Previous Next

وال استریت ژورنال: آمریکا شبکه حمل نفت ایران را تحریم می‌کند

روزنامه وال استریت ژورنال گزارش داده که آمریکا به منظور افزایش فشار بر جمهوری اسلامی، در حال بررسی تحریم‌ها علیه یک تاجر در امارات و شبکه‌ای از شرکت‌هایی است که گمان می‌رود در حمل و نقل دریایی نفت ایران دخالت دارند.روزنامه وال استریت ژورنال روز یکشنبه ۹ مرداد (۳۱ ژوئیه) با انتشار گزارشی نوشت که دولت ایالات متحده آمریکا مشغول بررسی تحریم یک شبکه جهانی شامل یک تاجر مستقر در امارات و شبکه‌ای از شرکت‌هایی است که مظنون به کمک به صادرات نفت ایران هستند.

این گزارش، هدف از تحریم‌های یاد شده را بخشی از تلاش گسترده آمریکا با هدف ”فشار دیپلماتیک بر ایران” به منظور بازگرداندن جمهوری اسلامی به مذاکرات احیای برجام توصیف کرده است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

مذاکرات احیای برجام در وین، از فروردین تا اسفند ۱۴۰۰ ادامه داشت و سپس متوقف شد. ایران و آمریکا، هر یک دیگری را مسئول معوق ماندن گفت‌وگوها و نهایی شدن توافق می‌دانند.

بر پایه گزارش این روزنامه آمریکایی، این شبکه‌ شامل شرکت‌ها و افرادی است که در آب‌های میان ایران و عراق، نفت را ”از یک نفتکش به نفتکش دیگر” منتقل و از طریق جعل اسناد و معرفی کردن نفت مخلوط شده به عنوان نفت عراق، تحریم‌های غرب علیه نفت ایران را دور می‌زنند.

به این ترتیب، مبداء واقعی این محموله‌های نفتی، پنهان می‌مانند.

شبکه پشت پرده؛ رد پای یک بریتانیایی عراقی‌‌الاصل

وال استریت ژورنال می‌نویسد که به باور مقام‌های آمریکایی، کسی که پشت این عملیات قرار دارد، یک فرد بریتانیایی عراقی‌‌الاصل به نام ”سلیم احمد سعید” و شماری از شرکت‌هایی است که ایمیل و نشانی خود را با او به اشتراک می‌گذارند.

به اساس این گزارش، بیشتر نفت مخلوط ایران، شامل نفت خام و پالایش‌شده، توسط مشتریان آسیایی خریداری شده است. همچنین، اسناد و مدارک و سخنان شماری از کارمندان پیشین حاکی از آن است که برخی از شرکت‌های غربی همچون ”اکسون موبیل”، ”صنایع کوک” و ”شِل” نیز در این معاملات مشارکت داشته‌اند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

با این حال، در دولت آمریکا برای اعمال چنین تحریم‌هایی اتفاق‌نظر وجود ندارد چرا که ایالات متحده از یک سو تلاش می‌کند تا برنامه مشکوک هسته‌ای ایران را مهار کند و از سوی دیگر، با تورم و پیامدهای اقتصادی ناشی از تحریم روسیه دست و پنجه نرم می‌کند.

در مذاکرات مربوط به احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، موسوم به برجام، میان آمریکا و ایران بر سر بسیاری از موضوعات هنوز اختلاف‌نظر وجود دارد. ضمانت‌های مربوط به عدم تکرار خروج آمریکا از برجام و به ویژه حذف یا ماندن سپاه پاسداران در فهرست گروه‌های تروریستی ایالات متحده از جمله این اختلاف نظرهاست.

سیل‌ در ایران؛ استان‌های بحران‌زده و خسارت ۱۰ هزار میلیاردی

وزیر جهاد سازندگی خسارات سیل را ۱۰ هزار میلیارد تومان برآورد کرده و وضعیت را در برخی استان‌ها بحرانی دانسته است. هواشناسی برای چهار استان هشدار قرمز صادر کرده است.سازمان هواشناسی شب یکشنبه ۹ مرداد برای چهار استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و فارس هشدار قرمز صادر کرد. سازمان امداد و نجات در آماده‌باش کامل قرار گرفته است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

آمار تلفات و مفقودی‌های سیل در حال افزایش است و سازمان مدیریت بحران از فوت ۶۹ نفر خبر داده است.

عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری از خسارت دو و نیم هزار میلیارد تومانی سیل به میراث‌ فرهنگی خبر داد و در توییتر نوشت که ۳۷۵ ابنیه تخریب شده‌اند.

محمد حسن نامی، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور قول داده است همه خسارات به سیل‌زدگان پرداخت شود. او گفت برخی افراد به دلیل وقوع سیل منازل خود را از دست داده و نیاز به اسکان اضطراری دارند که برای این افراد نیز هزینه کرایه منزل پرداخت خواهد شد.

خسارت ۱۰ هزار میلیاردی سیل به کشاورزی

جواد ساداتی‌نژاد وزیر وزیر جهادکشاورزی گفته است که برآورد ابتدایی از خسارت شش هزار میلیارد تومانی اکنون به ۱۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. او همچنین تاکید کرد برخی از استان‌های کشور از جمله چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد دچار بحران شده‌اند.

استان کرمان؛ ۲۰ شهر و ۱۸۰ روستا درگیر سیل

محمدمهدی فداکار استاندار کرمان اعلام کرد ۱۸۰ روستا در معرض تهدید سیل قرار دارند و ۳۸ روستای این استان نیز تخلیه شدند. طبق گفته استاندار کرمان در سیل اخیر ۲۰ شهرستان این استان درگیر سیل بودند.

به گفته فداکار بیش از دو هزار خانه در این استان آسیب دیده و این مقام محلی “برای عبور از بحران” از مردم درخواست کمک کرده است.

با گذشت ۹ روز از وقوع باران‌های سیل‌آسا که اغلب استان‌های ایران را فراگرفته، برخی کشورهای همسایه برای کمک‌رسانی اعلام آمادگی کرده‌اند. مقامات جمهوری اسلامی اما تاکنون، رسما و صریحا از مجامع بین‌المللی درخواستی نکرده‌اند.

کمک ترکیه به سیل‌زدگان ایران

سفارت ترکیه در تهران با انتشار پیامی در توئیتر از فرود دو فروند هواپیمای باری حامل ۳۴ تن کمک‌های انسانی ترکیه به آسیب‌دیدگان سیل خبر داده است.

در این پیام آمده کمک‌های ارسالی توسط مرکز مقابله با حوادث غیرمترقبه ترکیه “آفاد” شب یکشنبه به تهران رسیده است.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

ترکیه یک روز پیش از این نیز از ارسال نخستین محموله کمک‌های انسانی، ابزار و تجهیزات فنی برای سیل‌زدگان در ایران از جمله چادر، پتو و همچنین تجهیزات فنی به مناطق سیل‌زده ایران خبر داد.

یک آمریکایی برنده لاتاری یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون یورویی شد

در لاتاری “مگا میلیونز” آمریکا یک شهروند ایالات متحده برنده یک میلیارد و ۳۱۰ میلیون یورو شد. این رقم احتمالا رکورد جهانی برندگان لاتاری را شکسته است. شانس بردن این لاتاری یک در ۳۰۳ میلیون بود.برای آن کسی که جک‌پات “مگامیلیونز” آمریکا را شکسته است تنها می‌توان قلب و اعصابی قوی آرزو کرد. بردن یک میلیارد و ۳۳۷ میلیون دلار (برابر با ۱،۳۱ میلیارد یورو) برای خیلی افراد می‌تواند شوکه‌‌کننده باشد.

شرکت این لاتاری روز شنبه ۳۰ ژوئیه در وبسایت خود ابراز امیدواری کرد به زودی و به طور حضوری به برنده خوشبخت بوده تبریک بگوید.

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

در شهرک “دس پلاینس” در ایالت ایلینوی ساکنان کنجکاو مشتاق‌اند ببینند برنده این لاتاری چه کسی بوده است. هر چه باشد برگ لاتاری از یک پمپ بنزین خریداری شده است. هر کسی که این برگ لاتاری را خریده باشد، می‌تواند اطمینان یابد که شرکت لاتاری به او مشورت‌های لازم را بدهد، زیرا شرکت لاتاری با این گونه ارقام تجربه زیادی دارد.

