تازه‌اسکان‌داده‌شده توزیع شد. چند سال پس از جنگ، خانه‌ها و اموال رهاشده‌ی ارامنه همچنان برای اسکان مهاجران و پناه‌جویان به کار می‌رفت. تلگرافی در ۱۷ اوت ۱۹۲۴ از طرف وزارت مبادله، توسعه و اسکان جمعیت به استان غازی‌عین‌تاپ گزارش می‌داد که در این استان ۱۹هزار و پانصد ارمنی وجود داشته است که به‌دنبال خروجشان، خانه‌ها و اموال آنان می‌تواند شمار زیادی از مهاجران را در خود جای دهد. و توصیه می‌کرد که این خانواده‌های مهاجر بر طبق نیازهایشان در این املاک اسکان داده شوند. توزیع زمین‌ و مساکن ارامنه در میان مهاجران مسلمان در غازی‌عین‌تاپ تا سال ۱۹۲۸ ادامه داشت. برای مثال، در سوم نوامبر ۱۹۲۵ وزارت کشور درخواستی را که حسن افندی، مهاجری از کارس (Kars)، برای سکنی‌گزیدن در غازی‌عین‌تاپ فرستاده بود، تصویب کرد. در هفتم نوامبر به حکومت محلی این استان اطلاع داده شد که جا و مسکنی برای حسن افندی و خانواده‌اش از میان املاک متروکه فراهم کند.

 مزایده‌ها عمدتاً نمادین بودند؛ آنها بالاکشیدن غنایم را تسهیل کردند، درحالی‌که ظاهری رسمی به این اقدام می‌دادند.

بلافاصله در پی جنگ ترکیه و فرانسه، نخبگان محلیِ مرفه خانه‌های بزرگی را که مالک آن ارامنه بودند، غارت کردند، بی‌آنکه برای این عمل مجازات شوند. آلی آپی (Ali Api) عمارت اعیانی گاروج کارامانوگیان (Garuc Karamanougian) را در سال ۱۹۲۴ به دست آورد. پس از چند بار دست‌به‌دست‌شدن، حسن سووزر (Hasan Süzer)، کاسبی از عین‌تاب، این عمارت را در سال ۱۹۸۵ خرید و بازسازی کرد. سپس این عمارت به وزارت فرهنگ و گردشگری اهدا شد، به این شرط که به‌صورت موزه‌ی قوم‌شناسی حسن سووزر درآید.

افرادی که با سازمان‌های دولتی رابطه داشتند، توانستند از این موقعیت بهره برند. احمد هورشید بِی (Ahmed Hurşid Bey) و نوری پاتپاتزاده (Nuri Patpatzâde)، هر دو از اعضای کمیته‌ی مرکزی عین‌تاب  و سرمایه‌گذار نیروهای محلی (kuva-yı milliye)، اموال و املاک ارامنه را تصرف کردند. احمد هورشید بِی در سال ۱۹۲۲ ادعا کرد که مالک خانه‌ی بزرگ پیرنیان است و بعداً قیمتی نمادین برای آن در یک مزایده پرداخت. در این میان، پاتپاتزاده در سال ۱۹۲۳ خانه‌های هاگُپ بِزژیان (Hagop Bezjian) و هاروتیون آقیان (Harutyun Aghian) را تصاحب کرد.

دولت در دهه‌ی ۱۹۲۰ مزایده‌هایی را از طریق شهرداری غازی‌‌عین‌تاپ و اداره‌ی خدماتِ درآمد داخلی غازی‌عین‌تاپ برای تکمیل معاملات املاک و دارایی ترتیب داد. بااین‌همه، مزایده‌ها عمدتاً نمادین بودند؛ آنها بالاکشیدن غنایم را تسهیل کردند، درحالی‌که ظاهری رسمی به این اقدام می‌دادند. از سال ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۳۵ این ــ به‌اصطلاح ــ معاملات حتی در روزنامه‌های محلی، روزنامه‌ی غازیعین‌تاپ (Gaziantep Gazetesi)، اعلان می‌شد و این اعلانات شامل تعداد، تاریخ، زمان، مکان تقریبی، نوع، ارزش به لیر و ــ از همه مهم‌تر ــ مالکان پیشین املاک می‌شد. بااین‌همه، درباره‌ی خریداران اطلاعاتی داده نمی‌شد. مثلاً یک قطعه زمین که مالک آن هانا کورکچوئیان (Hanna Kurkchuian) و ارزش آن ۲۵۰ لیر بود، در سال ۱۹۳۴ به قیمت ۳۰ لیر حراج شد. یک قطعه زمین که مالک آن آوِدیس ناجاریان (Avedis Nacarian) بود و ۶۰ لیر ارزش داشت، در همان سال به ۱۰ لیر فروخته شد. مغازه‌ی زنوپ بزژیان (Zenop Bezjian) که ۲۱۶ لیر ارزش داشت، در سال ۱۹۳۵ به ۱۵۰ لیر حراج شد. و در همان زمان، تاکستان آبراهام بابیکیان (Abraham Babikian) به ۱۵ لیر، بسیار کمتر از ارزش واقعی‌اش، فروخته شد.