البته برخلاف خبرهای منتشرشده، این رقم رکورد بالاترین برنده نیست، بلکه در جایگاه دوم قرار دارد. تمام رکوردهایی که در لاتاری شکسته شده، در آمریکا بوده است. در سال ۲۰۱۸ لاتاری “مگامیلیونز” رقم یک میلیارد و ۵۳۷میلیون دلار را تنها به یک نفر پرداخت کرد. رقم بالاتر یک میلیارد و ۵۸۶میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ اما از سوی لاتاری پاوربال میان سه برنده تقسیم شد. بنابراین برنده یک نفره جدید احتمالا در جایگاه دوم قرار خواهد گرفت.

رقم قابل مقایسه در اروپا با ۷۰۰ میلیون یورو را شرکت لاتاری اسپانیایی “ال گوردو” در اختیار دارد. این لاتاری در شب کریسمس، اسپانیا را در هیستری لاتاری فرومی‌برد. سال‌هاست که بیش از دو میلیارد یورو در لاتاری “ال گوردو” برده می‌شود که به طور معمول میان چند نفر تقسیم می‌شود، زیرا هر برگ این لاتاری چنان گران است که بسیاری شریکی آن را می‌خرند. بدین گونه “ال گوردو” دهکده‌ای از میلیونرها تولید کرده است، زیرا برندگان یک‌نفره بیش از چند میلیون صاحب نمی‌شوند.

اما “مگامیلیونز” آمریکا به گونه دیگری است. این لاتاری در ۴۵ ایالت حضور دارد و هر هفته قرعه‌کشی‌های عادی می‌کند. این لاتاری اما هر چندگاه یک بار رقم‌های به ویژه بالا تولید می‌کند، زیرا ارقامی که برنده‌ای برای آن نیست، وارد یک صندوق “جک‌پات” می‌شوند.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

از آنجا که در آخرین قرعه‌کشی کسی “شش رقم صحیح” را نداشت، این پول در صندوق جک‌پات انباشته شد. احتمال زدن تمام ارقام صحیح جک‌پات مگامیلیونز، یک در ۳۰۳ میلیون است. این در حالی است که به گفته مقامات آمریکا، احتمال این‌که صاعقه به کسی اصابت کند، یک در یک‌میلیون است.

کمک یک میلیون پوندی خانواده بن‌ لادن به شاهزاده چارلز

موسسه خیریه شاهزاده چارلز یک میلیون پوند کمک مالی از خانواده اسامه بن لادن، بنیان‌گذار گروه تروریستی القاعده دریافت کرده است. این پول توسط یکی از برادران ناتنی اسامه بن لادن به بنیاد خیریه چارلز پرداخت شده است.شاهزاده چارلز وارث تاج و تخت بریتانیا، کمک یک میلیون پوندی برادران ناتنی اسامه بن لادن، رهبر سابق گروه تروریستی القاعده را پذیرفته است. روزنامه بریتانیایی ساندی تایمز گزارش می‌دهد که این پول به صندوق خیریه شاهزاده چارلز ریخته شده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

طبق نوشته این روزنامه، پسر ارشد ملکه بریتانیا در اکتبر ۲۰۱۳ با بکر بن‌ لادن، برادر ناتنی رهبر القاعده در محل اقامت او در لندن، “کلارنس هاوس” ملاقات کرده است. این روزنامه مدعی شده است که کمک مالی خانواده بن‌لادن با وجود مخالفت نزدیک‌ترین مشاوران ارشد سلطنتی پذیرفته شده است.

چند تن از مشاوران چارلز در آن‌زمان از او خواسته بودند که پول خانواده بن‌لادن را نپذیرد یا پس بدهد اما چارلز نگرانی‌های آنان را در مورد اینکه این کمک مالی می‌تواند به شهرت او آسیب برساند، نادیده گرفته است.

اسامه بن لادن، رهبر سابق القاعده و مغز متفکر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا بود که منجر به کشته شدن هزاران نفر از جمله ۶۷ بریتانیایی شد. بن‌لادن در دوم مه ۲۰۱۱ توسط نیروهای ویژه آمریکایی در پاکستان کشته شد. هیچ مدرکی مبنی بر دست داشتن بکر بن‌ لادن و برادرش شفیق در این حملات یا حمایت آنها از تروریسم وجود ندارد.

ایان چشایر، رئیس بنیاد چارلز گفته است که هر پنج معتمد خیریه پذیرش این کمک مالی را تایید کرده‌اند.

یک منبع ناشناس اما در “کلارنس هاوس” به ساندی تایمز گفته است که مشاوران خیریه و شاهزاده چارلز از بابت پرداخت کمک مالی خانواده بن‌لادن هیچ نگرانی نداشتند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

شاهزاده چارلز قبلا نیز به خاطر دریافت کمک مالی به بنیادش مورد انتقاد قرار گرفته بود. ساندی تایمز اخیرا نیز گزارش داد که ولیعهد بریتانیا در مجموع سه میلیون یورو پول نقد از شیخ حمدبن جاسم آل ثانی، نخست‌وزیر سابق قطر بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ برای امور نیکوکارانه کمک دریافت کرده است.

پوتین دکترین جدید نیروی دریایی روسیه را اعلام کرد

رئیس‌جمهوری روسیه دکترین جدید روسیه را به مرحله اجرا درآورد. بر پایه این دکترین، ناوهای جنگی روسیه به سلاح‌های مافوق صوت مجهز می‌شوند و زیرساخت‌های نظامی و تسلیحاتی شبه‌جزیره کریمه توسعه می‌یابند.ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه به هنگام رژه دریایی ناوهای جنگی در سن‌پترزبورگ، دکترین جدید نیروی دریایی روسیه را با امضای خود به اجرا درآورد.

در متن این دکترین آمده است که آمریکا و پیمان ناتو “بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت ملی روسیه” به شمار می‌روند. در این سند به طور مشخص از “اهداف استراتژیک” واشنگتن برای “سلطه بر دریاهای جهان” و “نزدیک شدن زیرساخت‌های نظامی ناتو به مرزهای روسیه” نام برده می‌شود.

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

علاوه بر این مسکو قصد دارد موقعیت خود در منطقه قطب شمال را تحکیم ببخشد. به منظور “ثبات استراتژیک” در این منطقه، قرار است ناوگان دریایی اقیانوسیه گسترش یابد. هدف از این اقدام، ایجاد یک مسیر دریایی “مطمئن و قابل رقابت” از اروپا به سوی آسیاست که در تمام فصول سال قابل تردد باشد. مسیر این گذرگاه شمال به شرق در امتداد سواحل قطب شمال روسیه قرار دارد.

سندی که در “روز نیروی دریایی” به امضا رسید، پیش‌بینی می‌کند که زیرساخت‌های نظامی در شبه‌جزیره اشغالی کریمه در دریای سیاه باید گسترش یابد. علاوه بر این قرار است ناوهای هواپیمابر مدرن ساخته شوند.

سلاح‌های جدید مافوق صوت برای نیروی دریایی

پوتین هم‌زمان اعلام کرد که موشک‌های دریایی مافوق صوت “سیرکون” به زودی تحویل داده می‌شوند. ارسال این موشک‌ها در طول ماه‌های آینده صورت می‌گیرند و ناوچه “آدمیرال گروشکوف” نخستین کشتی جنگی خواهد بود که به این سلاح مجهز می‌شود. سلاح مافوق صوت از سرعتی چندین برابر صوت و حدود ۳۴۳ متر در ثانیه برخوردارند.

پوتین با حضور در برابر هزاران تماشاگر، در سخنان خود اشاره مستقیمی به حمله تهاجمی روسیه به اوکراین نکرد. او از نیروی دریایی جنگی روسیه برای خدمات چند صدساله‌اش قدردانی و از آمادگی دفاعی آن تمجید کرد.

روسیه هم‌اکنون در تهاجم خود به اوکراین شمار زیادی کشتی‌های جنگی را در دریای سیاه وارد عملیات کرده است.

حمله پهپادی به ناوگان روسی دریای سیاه؟

مراسم جشن بزرگداشت نیروی دریایی روسیه در شبه‌جزیره کریمه لغو شد. علت آن را حمله پهپادی به مرکز ناوگان دریای سیاه عنوان کردند.

مرکز اطلاع‌رسانی این ناوگان اعلام کرد که از قرار معلوم یک پهپاد دست‌ساز حامل مواد منفجره ضعیفی بوده است. میخائیل راسووشف، شهردار سواستوپول گفته است که در پی این حمله پنج نفر زخمی شده‌اند. او اوکراین را مسئول این حمله معرفی کرد.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

اوکراین اما حمله به ناوگان روسی در سواستوپول را رد کرده است. یک سخنگوی اداره محلی اودسا در پیامی ویدئویی در شبکه تلگرام گفت که اتهامات روسیه “یک تحریک عمدی” است. او افزود: «آزادی کریمه‌ی اوکراینی اشغال‌شده به شیوه‌ای دیگر که بسیار مؤثرتر است، صورت خواهد گرفت.»

ادامه بازداشت، تفتیش منازل و محل کار شهروندان بهائی در کرج

چهار شهروند بهائی در ایران بازداشت شدند. منازل و محل کار تعدادی از پیراوان آئین بهایی نیز تفتیش شدند. نزدیکان مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی دو تن از رهبران جامعه بهایی نیز از بازدات آنها خبر دادند.خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز یکشنبه ۹ مرداد (۳۱ ژوئیه) از بازداشت سامان استوار و عفیف نعیمی دو شهروند بهائی ساکن کرج توسط ماموران امنیتی این شهر خبر داد. از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه شهروندان بازداشتی اطلاعاتی در دسترس نیست.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

هرانا به تفتیش منازل و محل کار چهار شهروند دیگر به اسامی نصیر هروی، کامیار حبیبی، مظفر نبیلی و سارا شعبان توسط ماموران امنیتی هم اشاره کرده است. طبق این گزارش برخی از لوازم شخصی آنها از جمله موبایل، لوازم الکترونیک و آثار مربوط به آئین بهائی ضبط شده است.

از میان این افراد کامیار حبیبی پس از تفتیش منزل، محل کارش نیز تفتیش و پلمب شده است.

دستگیری دوباره مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی

نزدیکان مهوش ثابت و فریبا کمال آبادی از رهبران بهائیان ایران هم در گفت و گو با دویچه وله خبر بازداشت آنها را تائید کردند.

مهوش ثابت، شاعر و برنده جایزه “نویسنده دلیر” انجمن بین‌المللی قلم است. او ۱۰ سال از زندگی‌اش را به دلیل دگراندیشی بوده و ایمان به بهائیت در زندان‌های جمهوری اسلامی گذرانده است.

فریبا کمال‌آبادی‌ و مهوش ثابت از جمله به “جاسوسی برای اسرائيل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام” متهم و به ۲۰ سال زندان محکوم شده بودند که بعدا یک دادگاه تجدید نظر دوران محکومیت آنان را به ۱۰ سال کاهش داد.

مهوش ثابت و فریبا کمال‌آبادی سال ۱۳۹۶ پس از تحمل دوران محکومیت‌شان از زندان آزاد شدند.

بازداشت بهائیان و تفتیش منازل و محل کار آنان به‌رغم اعتراض‌های جهانی مدافعان حقوق بشر ادامه دارد.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

قانون اساسی ایران فقط مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و زرتشتی‌ها را به رسمیت می‌شناسد. بر همین اساس و ظرف سال‌های گذشته حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

آیا تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه روسیه اثرگذار است؟

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبه با دویچه وله ابراز اطمینان می‌کند که روسیه دیر یا زود به زانو در می‌آید. با این حال قدرت اثرگذاری تحریم‌ها مورد مناقشه است. گفت‌وگو با کارشناسان در گزارشی از برند ریگرت.از زمان حمله روسیه به خاک اوکراین در اواخر ماه فوریه، اتحادیه اروپا با تصویب شش بسته تحریمی تقریبا تمام تبادل اقتصادی با روسیه را که زمانی شریک اقتصادی مهمی به شمار می‌رفت متوقف کرد. اما موارد استثنایی نیز در این میان وجود دارد: گاز، نفت که از طریق خط لوله ارسال می‌شود، مواد غذایی، غلات و کودهای معین شیمیایی شامل تحریم‌ها نشده‌اند.

شورای اتحادیه اروپا که ۲۷ کشور عضو را نمایندگی می‌کند، می‌گوید که تحریم‌هایی علیه ۱۲۱۲ فرد حقیقی و ۱۰۸ شرکت و دیگر نهادها به اجرا درآمده‌اند. شخص رئیس‌جمهوری روسیه، وزیر خارجه او و شماری زیادی اولیگارش‌های ثروتمند حلقه پوتین جزو اشخاص تحریم‌شده هستند.

به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

نیمی از ذخایر ارزی بانک مرکزی روسیه مسدود شده و دسترسی بانک‌های این کشور به سیستم تراکنش مالی بین‌المللی “سویفت” قطع شده است. صادرات فن‌آوری غربی، فنون هوانوردی، الکترونیک و کالاهای لوکس به روسیه ممنوع اعلام شده است. بیش از ۱۰۰۰ شرکت غربی از حوزه اقتصاد روسیه خارج شده‌اند. علاوه بر اتحادیه اروپا، کشورهای آمریکا، کانادا، ژاپن، سوئیس و بریتانیا نیز تحریم‌هایی علیه روسیه به اجرا گذاشته‌اند.

شبکه پژوهشی “کورکتیو” در بخش “دیده‌بان تحریم”، شمار اقدامات جامعه بین‌الملل از زمان حمله تهاجمی روسیه به اوکراین بدین سو را ۶۸۲۵ مورد عنوان کرده است. این میزان تحریم علیه یک کشور در تاریخ سابقه ندارد.

اقدامات تنبیهی چگونه و چه زمان اثر می‌گذارند؟

حال پرسش این است که این تحریم‌ها چگونه تأثیر می‌گذارند و آیا می‌توانند به تغییر سیاست جنگی کرملین بیانجامند؟

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مصاحبه با دویچه وله که جمعه ۲۹ ژوئیه (۹ مرداد) صورت گرفت، می‌گوید که اقتصاد روسیه به شدت زیر ضربات تحریم‌ها قرار دارد. «بازدهی اقتصاد روسیه حدود ۱۰درصد کاهش داشته است. آن‌ها بزرگترین رکود اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم را تجربه خواهند کرد.»

بورل اذعان دارد که اتحادیه اروپا هنوز به عرضه انرژی از سوی روسیه وابسته است، اما این وضعیت تا چند ماه دیگر تغییر خواهد کرد. «ما همچنان در حال خرید گاز هستیم، اما هم‌‌اکنون واردات خود [از روسیه] را به نصف کاهش داده‌ایم. انتظار معجزه نباید داشت.» روس‌ها اما با پول حاصل از صادرات گاز، نمی‌توانند در غرب، برای مثال فن‌آوری برای تانک‌های خود بخرند. «آن‌ها پول دارند، اما برای آن چیزی دریافت نمی‌کنند.»

در این فاصله نتایج تحقیقات چند دانشگاه و انستیتوی سرشناس حوزه پروهش‌های اقتصادی در مورد اثرات احتمالی تحریم‌ها در روسیه و کشورهای تحریم‌کننده غربی در دست است. تمام این پژوهش‌ها از یک پس‌‌رفت تعیین‌کننده در بازدهی اقتصادی در روسیه در سال جاری میلادی خبر می‌دهند. صندوق بین‌المللی پول این پس‌رفت را ۱۵درصد و اتحادیه اروپا ۱۰درصد ارزیابی می‌کند. ماریا شاگینا، پژوهشگر امور اقتصاد از زوریخ، از یک پسرفت ۶درصدی سخن می‌گوید. او در انستیتوی بین‌المللی پژوهش‌های استراتژیک (IISS) کار می‌کند.

روسیه باید خود را از نو سامان دهد

ماریا شاگینا به دویچه وله می‌گوید: «روسیه همچنان در حال فروش نفت و گاز خود با قیمت‌های تا کنون بی‌سابقه است و بدین گونه صندوق جنگی خود را پر می‌کند، آن‌هم در سطحی که پیش از جنگ داشته است. به همین دلیل ما با وضعیتی روبرو هستیم که در ظاهر به نظر می‌آید که تحریم‌ها بر روسیه تأثیر چندانی نداشته است.»

او می‌افزاید: «اما در سطح اقتصاد خُرد وضعیت به گونه دیگری است، به ویژه در صنعت خودروسازی و هوانوردی. پس‌رفت در این حوزه‌ها میان ۸۰ تا ۹۰ درصد مشاهده می‌شود.»

این پژوهشگر انستیتوی بین‌المللی پژوهش‌های استراتژیک (IISS) می‌گوید، روسیه باید الگوی اقتصادی خود را به کل دگرگون کند، زیرا دیگر به منابع مالی و بازارهای غربی دسترسی ندارد: «روسیه روند معکوس صنعتی شدن را تجربه خواهد کرد. این‌که روسیه با چه سرعتی بتواند این روند را پشت سر بگذارد و خود را مثلا با چین و یا هند یک‌کاسه کند، خود پرسش بزرگی است.»