برخی نشریات محلی برجسته با هم تبانی کردند تا قیمت املاک رهاشده را کاهش دهند تا بسیاری از خانواده‌های سرشناش بتوانند ثروتشان را با خریدن این املاک به قیمت ناچیزی افزون کنند. در میان خریدارانِ این دارایی‌های حراج‌شده، دایزاده ماحموت (Daizâde Mahmut) اهمیت خاصی داشت. او که عضوی از یک خانواده‌ی ثروتمند کله‌گنده‌ی اهل عین‌تاب  بود، از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۲۴ مقام ریاست اتاق بازرگانی غازی‌عین‌تاپ را داشت. در سال ۱۹۲۳ او خانه‌ی قارابد نازارتیان (Garabed Nazaretian) را که شهرداری غازی‌عین‌تاپ برای فروش گذاشته بود، خرید. در این وقت خود قارابد نازارتیان درگذشته بود اما دخترانش که شهروند ایران شده بودند، از طریق سفارت ایران به‌طور رسمی نسبت به این کار اعتراض کردند. درنتیجه، سفارت در پنجم فوریه‌ی ۱۹۲۳ اطلاعیه‌ای شفاهی به دفتر کمیساریای امورخارجه در استانبول وابسته به مجمع ملی کبیر ترکیه فرستاد و خواهان توقف فروش خانه شد. سفارت ایران افزود که روند فروشْ غیرقانونی بوده است و خانه‌ی مورد بحث باید به مالکان قانونی‌اش برگردانده شود. این اطلاعیه‌ی شفاهی بعداً به وزارت امورخارجه ارائه داده شد اما ترتیب اثری داده نشد. به‌رغم این اعتراض، معامله‌ی فروش به انجام رسید.

دایزاده ماحموت که کارمند پیشین خانواده‌ی نازارتیان بود، تاجر مرفهی شد و در این خانه‌ی بزرگ زیست تا سال ۱۹۶۵ که خانه به ارتش اهدا شد و قرار شد به‌عنوان پاسگاه ژاندارمری به کار رود. پس از خروج نیروهای ارتش در سال ۱۹۶۷، خانواده‌ی دایزاده خانه را به مالک کنونی‌اش عبدالقدیر کیمیازاده (Abdülkadir Kimiazâde) که امروز به کیمیا معروف است، یک عمده‌فروش و دلال معاملات ملکی، فروختند. این ساختمان تا دهه‌ی ۱۹۸۰ به‌عنوان محل مسکونی، انبار و محل خشک‌کن به کار رفت. خانواده‌ی کیمیا در دهه‌ی ۱۹۹۰ خانه‌ی کلنگی را اجاره می‌دادند. تا زمان بازسازی خانه در اواسط دهه‌ی ۲۰۰۰، از این خانه به‌عنوان خوابگاه استفاده می‌شد. امروز، این خانه که دارای هشت مالک از خانواده‌ی کیمیاست، به کافه‌ی پاپیروس تبدیل شده است. خانواده‌های دایزاده و کیمیازاده هر دو نقش فعالی در حمایت از اخراج و تبعید ارامنه داشتند و در ازای املاک و دارایی‌های ارامنه در این کار مشارکت کردند.

علاوه بر این، دایزاده ماحموت دیگر املاک نازارتیان را در عین‌تاب  خرید. برای مثال، مسافرخانه‌ی کارا نازار (Kara Nazar Inn) که بعدها پاساژ بویوک (Büyük Pasaj) نامیده شد (بازار بزرگ که هنوز در مرکز شهر واقع و پر از فروشگاه است)، به‌عنوان بخشی از اموال ملی به اداره‌ی خدمات درآمد داخلی غازی‌عین‌تاپ تبدیل شد و به قیمتی صوری به ماحموت دایزاده فروخته شد. چند سال بعد، در حراجی در سال ۱۹۳۴، ایحسان دایی (İhsan Dai)، پسر او، خانه‌ی سَرکیس کراژیان (Sarkis Krajian) از ارامنه‌ی سرشناس را خرید.

خانه‌ی متعلق به دکتر آودیس ژبژیان (Dr. Avedis Jebejian) به خانواده‌ی کُنوکُلو (Konukoğlu)، ثروتمندترین خانواده‌ی صعنتی غازی‌عین‌تاپ رسید. در سال ۲۰۱۱ این خانواده خانه را به شهرداری کلان‌شهر غازی‌عین‌تاپ اهدا کرد. دو سال بعد، شهرداری آن را به‌صورت موزه‌ی یادبود آتاتورک در غازی‌عین‌تاپ (Gaziantep Atatürk Anı Müzesi) به روی عموم گشود. در سال ۱۹۸۹ یکی از خانه‌های نازارتیان برای استفاده توسط بنیاد کُنوکُلو (Konukoğlu Vakfı) تغییر داده شد. یکی از خانه‌هایی که به خانواده‌ی هاگُپ اصلانیان (Hagop Aslanian) پیش از اخراجشان در سال ۱۹۱۵ تعلق داشت، اکنون به‌عنوان هتل، هتل بوتیک خانه‌های آناتولی (Anatolian Houses Boutique Hotel)، به کار می‌رود.