گزینه‌های محدود

یولیان هینتس از انستیتوی اقتصاد جهانی با یقین تمام می‌گوید که تحریم‌ها بر روسیه تأثیر خواهند داشت. او به دویچه‌وله می‌گوید، این نظر که غرب بیشتر از روسیه از فشار تحریم‌ها رنج می‌برد، برداشت غلطی است: «وقتی به آمارهای تجاری نگاه کنیم، می‌توانیم ببینیم که اقتصاد روسیه به شدت از فشار تحریم‌ها رنج می‌برد. این‌، بسیار بسیار بیشتر از رنجی است که اقتصاد اروپا متحمل می‌شود. و این به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.» تغییر سازماندهی تولید به کالاهای روسی که کرملین تبلیغ می‌کند، بسیار دشوار است، زیرا صنعت روسیه به پیش‌کالاهای غربی و دانش فن‌آوری نیاز دارد.

از نظر این کارشناس اقتصاد از شهر کیل آلمان، یافتن خریداران جدید برای نفت و گازی که دیگر به اروپا و آمریکا صادر نمی‌شوند نیز امر دشواری است: «اگر بخواهیم صادق باشیم، این یک آرزو است، برای این‌که برای مثال خط لوله‌ای وجود ندارد. خط لوله‌هایی به سوی چین وجود دارد، اما این شاید ۱۰درصد ظرفیت آن میزانی را دارد که به اروپا صادر می‌شده‌اند. در حال حاضر هیچ جایگزینی برای خط لوله‌هایی که تاکنون برای اروپا عمل می‌کرده‌اند، وجود ندارد.»

بنا به ارزیابی یولیان هینتس، تحریم‌ها در درازمدت تأثیر کامل خود را نشان خواهند داد.

بورل: وضعیت انسان‌ها برای پوتین بی‌اهمیت است

از سیاستمداری چون جوزپ بورل، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا انتظار بردباری زیادی می‌رود. او معتقد است، روس‌ها به تدریج از مابقی جهان منزوی خواهند شد: «یک اقتصاد مدرن قادر نیست بدون پیوند با قدرت‌های اقتصادی و فن‌آوری کار کند. این امر به اقتصاد روسیه خسارت‌های سنگین وارد خواهد کرد. شاید این امر همین فردا رخ ندهد. شوربختانه این جنگ ادامه‌دار خواهد بود. اما اقتصاد [روسیه] ضربه سنگین خواهد دید.»

به کانال تلگرام دویچه وله فارسی بپیوندید

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید، روزی به این نقطه می‌رسیم که “پوتین باید میان سلاح و کَره برای مردم خود یکی را انتخاب کند. اما من می‌دانم که او دغدغه چندانی برای مردم خود ندارد.»

“تحریم‌ها به ندرت به تغییر سیاست می‌انجامند”

پرسش تعیین‌کننده اما اینجاست که آیا تحریم‌های اقتصادی می‌توانند تغییری در اراده سیاسی رژیم خودکامه حاکم بر روسیه ایجاد کنند؟

در این رابطه الکساندر لیپمان، رئیس انستیتوی اروپای شرقی دانشگاه آزاد برلین به فرستنده رادیویی دویچلند فونک گفته است که صدمات اقتصادی تأثیری بر جنگ‌سالاری چون ولادیمیر پوتین نخواهند گذاشت: «تحریم‌ها در طول هفته‌ها و ماه‌ها تأثیری نخواهند داشت. باید صادق باشیم. پژوهش‌های زیادی در دست است که می‌گویند، تحریم‌ها ابزاری است که به طور متوسط تأثیرگذار نیستند. تحریم‌ها در اغلب موارد تأثیری بر کشورهای تحریم‌شده نداشته‌اند.»

نماینده مجلس: دور جدید مذاکرات برجام به زودی در وین برگزار می‌شود

یک عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از احتمال برگزاری دور جدید مذاکرات وین خبر داد. بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اما گفته است دیگر چیزی برای مذاکره نمانده و زمان توافق فرا رسیده است.یعقوب رضازاده، عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس روز یکشنبه ۱۰ مرداد در مصاحبه با ایسنا از برگزاری نشست اعضای کمیسیون امنیت ملی با علی باقری‌، رئیس تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران خبر داد.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

رضا‌زاده گفت طبق مباحث مطرح شده در این نشست، احتمالا در روزهای آینده دور جدید مذاکرات برجام برگزار خواهد شد و “با رویکرد جدید توافق خوبی بین طرفین انجام می‌شود”.

این نماینده توضیح بیشتری در باره “رویکرد جدید” و “توافق خوب” نداده است.

رضازاده درباره محل مذاکرات هم گفته که پیشنهاد شده گفت‌وگو در ایران انجام بگیرد و افزوده که مکان قطعی بعد از توافق طرفین مشخص می‌شود. او اما احتمال داده است که دور جدید مذاکرات در وین باشد.

سخنان عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس زمانی بیان می‌شود که حدود ۱۵ ماه از مذاکرات احیای برجام گذشته و مقامات اروپایی تاکید می‌کنند که به اندازه کافی مذاکره شده است.

جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشتر گفته که دیگر چیزی برای مذاکراه نمانده و زمان تصمیم‌گیری‌های سیاسی سریع فرا رسیده است.

بورل با انتشار یادداشتی در سایت “سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا” نوشت که پس از ۱۵ ماه مذاکرات فشرده و سازنده و تعاملات بی‌شماری با طرف‌های برجام و ایالات متحده آمریکا، “فضا برای مصالحه‌های مهم اضافی برای دستیابی به توافق به پایان رسیده است”.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یادداشت خود تأکید می‌کند: «اکنون زمان تصمیم‌گیری‌های سیاسی فوری برای پایان دادن به مذاکرات وین بر اساس متن پیشنهادی من و بازگشت سریع به یک برجام کاملاً اجرایی فرا رسیده است.»

در این مقاله که ابتدا در فایننشال تایمز لندن منتشر شد، بورل هشدار داده که رد توافق به معنای ورطه یک بحران هسته‌ای خطرناک خواهد بود که چشم‌اندازی جز افزایش انزوای ایران و مردم آن ندارد.

خلبانان لوفت‌هانزا رای به اعتصاب دادند

خلبانان شرکت هواپیمایی آلمانی لوفت‌هانزا در یک رای‌گیری سراسری خواستار اعتصاب شدند. خلبانان خواستار افزایش پنج و نیم درصدی دستمزدها و مزایا هستند. مذاکرات میان خلبانان و شرکت لوفت‌هانزا هنوز ادامه دارد.اعضای “اتحادیه خلبانان” در یک رای‌گیری با اکثریت قاطع به نفع برگزاری اعتصاب رای دادند. اتحادیه خلبانان پس از شمارش آرا اعلام کرد بیش از ۹۷ درصد رای‌دهندگان موافق اعتصاب هستند. درخواست اعتصاب در شرکت باربری Cargo حتی بالاتر از ۹۹ درصد بوده است.

دویچه وله فارسی در اینستاگرام دنبال کنید

انتظار می‌رود که بزودی حدود پنج هزار خلبان لوفت‌هانزا دست از کار بکشند اما این عمل هنوز قطعی نشده است.

مارسل گرولز، یکی از مقامات اتحادیه خلبانان روز پنجشنبه ۲۸ ژوئیه به تارنمای”اشپیگل” گفته بود اگر اکثریت خلبانان موافق اعتصاب باشند، این بدان معنا نیست که فورا اعتصاب صورت خواهد گرفت.

گرولز اما تاکید کرد اگر مدیریت لوفت‌هانزا پیشنهادهای خوبی ارائه کند، خلبان‌ها ممکن است دست به این اقدام نزنند، در غیر این صورت چاره‌ای جز اعتصاب وجود ندارد.

خلبانان لوفت‌هانزا چه می‌خواهند؟

خلبانان خواهان دستمزد بیشتر و انطباق افزایش دستمزدها با میزان رشد تورم هستند. به گفته گرولز خلبانان امسال خواهان پنج و نیم درصد حقوق و مزایای بیشتر شدند و همچنین تاکید کردند که افزایش حقوق آنها باید در تناسب با میزان رشد تورم انجام گیرد و مکانیسم اتوماتیکی برای جبران تورم در تعرفه‌های حقوقی باید در نظر گرفته شود.

مذاکرات بین خلبانان و شرکت لوفت‌هانزا هنوز ادامه دارد. اما این مذاکرات پس از شش دور هنوز به نتیجه‌ای نرسیده اما هر دو طرف تمایل خود را برای دستیابی به توافق مورد تاکید قرار داده‌اند.