در نمونه‌ی دیگری، ساختمان‌های مدرسه‌ی آتنائان (Atenagan) و دومین کلیسای کاتولیک (Surp Bedross Yegeghetsi) پس از آنکه ارامنه مجبور به خالی‌کردن شهر شدند، به اموال ملی تبدیل شد. بعدها، در سال ۱۹۳۳، این ساختمان‌ها به کارخانه‌ی پارچه‌بافی (Veliç İplik ve Dokuma) تبدیل شد و با فرمان مخصوص آتاتورک، به‌عنوان جزئی از تلاش برای ایجاد طبقه‌ای از کارآفرینان و سرمایه‌داران در این شهر، به جمیل آلِولی (Cemil Alevli)، در آن زمان یک جوان بومی اهل عین‌تاب، داده شد.

آلولی با تحصیلات غربی‌اش که «سرمایه‌ی اجتماعی» او بود و وجود آتاتورک که همچون «سرمایه‌گذاری اهل مخاطره» عمل می‌کرد، بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی منسوجات عین‌تاب  در جمهوری ترکیه شد. او اذعان داشت که کار و تجارت منسوجات را از ارامنه‌ی عین‌تاب  یاد گرفته است. آلولی می‌گفت:

از دوران کودکی در راهِ رفتن به مدرسه و برگشتن، عادت به تماشای این داشتم که چگونه ارامنه‌ی محله‌ی ما با ماشین پارچه‌بافی‌شان ساعت‌ها کار می‌کنند. من با شگفتی نگاه می‌کردم که چگونه بافندگان ارمنی پارچه‌های زیبایی را با ترکیب رنگ‌مایه‌های گوناگون، دوک‌های نخ قرمز، زرد، سبز، آبی و سفید تولید می‌کنند.

آلولی که «بنیان‌گذار صنایع نساجی» در غازی‌عین‌تاپ شناخته می‌شود، بعدها عضو حزب جمهوری‌خواه خلق (CHP) شد و از سال ۱۹۴۱ تا سال ۱۹۴۶ در مقام رئیس‌کل دفتر حزب در غازی‌عین‌تاپ خدمت کرد. علاوه بر این، او از سال ۱۹۴۶ تا سال ۱۹۵۰ مقام نمایندگی حزب را در پارلمان داشت. کارخانه‌ی او پس از بازسازی در سال ۲۰۰۸ رسماً مرکز فرهنگیِ عمر ارسوی (Ömer Ersoy Kültür Merkezi) نام گرفت. برادران عمر و ماحموت ارسوی، پس از به‌دست‌آوردن ساختمان‌هایی که ارامنه بر جای گذاشته بودند، همچنین یک کارخانه‌ی نخ‌ریسی به نام «منسوجات کاپیتان ماحموت و عمر» (Yüzbaşızâdeler Mahmut and Ömer Mensucat) تأسیس کردند و در سال ۱۹۲۷ در محله‌ی تپباشی (Tepebaşı) که پیش‌تر جمعیت ارامنه را در خود جای داده بود، آغاز به تولید کردند.

من به‌عنوان یک فرزند بومی غازی‌عین‌تاپ که به کاوش در تاریخ این شهر پرداخته است، از نتایج ویرانی مادی و فیزیکی ارامنه به‌دست همسایگان مسلمان پیشینشان آگاه شدم. روایت من علاوه بر روشن‌کردن تاریخ محلی، تاریخچه‌ی مفصل‌تر نسل‌کشی ارامنه را در دسترس همگان قرار می‌دهد.

آنچه در نامه‌ها، تلگراف‌ها و فهرست‌های املاک بایگانی‌شده دیده نمی‌شود، ضربه‌ی روحی و رنج و درد بازماندگان ارامنه است که بارها زندگی، فرهنگ، دارایی‌ها و مقام اجتماعی‌شان مورد هجوم و حمله قرار گرفت. انگیزه‌های پستِ همسایگان قبلی آنان زخم‌هایی زایل‌نشدنی بر جا گذاشت؛ زخم‌هایی که پس از یک قرن هنوز التیام نیافته است.

 

برگردان: افسانه دادگر


اومیت کورت مورخ خاورمیانه‌ی مدرن و دستیار آموزش در انستیتوی وَن لیر در اورشلیم است. آنچه خواندید، برگردان این نوشته با عنوان اصلیِ زیر است:

Umit Kurt, ‘The Lost Armenians of Gaziantep’, New Lines Magazine, 23 December 2021.

۲۶۰ فعال فرهنگی و سیاسی: قلب ما با سلمان رشدی می‌زند

۲۶۰ فعال فرهنگی، سیاسی و حقوق بشری ایرانی حمله به سلمان رشدی را محکوم کردند. آنان ضمن انتقاد از انفعال دولت‌های غربی، از دستگاه قضایی آمریکا خواسته‌اند تا جزئیات رابطه ضارب با جمهوری اسلامی را در اختیار عموم بگذارد.حمله تروریستی به سلمان رشدی، رمان‌نویس برجسته بریتانیایی هندی‌تبار و خالق “آیه‌های شیطانی” در نیویورک، با واکنش‌های گسترده جهانی روبه‌رو شد. در یکی از تازه‌ترین واکنش‌ها ۲۶۰ نویسنده، شاعر، هنرمند، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی و حقوق بشری ایرانی طی بیانیه‌ای این حمله را محکوم کرده و آن را “تعرض به ارزش‌های انسانی” عنوان کرده‌اند.

امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به اینکه “از زمان انتشار خبر حمله به سلمان رشدی در نیویورک قلب ما با او می‌زند”، تأکید کرده‌اند که «این حمله جنایتکارانه ریشه در فتوای روح‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی برای قتل رشدی دارد. بعدتر، جانشین او، علی خامنه‌ای نیز این حکم را تایید کرد. بنیاد دولتی پانزده خرداد پاداش سه میلیون و دویست هزار دلاری برای قتل این نویسنده تعیین کرده است».

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این بیانیه همچنین پس از فهرست کردن شماری از اقدام‌های تروریستی علیه دست‌اندرکاران نشر و ترجمه رمان “آیه‌های شیطانی” در سطح جهان که به کشته و آسیب دیدن شمار زیادی انسان بی‌گناه انجامید، تأکید کرده است: «نهادهای مختلف حکومت جمهوری اسلامی در ایران پیوسته چنین حمله‌های وحشیانه را تشویق کرده و عاملان آن را ستوده‌اند».

نویسندگان این بیانیه در ادامه با اشاره به هم‌زمانی نسبی فتوای قتل رشدی از سوی خمینی با فتوای او برای کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، نوشته‌اند که «حمله به سلمان رشدی و آثار او، حمله به آزادی بیان و آزادی اندیشه است و نفی این آزادی‌ها کلیۀ حقوق انسانی را در معرض خطر قرار می‌دهد».

۲۶۰ فعال فرهنگی، مدنی و سیاسی همچنین ضمن انتقاد از “چشم فروبستن دولت‌های غربی بر اقدامات تروریستی و نفرت‌پراکنی جمهوری اسلامی” این انفعال را “زمینه‌ساز حمله اخیر به سلمان رشدی در آمریکا” دانسته‌اند.

امضاکنندگان بیانیه مزبور – ضمن معرفی جمهوری اسلامی به عنوان “دشمن اصلی مردم ایران و دشمن صلح و امنیت جهان”، از کشورهای دمکراتیک خواسته‌اند تا «برای دفاع از آزادی بیان و اصول جهانشمول حقوق بشر، سفرای خود در ایران را فرا بخوانند و حضور نظام تروریستی-اسلامی را در نهادهای بین‌المللی هر چه محدود‌تر گردانند».

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

آنان همچنین از دستگاه قضایی آمریکا خواسته‌اند تا «جزئیات این واقعۀ تروریستی و کلیۀ حواشی مربوط به ارتباطات فرد دستگیرشده با حزب‌الله و جمهوری اسلامی را در اختیار افکار عمومی» بگذارد.

پروین اردلان، لادن برومند، نیره توحیدی، محمد جلالی چیمه (سحر)، آرش جودکی، رویا حکاکیان، حنیف حیدرنژاد، نسیم خاکسار، رضا دقتی، ناصر زراعتی، هما سرشار، اکبر سردوزآمی، شهلا شفیق، میرزاآقا عسگری (مانی)، کاظم علمداری، پرستو فروهر، مهرنوش مزارعی، ایرج مصداقی، آذر نفیسی، اسماعیل وفا یغمایی و محسن یلفانی از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.

بلومبرگ: اتحادیه اروپا پاسخ ایران را سازنده ارزیابی می‌کند

یک منبع آگاه به مذاکرات احیای برجام می‌گوید اتحادیه اروپا پاسخ ایران به متن پیشنهادی توافق را سازنده ارزیابی می‌کند. نماینده روسیه گفته، به احتمال زیاد تا هفته دیگر نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح وزیران برگزار می‌شود.مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده ارشد مذاکرات احیای برجام هفته گذشته “متن نهایی” توافق را به همه طرف‌ها ارائه کرد و جمهوری اسلامی شامگاه دوشنبه ۲۴ مرداد و پیش از پایان مهلت تعیین شده پاسخ خود به آن را ارائه داد.

تا کنون درباره جزئیات متن پیشنهادی جوزپ بورل و پاسخ جمهوری اسلامی به آن به طور رسمی گزارشی منتشر نشده اما گمانه‌زنی در مورد آنها زیاد است و برخی نکات نیز از لابلای اظهارات مقام‌های مسئول کشورهای طرف مذاکرات آشکار می‌شود.

خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی که شامگاه سه‌شنبه، ۲۵ مرداد (۱۶ اوت) به‌روز شده، به نقل از یک دیپلمات ارشد اروپایی که نخواسته نامش فاش شود نوشت، اتحادیه اروپا پاسخ ایران به متن پیشنهادی را سازنده ارزیابی می‌کند و مشغول رایزنی با آمریکا در مورد ادامه گفت‌وگوها برای نهایی کردن احیای توافق هسته‌ای است.

بنابر این گزارش ارزیابی مثبت اتحادیه اروپا از پاسخ ایران نخستین نشانه مثبت مبنی بر این تلقی می‌شود که مواضع جمهوری اسلامی باعث به تاخیر افتادن بیشتر مذاکرات نخواهد شد.

تقلیل اختلاف‌ها به یک موضوع

حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه دولت ابراهیم رئیسی روز دوشنبه گفته بود، در دور نهایی مذاکرات وین درباره سه مسئله با آمریکا اختلاف وجود داشت اما اکنون فقط موضوع سوم باقی مانده که به تضمین انتفاع ایران از مزایای رفع تحریم‌ها مربوط می‌شود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

بلومبرگ به نقل از منبع آگاه به مذاکرات وین می‌گوید، پاسخ ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا باید توسط سه کشور غیر اروپایی طرف توافق هسته‌ای (آمریکا، چین و روسیه) نیز بررسی شود.