میشائیل نیگه‌مان، مدیر امور اداری لوفت‌هانزا به روزنامه آلمانی “بیلد آم زونتاگ” گفته است از آنجایی که مذاکرات تاکنون به صورت سازنده انجام شده شرکت لوفت‌هانزا بر سر یک توافق سریع تاکید می‌کند. این مقام لوفت‌هانزا همچنین گفته است که میان خلبانان و لوفت‌هانزا اختلاف شدید نیست.

سخنگوی اتحادیه کارکنان بخش خدمات عمومی آلمان، “وردی” (ver.di) هم گفته است که در هفته آینده هیچ اعتصابی وجود نخواهد داشت. مذاکرات ادامه خواهد داشت و او امیدوار است که کارفرمایان پیشنهاد خوب و نهایی را ارائه دهند تا اختلاف بر سر میز مذاکره حل شود.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

اما نتیجه‌بخش بودن این مذاکرات به رغم‌ این خوشبینی‌ها هنوز قطعی نیست. روز چهارشنبه ۲۷ ژوئیه مذاکرات بر سر تعرفه‌های حقوقی و افزایش حقوق حدود ۲۰هزار پرسنل زمینی لوفت‌هانزا بدون نتیجه ماند. پرسنل زمینی هفته گذشته اعتصاب کردند و در پی آن صدها پرواز لوفت‌هانزا لغو شدند.

قمرالملوک وزیری، بانوی اول موسیقی ایرانی

پرویز نیکنام

روی پاهام بند نبودم، انگار پَر درآورده بودم. نمی‌رقصیدم اما چون خیلی شنگول و خوش بودم. یه‌جوری راه می‌رفتم که فقط مخصوص اون شب بود. اما ننه، یه‌دفعه ورق برگشت. دم ماشین بودم اما همین‌که راننده در رو وا کرد سوار شم، چند تا مأمور گردن‌گلفت اومدن سراغم و من رو بردن نظمیه. انگار خواب می‌دیدم. همه‌ی خوشی‌هام یه طرف، این نظمیه‌ی وامونده یه طرف! تو دلم گفتم زن نترس، گیرم اعدامت کردن، مهم نیس. چون بالاخره کار خودت رو کردی. کمکم آروم شدم. در این وقت یه افسر خوشگل و جوون اومد تو و پشت میز نشست. آدم فهمیده و پدرومادرداری بود. یه خرده سین‌جیم کرد و من جوابش رو دادم. بعدش شروع کرد راجع به موسیقی حرف‌زدن و گفت خودش هم کمی تار می‌زنه. خوشحال شدم و گفتم حالا می‌خوای منو زندونی کنی. گفت نه، فقط یک‌کمی نگهتون می‌داریم و بعدش میری خونه، فقط باید زیر این ورقه رو امضا کنی. اونجا من باید تعهد می‌دادم که دیگه کنسرت ندم و مخصوصاً بی‌حجاب جایی نرم… .

این روایت قمرالملوک وزیری در سال ۱۳۰۳ در زمان احمدشاه قاجار است که او برای اولین بار در سالن گراندهتل تهران کنسرت داد. زبیده جهانگیری (با تخلص شعریِ «شبنم»)، دخترخوانده‌ی او، در کتاب قمری که ماه شد، داستان این کنسرت را از قول قمر تعریف کرده است.

قمر به‌عنوان اولین زن خواننده وقتی بی‌حجاب روی صحنه رفت، خشم متشرعان را برانگیخت و پس از خروج از سالن گراندهتل به نظمیه برده شد تا تعهد بدهد که دیگر بی‌حجاب جایی نرود و کنسرت ندهد.

در این دوره سردارسپه همه‌کاره بود اما هنوز رضاشاه نشده بود. فضای اجتماعی طوری نبود که زنان بی‌دردسر حجاب از سر بردارند و در میان مردان و زنان در فضای عمومی بخوانند.

مجله‌ی خواندنی‌ها در گزارشی در فروردین ۱۳۳۴، وقتی قمر دیگر نمی‌توانست بخواند، دراین‌باره نوشت:

در آن موقع خواننده‌ای در تهران نبود و قمر چشم‌وچراغ مردم بود. شبی که می‌خواست با سرِ باز جلو مردم بخواند، عده‌ای قصد کشتن او را داشتند. تهران، تهران امروز نبود. خاموشی وهم‌آور تعصب بر همه سایه انداخته بود. زن‌ها با چادر سیاه و پیچه ]نقاب و روبنده [بیرون می‌آمدند. قمر اولین خواننده‌ی ایرانی بود که حجاب زنان را از چهره گرفت.

مجله‌ی تهران مصور نیز در فروردین ۱۳۳۵ در گزارشی از زندگی و فعالیت هنری قمر نوشت: «قمر از خوانندگانی است که برای اولین بار بی‌چادر و روبنده در گراندهتل تهران که سی سال پیش مجلل‌ترین سالن تهران بود، آواز خواند و البته چنین کاری در آن روزها، متهورانه‌ترین و شاید هم خطرناک‌ترین کاری بود که با توجه به تعصبات شدید امکان داشت.»

به‌نوشته‌ی زبیده جهانگیری، در این کنسرت «قریب ششصد نفر صاحب شماره و صندلی بودند و بقیه که با بهای کمتری بلیت خریده بودند، با تکیه به یکدیگر و دیوارها» آمده بودند تا صدای زنی را بشنوند که با اولین کنسرت عمومی‌اش راه را برای زنان باز می‌کرد. قمر با این حرکت زمینه‌ی حضور هنرمندان زن دیگر نظیر روح‌انگیز، ملوک ضرابی، پروانه، مرضیه، دلکش، پریسا و دیگران را هموار کرد.

او در این کنسرت با شعری از ایرج‌میرزا شروع کرد که می‌گوید:

نقاب دارد و دل را به جلوه‌ی آب کند / نعوذبالله اگر جلوه‌ی بی‌نقاب کند

روایت‌ها درباره‌ی اینکه قمر در این کنسرت «مرغ سحر»، ساخته‌ی مرتضی نی‌داوود با شعر ملک‌الشعرا بهار، را خوانده، متفاوت است. زبیده جهانگیری می‌نویسد که «قمر آن را اولین بار در گراندهتل خواند و بعد بارها در کنسرت‌هایش تکرار کرد» اما برخی معتقدند که قمر هیچ‌گاه مرغ سحر را نخوانده و اولین بار آن را ملوک ضرابی خوانده و بعد از او افراد دیگری مثل مرضیه، عبدالوهاب شهیدی و محمدرضا شجریان نیز آن را اجرا کرده‌اند.

در آن زمان قمر دختر جوانی بود در آستانه‌ی بیست‌سالگی. او در سال ۱۲۸۴ در محله‌ی سنگلج در خانواده‌ای کاشانی به دنیا آمد. پس از تولد او «پدرش، میرزا حسن‌خان، کارمند ساده‌ای بود که بر اثر بیماری درگذشت و [قمر] پیش از آنکه دوساله شود، مادرش، طوبی‌خانم، را از دست داد.»

در این زمان مادربزرگش، خیرالنساء ملقب به «افتخارالذاکرین»، سرپرستی او را بر عهده گرفت. خیرالنساء صدایی خوش داشت و «از جوانی در حرم ناصرالدین‌شاه در جشن‌های مذهبی مولودی می‌خواند». چند سال بعد، وقتی قمر ده سال بیشتر نداشت، مادربزرگش دایه‌ای برای نگهداری او استخدام کرد که به‌نوشته‌ی زبیده جهانگیری، «تا آخر دوران حیات قمر چون سایه‌ای بر زندگی او سنگینی می‌کرد».

مادربزرگش او را به مکتب فرستاد اما او در آنجا دوام نیاورد و مدتی نزد یکی از همسایگان درس خواند و وقتی متوجه شد که «می‌تواند شعرها را به‌آسانی بخواند، از ادامه‌تحصیل سر باز زد».

در این زمان قمر با مادربزرگش به دیدار زنان حرم پادشاه و مجالسی خصوصی می‌رفت که مادربزرگش در آنجا تواشیح و روضه می‌خواند. برای همین هم، گاهی خوانده‌های مادربزرگ را تکرار و به‌نوعی، با او هم‌خوانی می‌کرد. علاوه بر این، همسایه‌ی خوش‌صدایی داشت که «اغلب اوقات خود را صرف شنیدن آواز او می‌کرد و می‌کوشید خوانده‌های او را تکرار نماید».

وقتی خبر برگزاری اولین کنسرت او منتشر شد، دیگر خیابان لاله‌زار که قلب فرهنگی تهران بود، جای سوزن‌انداختن نداشت. در سالن گراندهتل ششصد نفر بلیت و صندلی داشتند و تعداد زیادی نیز سرپا در گوشه‌های سالن منتظر هنرنمایی قمر بودند.