مذاکرات احیای برجام فروردین سال گذشته در وین آغاز و بیستم اسفند بدون نتیجه متوقف شد. جوزپ بورل آن زمان گفته بود، متن توافق احیای برجام روی میز است و برخی اخلاف‌های باقی‌مانده باید به وسیله ایران و آمریکا حل شوند.

بر این اساس مسائل مورد اختلاف ماهیتی فرابرجامی دارند که ایران و ایالات متحده باید درباره آن به توافق می‌رسیدند. آمریکا به طور غیرمستقیم در مذاکرات مشارکت دارد.

مذاکرات وین پس از حدود پنج ماه وقفه دو هفته پیش برای چهار روز ادامه یافت و حاصل آن متنی شد که به گفته بورل کلیات آن “غیرقابل مذاکره” بود.

به نظر می‌رسد مشکلات جدی بر سر احیای برجام تا حد زیادی برطرف شده باشند. خبرگزاری ایسنا به نقل از یک مقام ایرانی که نامش فاش نشده نوشت، انتظار می‌رود ایران ظرف دو روز آینده پاسخ طرف مقابل را دریافت کند.

روسیه؛ دریافت تضمین و احتمال توافق تا هفته دیگر

نماینده روسیه در مقر سازمان‌های بین‌المللی در وین، که بارها نقش سخنگوی غیررسمی جمهوری اسلامی را بر عهده گرفته، روز سه‌شنبه به شبکه سی‌ان‌ان گفت، این کشور تضمین‌هایی دریافت کرده که مطابق آن می‌تواند با وجود تحریم‌های آمریکا به همکاری هسته‌ای با ایران ادامه دهد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

میخائیل اولیانوف با بیان این که “ما راضی هستیم” و پاسخ ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا “سازنده و منطقی” بوده ابراز امیدواری کرد که آمریکا به این پاسخ واکنش مثبتی نشان دهد.

دیپلمات کهنه‌کار روسی می‌گوید، “به احتمال زیاد” طی همین هفته یا هفته آینده نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح وزیران خارجه برگزار می‌شود.

مذاکرات احیای برجام تا کنون میان گروه‌های کارشناسی و به سرپرستی معاونان وزارت خارجه کشورهای طرف توافق انجام شده و نشست وزیران خارجه در صورتی برگزار می‌شود که مسئله بر سر امضای توافق‌نامه نهایی باشد.

شکایت وکیلان جولیان آسانژ علیه سازمان سیا و مایک پمپئو

دو وکیل آمریکایی بنیانگذار سایت افشاگر ویکی‌لیکس می‌گویند علیه سازمان CIA و رئیس سابق آن پومپئو شکایت کرده‌اند. یکی از اتهام‌های وارد شده به متهمان، شنود غیرقانونی مکالمات این دو وکیل و دو روزنامه‌نگار عنوان شده است.دو حقوقدان آمریکایی که با جولیان آسانژ، بنیانگذار پایگاه اینترنتی ویکی‌لیکس همکاری داشته‌اند از سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سی‌آی‌ای) و رئیس سابق آن مایک پومپئو به اتهام جاسوسی و شنود بدون اجازه مکالماتشان شکایت کردند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه این دو وکیل روز دوشنبه ۱۵ اوت سازمان سیا را به ضبط داده‌های تلفن همراه و کامپیوتر و شنود مکالماتشان متهم کردند.

شاکیان ماموران سازمان سیا و رئیس سابق آن را به نقض حقوق شهروندی خود در مورد محفوظ بودن مکالمات خصوصی، که در قانون اساسی آمریکا ریشه دارد و در این مورد مربوط به مکالمات آنها با آسانژ می‌شود، متهم کرده‌اند.

جاسوسی با کمک شرکت اکوادوری

دو روزنامه‌نگار آمریکایی نیز که با بنیانگذار ویکی‌لیکس در زمان پناهندگی در سفارت اکوادور در لندن ارتباط داشته‌اند به این شکایت پیوسته‌اند.

شاکیان می‌گویند، ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در همکاری با شرکتی که حفاظت امنیت سفارت اکوادور را بر عهده داشته از آنها و کسان دیگری که با جولیان آسانژ ارتباط داشتند جاسوسی کرده‌اند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

بناینگذار ویکی‌لیکس که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۹ به عنوان پناهنده در سفارت اکوادور در لندن اقامت داشت اکنون زندانی است و ایالات متحده خواهان استرداد او شده است.

جولیان آسانژ، شهروند استرالیا است و آمریکا با طرح این اتهام که اسناد محرمانه افشا شده ایالات متحده در سایت ویکی‌لیکس در سال ۲۰۱۰ جان تعداد زیادی را به خطر انداخته قصد محاکمه او را دارد.

نقض حق آسانژ برای محاکمه عادلانه

بنابر گزارش‌ها، رابرت بویل، حقوقدان آمریکایی که نمایندگی شاکیان را بر عهده دارد روز دوشنبه در جمع خبرنگاران گفت، با جاسوسی ماموران سیا از آسانژ حق قانونی او برای بهره‌مندی از یک محاکمه عادلانه اگر کاملا از میان نرفته باشد به شدت مخدوش شده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

او تاکید کرد، علیه این اقدام خلاف قانون اساسی باید مجازات‌هایی تا حد رفع اتهام‌ها علیه آسانژ و پس‌گرفتن درخواست استرداد او به ایالات متحده در نظر گرفته شود.