کم‌‌کم با ردیف‌های موسیقی آشنا شد و گاهی هم در برخی مجالس خصوصی آواز می‌خواند تا اینکه مدتی پیش از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ در یک مجلس خصوصی، اتفاقی زندگی‌اش را تغییر داد. در آن مجلس قمر با نوازنده‌ای که در مجلس حضور داشت، همراه شد و با سازش خواند. «ننه اصلاً برام مهم نبود اونا چی می‌گفتن. فقط به حرف‌های اون آقا گوش می‌کردم. اون آقا که گفت اسمش مرتضی‌خانه، خیلی از صدام تعریف کرد اما گفت باید تعلیم بگیرم و اون حاضره به من درس بده.»

آن استاد، مرتضی نی‌داوود بود که تار می‌زد و چهار سالی از قمر بزرگ‌تر بود. او در محضر درویش‌‍‌خان، از استادان نامدار موسیقی، شاگردی کرده بود و در آن زمان برای خودش کلاسی برای آموزش موسیقی برگزار کرده بود. مرتضی نی‌داوود در آن مجلس آدرسش را به قمر داد تا اگر دوست داشت، پیش او برود و آموزش ببیند.

مدتی گذشت و یک روز قمر چادر سر کرد و به آدرسی رفت که مرتضی ‌نی‌داوود در آن مجلس به او داده بود. وقتی رسید، به مرتضی ‌نی‌داوود گفت: «گفتین صدای من خیلی قشنگه اما وحشیه و باید تعلیم بگیرم.»

مرتضی‌خان دوباره تستی گرفت و قمر می‌گوید: «به من گفت: این صدا یه تیکه جواهره اما تراش ‌نخورده. وقتی مرتب خوندی و تمرین کردی، می‌شه یک الماس بی‌نظیر.»

بعد از آن، قمر به شاگرد کوشای مرتضی ‌نی‌داوود بدل شد و ردیف‌ها و گوشه‌های موسیقی را به‌سرعت یاد گرفت و همراه با استادش در مجالس خصوصی آواز می‌خواند. کم‌کم آوازه‌ی قمر به‌عنوان یک هنرمند دهان‌به‌دهان می‌گشت و نوبت معرفی وی به عموم مردم رسید که مرتضی‌خان ‌نی‌داوود تصمیم گرفت او را به روی صحنه ببرد.

وقتی خبر برگزاری اولین کنسرت او منتشر شد، دیگر خیابان لاله‌زار که قلب فرهنگی تهران بود، جای سوزن‌انداختن نداشت. در سالن گراندهتل ششصد نفر بلیت و صندلی داشتند و تعداد زیادی نیز سرپا در گوشه‌های سالن منتظر هنرنمایی قمر بودند.

پیش‌ازاین، روزنامه‌ی شفق سرخ در ۱۴ بهمن ۱۳۰۲ مقاله‌ای چاپ کرده بود که در آن قمر به متن یک آگهی اعتراض کرده که علی‌نقی وزیری برای مدرسه موسیقی منتشر کرده بود. در آن آگهی آمده بود که در مدرسه موسیقی، زن‌های مسلمان پذیرفته نمی‌شوند.

قمر خطاب به علی دشتی، سیاست‌مدار و مدیر شفق، نوشت: «اگر موسیقی حرام است و در شریعت مقدس اسلام این عمل حرمت دارد، چه مردهای مسلمان و چه زن‌های مسلمه بایستی از این عمل پرهیز نمایند. چه دلیل دارد که مردها مجازند که این صنعت را بیاموزند و زن‌ها از آموختن این صنعت لطیف محروم‌اند؟»

روزنامه‌ی شفق سرخ هم در پاسخ، نظر قمر را تأیید کرد اما گفت: «تعلیم موسیقی از طرف یک مرد به زن‌ها در جامعه‌ی ما چندان زیبنده نیست.»

 

ستایشگران قمر

در اوایل قرن گذشته‌ی خورشیدی وقتی سجل احوال اعلام کرد که همه‌ی ایرانیان باید شناسنامه داشته باشند و علاوه بر نام، یک نام فامیل هم برای خود انتخاب کنند، قمر به‌سراغ علی‌نقی وزیری، استاد موسیقی و بنیان‌گذار مدرسه‌ی موسیقی، رفت و از او اجازه گرفت که نام فامیلش را وزیری بگذارد. علی‌نقی وزیری با خوش‌رویی از تصمیم قمر استقبال کرد. به‌نوشته‌ی کتاب قمری که خورشید شد، او گفت: «خانم قمر، من افتخار می‌کنم که شما به من این لطف را دارید که اسمم را برای خود انتخاب کردید. من برای هنر شما و شخص شما احترام بسیار قائلم و از طرف‌داران شما هستم.»

او کم‌کم با حضور در مجالس مختلف با مقامات سیاسی و دولتی نظیر عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار، علی‌اکبر داور، وزیر عدلیه و شعرا و نویسندگانی چون ملک‌الشعرا بهار، امیر جاهد، نظام وفا، پژمان بختیاری و ایرج‌میرزا دوست شد و بسیاری از آنها به «دوستان و ستایشگران او» تبدیل شدند.

قمر به‌علت ویژگی‌های منحصربه‌فردش مورد ستایش شعرا قرار گرفته است؛ از جمله استاد جلال‌الدین همایی، ادیب صاحب‌نام که گفته:

ستارگان هنر بس دمیده‌اند و هنوز / شبان تیره‌ی عشاق روشن از قمر است.

ایرج‌میرزا، شاعر معروف، دوست قمر بود و در شعری او را با بلبل مقایسه کرده است:

قمر آن نیست که عاشق بَرَد از یاد او را / یادش آن گل، نه که از کف ببرد باد او را

مَلِکی بود قمر پیش خداوند عزیز / مرتعی بود فلک خرم و آزاد او را

بلبل از رشک صدای تو گلو پاره کند / ورنه بهر چه بود این‌همه فریاد او را

محمدحسین بهجت تبریزی معروف به شهریار وقتی جوان بود، دوست داشت قمر را ببیند. بنابراین، با دوستی به جمعی می‌رود که قرار بود قمر آنجا بخواند. پیش از دیدار او، در اتاقی می‌نشیند و این شعر را می‌سراید:

از کوری چشم فلک امشب قمر اینجاست / آری قمر امشب به‌خدا تا سحر اینجاست

آهسته به گوش فلک از بنده بگویید / چشمت ندَوَد این‌همه، امشب قمر اینجاست

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید / کامشب قمر اینجا، قمر اینجا، قمر اینجاست

 

کمک قمر به فقرا و نیازمندان

او همه‌ی پولش را به نیازمندان بخشیده بود و این کار را در تمام عمرش تکرار کرد. کنسرت‌هایی نیز به نفع زلزله‌زدگان و سیل‌زدگان برگزار می‌کرد. 

روزبه‌روز به محبوبیت قمر افزوده می‌شد و او در مجالس خصوصی و عروسی خانواده‌های اسم‌ورسم‌دار شرکت می‌کرد و درآمد زیادی داشت که «می‌گفت خانه‌ای برای سکونت خودش خریده و بقیه را خرج کرده است و این یعنی بقیه‌ی درآمد کلان خود را یا به بینوایان و محتاجان بخشیده و یا به دوستان و همکارانی که می‌دانسته نیازمندند، هدیه کرده است».

در همان زمان او کنسرتی در رشت و بندر پهلوی اجرا کرد و درحالی‌که با صد تومان می‌شد خانه خرید، زبیده جهانگیری از قول مرتضی ‌نی‌داوود می‌نویسد: «در این سفر قمر بیش از ۴هزار تومان عایدی داشت اما وقتی به تهران برگشت، پولی برایش نمانده بود.»

او همه‌ی پولش را به نیازمندان بخشیده بود و این کار را در تمام عمرش تکرار کرد. کنسرت‌هایی نیز به نفع زلزله‌زدگان و سیل‌زدگان برگزار می‌کرد. خبر یکی از این کنسرت‌ها در روزنامه‌ی بازپرس در ۲ شهریور ۱۳۱۱ چاپ شد. قمر این کنسرت را به نفع سیل‌زدگان فارس و کرمان در قزوین برگزار کرد. در آگهی چاپ‌شده در روزنامه‌ی بازپرس از مردم خواسته شده بود با خرید بلیت‌های کنسرت «ضمن تفریح دماغی، به دستگیری جمعی اشخاص سرگردانِ بی‌خانمان اقدام و اعانت نمایند».