دولت بریتانیا با تقاضای آمریکا برای استرداد جولیان آسانژ موافقت کرده و بنیانگذار ویکی‌لیکس ابتدای ماه ژوئیه علیه این تصمیم درخواست تجدید نظر کرده است.

شاکیان پرونده گفته‌اند، شرکت امنیتی طرف قرارداد با سفارت اکوادور در لندن از سال ۲۰۱۷ به استخدام سازمان سیا درآمده و مایک پمپئو، رئیس وقت این سازمان نیز در جریان همکاری این شرکت برای جمع‌آوری اطلاعات آسانژ و افراد مرتبط با او بوده و آن را تائید کرده است.

گفته می‌شود سازمان سیا در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ که پمپئو وزیر خارجه کابینه او بود طرحی برای ربودن آسانژو قتل یا انتقال او به آمریکا داشته است.

سایت ویکی‌لیکس سال ۲۰۱۰ حدود ۷۰۰ هزار سند محرمانه از جمله درباره فعالیت نظامی آمریکا در عراق و افغانستان منتشر کرد.

استرداد، محاکمه و محکومیت احتمالی جولیان آسانژ در ایالات متحده می‌تواند به صدور حکم زندان تا ۱۷۵ سال منجر شود.

ادامه اعتراض‌ها در شهرکرد در نهمین روز قطع آب آشامیدنی

در پی سیلاب اخیر منبع اصلی تامین آب لوله‌کشی شهرکرد و اطراف آن از مدار خارج شد و اعتراض‌ها به قطع آب ادامه دارد. در نهمین روز قطع آب شماری از شهروندان مقابل استانداری تجمع کردند و علیه مسئولان دولتی شعار دادند.بیش از یک هفته پیش در پی وقوع سیل آب چشمه کوهرنگ، به عنوان منبع اصلی تامین آب آشامیدنی شهرکرد و اطراف آن به شدت گل‌آلود شد.

آلودگی آب چشمه کوهرنگ به حدی بود که امکان استفاده از آن در تصفیه‌خانه وجود نداشت و این مشکل پس از ۹ روز همچنان ادامه دارد.

روز سه‌شنبه، ۲۵ مرداد بار دیگر شماری از شهروندان معترض مقابل استانداری چهارمحال و بختیاری تجمع کردند و ضمن اعتراض به مسئولان محلی و دولت، از جمله شعار دادند «ننگ ما، ننگ ما، دولت الدنگ ما.»

تشنگی زادگان سرچشمه

استان چهارمحال و بختیاری از پرآب‌ترین استان‌های ایران به شمار می‌رود و شهروندان معترض با توجه به همین واقعیت روز سه‌شنبه از جمله شعار می‌دادند “زاده سرچشمه‌ایم، تشنه‌ایم تشنه‌ایم” و “مسئول بی‌کفایت، استعفا استعفا”.

شهرکرد اردیبهشت امسال هم شاهد تظاهرات شهروندان علیه ادامه گرانی و وضعیت بد معیشتی با شعارهایی نظیر “مرگ بر دیکتاتور” بود و ماموران انتظامی در آن برای متفرق کردن معترضان به سمت آنها تیراندازی کردند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

در ویدئویی که خبرگزاری هرانا، وابسته به مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در شبکه توئیتر منتشر کرده فریاد مردم معترض به گوش می‌رسد که روز سه شنبه سخنان یکی از مسئولان محلی را با فریاد “بی‌شرف، بی‌شرف” قطع می‌کنند.

بنابر گزارش‌ها با افزایش اعتراض‌های مردمی، از چند روز پیش آب‌رسانی سیار با تانکر در برخی مناطق شهرکرد و اطراف آن آغاز شده که ظاهرا نیاز شهروندان را برطرف نمی‌کند.

آب‌رسانی با کیسه پلاستیکی

خبرگزاری تسنیم، رسانه نزدیک به سپاه پاسداران روز دوشنبه گزارش داد، یکشنبه شب حدود “سی گروه مردمی” توزیع آب معدنی در محله‌های شهرکرد را آغاز کرده‌اند و این کار ادامه دارد. مطابق تصویرهای منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی و به نقل از خبرگزاری ایسنا در مواردی این آب‌ها در کیسه‌های پلاستیکی به دست مردم می‌رسند.

به نوشته تسنیم غلامعلی حیدری، استاندار چهارمحال و بختیاری روز دوشنبه مدعی شد: «برای رفع مشکل آب شرب شهرکرد، مسئله از بالاترین مقام‌ها در سطح ملی پیگیری شد.»

شعار “مرگ بر رئیسی” و اعتراض‌های سابقه‌دار

ظاهرا به دلیل ادامه کم‌آبی با وجود ادعای پی‌گیری “بالاترین مقام‌ها در سطح ملی”، مردم معترض شهرکرد رئیس دولت را نیز هدف انتقاد قرار داده و شعار “مرگ بر رئیسی” سر دادند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

با ادامه و شدت گرفتن حرکت‌های اعتراضی جو شهرکرد روز سه‌شنبه به شدت امنیتی شد و در تصویرها و ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی نیروهای یگان ویژه به چشم می‌خورند که خود را برای سرکوب معترضان آماده می‌کنند.