وقتی در سفری به همدان رفت، عارف قزوینی، شاعر مشهور دوره‌ی مشروطه، در آن شهر در تبعید خودخواسته زندگی می‌کرد و گوشه‌نشینی اختیار کرده بود. او به‌سراغ عارف رفت و از او خواست در کنسرتش شرکت کند. او در آن کنسرت گفت که بخشی از هدایای حاکم همدان، «شاهزاده نیرالدوله»، را به عارف تقدیم می‌کند. این کار با اعتراض حاکم و مقامات دولتی همراه شد و آنها سالن را ترک کردند. اما او شب بعد توضیح داد که چون به عارف ارادتی ویژه دارد، بهترین هدایا را به او تقدیم کرده است.

به‌غیر از این، او در سال ۱۳۰۹ نیز کنسرتی در مشهد برگزار کرد و تمامی عواید حاصل از آن را در اختیار کمیته‌ای گذاشت که مأمور ساخت بنای یادبود فردوسی بود. این بنا در هزاره‌ی فرودسی در سال ۱۳۱۳ با حضور شعرا، نویسندگان و ایران‌شناسان پرده‌برداری شد.

مهدی نورمحمدی در مقدمه‌ی کتاب اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری در مطبوعات دوران قاجار تا عصر حاضر و آرشیو اسناد ملی می‌نویسد:

قمر زنی سخاوتمند و بخشنده بود که از بخشیدن لذت می‌برد و آرامش می‌یافت. چه بسیار دخترانی که با کمک او به خانه‌ی بخت رفتند، پسرانی که با سرمایه‌ی او موفق به ازدواج و تشکیل خانواده شدند، یتیمانی که دستان نوازشگر و مهربان قمر جای خالی مهر پدر و مادر را برای آنان پر کرد و نیازمندانی که قمر کریمانه مددرسان معاش آنان بود.

قمر تا پایان عمر خود این خصلت‌ها را حتی در «روزهای بیماری و نداری» حفظ کرد و به‌نوشته‌ی مهدی نورمحمدی، «از این نظر، قمر نه‌تنها در میان موسیقی‌دانان بلکه [در میان] افراد مشهور جامعه هنری ایران نیز یکتا و بی‌همتاست».

به‌غیر از دست‌ودل‌بازی ذاتی، قمر در عرصه‌ی هنر نیز «هرگز از موازین موسیقی فاخر و چهارچوب موسیقی دستگاهی ایران خارج نشد و هیچ‌گاه به ورطه‌ی ابتذال موسیقی مطربی در نغلتید».

 

صفحه‌ی صدای قمر

با افزایش تعداد کنسرت‌ها، کم‌کم صدایش ضبط شد و صفحات قمر به بازار رسید. در یک آگهی که در چهاردهم شهریور سال ۱۳۰۷ در روزنامه‌ی شفق سرخ چاپ شده، آمده که صفحات قمر در مغازه‌ی پولیفون موجود است و هر صفحه‌ی آن پانزده قران قیمت دارد.

چند ماه بعد از این تاریخ نیز روزنامه‌ی ناهید آگهی کنسرت موسی معروفی و قمر را در گراندهتل چاپ کرده که در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۰۷ برگزار می‌شد. بنا بر این آگهی: «قسمت آواز این کنسرت را آرتیست درجه‌اولِ طهران، ق. وزیری، عهده‌دار می‌باشد و اَکت مهم کنسرت مزبور نوا خواهد بود که تاکنون سابقه نداشته است.»

چند سال پیش‌ازاین، وقتی بحث بر سر پاگرفتن جمهوری بعد از دوره‌ی قاجار بالا گرفته بود، قمر شعر عارف قزوینی را در ستایش جمهوری خواند که به «مارش جمهوری» معروف است:

کار ایران روبه‌ره باد / نام شاهی رو سیه باد

زنده سردارسپه باد / با غریو و کوس و شیپور

توده‌ی ملت نمیرد / دامن غفلت نگیرد…

این قطعه در قالب صفحه‌ای در لندن منتشر شد اما وقتی بسته‌های صفحه به ایران رسید، بحث تشکیل جمهوری دیگر مطرح نبود. برای همین مأموران دولت مانع توزیع صفحات شدند و گفتند که «دستور دارند از تحویل صفحه‌ها خودداری نمایند».

برخی منابع می‌گویند که قمر بیش از دویست صفحه پر کرده است و صفحاتش بیش از همه‌ی خوانندگان خریدار داشته است اما در برخی منابع دیگر تعداد صفحات ضبط‌شده‌ی قمر بیشتر از چهارصد صفحه عنوان شده است. دکتر حسام‌الدین خرمی در ویژه‌نامه‌ی قمر در روزنامه‌ی اطلاعات در ۵ تیر ۱۳۵۴ گفت که قمر «بر روی هم ۴۲۶ صفحه» پر کرده که «تنها نزدیک به یک‌سوم این صفحات امروز باقی است».

 

اعتیاد، بلای جان قمر

بعد از خلع احمدشاه از سلطنت، سردارسپه با عنوان رضاشاه بر کشور حاکم شده بود و وضعیت امنیت بهتر شده بود، که قمر با علی‌اصغر شیخ‌الاسلامی معرف به موسیو اصغر، ازدواج کرد. موسیو اصغر به‌نوشته‌ی زبیده جهانگیری، در فرانسه تحصیل کرده بود اما شغلی نداشت و با درآمد املاک پدرش زندگی می‌کرد. او در زمان اقامت در پاریس به مرفین اعتیاد پیدا کرده بود و به همین جهت روزانه چند نوبت آمپول به خود تزریق می‌کرد و به قمر می‌گفت که «چیز مهمی نیست و برای گرم‌شدن و تفریح است».

کم‌کم قمر هم به مرفین معتاد شد و این موضوع زندگی‌ حرفه‌ای او را تحت‌تأثیر قرار داد. وقتی حامله شد، همچنان مرفین مصرف می‌کرد و به همین دلیل، بچه‌اش مرده به دنیا آمد. این زندگی دو سال و اندی بیشتر دوام نیاورد و قمر از موسیو اصغر جدا شد.

بعد از آن، قمر سرپرستی چند خانواده را که بچه داشتند، قبول کرد و هزینه‌ی زندگی آنها را می‌داد اما همچنان دوست داشت فرزندی داشته باشد. به همین خاطر، پسربچه‌ای را به فرزندی گرفت و نام منوچهر را برای او انتخاب کرد.

چهارپنج سال بعد از جدایی از موسیو اصغر، او با یک تاجر اصفهانی ازدواج کرد اما این ازدواج هم به جدایی کشید چون خانواده‌ی شوهرش، به‌گفته‌ی زبیده جهانگیری، اصرار داشتند که قمر «دست از مطربی بردارد و مثل یک خانم محترم بنشیند و خانه‌داری کند».

به‌گفته‌ی دخترخوانده‌ی قمر، «این دومین و آخرین شوهری بود که قمر در طول زندگی ۵۴ساله‌ی خود داشت و پس از آن هرگز ازدواج نکرد».

برخی منابع می‌گویند که قمر بیش از دویست صفحه پر کرده است و صفحاتش بیش از همه‌ی خوانندگان خریدار داشته است اما در برخی منابع دیگر تعداد صفحات ضبط‌شده‌ی قمر بیشتر از چهارصد صفحه عنوان شده است.

با وجود اعتیادی که قمر به مرفین پیدا کرده بود، همچنان در خوانندگی بی‌همتا بود و به همین علت، پیش از شروع کارِ رادیو، از او به‌عنوان خواننده دعوت شد تا در آن، به‌صورت زنده برنامه اجرا کند. روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ وقتی رادیو با حضور محمدرضا پهلوی، ولیعهد، افتتاح شد، او به‌همراه اعضای ارکستر به اجرای برنامه پرداخت و این اولین باری بود که مردم صدای قمر را از رادیو می‌شنیدند. در این برنامه مرتضی نی‌داوود، موسی نی‌داوود، مرتضی محجوبی، ابوالحسن صبا و اسماعیل کمالی با قمر همکاری داشتند.

بعد از آن قمر، هم در رادیو برنامه داشت، هم در مجالس خصوصی و هم در تهران و شهرستان‌ها کنسرت برگزار می‌کرد. یک بار برای کنسرت به تبریز رفت و در آنجا با پیر دراویش «خاکسار» ملاقات کرد و برای همین هم تا آخر عمر می‌گفت که درویش «خاکساری است».

زبیده جهانگیری می‌گوید: «او عاشق اُم کلثوم بود و آرزوی بزرگش رفتن به مصر. چون از شدت علاقه‌ی من به آن نابغه اطلاع داشت، وعده می‌داد مرا با خود به مصر خواهد برد.»