کارشناسان ناکارآمدی، سوءمدیریت و سیاست‌های نامتوازن و غیرکارشناسانه مسئولان در زمینه سدسازی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای را، در کنار خشکسالی و تغییرات اقلیمی از عوامل اصلی بحران آب در اغلب مناطق ایران ارزیابی می‌کنند.

آبان ماه سال پیش هم جمعی از کشاورزان، فعالان محیط زیست و شهروندان چهارمحال و بختیاری مقابل استانداری در شهرکرد گردآمدند و به پروژه‌های انتقال آب از این استان به استان‌های کویری برای مصارف غیرشرب اعتراض کردند.

پیش از آن نیز تظاهرات گسترده‌ای در اصفهان در اعتراض به خشک شدن زاینده رود برگزار شده بود. تظاهرات به خاطر کمبود آب ناشی از سیاست‌های مخرب دولت حتی در استان‌های پر بارش نظیر استان‌های شمالی نیز سابقه دارد.

“تبعیض گسترده در آلمان وجود دارد و قوانین باید تغییر کنند”

بر اساس آمار رسمی در آلمان تبعیض به صورت گسترده وجود دارد. مرکز مبارزه با تبعیض فدرال در سال ۲۰۲۱ در این زمینه بیش از ۵۶۰۰ گزارش دریافت کرده است. مسئول این نهاد می‌گوید قوانین آلمان باید مطابق معیارهای جهانی تغییر کنند.در سال گذشته میلادی ۵۶۱۷ مورد از مصادیق مختلف تبعیض به مرکز مبارزه با تبعیض آلمان گزارش شده است. بر اساس اطلاعات این نهاد وابسته به وزارت خانواده، جوانان و زنان، این دومین رکورد از زمان تأسیس آن در سال ۲۰۰۶ است. بیشترین موارد گزارش شده، یعنی ۳۷ درصد مربوط به تبعیض نژادی است. این آمار برگرفته از گزارش سالانه نهاد برای سال ۲۰۲۱ است که فردا آتامان، مسئول جدید آن در برلین ارائه کرده است.

بیشتر بدانید:

موارد تبعیض تنها به تمایلات نژادپرستانه راست‌گرایان علیه مهاجران خلاصه نمی‌شود بلکه در قبال توان‌خواهان و شهروندانی که به بیماری‌های مزمن (۳۲ درصد) دچار هستند نیز اعمال شده است.

تبعیض جنسیتی

بر اساس داده‌های نهاد ضد تبعیض، ۲۰ درصد موارد تبعیض جنسیتی بوده است. حدود ۹ درصد مربوط به حوزه دینی و اعتقادی و چهار درصد مربوط به هویت جنسی. پرسش شوندگان همچنین از تبعیض هنگام دسترسی به خدمات خصوصی (۳۳ درصد) و در محل کار (۲۸ درصد) گله کرده‌اند.

کسانی که مورد تبعیض قرار می‌گیرند، می‌توانند به این نهاد مراجعه کنند تا در آنجا روشن شود که به لحاظ حقوقی، عملی غیرقانونی در قبال آنها صورت گرفته است یا خیر.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

سال ۲۰۲۰ نهاد مبارزه با تبعیض ۶۳۸۳ مورد را ثبت کرده بود که در مقایسه با سال پیش از آن کاهشی ۱۲ درصدی به‌شمار می‌رود. با این حال، این روند می‌تواند نتیجه کاهش مراجعه‌کنندگان در دوران همه‌گیری کرونا و محدودیت‌های اعمال‌شده در این رابطه باشد.

آتامان می‌گوید: «تعداد موارد تبعیض گزارش شده به ما هشداردهنده است»،

این میزان مراجعه در عین حال نشان می‌دهد که بسیاری از شهروندان دیگر حاضر نیستند تسلیم محرومیت و تبعیض شوند. آتامان از دولت آلمان خواسته است، از حقوق کسانی که به دلیل ویژگی‌های متفاوت محرومیت را تجربه می‌کنند، بهتر محافظت کند و به آنها امکانات به کرسی نشاندن حق خود را بدهد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

به گفته مسئول مرکز مبارزه با تبعیض در آلمان قوانین تاکنونی “موانعی بر سر راه افراد آسیب دیده، در صورتی که بخواهند حقوق خود را استیفا کنند، قرار می‌دهند.” او خواستار این شده که قوانین آلمان هم‌سطح استانداردهای بین المللی شود.

آتامان وعده داده است که حفاظت از شهروندان در برابر تبعیض را تقویت خواهد کرد.

تدابیر جالب باشگاه‌های فوتبال بوندس‌لیگا برای مقابله با بحران انرژی

افزایش شدید قیمت انرژی در آلمان در پی جنگ اوکراین باشگاه‌های فوتبال بوندس‌لیگا را نیز با چالش جدی روبرو کرده است. آنها برای مقابله با این معضل تدابیر متفاوتی را در نظر گرفته‌اند.بحران فعلی انرژی در اروپا به خاطر جنگ در اوکراین و کاهش واردات گاز از روسیه نه تنها باعث ایجاد مشکلات اساسی برای شهروندان و بخش‌های گوناگون اقتصاد در آلمان شده، بلکه شرایط برگزاری رقابت‌‌های فوتبال بوندس‌لیگا را هم تحت تاثیر شدید خود قرار داده است.