قمر و ام کلثوم، خواننده‌ی مصری، تقریباً هم‌زمان خوانندگی را شروع کرده بودند اما قمر خیلی زود، بعد از دو بار سکته‌ی قلبی و سکته‌ی مغزی، از رادیو بازنشسته شد.

غلام‌حسین بنان، خواننده‌ی معروف، در ویژه‌نامه‌ی روزنامه‌ی کیهان در سالگرد درگذشت قمر در ۱۴ مرداد ۱۳۵۴ قمر را ام کلثوم ایران دانست و گفت: «سمبل همه خواننده‌های زن بود. در آواز ایران وزنه بود. شاید قرن‌ها طول خواهد کشید تا مادر گیتی مانندش را بزاید. اهمیت صدایش به نظر من در ایران به‌اندازه‌ی صدای ام کلثوم در مصر است.»

بنا بر گزارش‌ها، برنامه‌ی قمر در رادیو از مهر ۱۳۳۲ به‌علت بیماری فشارخون و سکته قطع شد و از فروردین ۱۳۳۳ او دیگر موفق به خواندن نشد. وقتی قمر سکته‌ی مغزی کرد، به‌گفته فرزندخوانده‌اش، عوارض جانبی سکته از بین رفت اما «تأثیر آن بر زبان او باقی ماند و بانو، بعد از آن، با همه‌ی کوشش‌ها هرگز نتوانست کلام را چنان‌که باید و می‌خواست، به زبان بازگرداند».

قمر بعد از آن، سخت می‌توانست حرف بزند و بریده‌بریده سخن می‌گفت و «به همین جهت، حرف نمی‌زد، مگر مجبور باشد.»

 

مرگ در تنهایی

وضعیت زندگی قمر روزبه‌روز دشوارتر می‌شد و بنا بر گزارش‌ها، در این دوران برای گذران زندگی زینت‌آلاتش را فروخت و بخشی از وسایل خانه‌اش را بخشید. در همین زمان به پیشنهاد بدیع‌الزمان فروزان‌فر، ادیب مشهور، طرحی به مجلس سنا ارائه شد که به پاس خدمات قمرالملوک مقرری مادام‌العمری به او پرداخت شود. پس از این تصمیم، ابتدا ماهانه ششصد تومان و بعد هشتصد تومان به قمر حقوق پرداخت می‌شد.

مشکل اعتیاد به مرفین هم با مصوبه‌ی مجلس حل شد و به‌نوشته‌ی کتاب قمری که خورشید شد:

به خانم قمرالملوک وزیری و آقای ابوالحسن صبا که خدمات شایان توجهی به هنر و فرهنگ کشور کرده‌اند، از زمان تصویب آن لایحه (یا قانون…) بنگاه کل دارویی کشور موظف است که سهمیه‌ی دارو برای ایشان تعیین کند و هر ماه، این سهمیه را برای رفع نیاز شخصی‌شان به آنان تحویل دهد.

ایرج‌میرزا، حبیب سماعی، درویش‌خان و ملک‌الشعرا بهار، از دوستان قمر، در ظهیرالدوله دفن شده بودند و او مدام به فرزندخوانده‌اش یادآوری می‌کرد که «ننه یادت نره من رو پیش رفیقام خاک کنی».

وقتی قمر شب جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۳۸ درگذشت، به‌گفته‌ی دخترخوانده‌اش:

مساجد پیکر مامان را به‌عنوان امانت نپذیرفتند. چرا؟ نمی‌دانم… گفته‌اند که چون مامان‌قمر خواننده بوده، پیکرش را به مسجد راه ندادند. درحالی‌که تا آنجا که می‌دانم، هیچ‌کس راجع به خوانندگی او حرفی نزده بود. سرانجام راه‌حلی به نظر رسید؛ پیکر بانو را به بیمارستان امیر اعلم ببرند.

زبیده جهانگیری چنین تعریف می‌کند:

صبح روز شنبه، در تاریک‌روشن روز، همه در خانه‌ی مامان‌قمر در قاسم‌آباد تهران‌نو گرد آمدند. جمع مختصر نه، که اندک بود… ولی مگر می‌شد با این وضع آن بانو را بدرقه کرد؟ گفتم به هنرمندان خبر بدهیم… گوشی تلفن را برداشتم و به تمام شماره‌های دفترم و هرچه در حافظه داشتم، تلفن کردم… جواب‌ها عجیب بود: حضرات یا نبودند، یا در سفر بودند، یا بیمار و بستری و یا خواب و… گریه‌ام گرفته بود. در این میان دو نفر استثنا بودند: علی تجویدی و عموجان حسین طهرانی.

زبیده جهانگیری می‌گوید وقتی پیکر قمرالملوک به‌سمت ظهیرالدوله در حرکت بود، «چه دردناک بود وضع ما. بانوی بزرگی که روزگاری هزار قافله‌ی دل همراهش بود، زمانی صدها، اکنون در نهایت فروتنی با عده‌ای قلیل، آن‌قدر که شمردنشان چند دقیقه بیشتر وقت نمی‌گرفت، به‌سوی جایگاهی روان بود که می‌بایستی در آن آرام گیرد».

وقتی آمبولانس به ظهیرالدوله رسید، آقایی جلو ماشین را گرفت و گفت: «شما اجازه ندارین برین ظهیرالدوله. ورود به آنجا ممنوعه.» این مرد خودش را سپر کرد و مانع از حرکت آمبولانس به داخل کوچه شد. حرفش این بود که «دفن اموات در ظهیرالدوله طبق دستور شهرداری ممنوع است؛ حال طرف هرکه می‌خواهد باشد».

درحالی‌که برخی، از جمله پسرش، تصمیم داشتند که جنازه را به‌جای دیگری ببرند، زبیده جهانگیری می‌گوید که جلوی آمبولانس را گرفت و گفت: «این ماشین از اینجا تکون نمی‌خوره، مگه از روی جنازه‌ی من رد بشه. مامان به من گفته می‌خواد پیش رفیقاش خاک بشه، پس همین جا خاک می‌شه.»

او با دفتر نصرت‌الله معینیان، رئیس اداره‌ی انتشارات و تبلیغات رادیو، تماس گرفت اما درنهایت به او گفتند که «کاری از آنها ساخته نیست». بعد از آن، با رجال معروفی از جمله دکتر علی امینی و علی اقبال، برادر دکتر منوچهر اقبال، نخست‌وزیر وقت، تماس گرفتند اما به‌گفته‌ی زبیده جهانگیری، «کاری از پیش نبردیم». ساعت از یک‌ونیم گذشته بود که زبیده جهانگیری با تیمسار تیمور بختیار، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت، تماس گرفت و او «وقتی شرح ماوقع را شنید، با لحنی مهربان و گرم پرسید که چرا زودتر خبر نداده‌ام و… سرانجام این رئیس سازمان امنیت کشور، تیمسار سپهبد بختیار بود که با اشاره‌ای، گره از کار فروبسته‌ی ما گشوده بود».

بعد از آن، آمبولانس به داخل کوچه رفت و «چون عده کم بود، چندین تن از کسبه و مردم کوچه به جمع پیوستند تا پیکر او را به داخل خانقاه ببرند».

عبدالرحمان فرامرزی، بنیان‌گذار کیهان و از روزنامه‌نگاران سرشناس، در سرمقاله‌ای در روز ۱۸ مرداد ۱۳۳۸ نوشت:

قمر مُرد و کسی بالای سر او نبود. اداره‌ی رادیو بسیار کوشید که تجلیل مصنوعی برای او درست کند و موفق نشد. از این‌همه خواننده، نوازنده، هنردوست، یک نفر به خود زحمت نداد که قدم رنجه دارد و نیم‌ساعت بر سر جنازه یا مزار قمر بیاید. پس هنردوستی ما یا دروغ است و این حرفهایی که راجع به تشویق هنر و هنرمندان می‌زنیم، خود، آنها را باور نداریم. بعد از قمر، مادر دهر، هنرمندی از او والاتر کجا خواهد زایید که دیگر کسی با تشویق او هنردوستی خود را ثابت کند؟ شما نوزادان باغ وجود نمی‌دانید قمر که بود. از آنهایی که روزگار جلال او را دریافته‌اند بپرسید.

 

منابع:

  • زبیده جهانگیری (۲۰۱۵) قمری که خورشید شد. لس‌آنجلس: شرکت کتاب.
  • مهدی نورمحمدی (۱۳۹۹) اخبار و اسناد قمرالملوک وزیری در مطبوعات دوران قاجار تا عصر حاضر و آرشیو اسناد ملی. تهران: مؤسسه‌ی فرهنگی و هنری ماهور.