باشگاه‌های بوندس‌لیگا برای حل این چالش راه‌‌حل‌های خلاقانه‌ای را برنامه‌ریزی کرده‌اند؛ از به‌کارگیری فناوری‌های نوین گرفته تا صرفه‌جویی‌های ساده در مصرف انرژی.

استفاده از انرژی خورشیدی در ورزشگاه فرایبورگ

باشگاه اس.ث. فرایبورگ یکی از نمونه‌های مطرح برای الگوبرداری در این زمینه محسوب می‌شود. این باشگاه در پاسخ به پرسش دویچه‌وله پیرامون نحوه برخورد با بحران انرژی و افزایش قیمت گاز می‌گوید، خود را از نوسان قیمت مستقل کرده و به “انرژی پایدار” متکی است.

به کانال دویچه وله فارسی در اینستاگرام بپیوندید

شهر فرایبورگ در آلمان با بیش از ۱۷۰۰ ساعت آفتاب در سال، آفتابی‌ترین شهر آلمان است. برق مورد نیاز ورزشگاه فرایبورگ هم با توجه به این شرایط مناسب، به طور کامل توسط سیستم فتوولتائیک پوشش داده می‌شود.

بر روی سقف ورزشگاه جدید فرایبورگ مجموعه عظیمی از سامانه‌های فتوولتائیک نصب شده است. این سامانه‌ها از ۶۲۰۰ پنل خورشیدی تشکیل شده‌اند که تولید انرژی حاصل از آن بالغ بر ۲.۴ مگاوات است.

علاوه بر آن نیز کل گرمای مورد نیز در این ورزشگاه به ویژه برای تامین گرمای شوفاز چمن زمین بازی، توسط یک سیستم گرمایشی زیرزمینی با استفاده از گرمای حاصل از فرآیند تولید یک شرکت شیمیایی که در همسایگی استادیوم قرار گرفته است، فراهم می‌شود.

در جهان فقط یک استادیوم فوتبال دیگر بر اساس چنین فناوری برای استفاده از انرژی خورشیدی ساخته شده است که میزان تولید برق بیشتری را دارد. سقف استادیوم باشگاه گالاتاسارای استانبول در ترکیه با ۱۰ هزار و ۴۰۰ پنل خورشیدی، ۴.۲ مگاوات انرژی الکتریکی تولید می‌کند.

مصرف بالای انرژی توسط شوفاز چمن و نورافکن‌های استادیوم

باشگاه بایر لورکوزن تدابیر دیگری را برای حل مشکل تامین انرژی مورد نیاز خود در نظر گرفته است. در استادیوم لورکوزن منبع انرژی به جای گاز یا نفت، سیستم گرمایش منطقه‌ای و “برق سبز” است.

طبق اطلاع‌رسانی باشگاه بایر لورکوزن، انرژی استادیوم این باشگاه از طریق “دو منبع انرژی مجزا تامین می‌شود که به طور مستقیم تحت تاثیر شرایط بحرانی کنونی قرار نگرفته است.” بایر لورکوزن همچنین اشاره کرده است که “اصولا برق سبز را از قبل خریداری می‌کند و در درازمدت از تامین انرژی برخوردار است.”

سیستم شوفاژ چمن زمین ورزشگاه بایر لورکوزن نیز به طور اتوماتیک با یک “ایستگاه هواشناسی متصل است و از این طریق فقط در صورت نیاز، گرمایش زمین چمن را فعال می‌کند.”

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

باشگاه بایرن‌مونیخ نیز انرژی مورد نیاز برای شوفاژ چمن ورزشگاه را دیگر از طریق گاز تهیه نمی‌کند. بایرن‌مونیخ برای این کار از سیستمی که حاوی پمپ‌های حرارتی هوا است و توسط انرژی خورشیدی پوشش داده می‌شود، بهره‌مند است.

این باشگاه همچنین مدت زمان روشنایی نمای بیرونی ورزشگاه را پس از شروع تاریکی، از شش ساعت به سه ساعت کاهش داده است.

به خاطر صرفه‌جویی برق برای نورافکن‌ها، برخی از باشگاه‌‌های بوندس‌لیگای آلمان پیشنهاد برگزاری دیدارها را در روشنایی روز و قبل از آغاز تاریکی شب مطرح کرده‌اند. این پیشنهاد در حال حاضر توسط سازمان لیگ فوتبال آلمان (DFL) مورد بررسی قرار گرفته است. اما گمان می‌رود که به علت قراردادهای فعلی DFL‌ با شبکه‌های تلویزیونی، اجرای نهایی این تغییرات بسیار پیچیده خواهد بود.

تعطیلی ۹ هفته‌ای بوندس‌لیگا در پائیز و زمستان

برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر در ماه‌های نوامبر و دسامبر سال جاری ساختار تقویم دیدارهای باشگاهی در آلمان و اروپا در فصل جاری را در مقایسه با “روال عادی” کاملا تغییر داده است.

بر این اساس، دیدارهای فصل فعلی فوتبال بوندس‌لیگای آلمان از روز ۱۳ نوامبر ۲۰۲۲ تا ۲۱ ژانویه ۲۰۲۳ متوقف خواهند شد. با توجه به بحران انرژی در اروپا، می‌توان این تعطیلات غیرعادی را “به فال نیک گرفت” و به عنوان یک “توفیق اجباری” توصیف کرد.